بایستههای تحقق شعار سال 93 (نگاه)
دکتر مجید صادقیحسنآبادی*
اقتصاد و فرهنگ دو محور اصلی سخنان مقام معظم رهبری در آغاز سال جدید 1393 بود. ایشان در بیانات خود در حرم مطهر رضوی(س) سه عنصر فرهنگ، اقتصاد و علم را از مولفههای اساسی اقتدار ملتها دانستند. بیتردید دو مقوله فرهنگ و اقتصاد از ارکان اصلی هر جامعه است که قوام و دوام جوامع و تمدنها به آن وابسته است. در نصوص روایی و آیات قرآنی اشارات و تصریحات زیادی بر این امر وجود دارد. مرحوم کلینی در جلد 5 کافی در کتاب «المعیشه» در بیانی از پیامبر اکرم(ص) آورده است: «اللهم بارک لنا فی الخبز و لاتفرق بیننا و بینه لولا الخبز ما صلینا و لاصمنا و لا ادینا فرائض ربنا»(خداوند برکت در نان به ما ده بین ما و نان جدایی مینداز که اگر نان نبود نه نماز میگذاردیم، نه روزه میگرفتیم و نه واجبات پروردگارمان را ادا میکردیم.) این مجمل حکایت از آن دارد که اقتصاد و نان و نوای مردم و از پایههای اصلی جامعه است که اگر دل مشغولی مومنان به نان و معاش مرتفع نشود امر معاد و معنا نیز چندان دل از آنان نخواهد برد. هموم و گرفتاریهای اقتصادی بعضا مانع ادای فرائض و واجبات دینی است. راهآخرت از دنیا میگذرد. در فرازی از دعای معروف «یا من تحل به عقد المکاره» آمده است که خداوندا مرا به واسطه هموم و گرفتاریها از انجام فرائضت باز مدار.
در باب فرهنگ نیز مطلب ظاهرتر از آفتاب است. چرا که هر حرکت و جنبشی در جوامع انسانی قطعا مسبوق و مصبوغ به سوابق و صبغههای فرهنگی است. همه انقلابها و ظهور وافول حکومتهایی که در طول تاریخ بشری بوقوع پیوسته است مسلما نوعی پیشینه فرهنگی دارد. فرهنگ مجموعهای از باورها، هنجارها، آداب و خلقیاتی است که کلیت یک جامعه را جهت داده و به آن رنگ میبخشد. فرهنگ به تعبیر مقام معظم رهبری همچون هواست که انسان خواسته یا ناخواسته در آن تنفس میکند. مرگ و حیات ملتها به آن وابسته است و سلامت و بیماری جوامع رابطه بسیار نزدیک و غیر قابل انکاری با آن دارد. مقام معظم رهبری در باب اقتصاد، اقتصاد مقامتی را که مدتها پیش مطرح کرده بودند مجددا طرح و تاکید نمودند. ملتی بزرگ و مقاوم همچون ملت ایران که محالترین امور را در صحنه جهانی ممکن ساختند و به دست رزمندگان و شهدای سربلند خود سرنوشتی دیگر برای خود و ملتها رقم زدند شأنی اجل از این وضعیت اقتصادی دارند. اقتصاد مقاومتی، نقشه راه اقتصادی آینده کشور است. مردمی که به توانائیها، امکانات و ظرفیتهای خود تکیه کند و بنای اقتصاد، فرهنگ و سیاست خود را بر شالودههای بنیادین متکی به خود برافرازد بیتردید پابرجا خواهد ماند.
علم یکی دیگر از مولفههای قدرت است. دانائی توانایی میآورد. در دنیای امروز علم و دانش عامل اصلی ثروت و قدرت است. یکی از شگردهای استعمار نو برای سلطه به جوامع جهان سوم، انحصاری نمودن علم و دانش است. به همین دلیل با بهانههای گوناگون در مقابل پیشرفتهای علمی آن کشورها میایستد و هیچگونه اعتلا و ارتقایی را برای آن ملتها بر نمیتابد. استعمار بخوبی دریافته است که اگر در انحصاری نمودن علم و دانش توفیق یابد قطعا در تداوم سلطه خود موفق خواهد بود.
