kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۲۹۶۴
تاریخ انتشار : ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۱

چهل نکته قرآنی در انتخاب مدیران اصلح



*دکتر امیرهوشنگ آذردشتی
رهبری و مدیریت در جوامع انسانی یکی از مهم‌ترین عوامل رشد و توسعه آنها به شمار می‌آید. چه بسا کشورهایی که به لحاظ منابع انسانی و مالی غنی هم هستند اما به جهت فقدان رهبری و مدیریت صحیح و کارآمد و عدم استفاده بهینه از این منابع به آن درجه از رشد و توسعه‌یافتگی مطلوب نرسیده‌اند. مطلب حاضر در مقام بیان این مطلب است که از منظر قرآن با چه ویژگیها و شاخص‌هایی می‌توان رهبران و مدیران اصلح جامعه را انتخاب کرد تا آن کشور بتواند به آرمان‌ها و اهداف الهی و انسانی مطلوب خود که همان رشد تعالی و تکامل باشد، برسد.
***
1- مدیر‌، رشد دهنده همه افراد در همه سطوح
- مدیر باید رشید و مرشد باشد و در مقام مرشد ( رشد دهنده) نباید بین افراد ( کارکنان) تبعیض قائل شود بلکه باید همه را در هر سطح و مرتبه‌ای که هستند، رشد دهد و به کمال برساند ( با توجه به مفهوم رب العالمین) چنانچه خداوند که مربی و مرشد تمام موجودات عالم امکان است، همه موجودات را رشد داده و به کمال مطلوب خود می‌رساند (ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ، ثم هدی – (طه/ 50)). پروردگار من کسی است که خلقت هر چیزی را عطا کرده و سپس (آنها را) هدایت می‌کند.
2- لیاقت و سلامت نفس علاوه بر امتحان وگزینش
برای انتصاب افراد به مقامات مدیریتی ، هم گزینش و امتحان لازم است ، هم لیاقت و کاردانی و هم سلامت نفس ( لاینال عهدی الظالمین- بقره /124) . امامت من هرگز به ظالمین نمی‌رسد.
3- ارتقاء پلکانی ( مرحله به مرحله )
پست‌ها و مسئولیت‌ها باید تدریجا (مرحله به مرحله) و پس از موفقیت در هر مرحله به افراد واگذار شود (‌فاتمهن‌- بقره/124). از پس امتحان هر مرحله سربلند بیرون آمدن.
 4- انتخاب مدیر از میان افراد برجسته و ممتاز
یکی از راهکارهای خوب و ایده آل برای انتخاب مدیران ، بر گزیدن آنان از میان کارکنان برجسته و ممتاز است ( به جای آوردن آنان از جای دیگر) از جمله محاسن اینکار اعتماد بیشتر کارکنان نسبت به او و همراهی و همکاری بهتر آنان ، آشنایی با سوابق و خصوصیات اخلاقی و رفتاری او ، درد اشنا بودن مدیر نسبت به کارکنان، آشنایی با شرایط و محیط کار و همچنین دسترسی بیشتر کارکنان به او می‌باشد ( چنان که خداوند نیز در آیات مختلف (بقره /151 –آل عمران/ 164 - اعراف /35 و 59 – هود /50 و ....)  بر این امر تأکید فرموده که پیامبران و از جمله پیامبر اکرم (ص) را از میان خود شما مردم برگزیده است‌: فیکم‌).
5 - تعهد مقدم بر تخصص
از آنجا که طبق آیات متعدد قرآن ، تزکیه بر تعلیم مقدم است (وَیُزَكِّیكُمْ وَیُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ) در شرایط انتصاب مدیران نیز گر چه وجود تخصص و تعهد هر دو لازم و ضروری است ولی تعهد بر تخصص مقدم است زیرا مدیر متخصص بی تعهد به مراتب زیانبارتر از مدیر متعهد بی تخصص است (‌چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر برد کالا).
6 – قدرت علمی و توان جسمی ، دو شرط لازم برای مدیریت و رهبری
 قدرت علمی و توانایی جسمی، دو شرط لازم برای مدیریت و رهبری است (‌وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ)  و از بین این دو شرط ، قدرت علمی ، مهم تر از توانایی جسمی است ( چنان‌که طبق این آیه خداوند طالوت را که چوپانی فقیر و گمنام بود بخاطر قدرت علمی و توانایی جسمی‌اش به عنوان فرمانده به پیامبرش(حضرت داوود)  معرفی می کند در حالی که مردم در آن زمان ، ثروت و شهرت را لازمه مدیریت و فرماندهی می‌پنداشتند. بقره/274)‌.
