آرزوی کور و هفتمین گور(یادداشت روز)
لفاظیهای این روزهای رئیسجمهور آمریکا و برخی مقامات دولت وی علیه ایران در کانون توجه رسانهها و افکار عمومی قرار گرفته است. ترامپ روز پنجشنبه و دیروز یک پیام توئیتری علیه ایران منتشر کرد. مضمون پیامهای ترامپ از این قرار است؛ «ایران رسما به خاطر پرتاب موشک بالستیک اخطارگرفته است. آنها باید قدر این توافق بسیار بد با آمریکا را میدانستند»، «ایران داشت نفسهای آخر را میکشید و رسماً در حال فروپاشی بود که آمریکا آمد و با یک توافق نجاتش داد: ۱۵۰ میلیارد دلار» و «ایران با آتش بازی میکند. آنها قدر مهربانی اوباما را ندانستند. من آنطور نیستم!» مایکل فلین، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز - با لحنی بسیار شبیه پیامهای ترامپ- از آزمایش اخیر موشکی ایران و حمایت از مردم یمن به شدت انتقاد کرده و گفته است؛ «ما امروز رسما به ایران اخطار میدهیم.» درباره جار و جنجالهای اخیر کاخ سفید علیه تهران نکات زیر قابل تامل است؛
ترامپ و تیم سیاسی- امنیتی وی در حال امتحان کردن جمهوری اسلامی ایران هستند. لفاظیهای اخیر و برخی اقدامات مانند تحریم 25 فرد و شرکت ایرانی به بهانه حمایت از تروریسم در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است. واکنش و رفتار ایران در مقابل این دوره تست و گذار، رفتار و سیاست بعدی واشنگتن را تعیین میکند. از این منظر باید گفت روزها و هفتههای آینده بسیار حساس و تعیینکننده هستند. جی سولومون تحلیلگر برجسته آمریکایی و نویسنده کتاب «جنگهای ایران: بازیهای جاسوسی، نبردهای بانکی و قراردادهای محرمانهای که شکل خاورمیانه را تغییر داد» به تازگی در نشستی به میزبانی بنیاد هریتیج در این مورد گفت: «دولت ترامپ در ماههای نخست تلاش خواهد کرد تا ایران را از نظر اعمال تحریمها علیه شرکتهای ایرانی بسنجد و ببیند که آیا ایران به حرف خودش عمل خواهد کرد که هرگونه اعمال تحریمها به معنای نقض توافق هستهای است و ایران از توافق هستهای عقب خواهد نشست. من پاسخ این سؤال را نمیدانم. فکر میکنم درهرحال، دولت ترامپ خواهد کوشید ایران را از این منظر امتحان کند. دولت ترامپ خواهد کوشید ایران را در سوریه و خلیجفارس و عراق امتحان کند.»
درباره میزان جدی بودن تهدید نظامی ایران نیز سخن بسیار است اما آقای ترامپ که چند روز پیش با دخترش به مراسم بزرگداشت تکاور آمریکایی کشته شده در یمن رفته بود، شاید گزارش واقعی عملکرد زبدهترین نیروهایش-موسوم به SEAL- در منطقه البیضاء یمن را، بیواسطه شنیده باشد. عملیاتی که هفته گذشته به بهانه مبارزه با القاعده انجام شد و اولین عملیات نظامی برون مرزی در دوره ریاست جمهوری ترامپ بود. در این عملیات دهها غیرنظامی یمنی کشته شدند. یک مقام نظامی آمریکایی در تشریح این عملیات گفته است؛ «تقریباً همه چیز اشتباه پیش رفت» و رسانهها نیز از آن به عنوان «یک افتضاح کامل» نام میبرند.
در اینکه واشنگتن سالهاست به ضربه زدن به ایران علاقهمند است، هیچ شکی نیست. مسئله و مانع عدم توانایی است. آمریکایی که از پس گروهکهای شبه نظامی در گوشه و کنار منطقه برنمیآید و یک عملیات محدود را به یک افتضاح تبدیل میکند، رئیسجمهورش باید در سخن گفتن از گزینههای روی میز علیه کشوری همچون جمهوری اسلامی ایران –که یک بار به سختی و به مدت 8 سال محک جنگی خورده است- دقت بیشتری کند. همانطور که سه سال پیش بروس ریدل در پایگاه اندیشکده بروکینگز نوشت؛ آمریکاییها نباید درسهای اولین جنگ خود با ایران را فراموش کنند.
در روزهای اخیر برخی چهرهها و رسانههای مدعی اصلاحات در تحلیل وضع موجود و چگونگی برخورد با سیاست آمریکا، سخنان تاسفانگیز، خفتبار و عجیب و غریبی بر زبان و قلم جاری میکنند. شاهبیت این تحلیلها و مواضع از این قرار است که؛ 1-خصومتهای آمریکا تقصیر خودمان است! 2- واکنشی نشان ندهیم که دشمن عصبانی شده و خصومت بیشتری بورزد! 3-ترامپ نماینده آمریکا نیست و سیاستهای او را نباید به پای سیستم خردگرای آمریکا نوشت! 4-قدر عافیت دوران اوباما را ندانستیم و به مصیبت ترامپ دچار شدیم!
البته در این جماعت این میزان از حقارت عجیب و غیرمنتظره نیست اما بلاهت در تحلیل نحوه برخورد را نمیتوان عادی دانست. دعوایی را فرض کنید که فردی قلدر به درب منزل شما آمده و با هیاهو و سروصدا میخواهد باجی بگیرد. بار اولش هم نیست و سابقهای طولانی دارد. حالا این وسط یک نفر هم پیدا شده و به جای کمک و تشر زدن به فرد قلدر و مزاحم، شما را نصیحت میکند که کوتاه بیا و مهاجم را عصبانی نکن! بعید است این رفتار را بتوان به بلاهت نسبت داد و منطقیترین ارزیابی آن است که فرد به اصلاح ناصح و خیرخواه، با قلدر محله سر و سرّی دارد و از سفره باجگیری، استخوانی هم نصیب او میشود.
و اما درباره بزک دموکراتها و اوباما که در این فقره نیز به طرز جالبی تیم ترامپ و مدعیان اصلاحات همنظر و همسو هستند. ترامپ میگوید قدر مهربانیهای اوباما را ندانستید و مدعیان اصلاحات نیز عزا گرفته و عصبانی هستند که چرا همه مشکلاتمان با آمریکا را در دوره دموکراتها حل نکردیم! این افراد توضیح نمیدهند همان مشکل تحریمها که قرار بود بر اساس برجام حل شود، سرنوشتش چه شد. میتوان از دریچه دوربین زنده تلویزیونی در چشم هشتاد میلیون ایرانی زل زد و ادعا کرد تحریمها رفع شده است اما واقعیت که با حرف عوض نخواهد شد. شدیدترین تحریمها در کدام دوران علیه ملت ایران وضع شد؟ مگر نه این است که سنگ بنای ممنوعیت صدور ویزا برای 7 کشور مسلمان، در دوره اوبامای مهربان گذاشته شد؟
سوم ژانویه -17 روز قبل از مراسم تحلیف ترامپ- طرحی در مجلس نمایندگان آمریکا ارائه شد که هم اینک در کمیته روابط خارجی در حال بررسی و طی روند قانونی خود است. طرحی با نام (۱۰ .H. J. RES) که به دولت آمریکا اجازه استفاده از نیروی نظامی علیه ایران را میدهد. بهانه استفاده نیز جالب است؛ جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای!! یعنی همان بهانهای که قرار بود با برجام از آمریکا گرفته شود. ارائه دهنده طرح نیز جالب است؛ آلسی ال.هستینگز، نماینده فلوریدا، که اتفاقاً دموکرات است، یعنی همحزبی همان اوبامای مهربانی که قدرش را ندانستیم!
رهبر معظم انقلاب اسلامی 27 تیر سال 1394 درباره لفاظیهای دولت اوباما علیه ایران فرمودند؛ « پنج رئیسجمهور دیگر [آمریکا] از اوّل انقلاب تا امروز، در این آرزو که جمهوری اسلامی را تسلیم کنند یا مُردند یا در تاریخ گم شدند، شما هم مثل آنها؛ شما هم این آرزو را هرگز به دست نخواهید آورد که ایران اسلامی را تسلیم کنید.» گرچه بلوفهای ترامپ برای دوشیدن بیشتر رژیمهای مرتجع حاشیه خلیجفارس کارایی دارد، اما بیشک او هفتمین رئیسجمهور آمریکاست که آرزوی تسلیم ایران اسلامی را به گور میبرد.
محمد صرفی