kayhan.ir

کد خبر: ۹۳۸۱۳
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۳

پرسش‌ها و پاسخ‌هایی درباره توسل


آیت‌الله جعفر سبحانی

در میان اعمالی که مسلمانان در حرم پیامبر(ص) و یا بقاع متبرک دیگر انجام می‌دهند، بیش از همه توسل؛ مورد انتقاد وهابیان قرار می‌گیرد. آنان در این مورد اعتراض‌هایی دارند که در این بخش به نقل و نقد آنها می‌پردازیم:
1- آیا درخواست‌ دعا از میت، پرستش او نیست؟
آنها بر این عقیده‌اند که درخواست دعا از انسان زنده که قادر بر انجام خواسته دعاکننده است، جایز است و پرستش نیست، ولی درخواست دعا و یا هر عمل دیگر از فرد درگذشته که قادر بر انجام آن نیست، نوعی پرستش میت به‌شمار می‌رود و طبعا انجام‌دهنده آن در شمار مشرکان قرار می‌گیرد.
پاسخ: اولا هیچ‌گاه حیات و موت و یا زنده و مرده بودن درخواست‌‌شونده، ملاک عبادت و پرستش و شرک و توحید نیست. چگونه ممکن است درخواست دعا از فرد زنده عین توحید باشد، ولی درخواست همان دعا از فرد درگذشته عین شرک به‌شمار رود؟ در حالی که ماهیت عمل یکی است؛ جز اینکه طرف درخواست‌شونده در یکی در قید حیات است و در دیگری رخت از جهان بربسته است و هرگز هیچ موحدی حیات و موت را میزان توحید و شرک معرفی نکرده است. آری! حیات و موت می‌تواند در مفید بودن و نبودن این درخواست موثر باشد، اما در توحید و شرک تاثیری ندارد.
ثانیا اساس استدلال کسانی که درخواست دعا از میت را شرک می‌دانند، این است که مرگ انبیا و اولیا را پایان زندگانی آنان می‌پندارند و برای آنان حیات برزخی قائل نیستند٬ در حالی که در جای خود به روشنی ثابت شده که شهیدان، انبیا، اولیا و حتی مجرمان، پس از مرگ در حال حیاتند.
ثالثا هر نوع دعوت و درخواست هنگامی رنگ شرک به خود می‌گیرد که انسان درباره درخواست‌شونده نوعی الوهیت و خداوندگاری و تفویض امور به وی قائل شود. در چنین حالتی است که درخواست از آن فرد، (زنده باشد یا مرده)، پرستش وی به‌شمار می‌رود، ولی درخواست دعا از یک شخص، با این عقیده که او یک انسان وارسته است و خدا پذیرای دعا و درخواست اوست، ارتباطی به شرک ندارد و تمام مسلمانان جهان در محضر پیامبر(ص) او را به این وصف می‌ستایند.
2- آیا درخواست دعا از میت بی‌فایده نیست؟
برخی معتقدند کسی که از دنیا رفته، قادر به اجابت درخواست متوسل نیست، بنابراین هر نوع توسل و درخواست دعا از او عمل لغو و بیهوده‌ای است.
پاسخ: منشأ این سوال یک نوع جهان‌بینی مادی است که مرگ اولیا را پایان زندگی دانسته و برای آنان حیات و زندگی برزخی قائل نیست، ولی با توجه به اصولی ثابت شده، آنان از حیات بالایی برخوردارند، سخن ما را می‌شنوند و ارتباط ما با آنان قطع نشده است؛ بنابراین درخواست دعا امری عقلایی بوده و لغو و بیهوده نیست، اما اینکه آنان به درخواست ما پاسخ مثبت می‌گویند یا نه، به وجود شرایط درخواست‌کننده و موضوع درخواست بستگی دارد.
3- آیا میان ما و کسانی که از دنیا رفته‌اند مانعی وجود دارد؟
