نگاهی مستند به بزرگترین جنایتجنگی انگلستان در ایران- ۸
تکمیل اشغال جنوب ایران به دست انگلیسیها
با شکست ارتش انگلیس در 21 و 22 نوامبر 1915، 13000 نیروی انگلیسی باقیمانده به کوتالعماره عقبنشینی کرده و در محاصره ترکها بودند. از ژانویه تا آوریل 1916، انگلیسیها چندین بار برای برداشتن محاصره کوتالعماره تلاش کردند که پرهزینه و بیثمر بود. نهایتاً در پی روبرو شدن با گرسنگی و بیماری دولت انگلیس به تسلیم شدن نیروهای در محاصره افتادۀ خود رضایت داد. این شکستی پرهزینه بود: 41000 نفر تلفات کشته و زخمی در عرصه نبرد و تسلیم 13000 نفر. انگلیسیها به سبب عملیاتهای خود در عراق، در طول ماه سپتامبر 1915 تا مارس 1916 از نظر نظامی در جنوب ایران فعالیتی نداشتند. همان طور که در بالا گفته شد، در همین دوره بیفعالیتی انگلیس، روسها به موفقیت چشمگیر دست یافته و تمام نیمه شمالی کشور را اشغال کرده بودند که همان منطقه تعیینشده در قرارداد مارس 1915 انگلیس و روسیه برای تقسیمبندی ایران بود. انگلیسها با وجود مشکلاتی که در عراق داشتند، مشتاق بودند که تمام سهم خود را از ایران تصاحب کنند. از این رو سرتیپ سر پرسی ام. سایکس2 را به ایران فرستادند. سایکس در اواسط مارس 1916 به بندرعباس رسید؛ تقریباً در همان زمانی که روسیه اصفهان را تصرف کرده بود. مأموریت ظاهری او سامان دادن «نیروی ایران» برای برقراری «نظم و قانون» در جنوب ایران بود. «نیروی ایران» که بعداً به «پلیس جنوب»معروف شد، توسط انگلیسیها تأمین مالی و فرماندهی میشد. اما این نکته که او به جای بوشهر یا دیگر پایگاههای انگلیسی در بندرعباس پیاده شد نشان میدهد که مأموریت فوری او به دست گرفتن کنترل کرمان، همانند دیگر نقاط جنوب شرق ایران بود.
اندکی بعد از ورود سایکس به بندرعباس در مارس 1916، حاکم پیشین فارس، قوامالملک، با کمک تسلیحات و توپخانه انگلیسی از بوشهر به مقصد شیراز خارج شد. در نبردی در نزدیکی شهر لار، قوای قوامالملک، ژاندارمهای کم ساز و برگ را شکست سختی دادند و سپس شیراز به روی آنها گشوده شد. اندکی بعد از این پیروزی، قوامالملک در یک حادثه شکار کشته شد و پسر 28 سالهاش، ابراهیم قوام جانشین او گردید. او به شیراز وارد شد و از کسانی که پدرش را در نوامبر 1915 از شیراز اخراج کرده بودند، انتقام گرفت. اندکی بعد از ورود سایکس به بندرعباس، در کرمان نیز همین اوضاع به وجود آمد. جناح طرفدار انگلیس در کرمان جسارت یافته و ژاندارمها و ملیون را خلع سلاح کردند. قوامالملک به زودی حدود 60 آلمانی و اتریشی را که از کرمان گریخته بودند، دستگیر کرد و به زندان افکند. با «آزاد» شدن شیراز و کرمان، قوای کمکی هم برای سایکس رسید؛ از جمله توپخانه هندی که در آوریل 1916 وارد بندرعباس شد.
