رونمایی و نقد و بررسی کتاب «نیاز به بیداری»
نگاهی مشتاقانه به هستی
بعضی از آدمها با پشت سر گذاردن دورههای طاقتفرسای زندگی در ایام بیماری، تصادف، از دست دادن عزیزان و... به شناختهایی از زندگی دست پیدا میکنند که نگاه آنها را به زندگی بسیار متفاوت میکند و به تعبیری نگاهی روشن و عمیق به هستی پیدا میکنند. ناخودآگاه بخشهایی تاریک برایشان آشکار میشود و گویا جهان تازهای را تجربه میکنند؛ در این حالت در کنار آنها به احساس بهتری میرسیم. به نظر میرسد که چنین کسانی دیگر برای خود زندگی نمیکنند و هدف را خدمت به دیگران میدانند؛ هرگاه دلی را به دست آورند، لبخندی را بر لبی بنشانند، گره از کار فروبستهای باز کنند و... احساس میکنند آن روز را زندگی کردهاند. عمل این دسته از افراد بیادعا گویای تعالی روحشان است.
علیرضا گودرزی- نویسنده- جوانی است که با دست و پنجه نرم کردن با مرارتهای زندگی در سنین کودکی و نوجوانی به شناخت تازهای از هستی رسیده است. او این شناخت متفاوت را در قالب کتابی با عنوان «نیاز به بیداری» روانه بازار نشر کرده است.
خواننده در این کتاب با هفت مرحله از بیداری- که به شناسایی بهتر جهان کمک میکند- آشنا میشود و نویسنده نیز با استدلالهای منطقی و طرح موضوعهای قابل لمس عملکرد قابل تامل انسان معاصر را در این جهان پیش رو میگذارد.
مراسم رونمایی و نقد و بررسی این کتاب چندی پیش در مرکز فرهنگی سیدالشهدا(ع) تهران برگزار شد.
در این نشست دو ساعته، مباحث قابل تامل و ارزشمندی عنوان شد که در حد بضاعت این صفحات به ارائه بخشی از سخنان بسنده شده است.
نویسنده جوان از نگاه استاد ادبیات
در مراسم رونمایی که با حضور دکتر عبدالحمید ضیایی (دکترای فلسفه غرب از دانشگاه سوربن فرانسه)، دکتر عبدالعلی حسینیون (کارشناس ارشد علوم اجتماعی)، دکتر عطاءالله بهرامی (اقتصاددان)، دکتر محمدباقر نجفزاده بارفروش (استاد ادبیات دانشگاه تهران)، دکتر نظامالدین نوری (عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران) و جمعی از صاحبنظران و علاقهمندان برگزار شد، دکتر محمدباقر نجفزاده به عنوان اولین سخنران درباره نویسنده گفت: واژه بیداری دارای معنای متفاوتی است ولی این بیداری که عنوان کتاب است یک مفهوم دانشگاهپسند دارد. من به عنوان کسی که بیش از 40 سال روزنامهنگارم و 30 سال سابقه تدریس دانشگاهی دارم و 54 عنوان کتاب دانشگاهی منتشر کردهام نویسنده جوان کتاب را تحسین میکنم، چرا که کاری واقعا شگفتآور انجام داده است.
نثر روان کتاب ویراستاری شایسته آن که توسط روزنامهنگار باسابقه آقای میرکمالی انجام شده جای تقدیر دارد.
همچنین دیدگاههای ارائه شده در کتاب قشنگ است و تازگی دارد. این کتاب واقعا سرشار از پیام و اندیشه است و سخن صاحبنظران را درباره آن میطلبد. اما به لحاظ ادبی متنی بسیار روان و سلیس دارد، از حیث نگارش و بیان بسیار شیواست و نویسنده با زبانی گویا منظورش را ارائه کرده است.
دکتر محمدباقر نجفزاده در پایان سخنرانیاش به کاستیهایی در کتاب از جمله نبود منابع و زیرنویس و... نیز پرداخت.
بارقههای معنا و معنویت
در ادامه دکتر عبدالحمید ضیایی طی سخنان مبسوطی به نقد کتاب پرداخت. وی در بخشی از سخنانش گفت: کتاب بارقههایی از معنا و معنویت را در خود دارد و نگاهی مشتاقانه به هستی و انسان. شفقت و دلسوزی در کلمه، کلمه اثر مستتر است و از این بابت جای تبریک دارد.
وی در ادامه بهترین تجلیل از یک اثر را نقد آن عنوان کرد و افزود: نکات مثبت کتاب حقیقتا زیاد است؛ به خصوص نثر روان و البته یکدست آن. انصافا ما شاهد هیچگونه گسستگی و گسیختگی در نثر نیستیم. یعنی برخلاف بسیاری از کتابها نثر فصل یک با نثر فصل 7 تفاوت چندانی ندارد و این از نکات مثبت کتاب است. همچنین نگاه مشفقانه و معنوی کتاب هم جای تقدیر دارد، اما به گمان من این کتاب متدولوژی مشخص و خاصی ندارد و ما شاهد لغزش از روششناسی علمی به روششناسی الهیاتی و به متدولوژی فلسفی هستیم و در واقع این پرشها و جهشها بدون مراعات اصول منطقی انجام شده است.
