kayhan.ir

کد خبر: ۹۱۷۳۵
تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۸

اخبار ویژه



معیشت مردم، روحانی را در مناظره‌های انتخاباتی به چالش می‌کشد
عضو مرکزیت سازمان (منحله) مجاهدین انقلاب می‌گوید: معیشت مردم، چالش روحانی در مناظره‌های انتخاباتی خواهد بود.
فیض‌الله عرب‌سرخی در مصاحبه با آرمان گفت: مسئله‌ای که در مناظرات انتخاباتی می‌تواند مورد توجه منتقدان دولت قرار بگیرد وضعیت اقتصادی نامناسب مردم جامعه است. این در حالی است که عملکرد تیم اقتصادی دولت قابل قبول بوده است. با این وجود دولت در وضعیت مالی نامناسبی قرار دارد و موفق نشده وضعیت اقتصادی مردم را بهتر از گذشته کند.
وی می‌افزاید: شاید مهم‌ترین چالش انتخاباتی آقای روحانی در سال 96 همین مسئله اقتصاد جامعه باشد که آقای روحانی باید در این زمینه سیاست‌های اقتصادی دولت را برای مخالفان و مردم تشریح و تبیین کند.
عرب‌سرخی گفت: اگر ایشان موفق نشود اقدامات اقتصادی خود در طول چهار سال اول را به خوبی برای افکار عمومی تبیین کند با مشکلات جدی در پایگاه رای خود مواجه خواهد شد.
وی همچنین گفته است: اگر آقای روحانی نتواند نخبگان جامعه را برای عدم کارایی در برخی زمینه‌ها اقناع کند با وضعیت دشواری مواجه خواهد شد که در نهایت به سود وی تمام نخواهد شد.

آمریکا سرشکسته بود /شما بزرگش کردید آقای ظریف!
وزیر خارجه می‌گوید بزرگ کردن دوباره آمریکا اشتباه است.
محمدجواد ظریف در جمع تعدادی از نخبگان و اندیشمندان سیاسی هند گفت: دوره سلطه‌گرایی به پایان رسیده است.
وی درک غلط از قرن بزرگ آمریکایی را سبب خسارات فراوان در منطقه غرب آسیا دانست و هشدار داد: درک این واقعیت اهمیت دارد که صحبت از بزرگ کردن دوباره آمریکا اشتباه است زیرا دوران سلطه‌گری به پایان رسیده است.
البته اصل سخن آقای ظریف حرف بسیار درستی است، همچنان که آمریکا در جنگ‌های عراق و افغانستان و سپس مدیریت جنگ‌های نیابتی سوریه و یمن با ناکامی مطلق مواجه شد. اما در عین حال باید توجه داشت شخص آقای ظریف  در بزرگ‌نمایی غلط و نا‌به‌جای قدرت آمریکا نقش‌آفرینی می‌کرد. او در ماه‌های اول وزارتش در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مدعی شد آمریکا تجهیزاتی دارد که ظرف 5 دقیقه می‌تواند تمام توان دفاعی و نظامی ما را نابود کند(!!)
وی همچنین طی سخنانی در شورای روابط خارجی آمریکا گفته بود اگر دولت آمریکا با ما به توافق نرسد، مردم ایران چند ماه دیگر در انتخابات فرصت خواهند داشت انتخاب دیگری بکنند؛ همچنان که قبلا اتفاق افتاد.