عده‌ای بر این باورند که میان ما و افرادی که از جهان رخت بربسته‌اند، حائلی وجود دارد که مانع از ارتباط ما با آنان می‌شود به گواه اینکه قرآن می‌فرماید: «و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون»، «در پیش روی آنان تا روز قیامت مانعی وجود دارد.» (مومنون/100)
پاسخ: برزخ در لغت عرب به معنی حائل و مانع است ولی این مانع مربوط به بازگشت مجدد رفتگان به حیات دنیوی است نه مانع از ارتباط با آنان، شاهد این مطلب ما این آیه است: «حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون. لعلی اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمه هو قائلها».تا آنگاه که مرگ یکی از ایشان فرا رسد می‌گوید: پروردگارا! مرا به دنیا بازگردان، باشد که من در آنچه که وانهاده‌ام کار نیکی انجام دهم (خطاب می‌رسد:) هرگز! چنین نیست! این سخنی است که او گوینده آن است... (مومنون/100)با توجه به اینکه گنهکار، خواهان بازگشت به این دنیاست، قرآن در رد درخواست او می‌فرماید: «و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون»: پیش روی آنان حائل و مانعی وجود دارد که از بازگشت به این دنیا و تحقق آرزوی آنان جلوگیری می‌کند.بنابراین، حائل، مانع از بازگشت به دنیا است نه مانع از آگاهی و ارتباط میان رفتگان و زندگان.
4- مقصود از آیه «انک لاتسمع الموتی» چیست؟
می‌گویند: قرآن در مقام تشریح وضع مشرکان، آنان را به میت تشبیه می‌کند و می‌گوید: «ای پیامبر گرامی! تو نمی‌توانی سخنت را به گوش مردگان برسانی.» (نمل/80) و در آیه دیگر می‌فرماید: «و ما انت بمسمع من فی‌القبور»: کسانی را که در گورها هستند نمی‌توانی شنوا سازی. (فاطر/22)
وجه شبه در تشبیه مشرک به میت این است که هر دو فاقد حس شنوایی هستند.
پاسخ: وجه شبه، نفی سماع و یا فقدان قوه شنوایی نیست، زیرا مشرکان، همگی دارای این قوه بودند، بلکه وجه شبه چیز دیگری است و آن نفی سودمند بودن است یعنی همان‌طور که دعوت میت به ایمان و عمل صالح سودی نمی‌بخشد و زمان عمل سپری شده است، دعوت مشرکان نیز برای آنان سودی ندارد.
جالب است بدانیم که شاگرد ابن تیمیه یعنی ابن قیم الجوزیه در کتاب خود «الروح» هر دو آیه را همین‌گونه تفسیر کرده است.اکنون پس از پاسخ به پرسش‌های چهارگانه پیرامون توسل به دعای اولیا، یادآور می‌شویم که شیخ خلیل سهارنپوری فتوای 75 نفر از علمای اهل سنت بر جواز توسل را گردآوری و عبدالرحمن سربازی آن را به نام «عقیده اهل سنت و جماعت در رد وهابیت و بدعت» در سال 1370 ش ترجمه و منتشر کرده است. در کتاب یاد شده چنین آمده است: «از نظر ما و مشایخ ما زیارت قبر سیدالمرسلین از بزرگترین راه‌های تقرب به درگاه الهی و دارای مهم‌ترین ثواب‌ها و بزرگترین وسیله برای دستیابی به درجات عالیه است. حتی امری است نزدیک به درجه واجبات و فرائض شرعی؛ اگرچه رسیدن به آن جز با شدّ رحال و تحمل رنج سفر و بذل جان و مال نباشد. توسل به انبیا و اولیا و صلحا و شهدا و صدیقین در دعاها، چه در حال حیات آنها و چه بعد از وفات ایشان جایز است.» (1)
از:ماهانه مکتب اسلام، شماره 656
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- خلیل احمد سهارنپوری، عقاید اهل سنت و جماعت در رد وهابیت و بدعت، ص 86.