نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
آغاز به کار یک روزنامه به نام «مستقل» با مشی حمایت از دولت!
دیروز اولین شماره روزنامه «مستقل» بر روی پیشخوان کیوسکهای مطبوعاتی قرار گرفت. نکته جالب توجه اینجاست که برخلاف اسم این روزنامه، مشی آن حمایت از دولت است!
سرویس سیاسی-
خبرگزاری ایلنا در همین رابطه نوشت: «روزنامه اصلاحطلب «مستقل» با خط مشی اصلاحطلبانه و رویکرد حمایت از دولت کار خود را آغاز کرد».
گفتنی است «مستقل بودن» ادعای همیشگی روزنامههای زنجیرهای بوده است. در هفتههای باقیمانده تا انتخابات 96 باید در انتظار رویش قارچگونه چنین نشریات و رسانههایی در کشور بود.
به دنبال همبستگی یا نیازمند ورود به قدرت
پس از شکست طرح موهوم و مبهم آشتی ملی مدعیان اصلاحات با استدلالهای دیگر و با زبانی طلبکارانه و با بهرهگیری از واژگانی هم ردیف به میانه میدان آمده و همان طرح قبلی را تبلیغ میکنند و از آن سخن میگویند.
روزنامه زنجیرهای شرق در شماره دیروز در یادداشتی به قلم محمدرضا تابش نائب رئیس فراکسیون امید نوشت: «چرا وقتي حرف از تقويت وحدت، الفت، همگرايي و انسجام هرچه بيشتر ميان حاکميت و ملت به ميان ميآيد، برخي برآشفته ميشوند و خواسته و ناخواسته همان را تبليغ ميکنند و در همان مسيري گام برميدارند که بدخواهان نظام، انقلاب و ايران خواستار آن هستند؟... به اين نکته اذعان دارم که اصلاحطلبان گرچه از دايره قدرت دور بودهاند، ولي تلاش آنها حفظ انسجام و وحدت ملي در مقاطع حساس و تعيينکننده بوده و اين را عملا نشان دادهاند. اکنون نيز با توجه به تغيير و تحولات در عرصه ديپلماسي و خصوصا با موضعگيريهاي خصمانه برخي مقامات آمريکايي و برخي کشورهاي منطقه لزوم وحدت بين آحاد مختلف مردم، جناحها و گروهها يک امر محرز است».
تابش در این یادداشت از اعتقاد و التزام اصلاحطلبان به ولایت فقیه و مصداق آن سخن گفته است. این در حالی است که آنان در طول فتنه 88 زمانی که آشوبگران و ضدانقلاب در خیابانها شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه سر میدادند نه تنها این افراد را محکوم نمیکردند که به دلیل قرار گرفتن در یک جبهه در جراید و رسانههایشان آنان را مورد تمجید نیز قرار میدادند. به نظر میرسد مدعیان اصلاحات بیشتر از آن که به دنبال وحدت و انسجام باشند به فکر ورود به قدرت هستند. سخن گفتن از ضرورت انسجام و وحدت در کشور آن هم از سوی اصلاحطلبان در حالی است که مردم در 22 بهمن وحدت خود را نشان دادند.
تلاش مدعیان اصلاحات برای تشدید دو قطبی
با اعلام نامزدی «بقایی» در انتخابات ریاست جمهوری، روزنامههای زنجیرهای و حامی دولت که انبانشان از عملکرد خالی است در شمارههای دیروز خود دست به ایجاد و تشدید دو قطبی زدند.
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «سودای پاستور، احمدینژاد ثانی» نوشت: «بايد اعلام كانديداتوري بقايي را يك جنگ رواني از سوي احمدينژاديها ارزيابي كرد كه مانند بسياري از اقدامات آنهاست. بازگشت تفكر احمدينژاد تصوري باطل است و سالهاي سال محقق نخواهد شد».
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان «نامزدی از حلقه احمدینژاد» نوشت: «احتمالش ضعیف است که رابطه بقایی و احمدینژاد تضعیف شده و بدون رایزنی رئیس سابق وارد گود انتخابات شده باشد. بعید نیست که رئیس دولت مهرورز، در اقدامی عجیب یا جدید در ماههای آتی تصمیم تغییرناپذیر خود را تغییر دهد».
روزنامه قانون نیز حضور بقایی در انتخابات را دور زدن تحریم انتخاباتی خوانده و نوشت: «حميد بقايي زماني اعلام كانديداتوري كرد كه يك هفته قبل از آن احمدينژاد بيانيه نوشته و گفته بود از كسي حمايت نميكند... ميتوان گفت اعلام كانديداتوري بقايي در مرتبهاي بالا براي اين است كه احمدينژاديها همچنان يكپارچه بمانند تا در صورت شكستن «نهي» به صحنه بيايند».
