توسعه اقتصادی با مدیریت جهادی چگونه محقق می شود؟ (بخش پایانی)
اقتصاد دانش بنیان دردست جهادگران اقتصادی
برای تحقق توسعه اقتصادی برپایه مدیریت جهادی همه مسئولین و مدیران باید با عزمی راسخ در این راستا گام بردارند و از تمام توان خود در جهت توسعه فرهنگی و اقتصادی کشور استفاده کنند.
مسئولین باید با برنامهریزی و مدیریت جهادی تهدیدها را به فرصت تبدیل و از کوچکترین ظرفیتها در جهت اعتلای اهداف کشور بهره ببرند. مطمئنا چنین اهدافی با دچار شدن به روزمرگی ها منافات داشته و یک جهد بی وقفه و در عین حال اصولی و کارشناسانه را می طلبد. در این مسیر پیوند مردم با مسئولین و مسئولین با کارشناسان اهل فن حرف اول را می زند. تلاش هیئتی بر پایه دانش و برنامه ریزی می تواند بهترین شیوه برای تحقق نقشه راه باشد.
اما مهمترین وجه مجاهدت مردم که خیلی از کارشناسان اقتصادی به آن اذعان داشتهاند،خرید کالای داخلی است. مجاهدت مسئولین این است که زمینه را برای تولید باکیفیت داخلی فراهم آورند،مجاهدت تولید کنننده تعهد به این اصل است و مجاهدت اقتصادی هر ایرانی خرید تولید داخل.
و اما چه زیبا مقام معظم رهبری اصل پیشرفت اقتصادی را در کنار پیشرفت فرهنگی معنا دادهاند،چرا که شیوه های تولید و الگوی مصرف بهینه تنها با تغییر عادات نادرست که به غلط وارد فرهنگ کار و مصرف ما شده تحقق پذیر خواهد بود.
برای ایجاد سهولت در فهم بهترین مفهومِ کلید واژه مدیریت جهادی نیز باید، قبل از هرچیز به واکاوی ویژگیهای مدیریت دفاع مقدس و یا مدلهای موفقی مانند، جهاد سازندگی در ابتدای انقلاب اسلامی پرداخته شود، ویژگیهایی مانند:توکل و اصل قرار دادن جلب رضایت الهی در تمام امور، ایثار و فداکاری، خلاقیت و نوآوری، انعطافپذیری و ابتکار عمل، سادهزیستی و پرهیز از تجملگرایی، صبر و شکیبایی، همت و پشتکار، خودباوری و بهرهبردن از نیروها و امکانات درونزا، اتکاء و اعتماد به مردم و سایر خصوصیاتی که هشت سال دفاع مقدس را به موفقترین الگوی بومی در سطح جهانی تبدیل کرد.
بیشک بین شعار تا عمل فاصله زیادی وجود دارد و سخنرانی و مقاله و حتی تهیه طرحهای مختلف و متنوع در حمایت از رهنمودهای رهبری، به تنهایی نمیتواند منجر به تحقق اهداف مورد نظر شود و لذا رهایی از شعارزدگی و ورود عملی به مرحله اجرا، مستلزم وجود اراده و عزم ملی در هر دو بخش مردمی و دولتی است. البته این کلید واژه زمانی کارایی بیشتری خواهد داشت که هر دو رکن دولت و جامعه به طور همزمان از این مزیت برخوردار باشند، بنابراین عزم ملی را میتوان حاصل جمع اراده و عزم مردم و مسئولین در دو بخش دولتی و اجتماعی معرفی کرد.در بخش دولتی اقداماتی مانند؛ آموزش و فرهنگسازی، کنترل و نظارت، شایسته سالاری، اصلاح ساختار و نظام اداری و آموزشی، بهینهسازی الگوی مدیریت و در نهایت، تطبیق نظام حکومتی با فرآیند پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی که از سالها پیش از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده، از جمله مواردی بهشمار میروند که اصلاح آنها نیازمند عزم ملی است.
مردم شانه به شانه مدیران در جهاد اقتصادی
احمد رضا هدایتی کارشناس ارشد مدیریت مهمترین وظایف و نقشهای اجتماعی مردم برای تحقق راهبردهای مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری را اینگونه بیان میکند:«خود باوری،مطالبه گری،دین باوری،خلاقیت و نوآوری،همدلی واتحاد،استفاده بهینه از منابع و اولویت به استفاده ازکالای ایرانی.»