در روایتی آمده است که علم 27 حرف است و تا ظهور حضرت قائم(ع) دو حرف آن کشف میشود و بقیه در دولت آن حضرت به شکوفائی میرسد. (بحار، ج 52، ص 326) سوای امدادهای غیبی، یکی از رموز اصلی قدرت حضرت، توسعه سریع و گسترده علم و قدرت در دولت کریمه ایشان است که در مدتی کوتاه علوم و عقول شکوفا و بارور میگردد و بر قدرتهای پوشالی موجود غلبه میکند.
جهان سلطه پس از آنکه با برخوردهای نظامی مانند جنگ تحمیلی، درگیریهای داخلی، کودتا و تنشهای سیاسی داخلی موفق به اجرای نیات خود نشد، ایران را چون اسفندیار رویینتنی یافت که نشانه رفتن چشمش مهمترین دغدغه او شد. آزمون و خطاهای دشمن در تحریمهای گسترده اقتصادی، ترور دانشمندان جوان ایرانی، اشاعه فساد و فحشا، تخریب ارزشها و رواج فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی از تاکتیکهای دشمن برای هدف قرار دادن و یافتن نقطه آسیبپذیر نظام است. امروز دو بستر فرهنگ و اقتصاد عمده حوزهکارزار دشمن است.
عوامل فاعلی و قابلی
تحقق منویات مقام معظم رهبری در باب اقتصاد و فرهنگ مستلزم فراهم ساختن دو دسته عوامل قابلی و فاعلی است. عوامل قابلی ناظر بر توانائيها و پتانسیلهای موجود در کشور است که وجود نیروی انسانی جوان، ظرفیت استراتژيک کشور در منطقه و زیرساختهای موجود در کشور میباشد. کشور ما از لحاظ نیروی انسانی از جمله کشورهای جوان محسوب میشود که در حال حاضر قریب 4 میلیون دانشجو و 10 میلیون دانشآموخته آماده به کار یا شاغل در کار دارد.
از جهت استراتژيک و موقعیت جغرافیایی، ایران در بهترین نقطه از منطقه خاورمیانه قرار دارد، برخورداری از منابع زیرزمینی غنی، نقطه اتصال خلیج استراتژيک فارس و تنگه هرمز بهعنوان گلوگاه اقتصادی منطقه و ممر تجاری غرب با کشورهای عربی، بهرهمندی از توان نظامی بالا با نیروهای زبده و مؤمن و مهمتر از همه وجود ملتی فهیم، مؤمن، باهوش، و دارای سواد سیاسی و رسانهای از شاخصههای دیگر این کشور است که او را در مقابل تبلیغات رسانهای همه جانبه دشمن مقاوم نموده است. حوادثی که در سی سال گذشته با تمهیدات و توطئههای دشمن بر انقلاب و نظام اسلامی تحمیل شد هر کدام از آنها به تنهایی برای سقوط یک نظام کافی بود. فتنه 88 یکی از آن نمونههاست که با هوشیاری ملت و رهبری داهیانه رهبری انقلاب با سرعت غیرقابل وصفی خنثی و تهدید موجود تبدیل به فرصتی شد که ملت ایران نیروهای خودی را به خوبی شناسایی و لایهای دیگر از حیلههای دشمن را به وضوح مشاهده و دست آهنین دشمن را در ورای دستکش مخملین او بالعیان حس نمود و توشهای ارزشمند برای ادامه راه خود قرار داد.
در بخش عوامل فاعلی، عمدتاً آنچه میتوان اشاره کرد به عزم جدی و مدیریت جهادی مسئولان کشور برمیگردد. باید از سوی متصدیان امور باور عمیق بر ظرفیتها و توان موجود کشور به وجود آید. سکانداران کشور باید تاملی دیگر داشته باشند که سفینه کشور را با این امکانات گرانبها به کدام سو میبرند؟ فساد اداری- مالی- سیاسی، تبعیضات ناروا، تبار سالاری و مدیریتهای ملوکالطوایفی، ویژهخواری، بیانضباطی مالی، ریخت و پاشها و اسراف و تبذیرها و ... همچون موریانه پیکر نظام مالی- سیاسی کشور را تهدید میکند. در فضای اینگونه، خدمات دلسوزان نیز نمود خود را از دست میدهد عزم جدی لازمه اصلی مدیریت جهادی است. مدیریت جهادی، مدیریتی خلاق، پرکار، کم توقع، شجاع، وارسته، ولایتمدار و عدالتمحور است. مدیریت جهادی مدیریتی امکانساز، فرصتآفرین و ایثارگر است. در هر جبهه و ساحتی بدون چشمداشت به مال و جاه آنگونه تلاش میکند که ساعت او را سرزنش میکند. وجدان کاری، کارآمدی و کاردانی، اخلاص و احساس حضور دائمی در پیشگاه خداوند از دیگر شاخصههای مدیریت جهادی است. مدیر جهادی چنانچه برای منصب خود فردی لایقتر ببیند جا را برای او خالی میکند.