گفتنی است تلاش برای ایجاد دو قطبی و پر کردن سبد خالی دولت در انتخابات پیش رو هدف روزنامههای زنجیرهای از تمرکز بر روی حضور بقایی در انتخابات است.
ماهیگیری سیاسی زنجیرهایها از مسابقات کُشتی
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «انتقال دوستی با کُشتی» نوشت: «حضور مردم آمریکا در خیابانها و اعتراضشان به قانون دونالد ترامپ و حمایت از ایرانیها... درکنار مراسم 22 بهمن امسال و پلاکاردهایی بیسابقه که مردم روی آن نوشته بودند زندهباد مردم آمریکا! همه و همه نشان میداد که مردم میخواهند پیام دوستیشان را هر طور که شده به یکدیگر منتقل کنند و از قرار معلوم اکنون، مسابقات کشتی آزاد، وسیلهای دیگر شده برای آنکه این پیام باری دیگر به جهان مخابره شود... مردم ایران از همان ابتدا که کشتیگیران آمریکا به کشورمان آمدند در فرودگاه به استقبالشان رفتند، در هنگام مسابقات آنها را تشویق کردند و دست آخر با آنها سلفی گرفتند... مردم عادی این دو کشور همه میخواهند بگویند سیاست جدای از زندگی مردمان است و قرار نیست تا چالشها جایی در برابر مردم آمریکا داشته باشد».
انتخاب تیتر «انتقال دوستی با کُشتی» توسط این روزنامه زنجیرهای کاملا با اهداف سیاسی تنظیم شده است. مصداق این سیاسیکاری، این بخش از گزارش است که«[ایرانیها] در رقابت آمریکا با روسیه به شکل عجیب و غریب از این کشور حمایت کردند».
روزنامههای زنجیرهای ید طولایی در بهرهبرداری سیاسی از موضوعات مختلف دارند. مسابقات کشتی نیز از این قاعده مستثنی نیست.این گروه از هر اتفاقی برای تطهیر چهره خبیث شیطان بزرگ بهره میبرند. این جماعت به بهانه مسابقات کشتی و با سوءاستفاده از احساسات مردم کشورمان، در پی ارسال این پیام از داخل جامعه ایرانند که «مردم، آرزوی آمریکا را میکشند و این حاکمیت است که از پیوند دو کشور ممانعت می کند» و عامدا ملت و دولت آمریکا و واکنش مستقل مردم به آنها را خَلط میکنند.
علاوه بر این، این جماعت همواره نسخهای واحد برای مواجهه با خوی زورگویی و سلطهگری آمریکا تجویز کردهاند و آن چیزی نیست جز «تن دادن به حقارت و ذلت در برابر زورگویی» و در این میان، «عزت ملی و دفاع از منافع کشور» هیچ جایگاهی ندارد.
اذعان به شکست پروژه جهانیسازی
روزنامه وقایع اتفاقیه در سرمقاله خود با عنوان «ويژگيهاي پساغربگرايي ظريف» به دفاع از اظهارات وزیر امور خارجه در کنفرانس امنیتی مونیخ مبنی بر «پايان نظم غربي براي مديريت جهاني» پرداخت و نوشت «چيزي که مسلم است، جهان به سمت تقويت ناسيوناليسم پيش ميرود. ترامپ از روح ناسيوناليستي آمريکايي استفاده کرد و در هلند، گيرت ويلدرز هم از اين رويکرد ناسيوناليستي و اسلامستيزانه استفاده ميکند. همچنين خانم لوپن در فرانسه، محبوبيت بالايي دارد و با رسواييای که براي سارکوزي پيش آمد، احتمال پيروزي او هم بيشتر است. ناسيوناليست در اروپا بيشتر رنگ نژادپرستي دارد اما اين حرکتها در جهان تقويت ميشوند و از تفکر جهان وطني و گلوباليزم فاصله ميگيرد و حتي دولت ترامپ و افرادي که داخل آن، استراتژيست هستند، بدشان نميآيد اتحاديه اروپا ترک بخورد».
اذعان به شکست پروژه جهانیسازی و جایگزینی رویکرد دروننگری با رویکرد بروننگری در آمریکا و کشورهای اروپایی از سوی این روزنامه درحالی است که تا چندی پیش «برجام» از سوی همین روزنامههای زنجیرهای و برجامخواهان، تلاش صورت گرفته از سوی دولت یازدهم در راستای تحقق رویای جهانی شدن معرفی شد.