وی در باب حس مطالبه گری مردمی برایمان توضیح می دهد:« بی تفاوتی نسبت به ناهنجاریهای اجتماعی از جمله فساد اداری و اخلاقی در جامعه و همچنین عدم احساس مسئولیت برای مشارکت منطقی و معقول در پیشرفت و اداره امور کشور، همان بلای خانمانسوزی است که بسیاری از کشورهای جهان را با چالش های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی مواجه کرده و به خصوص جامعه غربی را در سیطره نظام سرمایهداری قرار داده است و فریضه امربه معروف و نهی از منکر، راهبرد فراگیری است، که اسلام برای جلوگیری از گرفتار شدن در این دام پیشبینی نموده است.بدیهی است که امر به معروف و نهی از منکرِ متقابل مردم و مسئولین و مطالبه عمومی شرایطِ زندگی بهتر، که عمدتاً در قالب رهنمودهای رهبری و مسئولین کشوری مطرح میگردد، میتواند نقش مؤثری در تحقق اهداف والای انقلاب اسلامی و ایجاد تمدن نوین اسلامی داشته باشد.»
این کارشناس براستفاده از علم بومی برای الگوسازی اقتصادی تاکید داشته و می گوید:«انحراف در الگوسازی بومی هنگامی شکل میگیرد که صاحبنظران و متخصصین کشور تلاش میکنند تا به جای طراحی و ارائه الگوهای جدید، الگوهای غربی و شرقی را با مبانی اسلامی تطبیق داده و به اصطلاح مدلهای غیر ایرانی را بومیسازی کنند و این در حالی است که اولاً مدل های غربی و شرقی عمدتاً در جهت کسب منافع صاحبان قدرت و ثروت طراحی شده و ناکارآمدی آنها حداقل در مورد کشوری مانند ایران به اثبات رسیدهاست، ثانیاً شرایط کشورهای مذکور با شرایط ایران کاملاً متفاوت است و ثالثاً مبانی علمی و نظری دین اسلام و داشتههای علمی و فرهنگی نخبگان و دانشمندان ایرانی از ظرفیتهای لازم برای طراحی الگوهای کاملاً بومی مبتنی بر ارزشهای اسلامی برخوردار است و لذا توجه به این نکته یکی از وظایف اصلی قشر فرهیخته و نخبه کشور محسوب میشود.»
وی با انتقاد از این که خیلی از ما هنوز به اهمیت منابع خدادی که در اختیارمان است پی نبردهایم میگوید: «کشور ایران یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان در زمینه منابع طبیعی است و شاید همین دسترسی آسان به منابع مورد اشاره سبب شده تا گاهی در استفاده از نعماتی که از سوی خدای منان در این سرزمین به ودیعه گذاشته شده دچار افراط و تفریط شویم، به همین دلیل مجموعه کشور، بویژه مردم و بخش خصوصی باید ضمن رعایت اصل بهرهوری و جلوگیری از اسراف در استفاده از منابع طبیعی و سایر ابزار و امکانات، در حفظ و نگهداری سهم نسل های آینده از سرمایه ملی کوشا باشند.البته همانگونه که بارها مورد تأکید قرار گرفته، صرفهجویی در استفاده از منابع، به مفهوم کم مصرف کردن و ریاضت اقتصادی نیست، بلکه هدف صرفاً استفاده بهینه و بجا از منابع و امکانات است، به عنوان مثال؛ دسترسی به منابع نفتی نباید باعث شود که در تولید آسفالت، استانداردهای لازم را نادیده بگیریم و یا دسترسی نسبتاً آسان به مواد غذایی، نباید باعث غفلت از رعایت اصول و استانداردهای فرآیند کاشت، داشت، برداشت، انبارداری، حمل و نقل، تولید و توزیع و مصرف محصولات کشاورزی و هدر رفتن آنها شود و این مهم وظیفهای است که مسئولیت بخش عمدهای از آن بر عهده مردم قرار دارد.»