7 – لیاقت و کاردانی ، شرط اصلی ارتقاء به مقام مدیریت
 استعداد، لیاقت ، شجاعت و کاردانی از مهمترین عوامل انتخاب و انتصاب به مدارج بالاتر و مقامات عالی‌تر است؛ بنابراین کارکنان جهت ارتقاء ،باید خود را به صفات مذکور متّصف نمایند و مدیران ارشد نیز  باید چنین افرادی را برای مدیریت و سرپرستی انتخاب کنند (چنان‌که طبق آیه 251 سوره بقره ،خداوند پس از اثبات لیاقت ،کاردانی و شجاعت داوود درجنگ با جالوت ، او را ملک و حکمت و علم بخشید : فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ) .
8 - شرایط احراز پست‌های مدیریتی متناسب با نوع مسئولیت
مدیر باید متناسب با نوع مسئولیتش از ویژگیها و خصوصیاتی برخوردار باشد لذا هر پست و منصبی باید شرایط احرازی داشته باشد و کسانی که می خواهند بدان پست منصوب شوند باید واجد آن شرایط باشند( چنانچه خداوند که خالق و مدبّر تمام هستی و آفرینش هست نیز برای خویش خصوصیات و ویژگی‌هایی بر می شمرد که در آیه  255 سوره بقره به برخی از آنها اشاره شده است و این خصوصیات در هیچ موجودی یافت نمی شود لذا هیچکس جز او شایسته خدایی و فرمانروایی بر این  عالم نیست).
9 - انتصاب برترین‌ها با گزینش
در انتخاب و انتصاب مدیران برای رهبری سازمان ( جامعه ) ، گزینش یک اصل مهم و حیاتی است و حتماً باید از میان واجدین شرایط ، بهترینها را برگزید و منصوب نمود (چنان‌که  طبق آیه 33 سوره آل عمران خداوند برای انتصاب پیامبران ، آنها را از میان همه جهانیان برگزیده است و برتری داده است : إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِین).
10 - اصالت خانوادگی
 یکی از ملاکها و معیارهای گزینش افراد برای انتصاب آنان به سمت‌های مدیریتی ، پاکی نسل و اصالت خانوادگی افراد می باشد و این امر از اهمیت بسزایی برخوردار است.چنانچه خداوند در آیه 34 سوره آل عمران در مورد انتخاب پیامبران الهی می فرماید : آنها فرزندان و (دودمانى) بودند كه (از نظر پاكى و تقوا و فضیلت،) بعضى از بعض دیگر گرفته شده بودند : ذُرِّیَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ /همچنین آیه 9 سوره یوسف: یجتبیک ......علی ابویک).
11 – آگاهی به علوم و دانسته های مورد نیاز
یکی از اصول و ویژگی‌های لازم برای انتصاب به رهبری ( مدیریت) ، داشتن آگاهی‌های لازم است( دانستن آگاهی‌هایی عمومی و  تخصصی مورد نیاز متناسب با نوع شغل ) . ( چنان‌که طبق آیه 48 سوره آل عمران خداوند به پیامبران کتاب و حکمت و آگاهی نسبت به کتب آسمانی پیشین و حوادث و قوانین گذشته را علاوه بر کتاب آسمانی خویش می آموخت : وَیُعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاهًْ وَالإِنجِیلَ).
12- لزوم بیان دلایل انتخاب مدیران
 مدیران ارشد باید دلایل انتخاب و انتصاب مدیران پایین تر ( میانی) را به کارکنان بگویند تا آنان علت برتری و منتخب شدن او را بدانند وبه انتصاب مدیر ارشد خرده نگیرند .( چنانچه خداوند در آیه 34 سوره نساء دلایل برتری مردان بر زنان در مدیریت خانواده  را به خوبی تبیین نموده است : الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ).