وی در بخش دیگری افزود: حتی اگر این کتاب شرح دیدار مولف از جشن هستی هم باشد باز مستغنی از منابع، مآخذ و پینوشتها نیست.
وی خلأ ذات مفهومی درباره مفاهیم کتاب را یادآور شد و گفت: نه ایضاء سلبی شده و نه ایضاء ایجابی. تعریف هم کمابیش فاقد دقت هستند.
یعنی درباره مفاهیم و پدیدههایی که قرار بوده در این کتاب راهگشا باشند و به شکل راهبردی مطرح شوند در بعضی جاها تعریف واضحی وجود ندارد و تعاریف عجیب و غریبی آمده است، مثلا درباره شیطان آمده که شیطان در لغت به معنی بدی و زشتی است که در واقع اصلا این معنا را ندارد. جهش متدولوژی به این شکل است که ما نمیدانیم مولف دارد تعریف علمی ارائه میدهد یا تعریف فلسفی یا تعریف الهیاتی. در هر کانتکس هر واژه معنای خودش را دارد. ما حق نداریم و مجاز نیستیم در بافت و ساختار الهیاتی تعریف علمی ارائه دهیم.
جنگ میان سنت و مدرنیته
عبدالعلی حسینیون- کارشناس ارشد علوم اجتماعی- به عنوان سخنران بعدی گفت: در این اثر از همه چیز صحبت شده است؛ سیاست، دین، نظریه و... که این از محاسن کتاب است و نثر شیوای کتاب هم جای تحسین دارد. به خاطر مفاهیم مختلفی که در کتاب مطرح شده است شما نمیدانید در مورد کدام یک از این مفاهیم باید صحبت کرد. اما حسن دیگر اثر این است که خود نویسنده در مقدمه آورده که یک سری فرضیه را در کتاب مطرح کرده است، اما هرگز آنها را به عنوان نظریات قطعی عنوان نمیکند. وی افزود: بحث دیگر در کتاب درباره تضاد بین سنت و مدرنیته است که مولف بیشتر به نفی مدرنیته میپردازد؛ به بعضی از این مباحث باید به طور ریشهای پرداخت؛ از جمله به بحث ابزارها و اینکه تکنولوژی را در حد ابزار ببینیم.
مثالی که در بحث ابزار زده میشود داستان چاقو است که هم میتواند نجاتدهنده باشد و هم کشنده... مظاهر تمدن غربی علیرغم میل عدهای در جامعه گسترش پیدا کرده و نمیشود جلوی آن را گرفت. عدهای معتقدند که مدرنیته شیطان روزگار ما است و باید از بین برود، در صورتی که خود مدرنیته به نوعی یک ابزار فرهنگی است...
در واقع سنت به دلیل یک سری ویژگیها از بین رفتنی نیست، مدرنیته هم از بین رفتنی نیست؛ چون اگر قرار بود از بین برود اصلا به وجود نمیآمد.
فلسفه با مایههایی از روانشناسی و الهیات
علیاصغر احمدی مقدم- فیلمنامهنویس- گفت: به نظر میرسد که این اثر وسط چهارراهی از فلسفه، فیزیک، الهیات و روانشناسی واقع شده است. فلسفه با مایههایی از روانشناسی و الهیات جزو نکات برجسته کتاب است. و این اثر سوالهایی نیز در ذهن مخاطب ایجاد میکند که از منظر داستاننویسی و قصه برای من دارای جذابیت است.
در ادامه مراسم هر کدام از اساتید حاضر در جلسه بر اساس موضوعات مطرح شده در کتاب به نقد و بررسی اثر پرداختند و در خاتمه مراسم رونمایی از کتاب توسط دایی مولف که حکم پدری برای او دارد با حضور حضار انجام شد.
سخن مولف اثر
علیرضا گودرزی در پاسخ به سوالی در مورد چرایی نیاوردن منابع در کتاب میگوید: ناملایمات زندگی درسهایی به انسان میدهد که در هیچ کتابخانهای یافت نشده و در هیچ دانشگاهی تدریس نمیشود و برای رسیدن به چنین درجهای نیاز به تفکر عمیق و رنجهای بسیار میباشد. وی عنوان کرد: با درک قوانین فیزیک و انطباق آن با جوامع به این نتیجه رسیدم که اجتماعات جهان در بحران عقیدتی و فقر فلسفی قرار گرفته است و علت این موضوع دوری انسانها از خالق جهان میباشد و به این باور رسیدم که انسان برای فرار از رویدادهای زندگی ناگزیر از درک ماهیت غیبی این جهان است.
سخن آخر
نقد و بررسی کارشناسانه این اثر را توسط اساتید حوزههای مربوطه به عنوان گام بلندی در راه پیشرفت صاحبان قلم و شناساندن شیوههای اصولی نقد را به فال نیک میگیریم.
نقد و بررسی کتاب توسط اساتید برتر دانشگاهها شیوه تازه و نوینی است که میتواند تاثیر بسزایی در رشد و شکوفایی نویسندههای جوان داشته باشد.
ر.تیرگری