هدایتی در تکمیل صحبت هایش می گوید: «توصیههای مکرر رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت استفاده از کالا و خدمات ایرانی وظیفه عمومی دیگری است که تمام اقشار جامعه در مورد اجرای آن نقش دارند، اما قطعاً مسئولیت اصلی در این زمینه متوجه تولید کنندگان زحمتکشی است که باید شرایط لازم برای ایجاد برتریهای کمی و کیفی در محصولات خود را فراهم نمایند. به عبارت دیگر تحقق این توصیه مستلزم آن است که محصولات ایرانی در رقابت با محصولات خارجی، هرروز از مزیتهای برتریساز بیشتری برخوردار شوند تا انگیزه برای جلب مشتریان داخلی بیش از پیش فراهم گردد و این مفهوم نیز بدان معنا است که تولیدکنندگان محترم نباید منافع درازمدت مجموعه خود را قربانی کسب درآمدهای مقطعی و کوتاهمدت ناشی از کاهش کیفیت و کمیت نمایند.علاوه برآن پیوند علم و صنعت و ایجاد تنوع، خلاقیت و نوآوری در تولید محصولات و خدمات جدید، موضوع دیگری است که باید به طور جدی در دستور کار بخش تولید کالا و خدمات کشور قرار گیرد و این نیز نکتهای است که بدون همکاری متقابل بخش صنعت و دانشگاه ممکن نیست.»
دانشگاهیان صف اول تحقق اقتصاد دانش بنیان
بخش مهمی از سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی مربوط به پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی و ساماندهی نظام ملی نوآوری است که باید مورد توجه دانشگاهها قرار گیرد. تقویت فرهنگ جهادی برای ایجاد ارزش افزوده، تولید ثروت از علم، شناسایی و بکارگیری ظرفیتهای علمی، فنی و اقتصادی دانشگاهها برای دسترسی به اهداف اقتصاد مقاومتی و در راس آن اقتصاد دانشبنیان را از جمله دیگر وظایف دانشگاه برای تحقق اهداف نامگذاری امسال دانست.
دکتر علیرضا کرباسی رئیس دانشگاه تربت حیدریه در گفت و گو با گزارشگر کیهان پیاده سازی اصول مدیریتی بهینه در مسیر توسعه اقتصادی برپایه تلاش جهادی را مهمترین گام تحقق این هدف عنوان کرده و می گوید:«باید از دانش مدیریتی بومی در چرخه اقتصادی کشور بهره گرفت به این ترتیب که بتوانیم در گام نخست بهینه سازی مصرف منابع را سرلوحه برنامههای خود قرار دهیم. برای تحقق این منظور نیز توجه به مولفههای جهادگری الزامی است.»
وی ویژگی های یک مدیر جهادگر و ارزشی را اینگونه بیان می کند:«ریسک پذیر است، وقت خود را به صورت کامل در اختیار خدمت رسانی به مردم قرار میدهد، همواره در فکر این است که بیش از همه به ارزشهای ملی و مذهبی اش پایبند باشد و بیشترین موفقیتها را در کار خودش به دست آورد.»
رئیس دانشگاه تربیت حیدریه از دو مولفه بالا بردن تولید داخلی و نیزاصلاح الگوی مصرف منابع به عنوان کلید های اصلی توسعه اقتصادی مبتنی بر مدیریت جهادی یاد کرده و می گوید:«مدیران در بخش های مختلف از جمله کشاورزی،صنعت و خدمات باید در فکر بهینه سازی الگوی مصرف منابع باشند. این درست نیست که مصرف انرژی ما دو برابر مصرف جهان باشد در حالی که این همه در دین مان به پرهیز از اسراف و درست مصرف کردن تاکید شده است.باید همه هم و غم مدیران در عرصه اقتصادی این باشد که در اقتصاد قویتر شویم. در حال حاضر جز بیست کشور اول هستیم در حالی که می توانیم رتبه اقتصادیمان را به ده کشور اول دنیا ارتقا دهیم.»
وی در پاسخ به این سوال که چطور می توان از حضور اهل فن و دانشگاهیان در عرصه مدیریت جهادی در توسعه اقتصادی بهره گرفت؟ می گوید:«اصولا هر کار بهینه که می خواهیم انجام دهیم،فکر و ایده دانشگاه کمک می کند.دانشگاهیان متعهد و با روحیه جهادی می توانند برتای توسعه اقتصادی استراتژی داشته باشند،تولید فکر و ایده بدهند وبرنامه عملیاتی ارائه کنند.طرح های تحقیقاتی متقاضی اش بخش اجراست.لذا باید بین دانشگاه و بخش های تولیدی در اقتصاد پلهای مستحکمی ایجاد کرد.»
