گزارش خبری کیهان
ایجاد اشتغال برای خارجیها/ اشک تمساح برای کولبرها
در حالی برخی از رسانهها روی حادثه دلخراش مرگ کولبران مرزنشین موجسواری میکنند که ریشهیابی مشکلات معیشتی مردم نشان میدهد آنها قربانی سیاستهای غلط اقتصادی هستند.
سرویس اقتصادی-
آخرین روز از اولین ماه زمستان امسال برای ما خاطرهای تلخ بر جای گذاشت. در این اتفاق دردناک، با آتش گرفتن ساختمان تجاری پلاسکو در تهران، جمعی از آتشنشانان فداکار و کاسبان بازار را از دست دادیم. در پی آن حادثه جنب و جوشهای زیادی از سوی مردم برای کمک به کسبهای که تنها دو ماه مانده به عید بیکار شده بودند صورت گرفت.
همان روزها نوشتیم که آمارهای رسمی از وضعیت اقتصاد ملی نشان میدهد حاصل زحمات کارگر و کارفرمای ایرانی قبل از آنکه زیر بار حوادث غیرمترقبه دفن شود، زیر آوار واردات بیرویه و بیپناهی تولید ملی نابود شده است.
هنوز تصاویر دلخراش فروریختن پلاسکو در ذهنمان باقی بود که چند روز پیش ریزش بهمن در حوالی شهر سردشت منجر به جان باختن 4 تن از کولبران و وارد آمدن جراحات و آسیبهایی به شماری دیگر از آنان شد.
این اتفاق اشکهای نماینده مردم مهاباد در مجلس را هم درآورد که گفت: در چند روز گذشته کولبران بهخاطر 100 هزار تومان یا روی مین میروند یا زیر بهمن میمانند اما هرچه برای پیگیری وضعیت آنها با وزیر کشور و رئیس نیروی انتظامی و رئیس سازمان گمرک نشست گذاشتیم هیچ کدام به سرانجام نرسیده است.
در جستوجوی معاش
این کولبران عمدتا افرادی هستند که به دلیل نداشتن شغل مناسب و برای کسب روزی حلال و تأمین نیاز خانواده ناچارند در سرمای زمستان و زیر برف سختی حمل بار را بر دوش خود تحمل کنند و گاهی از سوی قاچاقچیان به کار گمارده میشوند.
اما گروهی به جای ریشهیابی دقیق این اتفاقات که چرا کولبرها به جای اشتغال مناسب از این کارها سر در میآورند، تنها با جوسازی، روی امواج این حوادث موجسواری میکنند در حالی که وجه اشتراک دغدغههای معیشتی قربانیان سردشت و پلاسکو آن است که هر دو پیش از گیر افتادن زیر بهمن و آوار ساختمان، زیر بار سیاستهای اشتباه دولت مدفون شدهاند، اتفاقی که دولت و رسانههای حامی آن چنان که باید به آن نمیپردازند.
قطعا کولبران مرزنشین نمیخواهند به چنین کارهایی دست بزنند و از سر ناچاری برای درآمدی ناچیز دل به خطرات کوهستان میزنند. آنچه کولبران مرزنشین میخواهند شغلی است که با آن روزگار بگذرانند؛ خواستهای که زمینهساز آن سیاستگذاران اقتصادی هستند.
قربانیان قاچاق
اما در این وضعیت چه تلاشی برای رونق تولید و ایجاد اشتغال در این مناطق صورت گرفته است؟ و اساسا قاچاق مجالی برای جان گرفتن تولید باقی گذاشته است؟ قاچاق کالا، تولیدکنندگان داخلی را به ورشکستگی کشانده، کارگاهها و کارخانهها را از رمق انداخته ولی از یکسو شاهد اقدام موثری برای مقابله با این پدیده نیستیم و از سوی دیگر واردات بیرویه اقلام غیرضروری نیز بر عمق فاجعه افزوده است.
در حالی که عدم اشتغال به اذعان رئیسجمهور محترم یکی از اصلیترین مشکلاتی است که مردم با آن روبرو هستند، جریانی با خیال راحت و به گونهای که انگار چنین مشکلی وجود خارجی ندارد، اصرار دارد که تمامی پروژهها و پیمانها و سفارشهای ریز و درشت را به خارجیها بسپارد. ساخت آزاد راه شمال را با تاکید بر معماری اسلامی! به یک شرکت ایتالیایی میسپارد، با انعقاد قراردادهای کلان، شرکت خودروسازی پژو سیتروئن را که در حال ورشکستگی بود نجات میدهد و کارکنان اعتصابی آن را به کار بازمیگرداند. در حالی که کارخانجات کشتیسازی کشورمان با تخصص برجسته و تجربه مثالزدنی در حال ورشکستگی است، سفارش ساخت 10 کشتی را به کره جنوبی میدهد.
