درجات بهشتیان و درکات دوزخیان
برای بهشت و دوزخ درجات و درکاتی است که دانستن آن وضعیت انسان را در ابدیت ترسیم می کند. اگر ما این وضعیت ابدی خودمان را بدانیم می توانیم بهتر از اینی عمل کنیم که اکنون انجام می دهیم. موعظه و یادآوری دایم این مطالب می تواند به عنوان عامل تشویقی و بازدارنده، عمل کند.
درجات بهشت
برای بهشت هشت درجه گفته اند که می توان برخی از درجات آن را از قرآن به دست آورد. در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:
1. بهشت ابتدایی و پیش غذای آن: خداوند در آیاتی از جمله آیه 107 سوره کهف از بهشتی سخن می گوید که انسان ها وقتی در آن وارد می شوند با پیش غذایی پذیرایی می شوند. اصولا عرب عادت داشت وقتی مهمانی می آمد به سرعت چیزی را فراهم کرده و غذایی را بر سفره می نهادند و یک پذیرایی ابتدایی از داشته ها انجام می دادند و پس از آن در اندیشه تدارک برای پذیرایی می شدند. این سفره ابتدایی مائده نبود بلکه یک پیش غذا بود. خداوند در باره این پیش غذای بهشتیان می فرماید: جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً؛ بهشت های فردوس، پیش غذای بهشتیان است. البته از آنجایی که بهشتیان یا اصحاب یمین هستند یا مقربان، نوع پیش غذای آنان متفاوت است. از این رو در آیات پایانی سوره واقعه از جنت نعیم به عنوان پیش پذیرایی آنان یاد می شود.
2. بهشت روح و ریحان: مرتبه دیگر بهشت، روح و ریحان است که برای مقربان فراهم آمده است. یعنی خود اهل بهشت روح و ریحان می شوند. چنانکه اهل دوزخ هیزم و سنگ آتش زنه و سوخت دوزخ می شوند(بقره، آیه 24؛ تحریم، آیه 6؛ جن، آیه 15)
3. بهشت رضوان: بهشت رضوان از دیگر مراتب و درجات بهشت است که خداوند در آیه 15آل عمران به آن اشاره کرده است. در این بهشت، رضایت کامل بنده فراهم می آید و از خداوند به طور مستقیم بهره مند می شود.
4. بهشت ذات: خداوند در آیات آخر سوره فجر به این درجه از درجات بهشتی اشاره کرده است: فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي. پیامبر(ص) درباره امیرمومنان علی(ع) فرموده است: أنا مدينة الحكمة و هي الجَنّة و أنت يا عليّ بابها؛ من شهر حکمت هستم و آن شهر همان بهشت است و تو یا علی باب آن بهشت هستی.(نگاه کنید: امالی شیخ صدوق ؛ امالی شیخ طوسی) پس آن حضرت(ص) خودش بهشت است. یعنی بهشت دیگر بیرون او نیست بلکه او خودش بهشت است؛ چرا که مطلق رحمت الهی است. این بهشت همه چیز دارد؛ یعنی از نظر مادی و معنوی چیزی کم ندارد.
درکات دوزخ
همان طوری که بهشت درجات دارد و آن را هشت بهشت گفته اند، دوزخ نیز درکاتی دارد که مراتب آن را هفت گفتهاند. برخی از درکات دوزخ عبارتند از:
1. پیش غذا در دوزخ: خداوند در آیاتی از جمله 102 سوره کهف از پیش پذیرایی سخن می گوید که برای دوزخیان با عنوان « نزل» تعبیر کرده است. خداوند می فرماید: إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ نُزُلًا ؛ برای کافران جهنم را به عنوان پیش غذا فراهم آورده ایم. پس خود جهنم پیش غذا برای آنان است؛ زیرا نزل به نخستین پذیرایی گفته می شود که از مهمان به عمل می آید، یعنی همین که وارد شد و نزول یافت سفره ای پهن می شود و از او پذیرایی می شود. البته بر اساس آیات 107 سوره کهف و 198 سوره آل عمران، از اهل بهشت نیز با «پیش غذا» پذیرایی می شوند.