مبارزه با فساد مالی
یکی از مهمترین ارکان توسعه اقتصاد
عبدالعزیز درویش یک کارشناس و صاحب نظر اقتصادی براین باور است که نباید وقتی نام مدیریت جهادی به پیش می آید صرفا آن را تعبیر به کار جمعی و هیئتی کرد ،بلکه علاوه بر آن نیازمند اقتصاد دانش بنیان هستیم.
وی مبارزه با فساد مالی را یکی از مهمترین ارکان توسعه اقتصاد مبتنی بر مدیریت جهادی دانسته و میگوید: «ضمن مبارزه با ریشه های فساد مالی باید تلاش شود که موانع در فضای کسب و کار برداشته شوند. در حال حاضر برای کارآفرینان ده ها مانع ریز و درشت وجود دارد. در بدو ورود به فضای تولید از وی ده ها مجوز می خواهند.از مجوز محیط زیست تا مجوز فلان و بهمان. این شرایط بخشی از انگیزهها را برای مجاهدت تقلیل میدهد. هر چند در سنوات اخیر با تصویب آییننامههایی در صدد تسهیل شرایط فضای کسب و کار بوده اند،اما متاسفانه این مصوبات تا کنون با جدیت و مجاهدت به عمل در نیامدهاند. الان تسهیل شرایط کارنیز به نوبه خود جهادگرانی را می طلبد. باید مجوزهای پیچیده که با زمانبندی طولانی صادر می شوند و سد راه کارآفرینان شده اند،حذف شده و به جای آن اهرم های تشویقی قرار دهند.»
درویش بر اصلاح رویه مدیریتی در بخش های مختلف اقتصادی تاکید داشته و می گوید:«این درست نیست که دغدغه مدیران اقتصادی بیش از این که معطوف به خدمت باشد صرف کسب زندگی تجملی و مسافرت به اقصی نقاط دنیا و سفرهای تفریحی شود. باید متخصصین متعهد را در راس امور قرار داد. آنان که از خود گذشتهاند و نگاهشان در جایگاه مدیریتی جز خدمت رسانی هیچ چیز دیگری نیست. نباید کار و وظیفه یک مدیر کیلومترها فاصله باتخصصش داشته باشد. ما نیازمند مدیران متعهد،به معنای واقعی جهاد گر و متخصص در عرصه اقتصادیم.»
وی با بیان مصداقی در عرصه کشاورزی به ضرورت حضور مدیران متعهد و متخصص توامان در شاخههایی که صاحب تجربه و دانش هستند پرداخته و میگوید:«برای مثال اگر مدیران عرصه کشاورزی فناوریهای جدید و به روز را وارد این عرصه کنند،با اطمینان میتوان گفت سطح تولیدات کشاورزی مان به چند برابرفعلی میرسد. مثلا اگر به جای کودهای شیمیایی مرسوم که هم خاک را فقیر می کنند و هم آب ها را آلوده؛با تکیه بر دانش نانو از کودهای نانو مغذی استفاده کنیم،ضمن این که نه خطری متوجه زمین های کشاورزی می شود و نه آبها آلوده خواهند شد، رونق کشاورزی به نحو چشمگیری طی اندک زمانی رخ خواهد داد.»
حذف مدیریت کاسبکارانه
از بدنه اقتصاد
محمد رضا محسنی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس می گوید:«پیاده سازی برنامه اقتصاد مقاومتی در کشور نیازمند مدیریت جهادی است.با مدیریت فعلی و متعارفی که در کشور وجود دارد نمیتوان عقبماندگیهای کشور را جبران کرد و باید به سمت اجرای درست برنامه اقتصاد مقاومتی حرکت کنیم. مدیریت فعلی مدیریت کاسبکارانهای است که متأسفانه هزینه زیادی را به نظام تحمیل کرده است و برنامه اقتصاد مقاومتی به عنوان یک سیاست کلان در حوزه اقتصاد میتواند منجر به تقویت نظام اقتصادی کشور شود.»
عضو مجمع نمایندگان خراسان رضوی با بیان اینکه موفقیت امروز جمهوری اسلامی در گرو نیرومند ساختن توان و بنیه اقتصادی کشور است، یادآورمی شود:«رهبر انقلاب با هوشیاری و درایت لازم این الگوی اقتصادی را مطرح کردند تا نظام اسلامی در بعد اقتصاد قوی و توانمند شود به گونهای که با کوچکترین تحریم دشمن ساختار این نظام دچار تغییر و تحول نشود.»
گزارش روز