تحریم‌های 10 ساله آمریکا نقض کدام بندهای برجام است؟
تمدید 10 ساله تحریم‌های ضدایرانی موسوم به ISA، نقض آشکار تعهدات آمریکا در برجام است.
در پی تمدید تحریم‌های 10 ساله آمریکا در کنگره آمریکا (مجالس نمایندگان و سنا) که با اتفاق آرا صورت گرفت، برخی محافل بزک‌کننده شیطان بزرگ مدعی شده‌اند که این اقدام نقض برجام نیست.
محمدجواد ظریف 23 خرداد گذشته ضمن گزارشی به مجلس تصریح کرد که تمدید این تحریم‌ها، نقض برجام خواهد بود. وزارت خارجه نیز دیروز در بیانیه‌ای همین واقعیت را مورد تاکید قرار داد.
علت روشن است. این دسته از تحریم‌های آمریکا برای اولین‌بار در سال 1996 علیه برنامه هسته‌ای ایران به تصویب رسید. به گزارش رویتر، «قانون تحریم‌های ایران؛ تحریم‌هایی در زمینه‌های تجاری، انرژی، دفاعی و صنایع بانکی در ارتباط با برنامه هسته‌ای ایران و نیز آزمایش‌ موشک‌های بالستیک وضع می‌کند». همچنین به گزارش دویچه وله، «قانون تحریم‌های ایران (Iran Sanctions Act)، فعالیت‌های تجاری، حوزه انرژی، نظامی و بانکی مربوط با برنامه هسته‌ای و موشکی ایران را مشمول تحریم و جریمه می‌کند.»
درست به همین دلیل که تحریم‌های مذکور هسته‌ای است، نقض مقدمه برجام و مواد 21 و 24 و 26 آن است.
در بند «ه» مقدمه برجام آمده است: «برجام موجب لغو جامع کلیه تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین تحریم‌های چندجانبه و ملی مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران و نیز شامل گام‌هایی برای ایجاد دسترسی در حوزه‌های تجارت، فناوری، مالی و انرژی می‌شود.»
ماده 21 برجام اشعار می‌دارد: «ایالات متحده منطبق با این توافق، اعمال تحریم‌های مشخص شده در پیوست 2 را با اثربخشی همزمان با اجرای اقدامات توافق شده مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران به نحو مشخص شده در پیوست 5، متوقف ساخته و به این توقف ادامه خواهد داد.»
ماده 24 برجام تاکید می‌کند: «اتحادیه اروپایی، کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه و نیز ایالات متحده فهرست کامل و جامعی از تحریم‌ها یا اقدامات محدودیت‌ساز مرتبط با هسته‌ای را مشخص می‌نمایند و آنها لغو خواهند نمود.»
همچنین ماده 26 برجام تاکید می‌کند:
«...ایالات متحده، با حسن نیت، نهایت تلاش خود را برای دوام این توافق و پیشگیری از ایجاد تداخل در تحقق متمتع شدن ایران از لغو تحریم‌های مشخص شده در پیوست 2 به عمل خواهد آورد. دولت ایالات متحده، در چارچوب اختیارات قانونی رئیس‌جمهور و کنگره، از بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم‌های مشخص شده در پیوست 2 خودداری می‌نماید.»

نمادهای بانکی بورس 5 ماه است بسته شده است!
«نمادهای بانکی در بورس از تیرماه گذشته بسته شده و تا امروز متوقف مانده است. این اقدام می‌تواند به زیان سهامداران خرد تمام شود.»
روزنامه دولتی ایران ضمن انتشار این خبر نوشت: بسته ماندن و توقف طولانی نمادهای بانکی در بازار بورس و اوراق بهادار تهران اکنون یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های نهاد ناظر بازار و سهامداران است. نمادهای بانکی که از اواخر تیرماه امسال برای رفتن به مجامع عمومی بسته شده بود و طبق روال باید ظرف چند روز دوباره باز و برای سهامداران آنها قابل خرید و فروش می‌شد، تا امروز همچنان متوقف مانده و باعث سرگردانی سهامداران شده است. سرگردانی که به احتمال زیاد در نهایت با زیان بخشی از سهامداران و تاثیر بر شاخص کل خاتمه پیدا می‌کند.
ارزش کل سهامی که به دلیل متوقف بودن نماد بانک‌ها در بورس منجمد شده بیش از 27 هزار میلیارد تومان یعنی حدود 8 درصد ارزش کل بازار سرمایه است.
موضوع بسته شدن نماد بانک‌های بورسی به اواخر تیرماه که فصل برگزاری مجامع سالانه شرکت‌ها است بازمی‌گردد؛ زیرا الزام بانک مرکزی به بانک‌ها مبنی بر رعایت استانداردهای بین‌المللی IFRS در تدوین صورت‌های مالی و اسناد حسابرسی بانک‌ها و مشروط شدن صدور مجوز برگزاری مجامع به ارائه صورت‌های جدید مالی و نیز تعلل بانک‌ها موجب توقف نماد آنها شد.
در واقع اصلاح استاندارد صورت‌های مالی شبکه بانکی باعث شده بانک‌هایی که پیش از آن سود شناسایی کرده بودند و قرار بود این سود میان سهامداران تقسیم شود، اکنون با زیان‌های میلیاردی مواجه شوند. هرچند در ابتدا لزوم رعایت استانداردهای جدید برای انتشار و تصویب صورت‌های مالی که از سوی بانک مرکزی مورد تاکید قرار گرفته بود، دلیل اصلی باز نشدن نماد بانک‌ها در بورس بود، ولی طی روزهای اخیر بانک مرکزی اعلام کرد که پس از اصلاحات انجام شده، از نظر این بانک هیچ مانعی برای باز شدن نمادهای بانکی وجود ندارد.اما موضوع این است که تبدیل صورت‌های مالی سودده به زیان‌ برخی بانک‌ها سورپرایزی است که علاوه بر سهامداران کل بازار و شاخص‌های آن را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد.
اکنون، گذشت چند ماه از توقف این نمادها با وجود برگزاری مجمع عمومی اغلب بانک‌ها، موجب سرگردانی سهامداران شده است زیرا تا زمان بسته بودن نماد یک شرکت در بورس، مالکان امکان خرید و فروش سهام خود را ندارند.
محمد جمالی کارشناس بازار سرمایه در گفت‌وگو با «ایران» با اشاره به اینکه به یک‌باره اعلام سود برخی بانک‌ها به زیان تبدیل شده است، گفت: به اعتقاد من مقصر اصلی در این ماجرا بانک مرکزی است، چرا که به یک‌باره اجرایی کرده و باعث سردرگمی بازار و سهامداران شده است.
وی ادامه داد: در این مسئله سهامداران خرد بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد. در حالی که آنها بر اساس صورت‌های مالی و تایید شده قبلی اقدام به خرید سهام بانک‌ها کرده‌اند و اکنون با تغییر یک‌باره صورت‌های مالی این سهامداران خرد هستند که بدون تقصیر زیان می‌کنند.

