نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
معنی ندارد اصلاحطلبان به دولت روحانی چک سفید بدهند
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد، دیروز بخشهایی از گفتوگوی ابراهیم اصغرزاده با حسین دهباشی را منتشر کرد. اصغرزاده در بخشی از این مصاحبه در پاسخ به این سؤال که: «چند ماه مانده به انتخابات. از چند ماه قبل، دوستان شما در جمع دوستان اصلاحطلب حمايت نامشروط و قطعي از انتخاب آقاي روحاني در انتخابات آتي انجام دادند. اين نامشروط بودن و قطعي بودن، پيشاپيش، آن هم ماهها قبل از انتخابات آيا موقعيت اصلاحطلبان و موقعيت آقاي روحاني را در نزد افكار عمومي ارتقا داده است؟» گفت: «نه، نه. قطعا كاهش داده است. يك نيروي سياسي وقتي دستش را بالا ميبرد و از قبل، يك شرايط پراگماتيستي ميدهد و ميگويد آن چيزي كه من ميخواهم همان هدفي است كه من ميخواستم بدون اينكه مطالبات خودش را مطرح كند، دچار اشتباه ميشود. قطعا بايد مطالبات خودشان را مطرح ميكردند. شرايط خودشان را ميگفتند. يعني چه كه به آقاي روحاني مثلا باید كاملا چك سفيد بدهيم».
علنی کردن سهمخواهی مدعیان اصلاحات از دولت، مسبوق به سابقه است. پیش از این «رسول منتجبنیا» گفته بود: «اصلاحطلبان باید در دولت آینده سهم بیشتری داشته باشند و درصد قابل توجهی از کابینه ایشان را تشکیل بدهند، این مسئله شامل وزرا، معاونان و همچنین استانداران میشود و در همه این زمینهها باید تغییرات جدی صورت بگیرد... برخی از اصلاحطلبان از آقای روحانی رنجشخاطر دارند و آقای روحانی موفق نشده رضایت آنها را جلب کند«!!». همچنین «موسوی لاری» وزیر کشور دولت اصلاحات پیش از این گفته بود: «تلقي من اين است كه اصلاحطلبان از آقاي روحاني يك حمايت همراه با بيان ديدگاهها، نقدها، نقطه نظرات و مطالبات خواهند داشت...اصلاحطلبان بدون لحاظ كردن مطالبات مردم و بدون توجه به ايدهها و آرمانهاي خودشان نميتوانند از آقاي روحاني حمايت كنند». علاوه بر این، «مهدی آیتی» از فعالین مدعی اصلاحطلب در پاسخ به سؤالی درباره سهمخواهی اصلاحطلبان از دولت، گفته بود: «اصلاحطلبان اگر سهم خواهی کردند حق آنهاست چون در جبهه اصلی حمایت از روحانی بودند.»
حقارت نسخه زنجیرهایها برای دولت
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «آزمایش موشکی ایران مغایرتی با برجام ندارد» نوشت: «مقامات ایران باید متوجه این قضیه باشند که اگر نقض برجام از سوی ایالاتمتحده انجام شود با توجه به اینکه ایران حمایت اتحادیه اروپا را دارد و خانم موگرینی بارها از بقای برجام دفاع کرده، بهتر میتواند آمریکاییها را تحتفشار قرار دهد».
در ادامه یادداشت آمده است: «تا امروز از طرف ایران و آمریکا اتفاقی رخ نداده که با روح و اصل برجام مغایرت داشته باشد. باید کانونهای اظهارنظر در ایران کمی کنترل شدهتر عمل کنند».
روزنامههای زنجیرهای و کدخداباوران همواره نسخهای واحد برای مواجهه با آمریکا تجویز کردهاند و آن چیزی نیست جز «تن دادن به حقارت و ذلت در برابر زورگویی». در این میان، «عزت ملی و دفاع از منافع کشور» هیچ جایگاهی ندارد.
گروهی که در سالهای گذشته، آمریکا را «کدخدا» و اروپا را «آقا اجازه» معرفی کردند و تاکید کردند که برای حل مسئله باید مستقیما با کدخدا بست، حالا پس از به بن بست رسیدن این راهکار از پیش شکست خورده، کدخدا را به یکی از طرفین تقلیل جایگاه داده و همچنان به بزک آمریکا مشغولند و مدعی هستند حساب آمریکا و ترامپ از هم جداست!
