kayhan.ir

کد خبر: ۹۳۱۱۷
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۰
واکاوی تاریخ سینمای ایران صورت‌جلسه بهائیان:

با پیروی از مد و تبلیغات ملت اسلام را رنج دهید


  سعید مستغاثی
  تشکیلات بهائیت، تلویزیون ثابت را تنها در انحصار خود می‌دانست و هیچگونه انعطافی در برنامه‌های تلویزیون که با مصالح آن‌ها در ستیز باشد را برنمی‌تافت. در همين زمينه، بايد به نامه‌ يکي از سران بهائيت به محفل ملي بهائيان ايران راجع به بخشی از عملکرد این تلويزيون که گویا برخلاف اهداف محفل بهاییت بوده، اشاره کرد، در اين نامه با امضاي ايادي امرالله در آسيا و خطاب به محفل مقدس روحاني ملي بهائيان ايران، آمده است:
«...از قرار اطلاعاتي که به هيئت رسيده در شب نيمه شعبان از طرف مؤسسه‌ تلويزيون تبريک به عموم شيعيان جهان گفته شده است. چون اين دستگاه منتسب به امرالله [بهائيت] است، مايه تأسف شد که چرا از طرف مؤسسه تلويزيون به چنين اقدامي مبادرت گرديده است؟ بهتر است از جناب آقاي حبيب ثابت تحقيق شود که چگونه کارکنان آن مؤسسه به چنين عملي مبادرت ورزيده‌اند و براي جلوگيري از اين قبيل اقدامات، چه رويه‌اي را اتخاذ نموده‌اند...»
وابستگی تلویزیون ثابت به محفل بهاییان و رعایت قوانین آن، تا حدی بود که حتی در روز مرگ عبدالبهاء، برنامه‌های سنگین و عزاداری از این تلویزیون پخش گردید! ساواک در تاریخ 16 بهمن 1340 در مورد همین موضوع گزارش می‌دهد:
«...روز یکشنبه ۱۵ بهمن به مناسبت وفات عبدالبهاء اداره‌کنندگان تله ویزیون [تلویزیون] ایران از اجرای برنامه‌های موسیقی در تلویزیون خودداری نمودند و همچنین فیلمی‌به نام «حیثیت» انتخاب کرده بودند که فاقد موسیقی بود و همچنین  از آهنگ‌های مذهبی و عزای خارجی در برنامه‌های خود استفاده نمودند. علاوه براین مسئولین برنامه‌های تجاری نیز سفارش کرده بودند که برنامه‌های خود را بدون موسیقی اجرا نمایند...البته این رویه از طرف اداره کنندگان تله ویزیون ]تلویزیون[ در آینده نیز ادامه خواهد داشت و انجام وظیفه نماینده اداره با مخالفت‌های معمول و لفاظی‌هایی مانند «آزادی ادیان و عقاید طبق اعلامیه حقوق بشر در کشورما مراعات نمی‌شود»، ادامه خواهد داشت...»
اما اینکه برنامه‌ها و اهداف فرقه بهاییت که قرار بوده از طریق تلویزیون در میان جامعه ایرانی نشر یابد، چه بوده ، بی مناسبت نیست به یکی از اسنادی که درباره برخی اهداف این فرقه در میان اسناد ساواک موجود است، نگاهی بیندازیم.
تلویزیون بهاییان برای تغییر سبک زندگی
این سند که مربوط به جلسه ای مخفی از بهاییان شیراز است، تاریخ 11 اردیبهشت 1350 را برخود دارد و درباره نوع سبک زندگی است که قرار بوده توسط بهاییان در میان جامعه اسلامی‌ایران رواج پیدا کند:
