نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
یارانه ثروتمندان را قطع نکنید سبد رای دولت آسیب میبیند!
سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «اقتصاد ایران و اقدامات دولت» نوشت: «در بحث یارانهها، هر دولتی که روی کار بیاید، باید در پرداخت یارانه تجدیدنظر کرده و تنها به سه دهک پایین جامعه یارانه پرداخت شود. حذف یارانهها باید جزو برنامه دولت در آینده باشد، اما حذف یارانهها در زمان فعلی موجب بازگشت پوپولیستها به قدرت در ایران می شود».
طي سالهاي گذشته مسئولان دولت يازدهم و رسانههاي به ظاهر حامي دولت، پرداخت يارانه نقدي را با القابي چون «مصيبت عظما» و «عذاب اليم» مورد تفقد قرار داده و بر حذف يارانه ثروتمندان تاکيد ميکردند، اما در عمل از انجام اينکار امتناع کرده و نسبت به عواقب انتخاباتي آن براي دولت تدبير و اميد هشدار ميدادند. برای نمونه در ماههای گذشته پس از اقدام مجلس درخصوص حذف يارانه ثروتمندان، روزنامه آرمان تاکید کرد که دولت باید از انجام این کار پرهیز کند چون به كاهش محبوبيت دولت منجر خواهد شد.
استراتژی ضربهگیر، یک روز تایید، یک روز تکذیب!
روزنامه زنجیرهای شرق به نقل از «حسین مرعشی» عضو حزب کارگزاران به جزئیاتی از آخرین جلسه و دیدار هاشمی با روحانی پرداخت. به گفته مرعشي: «آقاي هاشمي گفت توافق کلي بر اين است که در کنار آقاي روحاني، افراد ديگري نيز به عنوان کانديداي در سايه وارد عرصه شوند تا دست اين جبهه نيرومند مردمي در هيچ شرايطي بسته نباشد».
اما در سوی دیگر روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله خود با عنوان «قدیسسازی از هاشمی؛ چرا؟» نوشت: «مردم او [مرحوم هاشمی] را میشناختند. خط و ربطش هم مشخص بود. پس چه نیازی است که فلانی بگوید مانیفست هاشمی برای انتخابات 96 آن موضوع بوده و یا در فلان جا در گوش من در خصوص موضوعی بهمان حرف را گفته است!».
گفتنی است روزنامه آفتاب یزد در 19 بهمن ماه سالجاری در تیتر یک با عنوان «فداییان روحانی؛ اصلاحطلبان در انتخابات آتی کاندیدای ضربهگیر معرفی میکنند» نوشت: «یک منبع آگاه به آفتاب یزد گفته است حسن روحانی در دیدار با سران اصلاحطلب خواستار حضور چند کاندیدای اصلاحطلب در انتخابات ریاست جمهوری به همراه وی شده است تا او را در برابر حملات اصولگرایان یاری کنند. در همین راستا از مسعود پزشکیان و علی مطهری به عنوان کاندیداهای ضربهگیر نام میبرند». همین روزنامه- 9 اسفندماه سالجاری- در مطلبی با عنوان «تکرار 24 خرداد با اجماع بر روحانی» نوشت: «استراتژی کاندیدای موازی برای روحانی در اردوگاه اصلاحطلبان و اعتدالیون به نوعی بازی کردن در زمین حریف است و این میتواند قویترین راهبرد برای پیروزی اصولگرایان و ضعیفترین رویکرد ممکن برای حامیان روحانی قلمداد شود که منجر به دومرحلهای شدن انتخابات و در نهایت شکست روحانی خواهد شد».
مدعیان اصلاحات به دلیل نگرانی از ناکامی روحانی در دفاع از کارنامه خود و ترغیب مردم به رأی دادن دوباره به وی پیشنهاد نامزد موازی را مطرح کردند اما اکنون از این استراتژی عقبنشینی کردهاند. در روزهای گذشته «آذر منصوری» از فعالین مدعی اصلاحات گفته بود: «زمانی که کاندیدای اصلی یک جریان رئیسجمهور دولت مستقر است، علیالقاعده طرح گزینه پوششی و آلترناتیو هیچ معنایی نمیتواند داشته باشد. رئیسجمهور مستقر باید بتواند مدافعان و حامیان خود را به این نتیجه برساند که با توجه به عملکردش میتواند گزینه مناسبی باشد».
