kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۶۹۰۱
تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۷

اخبار ویژه

 
 
 
پیوند استیضاح همتی با بُرد ترامپ!
روزهای منتهی به جلسه استیضاح همتی روزنامه‌های اصلاح‌طلب متوسل به هر ابزار و تحلیلی شدند تا مانع این استیضاح شوند. روزنامه‌های شرق و اعتماد تیتر صفحه اول خود را به استیضاح‌، البته با برچسب تسویه‌حساب مجلس با دولت در استیضاح وزیر اقتصاد اختصاص دادند. 
روزنامه اعتماد در شماره یکشنبه 12 اسفند با یک تیتر و چند یادداشت در صفحه اول خود پیشگام در این حرکت بود تا مانعی برای استیضاح همتی باشد. این روزنامه در تیتری با القای اینکه استیضاح همتی تسویه‌حساب سیاسی است با تیتر«همتی قربانی واگذاری ایران خودرو» سطح خواسته نمایندگان استیضاح‌کننده و البته مجلس شورای اسلامی را تقلیل داد.
 این روزنامه با آسمان و ریسمان‌بافی استیضاح آقای همتی با واگذاری ایران خودرو تلاش کرد دلیل اصلی این استیضاح را به اقدام همتی برای این واگذاری به بخش خصوصی قلمداد کند و نوشت: «استيضاح‌كنندگان همتي دليل اصلي فراخواندن وزير اقتصاد به مجلس را رشد قيمت دلار و وضعيت بازار ارز عنوان كرده‌اند. چشم‌ بستن اين گروه بر اين واقعيت كه تنظيم بازار ارز جزو حيطه مسئوليت و ماموريت بانك مركزي است و نه وزارت اقتصاد، سبب شد ناظران و تحليلگران دنبال دليل واقعي و پنهان استيضاح همتي باشند. البته مخالفان واگذاري ايران خودرو كه همان موافقان استيضاح همتي هستند از اينكه عنوان كنند وزير اقتصاد را به دليل واگذاري ايران خودرو به بخش خصوصي سهامدار استيضاح مي‌كنند نيز ابايي ندارند و بر اين اساس بعيد نيست جلسه استيضاح وزير اقتصاد به محملي براي حمله دوباره به خصوصي‌سازي ايران خودرو
بدل شود.» 
این روزنامه با تحلیل‌های بی‌ربط و صرفا با هدف حمایت از همتی نوشت: به اعتقاد ناظران، مخالفان دوآتشه خصوصي‌سازي در كشور مي‌خواهند با بالا بردن هزينه حمايت يا تسهيل واگذاري‌ها، استيضاح و ساير ابزارهاي نظارتي را مانند شمشير داموكلس بالاي سر قواي مجريه نگه دارند.» این در حالی بود که دیروز، حتی یک نماینده موافق استیضاح در مجلس‌ نیز، سخنی که نشان از دلیل استیضاح همتی برای واگذاری ایران خودرو باشد را 
مطرح نکرد. 
موضوع دیگری که این روزنامه تحلیل خود را روی آن متمرکز کرده بود یادداشتی بود که با تیتر «وزیر برود ترامپ می‌برد» به چشم می‌خورد. نویسنده در این یادداشت نوشته بود: «استيضاح همتي، اعتراف مجلس به تاثير سياست‌هاي ضدايراني ترامپ خواهد بود؛ هدف آمریکا بي‌ثبات كردن اقتصاد ايران است كه با استيضاح وزير اقتصاد، ترامپ به مقصود خود نزديك مي‌شود و در شرايطي كه جامعه درگير افزايش قيمت دلار ناشي از تهديدات رئيس‌جمهوري آمریکاست، تغيير سكانداران اقتصادي تنها اين معني را دارد كه آمریکا تعيين‌كننده بوده و توانسته به‌طور غيرمستقيم صحنه‌گردان اقتصاد ايران باشد... در شرايط كاهش منابع ارزي، دولت و سياستمداران اقتصادي بايد دست به انتخاب بزنند و تصميم‌گيري كنند كه اندك منابع ارزي صرف توسعه و حفظ زيرساخت‌ها يا با پول‌پاشي و شوهاي تبليغاتي قيمت دلار را پايين نگه داشته و مجوز صدور كالاهاي تجملي مورد علاقه طبقات مرفه 
صادر شود.»
اگر این فرض روزنامه اعتماد را بپذیریم که با رفتن همتی شاهد افزایش قیمت دلار از این رقمی که اکنون است (92هزار تومان) خواهیم بود و در این شرایط استیضاح همتی اشتباه بود و نوعی پیروزی برای ترامپ محسوب خواهد شد، آقایان جواب بدهند زمانی که دولت سیزدهم تحویل دولت چهاردهم شد دلار 57 هزار تومان بود و زمانی که ترامپ در بهمن‌ماه بر مسند قدرت نشست دلار
72 هزار تومان بود و این عدد تا روز گذشته که استیضاحی در کار نبوده است به 92 هزار تومان رسیده است. این تفاوت 35 هزار تومانی در مدت شش ماه چه معنایی می‌تواند داشته باشد. 
تازه جالب اینکه دیروز ظهر که استیضاح انجام شد و آقای همتی نتوانست رای اعتماد از مجلس را کسب کند دلار حدود 300تومان کاهش داشت. 
این نشان می‌دهد نه‌تنها وجود ترامپ و استیضاح آقای همتی هیچ نسبتی با هم نداشته‌، بلکه می‌تواند این استیضاح مقوم اقتصاد کشور و شاید هم کاهش قیمت دلار و تقویت‌کننده ارزش پول ملی 
باشد.  
 