13- علم و حکمت٬ پیش‌نیاز مدیریت(حکومت)
در نظام اسلامی ، مدیریت ( حکومت) باید بدست کسانی باشد که قبل از مقام مدیریت ، دارای مقام معنوی و علمی و صاحب حکمت باشند . ( چنان‌که طبق آیه 54 سوره نساء ، کتاب و حکمت قبل از ملک عظیم آمده است : آتَیْنَآ آلَ إِبْرَاهِیمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَیْنَاهُم مُّلْكًا عَظِیمًا )
14- اهلیت (شایسته سالاری)
طبق آیه 58 سوره نساء ، سمتها ، پستها و مسئولیت‌ها درنزد افراد بعنوان امانت الهی هستند و خداوند امر فرموده آنها را به صاحبانشان برگردانیم (إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا)  لذا برای اعطای مسئولیت ( مدیریت) باید شایسته ترین فرد ( از جمیع جهات ) برای آن سمت را انتخاب و انتصاب نمود درغیر این‌صورت ، شخص انتخاب کننده ، خائن محسوب می‌گردد زیرا درامانت الهی خیانت کرده است . چنانچه در حدیثی از پیامبر اکرم ( ص) نیز آمده است « هر کس ، شخصی را به مدیریت و زعامت قوم یا گروهی منصوب نماید در حالیکه بداند از او شایسته تر برای تصّدی این مقام وجود دارد ، چنین شخصی به خدا و رسولش و همه مومنان خیانت کرده است.» ( الغدیر – ج 8 ).
15 - لزوم معرفی علنی و همگانی مدیر از سوی مدیر بالاتر( معارفه)
مدیر ( رهبر ) پس از انتخاب باید رسماً و علناً به کارکنان ( مردم) معرفی شود ( معارفه) تا همگان او را بشناسند و با او بیعت نمایند و این ابلاغ باید توسط مدیر بالاتر انجام گیرد ( چنان‌که طبق آیه 67 سوره مائده خداوند به پیامبر اکرم (ص) امر فرمود که مدیر بعد از خود را به همگان معرفی کن :  یا ایها الرسول بلّغ).
16 - اخذ پیمان از کارکنان  قبل از انتخاب مدیر برای آنان
مدیران ارشد سازمانی قبل از انتخاب مدیر جدید و ارسال او ، باید با کارکنان صحبت کنند و از آنان پیمان بگیرند که نسبت به اهداف سازمانی پایبند باشد و با مدیر جدید همکاری نمایند تا حصول به اهداف میّسر گردد.( چنان‌که طبق آیه 70 سوره مائده خداوند پیش از ارسال پیامبران ، از بنی اسرائیل پیمان گرفته است : لَقَدْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَیْهِمْ رُسُلاً).
17- علم و یقین به شایستگی و قابلیت افراد
ملاک انتصاب و گزینش مدیران اسلامی، باید علم و یقین آنها به شایستگی و قابلیت افراد باشد که این امر با تحقیق و بررسی همه ویژگی‌های شخصیتی و حرفه‌ای فرد و تطبیق آنها با شاخص‌ها و شرایط احراز آن شغل ، میسر می‌گردد تا اعلم بودن فرد برای آن مسئولیت ، ثابت گردد ( چنان‌که طبق آیه 124 سوره انعام ،ملاک گزینش‌های الهی ، علم او به شایستگی‌هاست :  الله اعلم حیث یجعل رسالته).
18 - لزوم مبّرا بودن مدیر ( رهبر) از جهالت و گمراهی
کسی که می‌خواهد راهنما و راهبر گروهی باشد و آنها را هدایت کند (مدیر ، رهبر ) باید خود از جهالت و گمراهی مبّرا و مصون باشد در غیر این‌ صورت نمی‌تواند هادی و راهنمای آنها به سوی کمال باشد ( لذا می‌بینیم در آیه 61 سوره اعراف ،حضرت نوح( ع) صریحا هر گونه گمراهی و ضلالت را از خود نفی می‌کند : قَالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلاَلَهًٌْ وَلَكِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ).
19- سه ویژگی مهم مدیر‌(‌رهبر‌)
مدیر‌(‌رهبر) باید از 3 ویژگی مهم و اساسی برخوردار باشد:
1- از اهداف و مأموریت سازمانی خویش به خوبی آگاه باشد و بتواند آنها را به شایستگی ابلاغ کند .
2- خیرخواه و دلسوز باشد و در جهت منافع و مصالح کارکنان گام بردارد.