اصلاحطلبان به جای سهمخواهی ایثارگری کردند!
روزنامه آرمان در مصاحبه با «سید محمود میرلوحی» از فعالان مدعی اصلاحات نوشت: «استراتژی بلندمدت ما حفظ منافع ملی، آرامش کشور و برونرفت کشور از بحرانها و مشکلات است. چه راهبردی بزرگتر از این برنامه میتواند برای جناحها متصور شد؟ این نقدی است که هم از سوی برخی اصلاحطلبان و هم از سوی منتقدان و مخالفان ما اظهار میشود. دوستان اصلاحطلب در اینباره میگویند چرا این جناح تا این حد از خودگذشتگی و ایثار نشان میدهد؟ به عقیده من پاسخ این بحثها روشن است. ما باید در شرایط سخت برای منافع ملی ایثار کنیم و بدون سهمخواهی به رشد و توسعه کشور بیندیشیم. این حرکتی است که به نفع جامعه و کشور است و اگر این امر رخ نمیداد، چالشهای بسیاری در کشور وجود داشت».
در این باره گفتنی است «عارف» نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 با فشار اصلاحطلبان - به دلیل آرای پایین در نظرسنجیها- مجبور به انصراف شد. او در حالی با دلخوری اعلام انصراف کرد که حاضر نشد از روحانی اعلام حمایت کند. وی هر چند در انتخابات هفت اسفند 94 به مجلس راه یافت اما در رقابت با لاریجانی برای ریاست مجلس ناکام ماند.
علاوه بر این تاکنون مدعیان اصلاحات به دفعات نسبت به سهمخواهی از روحانی تاکید کردهاند. برای نمونه «ابراهیم اصغرزاده» از فعالان مدعی اصلاحات چندی پیش گفته بود: «اصلاحطلبان قطعا بايد مطالبات خودشان را مطرح ميكردند. شرايط خودشان را ميگفتند. يعني چه كه به آقاي روحاني مثلا باید كاملا چك سفيد بدهيم». «رسول منتجبنیا» نیز گفته بود: «اصلاحطلبان باید در دولت آینده سهم بیشتری داشته باشند و درصد قابل توجهی از کابینه ایشان را تشکیل بدهند، این مسئله شامل وزرا، معاونان و همچنین استانداران میشود و در همه این زمینهها باید تغییرات جدی صورت بگیرد... برخی از اصلاحطلبان از آقای روحانی رنجشخاطر دارند و آقای روحانی موفق نشده رضایت آنها را جلب کند». همچنین «موسوی لاری» وزیر کشور دولت اصلاحات پیش از این گفته بود: «تلقي من اين است كه اصلاحطلبان از آقاي روحاني يك حمايت همراه با بيان ديدگاهها، نقدها، نقطهنظرات و مطالبات خواهند داشت... اصلاحطلبان بدون لحاظ كردن مطالبات مردم و بدون توجه به ايدهها و آرمانهاي خودشان نميتوانند از آقاي روحاني حمايت كنند». علاوه بر این، «مهدی آیتی» از فعالین مدعی اصلاحطلب در پاسخ به سؤالی درباره سهمخواهی اصلاحطلبان از دولت، گفته بود: «اصلاحطلبان اگر سهم خواهی کردند حق آنهاست چون در جبهه اصلی حمایت از روحانی بودند».
مدعیان اصلاحات در فتنه مانند منافقین در سال 60 عمل کردند
«عباس عبدی» از فعالان سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه شرق به نقد رویکرد اصلاحطلبان پرداخته و اظهار داشت: «اصلاحطلبان نباید دروغ بگویند».
