راهکارهای مبارزه با فساد(3)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
امام علی(ع) چگونه و با چه سازوکاری جامعه اسلامی را که پیامبرگرامی(ص) بنیان نهاده بود و پس از 25 سال به انحراف کشیده شده بود، به مسیر و جایگاه اصلی خود بازگرداند؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال ضمن تاکید بر الگو بودن شیوه مبارزه امام علی(ع) در رابطه با جامعه فاسد و الهامگیری از آن به ابعاد مبارزه با فساد در دو بعد نظری و عملی پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
2ـ موضوعات مربوط به نظارت و كنترل دقيق بر عملكرد كارگزاران از طريق بازرسي و كنترل به صورتسازمان يافته،
بازرسي و كنترل به صورت موردي و با بازرسان ويژه و مخصوص، بازرسي و كنترلتوسط افراد ديگر (اشخاص متعهد) و گزارشهاي مردمي، بازرسي و كنترل توسط مردم، پذيرش نظارت عمومي مردم، تأكيد بر اصل شفافيت و پاسخگويي، تأكيد بر اصل مسئوليتشناسي و مسئوليتپذيري، تأكيد بر اصل نظارت و اقتدار
قضايي، تأكيد بر اصل پيشگيري، تأكيد بر برخورد با ريشه فساد و تأكيد بر اصل الگوسازي و
ارائه اسوههاي كارآمد و نقش رهبري شايسته در جامعه اسلامي.
3ـ اقدامات عملي و برنامه اصلاحات
مانند بركناري و عزل كارگزاران دوره عثماني،عزم بر استرداد اموال غارت شده از بيتالمال، قاطعيت در اجراي حدود الهي، برنامه جدي براي اجراي عدالت، برنامه جدي براي مساوات در اجراي قوانين (مساوات همه در برابر قانون)، برنامه جدي در بهرهبرداري مساوي از بيتالمال (مساوات براي همه در تقسيمبيت المال)، الغاي امتيازات نابهجاي گذشته، مبارزه با بدعتها و تحريفها و انحرافها، ايجاد فرصتهاي برابر و مناسب براي همه، آموزش و هدايت صحيح منابع و استعدادهاي انساني جهت خير و صلاح، زمينه سازي براي رشد و پويايي جامعه، و تدبير حكيمانه
امت در جهت رشد و بالندگي.
بركناري و عزل كارگزاران دوره عثماني
بدون ترديد، شرط اساسي براي هر گونهتحول و اصلاح، به كارگيري كارگزاران شايسته و مديران لايق و خردمند و باكفايت و مسئولان دردمند و دلسوز و استفاده از نيروهاي توانا و دانا و
باتقوا و زجركشيده و رنج ديده است.
براي ايجاد تحول در هر جامعه و هر حكومت،بايد كار را از دست نا اهلان و فرومايگان خارج كرد و به دست اهلان و پاك باختگان سپرد.
امام(ع) نيز در سخنان فراواني بر اين اصل تأكيد كردهاند:
«إنَّ شَرّ وزرائك مَن كانَ لِلأشرار قَبلك وزيراً؛
همانا بدترين وزيران و همكاران تو، آناني هستند كه براي اشرار قبل از تو، وزير
بوده اند و در آثام و گناهان با آنان همكاري داشتهاند.» (همان، نامه 53)
«يَستَدلُّ عَلي ادبار ِالدُّول بِأَربَع: تَضييعالأُصولِوَ التَمسُّك بِالفُروع وَ تَقديم الأراذِل وَ تأخير الاَفاضِل
چهار چيز، نشانه انحطاط دولتها است:اصول را ضايع كردن؛ به فروع چسبيدن؛ افراد فرومايه و پست را مقدم داشتن؛ افراد بافضيلت را كنار زدن.» (غررالحکم و دررالکلم، ص 342، ج 7835)
«ألا وَ إنَّ بليَّتَكُم قَد عادت كهيئَتِها يَومَ بَعث الله نَبيّيه (نهجالبلاغه- خطبه 16)
امتحان سختي در پيش داريم و جامعه درآستانه يك تحول عظيمي قرار گرفته است: آنان كه بي جهت جلو افتاده بودند، بايد به عقب برگردند و آنان كه به ناحق كنار زده شده بودند، بايد به صحنه آيند.»
ادامه دارد