kayhan.ir

کد خبر: ۹۵۰۲۴
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۱

خِبره واقعی



واژه خبره در عربی به معنای آگاهی ژرف نسبت به چیزی است. انسان گاه از چیزی خَبری به دست می‌آورد و گاه نسبت به آن خبره می‌شود. خَبر آگاهی نسبت به ظاهر چیزی است و گاه باطن چیزی؛ زیرا اصل این کلمه در زبان عربی، به معنای شخم زدن است تا از این راه به عمق چیزی شناخت پیدا کند و ببیند در درون خاک چه خبری است. اگر این شخم زدن سطحی باشد یک شناخت سطحی نسبت به زمین به دست می‌آید و اگر عمیق باشد، شناخت عمیق به دست می‌آید. از همین رو شناخت نسبت به چیزی را خبر می‌گویند، یعنی کسی با شخم زدن در احوالات شخص یا حادثه‌ای نسبت به آن اطلاع به دست می‌آورد.
عرب می‌گوید: خَبَر خُبراً الأرضَ : زمين را براى كشت شخم زد ؛ - خَبَرَ خَبْراً و خِبْرَةً الشي ءَ : آن چيز را آزمايش كرد و شناخت ؛ - خَبَر خُبْراً و خِبراً و خُبْرَهًًْ و خِبرهًْ و مَخْبُرَهًْ و مَخْبَرَهًْ الشي ءَ و بهِ : آن چيز را كاملًا شناخت و حقيقت آن چيز را به خوبى دانست(قاموس المعانی).
به نظر می‌رسد که واژه خُبر بیشتر برای شناخت عمیقی به کار می‌رود که با شخم عمیق و تحقیقات ژرف به دست می‌آید. انسان خبیر، انسانی است که با شخم زدن در احوال و اوضاع و امور، به عمق آن چیز می‌رسد و کارشناس آن موضوع و مطلب می‌شود. بنابراین، هرگز به ظواهر امور بسنده نمی‌کند.
حضرت موسی(ع) می‌خواست همراهی خضر(ع) در کسب علم لدنی داشته باشد، اما خضر(ع) می‌فرماید چگونه بر چیزی که کارشناس و خبیر نیستی می‌خواهی صبر کنی: وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا ؛ و چگونه مى‏ توانى بر چيزى كه به شناخت آن احاطه کامل ندارى صبر كنى؟(کهف، آیه 68)
از همین رو حضرت موسی(ع) مدام اعتراض می‌کند؛ زیرا قضاوت او بر اساس خبر ظاهری است نه خبیر بودن و باطن نگری.
البته خضر(ع) به ایشان وعده می‌دهد که در آینده پس از پایان کار نسبت به هر عملش ذکر و یادآوری خواهد داشت، ولی هرگز او را به عمق مطلب نخواهد رساند؛ زیرا رسیدن به این عمق نیازمند علم لدنی با تعلیم الهی است که از راه دیگری به دست می‌آید. (کهف، آیه 70)
خداوند درباره رفتار ذوالقرنین می‌فرماید که ما نسبت به امور و حقایق رفتار ایشان خبیر و کارشناس بودیم: كَذَلِكَ وَقَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَيْهِ خُبْرًا؛ اين چنين [مى ‏رفت] و قطعا به خبرى كه پيش او بود آگاهی کامل داشتيم .(کهف، آیه 91)
پس خبیرو خبره و کارشناس واقعی کسی که به هر چیزی چنان با شخم زدن احوالات ورود پیدا می‌کند که نسبت به آن احاطه کامل داشته و از ظاهر و باطن هر چیزی آگاه است.