2. آتش و عذاب جسمانی ظاهری: این که پوست اهل دوزخ به آتش بسوزد. این آتش بیرونی است و با ظاهر بیرونی بدن کار دارد. خداوند می فرماید: كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَيْرَهَا؛ هر زمانی پوست ایشان نضج بگیرد و از میان برود پوستی دیگر جایگزین می کنیم.(نساء، آیه 56)
3. عذاب و آتش درونی و باطنی: این که آتش در درون شعله می کشد. خداوند می فرماید: نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَهُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَي الْأَفْئِدَةِ؛ آتش افروخته شده خداوند که در قلب ها شعله می کشد و فروزان است.(همزه، آیات 6 و 7)
4. دوزخ اندوه: یکی از درکات دوزخ، دوزخی است که روح و روان دوزخی را می آزارد؛ خداوند می فرماید: كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا؛ هر زمانی که بخواهند از غم و اندوه آن بیرون روند به سوی آن بازگردانده میشوند.(حج، آیه 22؛ سجده، آیه 20) دوزخیان از هر گونه آزادی محروم هستند و این گونه است که همه درها به روی آنان بسته است، چرا که این درها دیوار میشود(حدید، آیه 13) در حالی برای بهشتیان درهای بهشت همواره باز است و احساس آزادی تمام می کنند: جَنَّاتِ عَدْنٍ مُّفَتَّحَةً لَّهُمُ الْأَبْوَابُ(ص، آیه 50)
5. عذاب حجاب از خدا: این عذاب بدتر از عذاب های دیگر است. خداوند میفرماید: كَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ؛ چنین نیست که آنان می پندارند، به راستی که آنان از پروردگارشان در آن روز در حجاب هستند.(مطففین، آیه 15) اينها وقتي درخواستي هم ميخواهند بكنند می گويند جان ما را بگير تا ما با مُردن از عذاب راحت بشويم، چون خدا را نميبينند محجوب از وجه خداياند به فرشتههاي مسئول جهنم ميگويند: يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ؛ ای مالک دوزخ! به پروردگارت بگو جان ما را بگيرد.(زخرف، آیه 77)
برای بهشت هشت درجه گفته اند که می توان برخی از درجات آن را از قرآن به دست آورد. در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:
1. بهشت ابتدایی و پیش غذای آن: خداوند در آیاتی از جمله آیه 107 سوره کهف از بهشتی سخن می گوید که انسان ها وقتی در آن وارد می شوند با پیش غذایی پذیرایی می شوند. اصولا عرب عادت داشت وقتی مهمانی می آمد به سرعت چیزی را فراهم کرده و غذایی را بر سفره می نهادند و یک پذیرایی ابتدایی از داشته ها انجام می دادند و پس از آن در اندیشه تدارک برای پذیرایی می شدند. این سفره ابتدایی مائده نبود بلکه یک پیش غذا بود. خداوند در باره این پیش غذای بهشتیان می فرماید: جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً؛ بهشت های فردوس، پیش غذای بهشتیان است. البته از آنجایی که بهشتیان یا اصحاب یمین هستند یا مقربان، نوع پیش غذای آنان متفاوت است. از این رو در آیات پایانی سوره واقعه از جنت نعیم به عنوان پیش پذیرایی آنان یاد می شود.
2. بهشت روح و ریحان: مرتبه دیگر بهشت، روح و ریحان است که برای مقربان فراهم آمده است. یعنی خود اهل بهشت روح و ریحان می شوند. چنانکه اهل دوزخ هیزم و سنگ آتش زنه و سوخت دوزخ می شوند(بقره، آیه 24؛ تحریم، آیه 6؛ جن، آیه 15)
3. بهشت رضوان: بهشت رضوان از دیگر مراتب و درجات بهشت است که خداوند در آیه 15آل عمران به آن اشاره کرده است. در این بهشت، رضایت کامل بنده فراهم می آید و از خداوند به طور مستقیم بهره مند می شود.
