نگاهی به سی ونهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر انقلاب اسلامی
جشنواره یا جمعواره ؟
سید علی صائم
ابتدا باید گفت که جشنواره تئاتر در همه دنیا از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که نشان میدهد جامعه در پویایی و حرکت و کار و تلاش و... است و به لحاظ جامعه شناختی و ابعاد روانشناسانه از نظر فردی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و هنری و... در مرحله و جایگاه مطلوب قرار دارد تا جایی که نظام حاکم توانسته با اعمال همه محدودیتهای ناشی از کرونا و همه تحریمهای ناعادلانه و ناجوانمردانه دشمنان نظام، جشنواره بینالمللی تئاترفجر خود را برگزار نماید. این خود موفقیتی سترگ در عرصه بینالمللی برای نظام و کشور است.
با این حال این دوره از جشنواره تئاتر فجر نیز قربانی سیاستهای فرهنگی دولت دوازدهم شد؛ هر چند که حضور یک هنرمند اهل تئاتر که هم خاک صحنه خورده است و هم دلسوز منافع فرهنگی کشور است به نام «حسین مسافر آستانه» باعث شد تا این جشنواره از نظر محتوایی نسبت به دورههای اخیرش، زهر کمتری داشته باشد و حداقل رد پای «نمایشهای سفارتی» در آن کمتر به چشم بخورد، اما همانطور که گفتیم، این جشنواره توسط مرکز هنرهای نمایشی دولت برگزار شد.
سیونهمین جشنواره تئاتر فجر از 11 تا 21 بهمن و به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شد اما از موضوع خیلی از آثار جشنواره امسال تئاتر فجر که حول محورهایی چون مهاجرت، خیانت، مسائل جنسی و... بود و کمبود آثاری با درونمایه انقلاب اسلامی که بگذریم، باید به باندبازی و لابیگریهای گسترده اتفاق افتاده در این رویداد
توجه کرد.
واقعا باید پرسید اینهمه کارمند در دبیرخانه فجر چه میکنند که یک ایده درست و درمان اجرایی ندارند و فقط به دنبال لابیگریهای خود هستند؛ آن یکی برادر خود را درجدول گنجاند و سپس در اختتامیه جایزه هم به او دادند آن یکی...
بهطور مثال، نمایشهایی به جشنواره راه یافتند که قبلاً از سوی شورای ارزشیابی و نظارت رد شده بودند! جای سؤال است که یکی از نمایشهای راهیافته به جشنواره، صرفا به این دلیل که کارگردانش از اقوام یکی از مدیران جشنواره است، پذیرفته شده یا واقعاً برای این جشنواره شایسته تشخیص داده شده است؟!
نکته دیگر اینکه پس از بسته شدن جدول و یا چند روز پس از آنکه زمان ارائه کار به جشنواره تمام شده بود، آثاری از افرادی خاص در جشنواره پذیرفته و در جدول گنجانده شدند حال آنکه شمار زیادی از افراد بهدلیل اینکه یک روز دیرتر از ضربالعجل کارشان به جشنواره ارائه شد، پذیرفته نشدند. شاهد مثال برای باندگرایی و لابیگری در انتخاب بسیاری از آثار این دوره از جشنواره این است که فیلم برخی از آثار ارسالی به سیونهمین جشنواره تئاتر فجر اصلا از سوی هیئت انتخاب جشنواره، دیده نشده بود! حتی یکی از هنرمندان شهرستانی بعد از مراجعه به دبیرخانه با این پاسخ مواجه شد که فیلم کار او موجود نیست و گم شده است!
مسئولان مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد و همچنین برگزارکنندگان سیونهمین جشنواره تئاتر فجر آنقدر سرگرم باندگرایی و لابیگری در این جشنواره بودند که حتی کوچکترین یادی از مرحوم «مسعود سمیعی» نکردند؛ این در حالی است که از زمان درگذشت این هنرمند پیشکسوت تئاتر تنها پنج ماه گذشته بود! مسعود سمیعی از رزمندگان و جانبازان شیمیایی دوران دفاع مقدس بود و چون در باندها و لابیهای تئاتر جایی نداشت، سالها منزوی شده بود و مرداد امسال غریبانه از دنیا رفت!
در نتیجه، بسیاری از کارهای خوب و شایسته - بهزعم کارشناسان و منتقدان تئاتر- در این جشنواره انتخاب نشدند و به جای آن نمایشهایی که در حد و اندازههای جشنواره دانشجویی نیز نبودند با کمال تعجب درجدول حضور داشتند! جدول اجرای نمایشهای سیونهمین جشنواره تئاتر فجر شامل آثاری میشد که اصولا نباید در فجر باشند و در دو یا سه سال پیش اجرا شدند و هیچ مزیت خاصی برای حضور در جشنواره ندارند. بعضی از آنها حتی در جشنوارههای قبلی نیز بودند، آن هم نمایشهایی ضعیف که اصولا معلوم نیست چرا انتخاب شدند؟! در واقع، همانطور که خود هیئت انتخاب ضعیف و سطح پایین سیونهمین جشنواره تئاتر فجر انتصاب شدند، نمایشها نیز بر اساس باندگرایی، برای جشنواره انتصاب شدند نه انتخاب!
به همین دلیل هم این جشنواره نبود بلکه «جمعواره» بود.
باید گفت این تئاتر فجر انقلاب اسلامی است که باید برآیند و برند و آینه این جشنواره باشد نه سلایق یک جمع خاص و محدود! سلیقه در یک چنین انتخاب پراهمیتی برای یک چنین جشنواره معتبر و حرفهای محلی از اعراب نباید داشته باشد.