اقتصاد در آینه رسانهها
با آمار و ارقام واهی شعور مردم را به سخره نگیرید!
جهان صنعت
جهان صنعت با غیرواقعی دانستن ادعای دولتیها در مورد کاهش تورم گزارش داد: از شروع دولت یازدهم و تا امروز پدیدهای پوپولیستی پدیدار شده و با سرعت و شدت رو به تزایدی به پیش میرود که اکثر قریب به اتفاق مردم را مات و مبهوت میکند و برای آنها این سوال پیش میآید که این مسئولان و عزیزان علم اقتصاد و معیشت مردم راجع به چه صحبت میکنند؟...
بهطور متوسط ماهی یک بار سیاستگذاران و مقامات اقتصادی کشور از طریق تریبونهایی که به همین منظور برای آنها تعبیه و آماده شده یا از طریق روزنامهها یا سایتهای خبری، با غرور و افتخار اعلام میکنند که نرخ تورم کاهش یافته و برای آنکه در ذهن ضعیف ضعفای مملکت سوالات خلاف مصالح متبادر نشود، از پسوندهای عالمانه و فوقتخصصی مانند نقطه به نقطه و امثالهم هم استفاده میشود. آخرین اظهارنظرهای امیدبخش و آرامکننده آلام معیشتی مردم در فرمایشات سکانداران اقتصاد کشور در همایش کسبوکار در هفته گذشته بود که نوید تحقق افزایش رشد سه درصدی اقتصاد و کاهش تورم به زیر 10 درصد داده شد. اگر این کاهش تورم به زیر 10 درصد ادامه کاهشهای مورد ادعای دو سال گذشته است، با توجه به نتایج حاصل از کاهشهای شعاری قبلی، امید است تحقق نیابد و این فیض حاصل نگردد!
اگر از حرف، شعار و محاسبات علمی مندرج در نشریات و گفتمانهای فیلسوفمآبانه در سمینارها، نشستها و استفاده از کلمات و عبارات عالمانه اقتصادی بیرون آمده و به واقعیت زندگی مردم (غیر از طیف باریکی از آقازادهها، دلالان، رانتخواران و افرادی از این قسم که گرانی، فقر، تنگدستی، بیماری و بدبختی برایشان بیمعنی است و فروش کلیه و قرنیه چشم در مخیلهشان هم نمیگنجد) نگاهی انداخته شود، معلوم میشود کاهش تورم مورد ادعا هیچ تناسب و سنخیتی با گرانی کمرشکن روزافزون ندارد...
برای عوامالناس و حتی بسیاری از افرادی که دستی از دوربر آتش اقتصاد دارند، معلوم نیست که شاخصهای مورد استفاده برای تعیین نرخ تورم چیست؟ چطور به این نتیجه میرسند که تورم کاهش یافته است که متفقا چنین با قاطعیت اعلام میکنند و مورد تشویق و کف و سوت مخاطبان خاص خود قرار میگیرند. به گواهی تفاوت بین آنچه گفته و شنیده میشود با آنچه به عینه دیده میشود، شاخصهای آنها هرچه باشد با آنچه به معیشت مردم مرتبط است، هیچ ارتباطی ندارد یا در کمترین حد از ارتباط است.آنچه گرانی را برای مردم دردآورتر و سنگینتر میکند، این است که متولیان امر به جای آنکه تلاش و مساعی خود را صرف رفع مشکلات معیشتی و درمانی مردم کنند، همان میزان تلاش و مساعی را مصرف میکنند تا به مردم بقبولانند که مدام تورم در حال کاهش، اشتغال در حال افزایش و این کشور بهشت مستضعفان است و هرکس غیراز این فکر کند، دوستدار اسلام و انقلاب نیست و روزی باید توضیح دهد که چرا نیست. این واقعیت انکارناپذیر است که علاقه و ارادت مردم به انقلاب و نظام آنها را برای فشارهای بیشتر از این هم آماده کرده و میکند اما حداقل انتظار میرود که با آمار و ارقام واهی شعور آنها به سخره گرفته نشود. به منظور اثبات اینکه این نوشتار بدبینی و سیاهنمایی نیست، به ذکر این نکته اکتفا میشود که یارانه تعیینشده برای هر نفر (صرفنظر از اینکه اصل این کار درست بوده یا خیر) در پایان دولت دهم دارای مطلوبیت و قدرت خریدی بیش از دو برابر قدرت خرید کنونی آن بود. و دیگر اینکه آیا حقیقتا گرانی از حدود دو سال پیش تاکنون 30 درصد کم شده یا فقط تورم مورد محاسبه دستگاههای ذیربط از 45 درصد تحویلی دولت دهم به حدود 15 درصد فعلی رسیده است؟ در این صورت این سوال مطرح میشود که گرانی رو به افزایش چیست و تورم رو به کاهش کدام است؟
جدیدترین تهمت به اقتصاددانان منتقد دولت!