4. بهشت ذات: خداوند در آیات آخر سوره فجر به این درجه از درجات بهشتی اشاره کرده است: فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي. پیامبر(ص) درباره امیرمومنان علی(ع) فرموده است: أنا مدينة الحكمة و هي الجَنّة و أنت يا عليّ بابها؛ من شهر حکمت هستم و آن شهر همان بهشت است و تو یا علی باب آن بهشت هستی.(نگاه کنید: امالی شیخ صدوق ؛ امالی شیخ طوسی) پس آن حضرت(ص) خودش بهشت است. یعنی بهشت دیگر بیرون او نیست بلکه او خودش بهشت است؛ چرا که مطلق رحمت الهی است. این بهشت همه چیز دارد؛ یعنی از نظر مادی و معنوی چیزی کم ندارد.
درکات دوزخ
همان طوری که بهشت درجات دارد و آن را هشت بهشت گفته اند، دوزخ نیز درکاتی دارد که مراتب آن را هفت گفتهاند. برخی از درکات دوزخ عبارتند از:
1. پیش غذا در دوزخ: خداوند در آیاتی از جمله 102 سوره کهف از پیش پذیرایی سخن می گوید که برای دوزخیان با عنوان « نزل» تعبیر کرده است. خداوند می فرماید: إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ نُزُلًا ؛ برای کافران جهنم را به عنوان پیش غذا فراهم آورده ایم. پس خود جهنم پیش غذا برای آنان است؛ زیرا نزل به نخستین پذیرایی گفته می شود که از مهمان به عمل می آید، یعنی همین که وارد شد و نزول یافت سفره ای پهن می شود و از او پذیرایی می شود. البته بر اساس آیات 107 سوره کهف و 198 سوره آل عمران، از اهل بهشت نیز با «پیش غذا» پذیرایی می شوند.
2. آتش و عذاب جسمانی ظاهری: این که پوست اهل دوزخ به آتش بسوزد. این آتش بیرونی است و با ظاهر بیرونی بدن کار دارد. خداوند می فرماید: كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَيْرَهَا؛ هر زمانی پوست ایشان نضج بگیرد و از میان برود پوستی دیگر جایگزین می کنیم.(نساء، آیه 56)
3. عذاب و آتش درونی و باطنی: این که آتش در درون شعله می کشد. خداوند می فرماید: نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَهُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَي الْأَفْئِدَةِ؛ آتش افروخته شده خداوند که در قلب ها شعله می کشد و فروزان است.(همزه، آیات 6 و 7)
4. دوزخ اندوه: یکی از درکات دوزخ، دوزخی است که روح و روان دوزخی را می آزارد؛ خداوند می فرماید: كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا؛ هر زمانی که بخواهند از غم و اندوه آن بیرون روند به سوی آن بازگردانده میشوند.(حج، آیه 22؛ سجده، آیه 20) دوزخیان از هر گونه آزادی محروم هستند و این گونه است که همه درها به روی آنان بسته است، چرا که این درها دیوار میشود(حدید، آیه 13) در حالی برای بهشتیان درهای بهشت همواره باز است و احساس آزادی تمام می کنند: جَنَّاتِ عَدْنٍ مُّفَتَّحَةً لَّهُمُ الْأَبْوَابُ(ص، آیه 50)
5. عذاب حجاب از خدا: این عذاب بدتر از عذاب های دیگر است. خداوند میفرماید: كَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ؛ چنین نیست که آنان می پندارند، به راستی که آنان از پروردگارشان در آن روز در حجاب هستند.(مطففین، آیه 15) اينها وقتي درخواستي هم ميخواهند بكنند می گويند جان ما را بگير تا ما با مُردن از عذاب راحت بشويم، چون خدا را نميبينند محجوب از وجه خداياند به فرشتههاي مسئول جهنم ميگويند: يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ؛ ای مالک دوزخ! به پروردگارت بگو جان ما را بگيرد.(زخرف، آیه 77)