یک عضو اتاق بازرگانی گفته است قاچاق بلای جان تولید و اشتغال کشور شده است و مثال میآورد که عمده جورابهای خارجی که در بازارهای داخلی به فروش میرسد از مبادی غیرقانونی وارد میشود. رئیس اتحادیه تعاونیهای تولیدی هم گلایه کرده که هیچ بسته حمایتی از بخش واقعی تولیدی کشور اجرایی نشده وتنها به دو بنگاه مونتاژکار در ایران که شامل دو خودروساز معروف ایرانی میشوند، توجه شده است و اگر تسهیلاتی هم به بخش تولیدی داده شده قطعا به شرکتهای خودشان و بنگاههایی که خودشان هیئت مدیره و مدیر هستند، دادهاند.
قاچاق از مبادی رسمی
در این میان وزیر اقتصاد گفته است که گزارشهای ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز نشان میدهد که بیش از 70 درصد قاچاق از خارج از مبادی رسمی و تحت نظارت گمرک به کشور وارد میشود. این حرف یعنی حدود 30 درصد از قاچاق از مبادی رسمی وارد میشود! این را دیگر چگونه میتوان توجیه کرد؟!
این آمار را بگذارید کنار نامه وزیر صنعت به گمرک برای بخشش جریمه 3 هزار میلیارد تومانی شرکت کرهای تولیدکننده لوازم خانگی که متهم بود قوانین گمرک را دور زده است. یعنی آنجا هم که گمرک اندکی قاطعیت به خرج میدهد، مسئولان دولت طاقت دیدن حمایت از تولید ملی را ندارند! این اتفاق صدای خیلیها را درآورد ازجمله نایب رئیس کمیسیون صنایع گفت: گویا وزیر صنعت به کرهایها علاقهمند است، چون در رابطه با آنها بسیار سخاوتمندانه و گرم برخورد می کند.
حال در این شرایط که تولید حال و روز خوبی ندارد، قاچاق و واردات هم از مبادی رسمی این چنین بر سر تولید داخل خراب میشود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی اردیبهشت امسال در آستانه روز کارگر در دیدار هزاران نفر از کارگران قاچاق را بلایی بزرگ و سمّ تولید داخلی برشمردند و با انتقاد شدید از عدم برخورد جدی با این مسئله تأکید کردند: باید قویترین اشخاص را مأمور این کار کرد و دولت، ضمن تقویت دستگاههای ذیربط، با قدرت با قاچاق سازمانیافته مقابله و برخورد کند.
ایشان افزودند: البته منظور از مبارزه با قاچاق کالا، مقابله با کولبرهای ضعیفی که در برخی مناطق اجناس کوچک را وارد میکنند، نیست؛ بلکه منظور قاچاقچیان بزرگی است که با دهها و صدها کانتینر، اجناس قاچاق، وارد کشور میکنند.
سهم کولبران از 750 هزار شغل!
رئیس جمهور چندی پیش اعلام کرد دولت یازدهم در سال گذشته 750 هزار شغل ایجاد کرده است. ادعایی که صدای کارشناسان را درآورد. به اعتقاد آنان اگر این آمار درست است، پس چرا دائما شاهد تعطیلی بنگاههای اقتصادی هستیم؟ یکی از نمایندگان مجلس گفت که ۶ هزار نفر از کارکنان و کارگران یک شهرک صنعتی حوزه انتخابیه وی طی سالهای گذشته تعدیل شدند.
وزیر سابق اقتصاد هم با اشاره به آمارهای رسمی، ادعای دولت یازدهم درباره اشتغال در دولت فعلی و قبلی را رد کرد و گفت که دولت یازدهم نتوانسته حتی نصف متوسط سالیانه شغل خالص ایجاد شده در دولتهای نهم و دهم، شغل ایجاد کند و لذا نرخ بیکاری در دولت یازدهم افزایش یافته است.
حال باید از دولت پرسید که اگر این آمار اشتغالزایی صحت دارد، سهم کولبران مرزنشینی از این آمار چقدر بوده؟ و چرا با این اقدامات دولت همچنان باید تعدادی از مردم برای گذران معیشت خود اینچنین خطر کنند؟