آن مرد که وضعیت اضطراری علیه ملت ایران را
تمدید کرد، برکت بود!
به اذعان بسیاری از کارشناسان مسائل بینالملل، ساختار سیاسی آمریکا به گونهای طراحی شده که رئیسجمهور، مجری تدابیر پشت پرده طبقه حاکم است و بیش از این اختیاری ندارد. دونالد ترامپ نماد آمریکای بدون نقاب است؛ نمایش کامل توحش، تبعیض و سفاهت در یک آمریکایی به نام ترامپ. هر چقدر اوباما مکارانه میکوشید با استفاده از دروغها و حیلهگریهای متعارف خودش، چهرهای زیبا از هیولای کریه و بدسیرت آمریکا را به نمایش بگذارد، در مقابل ترامپ نماد جنون آمریکایی است که ماهیت واقعی آمریکا را به نمایش گذاشته است.
اما نمایش آمریکای بدون نقاب برای روزنامههای زنجیرهای و بزک کنندگان شیطان بزرگ چندان خوشایند نیست. بنابراین تلاش میکنند تا با «ترامپ ستیزی و معرفی او به عنوان یک استثناء» سیستم حاکمه آمریکا را تطهیر و صورت مسئله را تغییر دهند. برای نمونه روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله دیروز با عنوان «جهان تحت تاثیر تفاوت ترامپ و اوباما» نوشت: «اینکه عدهای اصرار دارند بگویند ترامپ و اوباما دقیقا مثل هم هستند و تفاوتی با یکدیگر ندارند، به نظر میرسد اعتقاد دقیقی نیست و بیشتر بر پایه احساسات است تا منطق... ترامپ و اوباما با یکدیگر فرسنگها فاصله دارند».
گفتنی است علیرغم اقدامات متعدد اوباما علیه ملت ایران که تا آخرین روز ریاست جمهوری وی ادامه پیدا کرد، روزنامههای زنجیرهای به تعریف و تمجید از او پرداختند. اوباما در روزهای پایانی ریاست جمهوری، قانون فرمان اجرايي برقراري وضعيت اضطراري ملي علیه ايران را به مدت يك سال تمدید کرد و در آخرين مصاحبه نیز علیه ایران موضع گیری کرد. با اینحال زنجیرهایها خداحافظی اوباما با ریاست جمهوری را با عکس و تيترهاي عاطفي و مثبت پوشش دادند و نوشتند: «برکت رفت»[!].
بازی با پلاسکو
کاسبکاران سیاسی مشغول کارند!
روزنامه زنجیرهای شرق در مطلبی با عنوان «قالیباف پاسخ دهد» نوشت: «فشارهایی که در چند روز اخیر به شهردار تهران وارد شده و بسیاری از او بهخاطر عذرخواهینکردن در مجلس گله کردهاند این گمانهزنی را ایجاد کرده که قالیباف قرار است در قالب یک برنامه نمایشی، بار دیگر خود و مدیریت شهری تهران را از سوءظنها برهاند و در مقابل حادثه پلاسکو، نمایش بیتقصیر را بازی کند».
گفتنی است یکی از اهداف رویکرد تکسویه روزنامههای زنجیرهای در تحلیل حادثه پلاسکو در مقصر دانستن شهرداری، برای فرار از پاسخگویی وزارت کار به عنوان دستگاهی است که اختیار پلمب پلاسکو را داشت. همچنین مدعیان اصلاحات با تکرار و بسامد دادن به «ناکارآمدی» و ارتباط آن با اصولگرایان در پی ماهیگیری سیاسی از حادثه تلخ پلاسکو هستند.
این کاسبکاران سیاسی در روز تشییع جوانمردان شهید آتش نشان، با توهین به مردم، این حضور باشکوه را به یک میتینگ سیاسی تقلیل دادند.
محکوم فتنه 88 دلسوزِ عدالت شد!
روزنامه وقایع اتفاقیه گفتگویی از یکی از محکومان فتنه 88 را منتشر کرد که وی در این گفتگو در مقام مدعی برآمده و به نقد کمبودها و کاستیهای موجود و عدم دستیابی به عدالت و حذف فاصله طبقاتی به عنوان اهداف از پیش تعیین شده انقلاب میپردازد .