3- از علم و دانش و آگاهی لازم برای انجام مأموریتش به بهترین نحو ، برخوردار باشد.
لذا باید در انتخاب مدیران به این سه ویژگی توجه داشت ( چنان‌که طبق آیه 62 سوره اعراف ، حضرت نوح (ع) خود را با این سه ویژگی به قومش معرفی می‌کند : أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّی وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّه مَا لاَ تَعْلَمُونَ ).
20- انحصار در مدیریت و رهبری بر مبنای حق
تنها گروهی از افراد توان هدایت و رهبری بر مبنای حق را در خود دارند لذا نباید از همه افراد انتظار هدایت،رهبری و مدیریت بر مبنای حق را داشت. (چنان‌که طبق آیه 181 سوره اعراف ،در میان بندگان نیز،تنها برخی از افراد توان هدایت دیگران به سوی حق و رهبری و مدیریت بر مبنای حق و عدل را دارند و سایرین از این موهبت بی‌بهره‌اند : وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّهًْ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ).
21- شایسته‌سالاری،مورد تایید و عنایت خداوند
وقتی خداوند خود را دوستدار افراد صالح و شایسته و یار و یاور آنها دانسته است (وَهُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ – اعراف/196) یعنی این شیوه و روش مورد تایید و عنایت اوست لذا بجاست که از صالح‌ترین و شایسته‌ترین افراد برای مناصب مدیریتی استفاده نماییم.
22– لزوم خوش نامی و سابقه نیک ، قبل از مدیریت
مدیر باید به خوش‌نامی و خوش‌سابقه بودن، شهره باشد به گونه‌ای که حتی منکران و مغرضان نیز از او به خوش‌نامی و سابقه نیک یاد کنند .(چنان که طبق آیه 62 سوره هود حتی منکران حضرت صالح (ع) نیز از او به نیکی یاد می‌کردند : یا صالح قد کنت فینا مرجوا قبل هذا ).
23– مصاحبه بالاترین مقام سازمان در انتخاب افراد برای سمت‌های مهم و حساس
برای اعطای مسئولیت‌های بسیار مهم ،گاه لازم است شخص اول سازمان ( کشور) خود به طور مستقیم و حضوری  (رو در رو) با فردی که می خواهد منصوب شود ، مصاحبه نماید (چنان‌که طبق آیه 54 سوره یوسف عزیز مصر خود شخصا با یوسف برای اعطای مسئولیت به او صحبت نمود: و قال الملک ائتونی به .....)
24– لزوم مصاحبه حضوری قبل از انتصاب مدیران
قبل از انتصاب مدیران ، مصاحبه حضوری برای گزینش آنان ضرورت دارد (فلما کلمه .... یوسف /54).
25 – قدرت و امانتداری
قدرت (توانایی داشتن) و امانتداری (امین بودن) دو شرط لازم  برای پذیرش مسئولیت و لازم و ملزوم یکدیگرند زیرا بدون قدرت ، اعمال مدیریت ممکن نیست و بدون امانتداری ، حفظ مدیریت  مقدور نیست . ( لذا پادشاه مصر ، یوسف(ع) را  قدرتمند و امانتدار نامید : لدینا مکین امین - یوسف /54).
26– ملاک در گزینش ، وضع فعلی افراد است
ملاک و معیار در گزینش افراد برای اعطای مسئولیت به آنان ، وضعیت  فعلی (حال) افراد است . گذشته و آینده افراد نباید معیار گزینش آنان در زمان حال قرار گیرد  : الیوم لدینا مکین امین - یوسف /54).
27– درخواست مدیریت(داوطلبی برای مدیریت)، عیب نیست
اگر کسی احساس کند که وجودش ( تخصص و علمش ) در جایی مفید و راهگشای مشکلات جامعه ( سازمان) است‌، درخواست مسئولیت (مدیریت) از مدیر  مافوقش برای رفع آن مشکلات ،نه تنها عیب و کسر شأن نیست ، بلکه تکلیف و ضرورت است ( چنان‌که طبق آیه 55 سوره یوسف ، حضرت یوسف (ع) وقتی مدیریت خود را برای نجات مردم از قحطی لازم دید ، خودش درخواست مدیریت نمود : قال اجعلنی علی خزائن الارض .....).