در 17 می1916، سایکس و قوای تازهواردش عازم کرمان شدند و در 12 ژوئن 1916 وارد شهر شدند. سایکس با ورود به کرمان، سفیر سابق عثمانی در افغانستان را که در شهر مانده بود، یافته و دستگیر کرد. سفیر بازداشتشده پیشین و یک تبعه سوئیس به بندرعباس فرستاده شدند تا برای حبس به هندوستان فرستاده شوند. همان طور که در ادامه توضیح داده میشود، در می1916 انگلیسیها قوایی را از هند به گوشه جنوب شرقی ایران به منظور مهار کردن ایلات منطقه اعزام کردند. جنگاوران این ایلات در مسیر خود زندانیان را آزاد کرده بودند. انگلیسیها بلافاصله قوای کمکی از هندوستان فرستادند، اما نتوانستند زندانیان فراری را یافته و دستگیر کنند. همان طور که در ادامه توضیح داده شده، آنها «تنبیه» ایلات نگونبخت را در تابستان 1916 آغاز کردند.
پیشتر به تأسیس نیروی به اصطلاح اشغالی شرق ایران در تابستان 1915 اشاره شد. در تابستان 1916 اوضاع در جنوب شرق ایران رو به وخامت گذاشت. اخبار شکست سخت انگلیسیها در 29 آوریل 1916 در کوتالعماره در عراق، تنگستانیها را جسارت بخشید که دوباره به انگلیسیها در بوشهر حمله کرده و چندین تن از نفرات و فرماندهان آنها را بکشند. علاوه بر این ایلات سرحدی که نزدیک مرز هندوستان مستقر بودند به خطوط ارتباطی انگلیسیها که هندوستان را به بیرجند وصل میکرد، حمله کردند. انگلیسیها به سرعت پاسخ دادند. در می1916، انگلیسیها مکرراً به سرحدیها حمله کرده، روستای خاش و مقر ایلات را تسخیر کردند، محصولات آنها را از میان بردند، حیواناتشان را ضبط کردند و آنها را مجبور به تسلیم کردند. در ژوئن 1916، همان طور که گفته شد، ایلات مبارز سفیر پیشین عثمانی در افغانستان را که در بازداشت انگلیسیها و در راه بندرعباس بود، آزاد کردند. در پاسخ، انگلیسیها در نزدیکی بندر گواتر در بلوچستان ایران، در 12 تا 19 ژوئیه 1916 نیرو پیاده کردند و به ایلات دمّانی و یارمحمدزی حمله کردند. انگلیسیها تلفات سنگینی بر ایلات وارد کرده، حیواناتشان را گرفتند و مجبورشان کردند به آنها خسارت بدهند. ایلاتی که پیشتر سفیر عثمانی در افغانستان را رهانیده بودند، در سپتامبر 1916، شهر سعیدآباد در شرق کرمان را تصرف کردند. انگلیسیها به این شهر در اکتبر 1916 یورش برده و آن را اشغال کردند، اما سفیر آزاد ماند. به این ترتیب تا پاییز 1916، جنوب شرق ایران در اشغال مؤثر انگلیسیها و نیروی اشغالی شرق بود که از دریای عمان تا مرز روسیه را اداره میکردند.
سایکس پس از آغاز فعالیت برای ایجاد یک تیپ از «پلیس جنوب» در کرمان، همراه با قوای خود در 28 ژوئیه 1916 عازم یزد شد و در 14 اوت 1916 وارد آن شد. اقامت سایکس در یزد بسیار کوتاه بود؛ زیرا پیشتر در آنجا کمبود جدی ارزاق به وجود آمده بود و سایکس مدعی است اخباری به وی رسیده بود که ترکها و هواداران ایرانیشان قصد داشتند به اصفهان حمله کنند و روسها را بیرون کنند. سایکس در 11 سپتامبر 1916 وارد اصفهان شد و چند روز بعد به مناسبت سالگرد بیرون راندن نیروهای متحدین از اصفهان، روسها و انگلیسیها جشن بزرگی گرفتند. شلیک گلولهها در جریان جشن ساکنان اصفهان را که نمیدانستند چه خبر است، هراساند. با وجود برپایی جشنهای انگلیس و روسیه و علیرغم مودتی که میانشان بود، روسها برای سایکس روشن کردند که اصفهان و یزد را بخشی از منطقه روسیه در ایران میدانند. سایکس و قوایش پس از استقبال و یک اقامت نسبتاً طولانی، اصفهان را در اواخر 1916 ترک گفته و پیروزمندانه در 11 نوامبر 1916 وارد شیراز شدند. والی جدید، فرمانفرما، که در اکتبر 1916 به آنجا رسیده بود از او استقبال کرد. تقریباً یک سال قبل در همان روز، کنسول انگلیسی و اتباعش در شیراز بازداشت و زندانی شده بودند. تا زمان ورود سایکس به شیراز در نوامبر 1916، انگلیسیها اشغال نیمه جنوبی کشور را کامل کرده و بر منطقه وسیعی از هندوستان تا عراق تسلط داشتند. رویدادهای بعدی تنها برای تحکیمکننده این تسلط بود.
