نماز آخر (به جای گفت و شنود)
در سالروز شهادت امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابیطالب (ع) و همسو با چشمهای گریان و سینههای داغدار مؤمنان این ستون را به گونهای متفاوت از روزهای دیگر مینگاریم و به ابیاتی از سروده شاعر متعهد کشورمان جناب آقای امیر مرزبان اختصاص میدهیم.
***
دوباره مسجد و محراب سر شکسته شده
فقط برای سری که سحر شکسته شده
نماز آخر دريای عشق طوفانیست
ميان سجده، جبين قمر شکسته شده
برای چيست زمين، عرش، غرق خون شده باز؟
برای چه ملکالموت پر شکسته شده؟
نگاه کن! که ملايک به سينه میکوبند
که جبرئيل امين هم کمر شکسته شده
نگه کن به علي اين دو روز آخر عمر
چقدر پير شده، بيشتر شکسته شده...
دوباره مردم اين شهر خاک مي ريزند!
دوباره پای پيمبر مگر شکسته شده؟!
فضای «کوفه»؛ اُحُد میشود وَ حمزه؛ علی
دوباره قصّه دندان؟ نه سر شکسته شده!
دوباره تازه شده داغ استخوانهايی -
که بين آتش و ديوار و در شکسته شده...
از آن شبی که علی غسل داد فاطمه را...
کنار چاه سرش مستمر شکسته شده...