 
 
سخنان ناامید‌کننده با شعارهای امید‌آفرین در جلسه استیضاح 
جلسه دیروز استیضاح عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد و دارایی سمفونی ناموزونی از مباحثی بود که طرح شد. در میان نت‌های این سمفونی‌، بیشتر از همه نت «امید» ناموزون بود. از یک‌سو وزیر اقتصاد و رئیس‌جمهور محترم از مشکلات و چالش‌های دولت در پیشبرد اقتصاد کشور می‌گفتند و برای رفع این مشکلات، بحث کمبودها و ناترازی‌ها و ده‌ها مشکلی را بیان می‌کردند که گرفتار آن هستند و مدعی بودند تلاش‌های آنها نتوانسته این مسائل را رفع کند و از سوی دیگر برخی نمایندگان چنان فضای کشور را سیاه و تاریک جلوه می‌دادند که انگار کار از کار گذشته و هیچ اراده‌ای نمی‌تواند این مشکلات و چالش‌ها را برطرف 
کند. 
آنچه دیروز در جلسه استیضاح وزیر اقتصاد رخ داد نواختن سرود ناامیدی و قفل شدن کشور در حوزه اقتصاد بود و این در حالی بود که مرتب همان کسانی که می‌گفتند ایجاد یأس و ناامیدی به ضرر مردم و جامعه است، خودشان با سخنان خود ناامیدی را به جامعه و افکار عمومی پمپاژ می‌کردند.
آقای همتی در مباحث خود ریشه مشکلات امروز کشور را به «کاسبان تحریم» و ناترازی‌های موجود کشور و مواردی از این قبیل نسبت داد و با القای اینکه اگر تحریم‌ها را رفع کنیم مشکلات معیشتی مردم حل خواهد شد، خواسته یا ناخواسته نگاه را به سمت مذاکره سوق داد. کانّه تحریم اقدام خود خواسته‌ای است که بخش‌هایی از نظام با آن در حال معامله هستند. در حالی که او به‌خوبی می‌داند سیاست ابلاغی نظام همواره رفع تحریم بوده است و حداقل بخش‌های حاکمیتی نظام با باقی ماندن در لیست تحریم‌ها نمی‌خواهد کاسبی کند. گواه این ادعا مذاکراتی بوده که در هیچ دوره‌های متوقف نشده است و در دولت شهید رئیسی هم ادامه داشته است اما مذاکره با تسلیم و آن چیزی که ترامپ با زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین رفتار کرد متفاوت است. 
رئیس‌جمهور محترم هم به ‌جای دفاع از وزیر اقتصاد و عملکرد 6 ماهه او به سراغ بدهی‌های دولت به گندمکاران، ناترازی‌ها در بخش‌های مختلف از آب، برق و گاز گرفته تا عدم بازگشت پول ایران از عراق و قطر وکمبود اعتبارات در بخش بهداشت و درمان، طلب بازنشستگان و ده‌ها مشکل دیگر رفت. 
جالب اینکه در میان همه این مباحث‌، سخن از امیدآفرینی و پرهیز از ناامید کردن مردم بود بدون آنکه ذره‌ای توجه شود که همه این سخنان پالس ناامیدی به جامعه است. 
 