در حالی که یکی از اصلیترین عوامل و عناصر موثر در وجود مشکلات و کاستیهای اشاره شده در این گفتوگو همین افراد هستند که با عدم پایبندی و التزام به قانون زمینه فساد و هرج و مرج در کشور را فراهم میکنند و نمونه بارز این بیقانونی و آشوب طلبی چنین اشخاصی در فتنه 88 نمود یافت که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی کشور را تا لبه پرتگاه کشاند.
حال اینکه محکومان چنین فتنه از موضع نقد به کاستیها و کمبودها در کشور میپردازند جای تعجب دارد. روزنامههای زنجیرهای هم اگر واقعا بدنبال ارائه راهکار برای حل مشکلات موجود در کشور هستند، بهتر است مسببین مشکلات را به عنوان ارائهدهندگان راهحل معرفی نکنند.
برگشتپذیری تحریمها، مانع جدی حضور سرمایه گذاران خارجی در پسابرجام
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «جذب سرمايه خارجي با ترازوي برگشتپذيري تحريم» نوشت: «در حال حاضر ايران فقط در بخش نفت و گاز نيازمند ٢٢٠ ميليارد دلار سرمايه است اما در يك سال اخير نتوانسته مشتريان واجد شرايط براي سرمايهگذاري پيدا كند. همين امر باعث شده تا شك و ترديدهاي بسياري درباره دستيابي به رشد ٨ درصدي تعيين شده در سند چشمانداز و برنامههاي كلان كشور به وجود آيد... وزير صنعت، معدن و تجارت اخیرا از مذاكره با برخي بانكها و بيمههاي بينالمللي براي مشاركت در طرح ساخت واگنهاي قطار شهري خبر داد اين در حالي است كه پس از برجام هنوز اين موسسات مالي از ترس تحريمها با وسواس به معامله به ايران تن ميدهند به ويژه اينكه با روي كار آمدن دولت ترامپ در آمريكا اين حساسيتها بيشتر شده است».
دولت از احساسات غرب ستیزانه دوری کند!
روزنامه زنجیرهای بهار در مطلبی با عنوان «ما و قدمهای اولترامپ» اندک واکنشهای ضعیف و منفعلانه دولت به تهدیدها و توهینهای دولت آمریکا را مورد انتقاد قرار داد نوشت: «آنچه در روزهای اخیر و پس از اقدامات دولت ترامپ علیه کشورمان به عنوان عکس العمل ایران شاهدش هستیم هیچ نشانی از «تعامل سازنده» وعده داده شده آقای رئیسجمهور ندارد».
این روزنامه در ادامه البته همین مواضع ضعیف و بیانیههای سمبلیک را ناشی از فشارهای پیدا و پنهان بر روی دولت عنوان کرد و نوشت: «واقعیت آن است که ساختار تصمیم گیریها در حوزه سیاست خارجی لزوما به دولت بر نمیگردد و نهادهای دیگری نیز در شورای عالی امنیت ملی اثرگذار هستند، در نتیجه میتوان فشارهای پیدا و پنهان بر دولت روحانی برای اتخاذ چنین تصمیماتی را درک کرد».
نویسنده در بخش پایانی این مطلب همچنین دولت را از هر گونه واکنشی در برابر تحقیر و توهین به ملت ایران برحذر داشت و نوشت: «ایران با داشتن دیپلماتهایی مانند محمد جواد ظریف قطعا توان استفاده از فرصتی را که ترامپ با رفتارهای عجیب و غریبش برای ایران به ارمغان خواهد آورد، خواهد داشت و حتی با تدبیر و عقلانیت و دوری از احساساتگراییهای غرب ستیزانه میتوان آمریکایترامپ را منزوی کرد به شرط آنکه حوزه سیاست خارجی از گزند دخالتهای بلاوجه در امان بماند.» گفتنی است دیپلماسی انفعالی دولت یازدهم با ژستهایی چون «تنشزدایی» و «تعامل سازنده» در دوران ریاست جمهوری اوبامای مودب!- به تعبیر مقامات ارشد دولت یازدهم- ذرهای از کینهتوزی و دشمنی آمریکا با ایران اسلامی کم نکرد و مانع از جنگافروزی و قتلعام مردم بیپناه و بیگناه منطقه و راهاندازی تروریستهای تکفیری که آشکارا ایران را هدف اصلی خود معرفی میکردند نشد.
از سوی دیگر، این میزان از حقارت، در جماعت مدعی اصلاحات عجیب و غیرمنتظره نیست، اما بلاهت در تحلیلِ نحوه برخورد را نمیتوان عادی دانست.