عبدی گفت: «اصلاحطلب، هيچ سياستي را اتخاذ نميکند که نتواند از آن برگردد؛ يعني نبايد اسير سياست خودش شود و اصطلاحا قضايا را ناموسي نميکند. مهمترين ويژگي ناموسيكردن مسائل اين است كه شرايطي پيش ميآيد كه در آن به طور همزمان منافع احتمالي و البته هزينه قطعي زياد متصور است. براي مثال يک نفر در يك كار اقتصادي درگير ميشود كه در صورت موفقيت در آن ممكن است ۲۰۰ درصد سود ببرد؛ در مقابل احتمال بيشتري دارد که صددرصد هم زيان ببيند. اين كار بسيار پرريسك است و خطر از بين رفتن كل سرمايهاش وجود دارد. اين سياست اصلاحطلبانه نيست. شايد ريسکپذيري در رفتار فردي ايراد نداشته باشد؛ اما يك اصلاحطلب، در مقام پيشبرد اهداف اجتماعي هيچوقت به صورت ريسكي سياستورزي نميكند».
وی ادامه داد:« ميتوانيد از همين زاويه ۸۸ را نقد کنيد. ۸۸ يک عمل ريسکي بود که نتيجه آن حداقل از نظر برخي از ابتدا مشخص و قطعي بود. بله! ممکن بود به نتيجه هم برسند؛ اما ريسك آن بسيار بالا بود. اصلاحطلب هيچوقت کاري نميکند که فضا امنيتي شود؛ چرا كه هميشه يک عده دنبال ايجاد محدوديت و امنيتي کردن شرايط براي تنگكردن فضاي فعاليت اصلاحطلبان هستند».
این فعال مدعی اصلاحات در ادامه عملکرد اصلاحطلبان در سال 88 را با اقدامات منافقین در سال 60 مقایسه کرده و گفت: «بزرگترين ضربه به سياستورزي اصلاحطلبانه و مسالمتآميز در اين مملکت را عمليات نفوذ مجاهدین خلق زد. آنها همه چيز را امنيتي کردند. بنابراين هيچوقت يک اصلاحطلب فضا را امنيتي نميکند».
عبدی رویکرد قانونستیزانه مدعیان اصلاحات را نیز به نقد کشید و گفت: «يك اصلاحطلب بايد اساس حركت خود را روي چارچوب قانون قرار دهد. اگر قانون را رعايت نکنيم، نميتوانيم بگوييم که سياست ما اصلاحطلبانه است حتي هنگامي که به اين قانون اعتراض جدي داريم. من خيلي از زاويه اخلاق فردي به موضوع نگاه نميکنم بلكه معتقدم اخلاق سياسي بسيار اهميت دارد. اخلاق سياسي اصلاحطلبانه هيچگاه مبتني بر ايجاد درگيري و دشمني نيست. اصلاحطلب حتي در بازجويي، به هيچ وجه چيزي براي مخفيکردن ندارد. هيچ معنايي ندارد که ما چيزهايي را که امضا کرده يا بيانیهاي را که دادهايم و مردم هم در جريان هستند، مخفي کنيم. مجموعه كنشها و اعمال يك اصلاحطلب همگي در مدار قانون است، او چيزي براي مخفينكردن ندارد و حتي به بازجو هم دروغ نميگويد».
عملکرد بینتیجه دولت در بحثهای مالی آموزش و پرورش
دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش در گفتوگو با روزنامه زنجیرهای قانون از عملکرد دولت در سالهای گذشته انتقاد کرده و گفت: «اگر همان روند سالهای گذشته را در رابطه با بحثهای مالی وزارت آموزش و پرورش دنبال کنیم، به نتیجهای نمیرسیم».
وزیر آموزش و پرورش بدون این که بگوید چه کسانی به او فشار وارد میکنند تا فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان را پیگیری نکند گفت: «هر جایی که تخلف رخ داده ما سفت و سخت میایستیم و برخورد میکنیم. اكنون نيز به خاطر همین برخوردی که من میکنم یک سری فشارهایی روی من آوردهاند اما من سفت و سخت به خاطر اینکه سهام معلمان را نمایندگی میکنم، میایستم. استیضاح هم بخواهند بکنند میایستم و اجازه نمیدهم خدای نکرده روی این تخلفات مالی سرپوش گذاشته شود».
گفتنی است، فساد عظیم 12000 میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان که چند ماه قبل کشف شد، بزرگترین فساد اقتصادی سالهای اخیر و یکی از فجایع اقتصادی در دولت یازدهم بود که البته رئیسجمهور آن را بدهی معوق نامید!.