28– اوصاف شایسته (مدیران)حکومتی
قدرت (توانایی)‌، امانتداری‌، حفاظت از جان و مال مردم و تخصص (علم) از اوصاف لازم و ضروری برای کارگزاران (مدیران) در نظام  اسلامی است که باید در انتصاب مدیران حتما مد نظر قرار گیرد( چنان‌که طبق آیات 54 و 55 سوره یوسف ، حضرت یوسف واجد تمام این صفات بود : لَدَیْنَا مِكِینٌ أَمِینٌ ....... إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ).
29‌– در پذیرش مسئولیت (مدیریت) ، ملیت شرط نیست
در مدیریت اسلامی آنچه مهم است ، لیاقت و شایستگی است نه تابعیت منطقه‌ای و ملیت‌. (چنان‌که حضرت یوسف (ع) مصری نبود ولی در حکومت مصر مسئولیت گرفت و مردم آنجا را از قحطی نجات داد‌)‌.
30‌– سربلندی در آزمون‌های سخت ، لازمه مدیریت در اسلام
در منطق اسلام کسی لایق زمامداری و حکومت است که در برابر حوادث سخت ، حسادت‌ها ، شهوت‌ها ،تحقیر‌ها ، زندان‌ها و تبلیغات سوء دشمنان آزمون شده و از این آزمون‌ها سربلند بیرون آید (إِنَّهُ مَن یَتَّقِ وَیِصْبِرْ فَإِنَّ اللهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ – یوسف /90)
31-  لیاقت مهم‌تر از سابقه ( شایسته‌سالاری)
در ملاک‌های انتصاب از منظر قرآن‌، لیاقت و شایستگی از سابقه مهم‌تر و با ارزش‌تر است‌. (چنان‌که طبق آیه 34 سوره بقره  فرشتگان قدیمی و با سابقه باید به آدم تازه به خلقت رسیده اما لایق ، سجده کنند : اسجدوا لآدم فسجدوا).
32- سرمایه‌گذاری روی جوانان در انتصاب‌ها
در تشکیل حکومت اسلامی بر مبنای حق‌، بیش از همه باید روی جوانان سرمایه‌گذاری نمود زیرا هم از شجاعت و جسارت لازم برخوردارند و هم قدرت و توان لازم برای اجرای امور را دارند (‌چنان‌که طبق آیه 83 سوره یونس ، حضرت موسی (ع) نیز روی جوانان سرمایه‌گذاری کرد و اولین کسانی نیز که به او ایمان آوردند همین جوانان قومش بودند : فما آمن لموسی الا ذریهًْ من قومه‌).
33-  ارتقا بر مبنای عملکرد خود افراد
در مدیریت الهی و اسلامی، ارتقای افراد(مدیران)بر مبنای عملکرد خود آنان است و خواست (اراده) الهی بر مبنای تلاش و همت خود افراد محقق می‌گردد (چنان‌که طبق آیه 176 سوره اعراف ،اگر خدا می‌خواست مقام بلعم با عورا را ترفیع می‌داد اما به خاطر دنیا دوستی و پیروی او از هوای نفس (عملکرد نادرستش) اسیر دنیا گردید و پست و خوار شد : وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ‌).
34- مدیریت بر مبنای حق و عدالت
در مدیریت اسلامی، هدایت (مدیریت ،حکومت و قضاوت) باید بر مبنای حق و عدالت باشد در غیر این صورت از درجه اعتبار ساقط می‌باشد به همین علت همگان شایستگی و توانایی انتصاب و اشتغال به امر هدایت و مدیریت بر مبنای حق و عدل را ندارند و فقط گروه اندکی از مخلوقات (بندگان)که می‌توانند به حق و عدالت رفتار و حکم نمایند،شایستگی هدایت و مدیریت را دارند.(یهدون باالحق و به یعدلون‌– اعراف/181)
35- ستمگران لایق مدیریت و رهبری نیستند
در مدیریت اسلامی ، هرگونه تکیه ، تمایل و اعتماد به ستمگران ، شراکت در ظلم آنان محسوب می شود و مستوجب عذاب الهی است ؛ لذا ستمگران لایق مدیریت و رهبری در نظام اسلامی نیستند و پیروی از آنان جایز نیست ( ولا ترکنوا الی الذین ظلموا .... هود/ 113 و همچنین « لا ینال عهدی الظالمین » بقره /124 ) .