«...جلسه‏اى با شركت 9 نفر از بهائيان ناحيه 15 شيراز در منزل آقاى فرهنگ آزادگان و زيرنظر آقاى لقمانى تشكيل شد. بعد از قرائت‏نامه، آقاى ولى‏اللَّه لقمانى... سخن گفت. وى اضافه كرد:...اكنون از امريكا و لندن صريحا دستور داريم در اين مملكت، مد لباس و يا ساختمان‏ها و بى‏حجابى را رونق دهيم كه مسلمان، نقاب از صورت خود بردارد... در ايران و كشورهاى مسلمان ديگر هر چه بتوانيد با پيروى از مد و تبليغات، ملت اسلام را رنج دهيد تا آنها نگويند امام حسين فاتح دنيا بوده و (امام) على، غالب دنيا... اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائيل ساخته مى‏شود. اين مسلمانان آخر به دست بهائيان از بين مى‏روند و دنياى حضرت بهاءاللَّه رونق مى‏گيرد...»
از سند فوق آنچه به روشنی مشهود است، تلاش برای تاثیر روی سبک زندگی مردم مسلمان ایران و آنچه بیش از هر موضوعی در این سبک مورد تهاجم است، وجه اسلامی‌آن است، چرا که صریحا در صحبت‌های عوامل جلسه فرقه بهایی، ذکر شده که دستور از لندن و آمریکا مبنی بر رونق مد لباس و تغییر ساختمان‌ها و رواج بی حجابی برای آن است که «مسلمان نقاب از صورت خود بردارد» و اینکه با پیروی از مد و تبلیغات بتوانند به خیال باطل خود، جایگاه رفیع اهل بیت (علیهم السلام) نزد مردم ایران را تضیف گردانند. تاکید بر اینکه:
«...هر چه بتوانید با پیروی از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آنها نگویند امام حسین فاتح دنیا بوده و امام علی غالب دنیا...»
حکایت تهاجم به سبک زندگی اسلامی‌است که الگوی آن اهل بیت (علیهم السلام) هستند.
آنها که در آن سالها شاهد برنامه‌های مختلف تلویزیون شاهنشاهی (چه آن زمان که رسما در اختیار بهاییان بود و چه دورانی که ظاهرا از کف آنها خارج شد) بودند، به خاطر می‌آورند که کلیت برنامه‌های این تلویزیون در جهت مقابله با ارزش‌ها و باورها و سبک زندگی اسلامی‌و رواج الگوها و سبک زندگی غربی و آمریکایی بود .
پخش خیل عظیم سریال‌های و فیلم‌های خارجی که بعضا از فرط ابتذال و مستهجن بودن (مانند سریال‌های «داستان‌های دهکده» و «دارا و ندار») حتی بی پروا صحنه‌های غیر اخلاقی را در پر بیننده ترین ساعات، نمایش   می‌داد، سریال‌ها و نمایشاتی که به طور مستقیم عقاید و باورهای دینی مردم را زیر علامت سوال می‌برد (مانند «دایی جان ناپلئون»، «شهر قصه» و ...)، ساخت و پخش شوها و واریته‌های خارجی و داخلی که در جهت نمایش انواع و اقسام مدهای غربی و رقص‌ها و حرکات مبتذل، بخش‌های مهمی‌از کنداکتور روزانه شبکه‌های تلویزیونی را اشغال می‌کرد و تولید برنامه‌های به اصطلاح دینی و مذهبی با همکاری آخوندهای درباری و تبلیغ اسلام آمریکایی، همچنین روی آنتن بردن برنامه‌های مستند و ترکیبی مختلف در تاریخ پردازی باستان گرایانه برای رژیم پهلوی و تعریف و تمجیدهای شبانه روزی از طاغوت و اعوان و انصارش، کلیات و جزییات تلویزیون فوق را تشکیل می‌داد.
براساس آنچه درباره کارنامه تلویزیون دولتی ایران در سالهای پیش از انقلاب انتشار یافته است، بیش از 70 درصد از برنامه‌ها، فیلم‌ها، اخبار و گزارشات تلویزیونی اعم از شو و مصاحبه و خبر و مناسبت‌های ویژه و ... به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به نوعی به شاه و خانواده و دربار و سایر وابستگانش و همچنین فعالیت خارجی‌ها و استعمارگران و به اصطلاح پیشرفت‌های ناشی از حضور آنان مربوط می‌شد.