نقش پیرایشی و آرایشی
مدیریت جهادی باید چون باغبانی حاذق در پیکره مدیریتی کشور دو نقش پیرایشی و آرایشی ایفا نماید. در بعد پیراشی اولویت اول زدودن فسادهای گستردهای است که چون موش بر انبان اقتصاد و سیاست و فرهنگ افتاده است. تحقق این مهم از ضرورتهای غیر قابل انکار است و البته بسی مشکل که ورود به آن جان دلیر، دیده سیر و زهره شیر میخواهد. عمده مسئولیت این بعد در عهده قوه قضائیه و دستگاههای نظارتی کشور است.
ما در ایـن انبار گندم میکنیم گنـدم جمـع آمـده گـم میکنیـم
مینیندیشیم آخر ما به هـوش کاینخلل درگندم است از مکرموش
اول ای جان دفع شر موش کن وانگهان در جمـع گنـدم کوش کن
نقش آرایشی مسئولان، ایجابی و اثباتی است. این امر عمدتا در حوزه تقنین و قوه مجریه است. تصویب قوانین و پر کردن خلأهای قانونی، تشخیص نیازها، ضرورتها و اولویتهای جامعه، برنامهریزی صحیح و مطابق با واقعیتها و امکانات، کشف نیروهای مستعد، مخلص و توانمند برای تصدی امور کشور، پیوند دادن جامعه و صنعت با دانشگاه و فرهیختگان کشور، حمایت جدی از تولید داخلی و صنعت و زراعت بومی، تلاش در جهت احیای روستاها و مهاجرت عکس (از شهر به روستا)، توزیع عادلانه و نه متساویانه امکانات کشور و بالطبع فقرزدایی و کاستن فاصله طبقاتی از جمله اموری است که باید در اولویت کاری قانونگذاران و مجریان قرار گیرد.
مسئولیت مراجع فرهنگی
مراجع فرهنگی همچون علما، دانشگاهیان، وعاظ، هنرمندان و روشنفکران انقلابی باید با عزم جدی اوضاع فرهنگی کشور را رصد کنند. تحکیم باورها، ایمان، ضروریات دینی، قانونگرایی، تعاون اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، نظام خانواده، عزت ملی، خلقیات ایرانی، مبانی و شعارهای انقلاب اسلامی را سرلوحه کار فرهنگی خود قرار دهند و با بیان عالمانه، مستدل و زبان روز و با همان همتی که در سالهای 56 و 57 باور مردم را برای تغییر نظام ستمشاهی برانگیختند، برای تثبیت فرهنگ مسانخ و متناسب با انقلاب وارد میدان شوند. تنبلی اجتماعی، لذتجویی، شهوترانی، بیایمانی و هرهری مذهبی، بیمعنا جلوه دادن خانواده و ازدواج، حقارت ملی، کمکاری و غلطکاری مسئولان از ورطهها و لغزشهایی است که در ابتدا فرهنگ را نشانه میرود و سپس اقتصاد را به تبع آن به نابودی میکشاند.
نکته پایانی اینکه انقلاب اسلامی همچون شجره مبارکی است که هرچه زمان میگذرد بروبار و میوههای شیرینتر ثمر میدهد. بهار اسلامی که زمستان سرد خاورمیانه را به بار نشاند، از جمله میوههای آن درخت تناور است که به همت بنیانگذار جمهوری اسلامی و دست و تلاش ملت بزرگ ایران و شهدا و رزمندگان دلاور او غرس شد. ملت ایران و مسئولان اجرایی کشور باید به این خودباوری برسند که «میتوانند».
* عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان