سند!(گفت و شنود)
گفت: براساس گزارش گمرک 6 هزار تن نوشابه وارد کشور شده و این در حالی است که کارخانهها و صنایع کشور در رکود به سر میبرند و جوانان زیادی با بیکاری روبرو هستند.
گفتم: هیس!...
گفت: چرا هیس؟! دستاورد برجام هم که با آنهمه هزینه و امتیازاتی که دادیم به قول خودشان تقریبا هیچ بود، تحریمها که باقی مانده و اضافه هم شده است، روابط بانکی هم که برقرار نشده، چرخ معیشت مردم هم که به عقب چرخیده، داراییهای کشورمان را هم که هپلهپو کردهاند و...
گفتم: هیس!! زبونتو گاز بگیر!
گفت: خب! مسئولان دولت تدبیر و امید نباید به این پرسشها پاسخ بدهند؟!
گفتم: فراکسیون امید به همه این پرسشها پاسخ داده است، هر سؤال 2 سال زندان، یا یک سند ملکی.
گفت: سند برای چی؟!
گفتم: برای اینکه وقتی سؤال کردی و به زندان افتادی، آن سند را گرو بگذارند تا از زندان آزاد شوی.
گفت: یعنی همه باید زیپ دهانها را بکشند و قلمها را بشکنند و...؟!
گفتم: پس چی فکر کردی؟! دیروز دانشآموزی از پدرش پرسید؛ سلسله جبال آلپ کجاست؟ پدرش گفت؛ بتمرگ! من سندم کجا بود که از زندان بیرون بیارمت!