شکلگیری داعش ربطی به دشمنان جهان اسلام ندارد!
روزنامه بهار در سرمقاله خود با عنوان «هم بیفایده و هم خطرناک» از قول یک دانشیار اقتصاد! داعش را نتیجه کمکاری و ناتوانی مفتیان اهل سنت عنوان کرد و نوشت : «شما هر جا افراطیگری دیدید آن را از چشم عالمان دینی یا ایدئولوژیستهای آن جامعه ببینید. در مواجهه با پدیده داعش، در توجیه شکلگیری و راههای مبارزه با آن، احتمالا آسانترین راه، نسبت دادن تولد آن به دسیسههای منظم و مرتب اغیار و رقبای منطقهای است؛ رویهای که متاسفانه محور تقابل با این پدیده شوم شده است».
این روزنامه زنجیرهای در حالی نسبت دادن ظهور پدیده شوم داعش به دشمنان جهان اسلام را به تمسخر گرفته است که دونالد ترامپ رئیسجمهور جدید آمریکا در اولین نشست مطبوعاتی خود صراحتا اعلام کرده بود که داعش را حکومت فعلی آمریکا به وجود آورده است. هیلاری کلینتون نامزد شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز در مصاحبهای به صراحت به نقش دولتهای آمریکا و سازمان جاسوسی این کشور (سیا) در تاسیس گروههای تروریستی تکفیری القاعده، داعش و... اعتراف کرده است. اردوغان رئیسجمهور ترکیه نیز چند ماه پیش اذعان کرد که رئیس آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیآیای) و شاهزاده بندر بن سلطان، رئیس سابق اطلاعات عربستان سعودی چند سال پیش توافق کردند که آمریکا یک گروه مسلح را جهت ترویج تروریسم در منطقه و به نفع دو کشور ایجاد کند.
روزنامه بهار در ادامه نوشت: «بیتوجهی به ریشههای عمیق ایدئولوژیک این پدیده در آرا و اندیشه علمای اسلامی... از کار دنیای ناامن شده توسط کسانی که عملیات «استشهادی» میکنند تا بکشند، بترسانند، و خود راهی بهشت شوند، گرهای باز نخواهد کرد».
البته طبیعی است جریانی که پیدایش داعش و گروههای تروریستی منطقه بهرغم اعتراف صریح ایجادکنندگان آنها را به گردن عالمان دینی منطقه میاندازد، تفاوتی میان عملیات استشهادی گروههای مقاومت اسلامی با عملیاتهای انتحاری تروریستهای تکفیری قائل نباشد.
چرخ تولید چرخید!
روزنامه وقایع اتفاقیه در گزارشی در صفحه اقتصاد خود با عنوان«چرخ تولید چرخید» نوشت: «آمار اعلامشده از سوي وزارت صنعت، معدن و تجارت مؤيد عبور از دوران رکود صنعتي است. بر اساس بررسي صورت گرفته در سه فصل نخست سال جاري از ميان 32 محصول منتخب صنعتي، 24 محصول نسبت به مدت مشابه سال قبل، رشد توليد را تجربه کردند؛ رشدي که فعالان اقتصادي معتقدند با توجه به اهميت بخش صنعت بهعنوان يک بخش مولد و پيشران ميتواند در رشد اقتصادي کشور، اثرگذار باشد».
این روزنامه کمتر از سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری در حالی به ناگهان مدعی چرخیدن چرخ تولید شده که در حال حاضر بیش از 60 درصد کارخانهها از جمله چندین برند معتبر و قدیمی به تعطیلی کشیده شده و چرخ زندگی کارگران با تعطیلی و نیمهتعطیل شدن واحدهای صنعتی و تولید نمیچرخد یا ناسور میچرخد. بیکاری و حقوقهای پایین هم باعث شده که دخل و خرج خانوارهای کارگری با هم نخواند و آنها زیر بار فشارهای اقتصادی کمر خم کنند. همچنین ارزیابی کارشناسان حوزه اقتصاد و تولید نشان میدهد شرایط تولید در کشور طی سه سال و نیم اخیر در موارد متعددی سختتر شده است.