نگاهی به مشکلات محله خیابان قیام در پی پروژه مترو سازی
این قطار به ایستگاه میرسد؟!
سرمای هوا که توی صورتم میخورد، موج گرد و خاک هم وارد هوای تنفسیام میشود. اهالی محله بلوارقیام- خیابان قیام چند سالی است که گرفتار پروژه ساختوساز مترو شدهاند.حرف حسابشان هم این نیست که اصلا مترو نمیخواهیم و یا این طرح ملی تعطیل گردد، حرف حسابشان این است که چرا پروژه ای که باید 18 ماهه به پایان میرسید،5 سال آزگار است که طول کشیده و هنوز هم ادامه دارد.
رسول سیفالهی تبریزی ازکسبه محله که جد در جد در صنف قصابی بودهاند،گلهمندانه به گزارشگر کیهان میگوید: «ازمحرم به بعد کلا خیابان را به خاطر پروژه مترو بستهاند.در پی این قرق کاسبیمان تا هشتاد درصد اُفت داشته است. همسایهمان که سوپرمارکت داشت، ورشکسته شد، بست و رفت! با این اوضاع و احوال نمیتوانیم به موقع چک هایمان را پاس کنیم. من در قصابی 4 کارگر دارم که خرج زن و بچههایشان را میدهند، رویم نمیشود بعد از این همه سال که با هم کار کردهایم، جوابشان کنم و بگویم بروید. از طرفی پول ندارم که بیمه و حقوقشان را بپردازم. با قرق شدن خیابان مشتری نمیآید و چرخ مغازه نمیچرخد.»
مراد آزادبخت نانوا دارمحله با بیان اینکه 5 سال است که این نانوایی را دارد و از بخت بد سه سالش به پروژه متروسازی خورده، برایمان میگوید: «اوایل روزی 3700 تا نان میپختم، اما الان این تعداد به نصف رسیده است. از طرفی همین دیروز فیش سه میلیونی مالیات هم از راه رسید. دیگر با این اوضاع کاسبی ماندهام چه کنم؟ کارگرهای نانوایی را کم کنم یا نه؟ شاید به زودی مجبور شوم دو تایشان رابه خانه بفرستم؛ با خودم میگویم: «اگر ردشان کنم، خدا را خوش نمیآید با داشتن زن و بچه آخر سالی بیکار شوند.»
همینطور که ردیف مغازههای خیابان قیام را پیش میرویم و درد دلهای کسبه را شنوا هستم، چشمم به ردیف مغازهای بسته و قفل شده میافتد. یکی شان قبلا سوپر مارکتی و دیگری ساندویچی بوده است.
رئوف نیا شیرینی فروش محله میگوید: «من چهار سال است که این شیرینی فروشی را دارم و مشتریهایم از زمان راه اندازی پروژه و قرق خیابان به نصف رسیده است.»
در انتهای خیابان تجمعی از کسبه معترض گرد هم آمدهاند. ازکریمی صاحب یک سوپر مارکتی کوچک میپرسم: «خب،حرف حساب چیست؟ آیا حرف شما این است که پروژه ملی متروسازی باید متوقف گردد؟ آیا این خواسته شدنی است؟»
وی صادقانه میگوید: «ما اصلا نمیگوییم تعطیل شود، حرف ما این است که چرا روز اول نماینده پروژه در مسجد محل به ما گفت؛ مدت زمان اجرایی شدن آن حد اکثر 18 ماه است والان کار به سه سال کشیده است؟! چرا طوری نمیگویند که ما برنامهریزی دقیقی برای کسب و کارمان انجام دهیم؟»
این مغازه دار ادامه میدهد: «این خیابان در حال حاضر به کارگاه سیمان سازی تبدیل شده و ذرات سیمان بهعلاوه آلودگی همیشگی هوا حتی حق نفس کشیدن را از ما گرفته است.»
وی در حالی که به خانههای آن حوالی اشاره میکند در تکمیل صحبتهایش میگوید: «اکثر خانههای این منطقه نشست پیدا کردهاند.»
از کریمی سوال میکنم:«انگار این خانه سکنهای ندارد؟!»وی پاسخ میدهد: «این خانه ابتدایی کوچه فرار را بر قرار ترجیح دادهاند و رفتهاند و اما آن یکی خانه سکنهاش چون جایی را نداشتهاند، بالاجبار نشسته اند.»به هر جهت اگر چه هیچ شهروندی موافق تعطیلی پروژه ملی متروسازی نیست، ولی اجرایی شدن پروژههای عمرانی نباید به گونهای پیش برود که زندگی مردم منطقه به کل فلج شده وآسیبهای جدی به مال و جانشان وارد گردد.
در این زمینه نه تنها شهرداری بلکه دولت که وظیفه تامین مالی بخش عمدهای از هزینههای ساخت قطار شهری تهران را برعهده دارد، مسئول است.