 
رسانه‌های غربی و افشای مأموریت آنها علیه ایران
این سؤال همیشه مطرح بوده است که آیا رسانه‌های غربی، به‌ویژه رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی همچون فاکس نیوز، واشنگتن پست، رویترز‌، بی‌بی سی و... مستقل از تصمیمات دولت‌های خود عمل می‌کنند و در روند اطلاع‌رسانی جانب انصاف را رعایت کرده‌اند یا در راستای اهداف دولتمردان خود عمل کرده و سیاست‌های آنها را در مواجهه با تحولات جهان و کشورهای مختلف دنبال 
می‌کنند. 
پاسخ این سؤال را تحولات و اخباری که رخ می‌دهد و این رسانه‌ها برای انتشار و ارائه تحلیل آن اقدام می‌کنند‌، بارها داده شده است. نوع پوشش اخباری که این رسانه‌ها از تحولات ایران در طول این 46 سال و همچنین تحولات این سال‌ها در عراق، افغانستان‌، سوریه، فلسطین‌، لبنان‌، یمن و به‌خصوص در 15 ماه جنگ غزه انجام شده‌، 
داده است.
اخیرا در افشای همکاری «رویترز» با وزارت دفاع آمریکا نشان می‌دهد که رسانه‌های غربی نه‌تنها بیطرف نیستند، بلکه در چارچوب عملیات پیچیده جنگ شناختی علیه کشورهایی مانند ایران فعالیت می‌کنند. این موضوع، ضرورت توجه و هوشیاری بیشتر نسبت به روایت‌های رسانه‌ای و اهداف پشت پرده آنها را 
برجسته می‌کند.
ایلان ماسک رئیس اداره «کارآمدی» دولت ترامپ در تازه‌ترین افشاگری‌های خود اعلام کرده که مصاحبه‌های خبرگزاری رویترز نه‌تنها با اهداف خبری و کشف حقیقت انجام نشده‌اند، بلکه این رسانه به‌ عنوان یک ابزار عملیات روانی، در جهت تأثیرگذاری بر افکار عمومی و ایجاد شکاف در میان حاکمیت‌ها به کار گرفته شده است، موضوعی که تأییدکننده نقش رسانه‌های غربی در پیشبرد پروژه‌های امنیتی تحت نظارت نهادهای نظامی آمریکا است.
 بر اساس افشاگری ایلان ماسک رویترز از طریق دریافت بودجه از وزارت دفاع آمریکا، مصاحبه‌های خود با مقامات کشورهای مختلف را در جهت القای روایت‌های مطلوب ایالات متحده هدایت کرده است. بنابراین مصاحبه‌های این خبرگزاری بخشی از پازل جنگ شناختیِ تمام‌عیار علیه افکار عمومیِ ایران نیز بوده است! این خبرگزاری در مصاحبه‌هایش با ظریف، به‌ویژه در چهار سال دوم وزارتش در دولت حسن روحانی، دائماً در حال هدایت گفت‌و‌گو به سمتی است که دیپلماسی ایران را ضعیف و وابسته نشان دهد. تأکید بر «مذاکره‌پذیری» ایران، القای اختلاف میان نهاد‌های حاکمیتی و نشان دادن ظریف به‌ عنوان چهره‌ای بی‌اختیار در سیاست خارجی، دقیقاً در راستای همان راهبرد «مهندسی اجتماعی» است که حالا منابع رسمی آمریکا به آن اعتراف و افشاگری 
می‌کنند؟!
اعتراف منابع رسمی آمریکا به انجام چنین عملیات رسانه‌ای، بار دیگر نقش رسانه‌های غربی در جنگ شناختی علیه کشورهای مستقل را آشکار کرده است. این راهبرد که تحت عنوان «مهندسی اجتماعی» شناخته می‌شود، به‌طور ویژه با هدف تأثیرگذاری بر نگرش نخبگان سیاسی و افکار عمومی کشورها طراحی شده و در قالب مصاحبه‌های ظاهراً بیطرفانه و حرفه‌ای اجرا می‌شود. افشای همکاری رویترز با وزارت دفاع آمریکا نشان می‌دهد که رسانه‌های غربی نه‌تنها بیطرف نیستند، بلکه در چارچوب عملیات پیچیده جنگ شناختی علیه کشورهایی مانند ایران فعالیت می‌کنند. این موضوع، ضرورت توجه و هوشیاری بیشتر نسبت به روایت‌های رسانه‌ای و اهداف پشت پرده آنها را برجسته می‌کند. به گفته کارشناسان افشاگری ایلان ماسک، مهر تأییدی است بر اینکه این رسانه نه به ‌دنبال کشف حقیقت و تعاملات حرفه‌ای خبری، بلکه اجرای پروژه‌های امنیتی را زیر نظر وزارت دفاع آمریکا دنبال 
کرده است.
رسانه‌های غربی در رابطه با ایران حوزه‌های مختلفی از جمله کودک، ورزش، تجارت، مهارت‌های خانواده، دین و مذهب، سیاست، اجتماع و غیره فعالیت دارند و مخاطبان خاص خود را جذب می‌کنند. دشمن با استفاده از این گستردگی و تنوع و این حجم از مخاطب برای تغییر در اعتقادات، سبک زندگی، فرم سیاسی و اجتماعی در نهاد خانواده به عنوان کوچک‌ترین و مهم‌ترین عنصر یک اجتماع در حال بهره‌برداری است و متاسفانه در داخل هم کمترین توجه نسبت به این موضوعات از اقدامات رسانه‌ای دشمن 
می‌شود.