منحرف کردن افکار عمومی با ایجاد دغدغه کاذب
روزنامه بهار در مطلبی با عنوان «گناه اصلاحطلبان» نوشت: «مدتی پیش بود که حجتالاسلام ناطق نوری از لزوم بازنگری در قانون اساسی سخن گفت و این موضوع را امری طبیعی دانست. پیش از او نیز مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز نظراتی را درباره لزوم بازنگری و تغییر قانون اساسی بیان کرده بود. فارغ از این که چنین نظراتی تا چه حد امکان محقق شدن دارد پرسش اساسی از غوغاگران آن است که آیا آنها تنها در زمانی که اصلاحطلبان از تغییر و اصلاح قانون اساسی حرفی بزنند «دلواپس» میشوند و زمین و زمان را به هم میدوزند؟».
روزنامههای زنجیرهای بر اساس عادت و برای منحرف کردن افکار عمومی از ناکارآمدی دولت و با هدف ایجاد نیاز و دغدغه کاذب یا تغییر اولویتها رو به مقالات و گزارشهایی می آورند که صرفا آن مطالب میتواند نوعی پز روشنفکری برای صاحبان قلم به ارمغان آورد. ایراد گرفتن مداوم و چند ماه یکبار به قانون اساسی از آن دست معرکههای رسانهای است که عمدتا مرشدهای دوم خرداد از آنجا که قانون اساسی را همچون زنجیری به دوردستهای خرابکار خود و مانعی برای انجام فتنه و اغتشاش میبینند، سعی میکنند این زنجیر را با قلم و مقاله پاره کنند و بعد از آن با پشتوانه هورا و هلهله اطرافیان خود، طبق اصول لیبرال دموکراسی و جهان غرب، تجدیدنظر در قانون اساسی را خواستار شوند.
یقین است که قانون اساسی وحی منزل نیست اما برای بازنگری و تغییر در آن هم نمی توان به هر روشی تمسک یافت و هر ژستی گرفت. ساز و کار بازنگری در قانون اساسی در اصل 177 مشخص شده است.
عاملان دولتي كمپين «خودرو نخريد»
محمدرضا نعمتزاده؛ وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت یازدهم است که در این ماهها نام او در مرکز بسیاری از اخبار جنجالی دولت بوده است. چندی قبل بود که زنگنه (وزیر نفت) از دخالتهای نعمتزاده در امور پتروشیمیها شکایت کرد. در روزهای گذشته نیز صحبت نعمتزاده در مورد تکثیر گورخرها توسط معدنکاران! نقل محافل خبری شد.
اکنون نیز این وزیر دولت یازدهم دست به افشاگری تازهای زده که موضوع گزارشی با عنوان «عاملان دولتي كمپين خودرو نخريد»! در روزنامه اعتماد قرار گرفته است. نعمتزاده در جمع مدیران صنعت و معدن استان سمنان گفته است که کمپین «خودرو نخرید» را افرادی از درون دولت راهاندازی کردهاند!
اعتماد نوشته است: «نعمتزاده كه اين روزها زمزمه «رفتن» و واگذاري صندلياش نقل محافل عمومي است، حتي با وجودي كه روابط عمومي وزارتخانه متبوعش اين موضوع را تكذيب ميكند، اينبار در جمع مديران صنعت و معدني در استان سمنان از معرفي عاملان حقوق بگير بيتالمال سخن گفت كه كمپين «خودرو نخريد» راه انداختند.
محمدرضا نعمتزاده تاكيد كرد: «افرادي كه كمپين تحريم خريد خودروهاي داخلي را ايجاد كردند در واقع حقوقبگيران بيتالمال بودند كه لطمهاي را به صنعت كشور وارد كردند و البته ما نيز به آنها پاتك زديم. سال گذشته كه كمپين تحريم خريد خودرو ايجاد شد، اين موضوع در دولت مطرح شد و عدهاي گفتند كه اينها تعدادي جوان هستند كه آلت دست برخي افراد شدهاند اما من اين موضوع را پيگيري كردم و در نهايت اسامي اين افراد به مقامات مربوطه اعلام شد. اين افراد قصد داشتند با اهداف انتخاباتي مانع از رشد صنعتي كشور از محل رشد صنعت خودرو شوند. اگر به من به دروغ ناسزايي گفته شود، اتفاقي نميافتد اما اذهان را مشغول ميكند.»
مطرح شدن این موضوع پس از قریب به دو سال و در آستانه انتخابات کمی سوال برانگیز است. نعمتزاده از کسانی نام میبرد که اولا «دولتی» هستند و در ثانی «با اهداف انتخاباتی مانع از رشد صنعتی کشور» شدهاند! یعنی افرادی در دولت هستند و اهداف انتخاباتی آنها با بقیه دولتیها یکسان نیست! قرار است با این بهانهها چه اتفاقی در دولت رخ دهد آن هم در آستانه انتخابات؟!