ایران
پس از آن که رئیس دولت و اطرافیان او در دو سال اخیر بارها به منتقدان حمله کردهاند، این بار روزنامه دولت در مطلبی اقتصاددانان منتقد دولت را به سهمخواهی متهم کرد و نوشت: منتقدان دولت یازدهم در حوزه اقتصاد اما فقط طیفهای سرسخت از جناح اصولگرایان نیستند، بلکه گروهی از اقتصاددانان نیز به بهانه اینکه چرا رئیسجمهوری فلان فرد را در کابینهاش راه داده است و به آنها و یارانشان مقام و منصب نرسیده است نیز دولت و رفتارهایش را زیر تیغ نقد قرار گرفتهاند. این گروه به ظاهر کوچک اما پرقدرت در حوزه رسانهها هر گام دولت را مخدوش جلوه میدهند. از سوی دیگر این گروه از استیصال فعالان بخش خصوصی استفاده کرده و با زدن حرفهای تند در شرایط سخت امروز راه را برای تندتر کردن فضای ذهنی آنها علیه دولت هموار میکنند. دقت در نوشتهها و گفتههای منتقدان سیاسی دولت و منتقدان اقتصادی نشان میدهد آنها هرگز راهحل کارشناسانه، ارائه نمیکنند و فقط میخواهند دولت و برخی اعضای اقتصادی را منکوب کنند. چشم برهم بستن و دهان باز کردن در شرایطی که اقتصاد ایران با بزرگترین معضلات تاریخ مدرن خود دست و پنجه نرم میکند قطعا برخلاف منافع ملی است. پاس دادن به تندروها برای اینکه آبشار بکوبند کار دشواری نیست، اگر دانش و تجربهای دارید به دولت ارائه دهید.
تکرقمی شدن تورم به ركود دامن ميزند
آرمان
این روزنامه اصلاحطلب از قول معاون وزیر جهاد کشاورزی نوشت: اینکه اخيرا رئيس بانك مركزي اعلام كرده است نرخ تورم نقطه به نقطه آذر تكرقمي خواهد شد، نميتواند پيامد مثبتي براي اقتصاد در بر داشته باشد، زيرا اين امر به تعميق ركود دامن ميزند. زماني كه نرخ بهره كاهش نمييابد، كاهش بيشتر نرخ تورم تنها منعكسكننده ركود ميشود. تورم در ايران يك پديده ساختاري است و كاهش آن، هميشه نشانگر رونق و خروج از ركود نيست. با نگاهي به روند تاريخي نرخ تورم در بعد از انقلاب، مشاهده ميكنيم تنها در سالهاي 64 و 69 نرخ تورم تكرقمي بود. اين امر حاكي از آن است كه تورم در ايران پديدهاي ساختاري است كه متغييرهاي مجازي مانند جنگ توانستهاند آن را كاهش دهند. بنابراين همانطور كه در نظريههاي اقتصادي هم تاكيد شده، كشورهاي در حال توسعه بايد تمركز خود را از تورم برداشته و بر اشتغال، توليد و در واقع سمت عرضه هدفگذاريهاي كلان كنند. قطعا مهار و كنترل تورم در گرو سياستهاي انقباضي و منضبط عمل كردن دولت است. اما تداوم بيش از حد و همچنين تمركز دولت بر كاهش تورم منجر به تعميق ركود شده و در عمل قدرت خريد مردم را كاهش داده است...
بانك مركزي بايد در راستاي تحقق هدف دولت اعتدال براي خروج از ركود، به دنبال ايجاد شرايط انبساطي باشد. بايد دولت به دنبال سياستها و رويكردهاي انبساطي در اقتصاد بوده و با اعمال سياستهاي مالي و پولي به حمايت از بخش توليدي پرداخته و هدف خروج از ركود را تحقق ببخشد.