در همین زمان، انگلیسیها علاوه بر اشغال شیراز، کرمان و جنوب شرق ایران، در اوت 1916 نیروهای بیشتری به خوزستان اعزام کردند و در اکتبر 1916، ژنرال سر اف. اس. مود5، فرمانده قوای انگلیسی در بینالنهرین، از اهواز و میدانهای نفتی بازدید کرد و در نوامبر 1916 قوای بیشتری به خوزستان اعزام نمود. در دسامبر 1916، این نیروها یک «گردش دایرهوار» در این ولایت زدند. روشن است که انگلیسیها پیش از از سر گرفتن پیشروی به سمت بغداد در دسامبر 1916، هیچ خطری را از نظر دور نمیداشتند.
شکست حمله ترکها در غرب ایران
همان طور که اشاره شد، در 3 مارس 1916، روسها کرمانشاه و در 12 مارس 1916 کرند را تصرف کرده بودند. آنها حملات خود را در اوایل میاز سر گرفتند و قصرشیرین را در 7 می1916 تصرف کرده و به عراق یورش بردند. آنها در 16 می1916 رواندوز را تصرف کردند. در اول ژوئن 1916، ارتش روسیه به فرماندهی ژنرال باراتوف به خانقین در عراق حمله کرد. ترکها این حمله را پاسخ گفتند و پس از آن روسها به سرعت به کرمانشاه عقبنشینی کردند. ترکها پس از پیروزی خانقین دست به حمله بردند و در اول ژوئیه 1916، نیروهای عثمانی همراه با شمار زیادی از داوطلبان ایرانی کرمانشاه را اشغال کردند. در همین حال، روسها به بیستون در 15 مایلی شرق کرمانشاه عقبنشینی کردند. پس از تسخیر کرمانشاه، سیاستمداران ایرانی که در نوامبر 1915 از تهران گریخته بودند، در این شهر دولت در تبعید تشکیل دادند. در 11 اوت 1916، ترکها همدان را تصرف کردند و روسها به آوه در حدود 24 مایلی قزوین عقبنشینی کردند.
با پیشروی ترکها در غرب ایران، کابینۀ سپهسالار تنکابنی که ظاهراً «همسو با متفقین» بود، پیامهای دیپلماتیک برای قدرتهای محور فرستاد و در نتیجه به شدت مایه ناخرسندی روسها و انگلیسیها شد و آنها کابینه را مجبور به استعفا کردند. کابینه جدید به ریاست وثوقالدوله در 14 اوت 1916 منصوب شد. در همین زمان، سفارتخانههای روسیه و انگلیس در نظر داشتند، اگر روشن شود که نمیتوان مانع ترکها برای تسخیر پایتخت شد، دوباره از تهران خارج شوند. از خوشاقبالی متفقین، ترکها تلاش دیگری برای پیشروی به شمال فراتر از همدان نکردند. در 30 اوت 1916، روسها بار دیگر سلطانآباد را گرفتند در 18 سپتامبر 1916، ترکها بار دیگر آن را پس گرفتند، و علاوه بر آن نهاوند و دولتآباد و مناطقی در اطراف سلطانآباد را نیز تصرف کردند. در 20 سپتامبر 1916، روسها باز سعی کردند سلطانآباد و دولتآباد را پیش از تلاش برای تسخیر همدان باز پس بگیرند، اما ترکها پاسخ آنها را دادند و روسها به ساروق عقب نشستند. تا هفته بعد، جنگهای جسته و گریخته ادامه پیدا کرد و چندین شهر دست به دست شد. در اوایل اکتبر 1916، ترکها بار دیگر نهاوند و خمسه را گرفتند اما نتوانستند آوه و ساوه را بگیرند.