36‌– توانایی جسمی و امانتداری دو شرط ضروری برای انجام مشاغل خدماتی
برای انتصاب در امور خدماتی و  کارگری (کشاورزی – صنایع و ....) که نیاز به کار بدنی و فعالیت جسمی دارد‌، قرآن «‌توانایی جسمی» و «امانتداری» را به عنوان دو شرط اصلی معرفی می‌کند . چنان‌که وقتی حضرت موسی علیه‌السلام می‌خواهد به عنوان شبان به حضرت شعیب (ع) خدمت كند ، دختر شعیب او را «اَلْقَویُ الْاَمینُ»  معرفی می‌نماید یعنی كسی كه هم توانایی و قدرت دارد و هم امانتدار است .( ان خیر من استاجرت القوی الامین – قصص /26)
37- لزوم بصیرت و آگاهی مدیر اسلامی
بصیرت‌، یکی از مهم‌ترین ملزومات مدیریت می‌باشد . مدیر مسلمان باید هم خود از بصیرت و ژرف نگری کامل برخوردار باشد و هم پیروانش را با بصیرت به سوی اهداف تعیین شده هدایت نماید (قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللهِ عَلَى بَصِیرَهًٍْ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی – یوسف /108 ) . وسعت دید و آگاهی مدیر (رهبر)جامعه اسلامی باید به قدری باشد که حتی عقبه (دنباله) توطئه و توطئه‌گران (طراحان و برنامه‌ریزان)را بشناسد و علیه  آنان تصمیم درست و قاطع بگیرد( فشرد بهم من خلفهم  – انفال/57). لذا یکی از ملاک‌های مهم گزینش مدیران ( به ویژه مدیران استراتژیک)  ، بصیر بودن آنهاست .
38- توانایی برخورد قاطعانه با هنجار‌شکنان و منحرفان
مدیر(رهبر) نباید در برابر انحرافات بزرگ و قانون‌شکنی و هنجارشکنی افراد زیر‌مجموعه(کارکنان-پیروان-مردم) بی تفاوت باشد بلکه باید با شدت و حدت با منحرفان و هنجارشکنان (دور یا نزدیک) برخورد کند و آنها را بازخواست و توبیخ نماید تا درس عبرتی برای سایرین باشد و دیگر هیچ‌کس اجازه قانون‌شکنی و نا بهنجاری را به خود ندهد. (چنان‌که طبق آیه 150 سوره اعراف ،حضرت موسی(ع)با منحرفان قومش با شدت و قاطعیت برخورد کرد و حتی برادرش هارون را که به جانشینی خود برگزیده بود،شدیدا بازخواست نمود : وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِن بَعْدِیَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ).
39- مدیر(رهبر) ، یار و غمخوار کارکنان(مردم)
مدیر باید در عین قاطعیت در برابر ناهنجاری‌ها، یار و غمخوار کارکنان(مردم)باشد و خود را در غم و شادی‌های آنان شریک بداند ؛ به‌ گونه‌ای که درد و رنج زیردستان را درد و رنج خود بداند و در سختی ها و گرفتاری‌ها با آنان همدل و همراه باشد.( عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْكُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ – توبه/128)
40‌-  پست و مقام ، وسیله آزمایش است نه ملاک برتری و مباهات
در مدیریت اسلامی ، تمام بزرگی‌ها و برتری‌ها از جانب خداوند ( منطبق با حکمت الهی ) و در مسیر رشد و تربیت انسان‌هاست لذا با  برتری دادن برخی بر برخی دیگر آنها را می‌آزماید تا قبول‌شدگان را پاداش و مردودین را عقاب نماید‌. لذا نباید تفاوت و برتری در داده‌ها و داشتن پست و مقام را ملاک برتری دانست بلکه باید آنها را وسیله آزمایش الهی دانست و در سربلند بیرون آمدن از این آزمون بزرگ تمام سعی خویش را به‌کار بست و از خداوند نیز مدد خواست (لیبلوکم فی ما آتاکم – انعام / 165).
امید است با تأسی به نکات قرآنی مذکور که از جانب یگانه مدیر و مدبر عالم هستی (خداوند) بیان شد، بتوانیم در انتخاب رهبران و مدیران اصلح برای اداره نظام اسلامیمان، موفق و پیروز باشیم.