اجرای غلط طرح تحول سلامت به زیان مردم تمام می‌شود
یک خبرگزاری اصلاح‌طلب نسبت به اجرای غلط طرح تحول سلامت و زیان آن برای مردم هشدار داد.
ایلنا از قول ابراهیم رزاقی اقتصاددان نوشت: ادامه اصرارها بر اجرای غلط طرح تحول سلامت، به صورت قطع به زیان بیمه‌شدگانی تمام خواهد شد که وزارت بهداشت درصدد تجمیع منابع مالی متعلق به آنهاست.
رزاقی گفت: اگر طرح تحول سلامت به خوبی مدیریت نشود، می‌تواند از طریق رصد غیرمتعارف هزینه‌های درمانی به فرصتی برای سوء استفاده بیشتر تبدیل شود.
وی با طرح این دیدگاه که سوء استفاده بیشتر از امکانات متعلق به صندوق‌های درمانی به معنی زیان بیشتر بیمه‌شدگان است، گفت: اگر متولیان طرح تحول سلامت صادقانه و با دیدگاه صحیح و غیررانتی مدیریت اداره منابع طرح تحول سلامت را برعهده بگیرند قطعا نتیجه کار به سود آحاد ملت خواهد بود.
وی ادامه داد: عمده‌ترین علت بحران صندوق‌های بیمه‌های اجتماعی دخالت‌های نابه‌جای دولت است.
رزاقی با اشاره به اینکه به نظر می‌رسد که برخی مدیران خواهان اختیار بدون مسئولیت پاسخگویی هستند، گفت: تا به یک مدیری هم تذکر می‌دهی که کارت اشتباه است، ناراحت و عصبانی می‌شود.
این کارشناس اقتصادی اظهار داشت: اگر انسان‌هایی که خدمتگزار هستند و در مدیریت شفاف عمل می‌کنند، در راس امور قرار بگیرند وضعیت خیلی بهتر خواهد بود.
وی با اشاره به تبعات اجرای سیاست‌های تعدیل اقتصادی در دهه 70، گفت: به نظر می‌رسد که از زمان به اجرا درآمدن این سیاست‌ها تاکنون‌، معیار انتخاب مدیران تنها تخصص بوده و به جنبه تعهد اجتماعی آنها توجهی نشده است.

ناکارآمدی و عصبانیت ریزش رأی روحانی را تشدید می‌کند
مردم از هر چه چشم بپوشند از ناکارآمدی چشم نمی‌پوشند و همین عامل عصبانیت مقامات دولتی است.
رجانیوز در تحلیلی به قلم دکتر سلیمانی استاد دانشگاه علم و صنعت نوشت: ممانعت از سخنرانی افراد هتاک و دریده دهن گرچه از ترویج فکر انحرافی یا وابسته یا خودباخته جلوگیری و به نحوی ایمن‌سازی می‌کند، ولی باید توجه داشت که هرچه این افراد بیشتر سخن بگویند، بیشتر عِرض و آبروی خود را می‌برند و تاریخ مصرفشان زودتر تمام می‌شود. از طرفی دیگر سخن آنها بیشتر موجب افول سریع‌تر ستاره بختشان می‌شود. آیا اگر دکتر سروش به زبان خودش به قرآن حمله نمی‌کرد و اعجاز قرآن را منکر نمی‌شد، به این راحتی از صحنه خارج می‌شد؟ آیا اگر افرادی مثل مهاجرانی و اکبر گنجی و محسن کدیور و آغاجری و غیره با لبهای خود آن توهین‌ها را بر سر زبان نمی‌آوردند، به این سادگی قابل طرد شدن بودند؟ تجربه نشان داده است که افرادی که راه انحراف را پیش می‌گیرند یا خودباختگی را پیشه می‌کنند و مغرور کف و سوت‌های پوشالی می‌شوند، بر سرعت انحراف خود می‌افزایند و لذا زودتر سقوط می‌کنند. آیا اگر آقای علی مطهری آن جسارت را به امام رضا(ع) نکرده بود، امروز این‌قدر نفرت برای خود می‌آفرید؟ درست است که این جسارت دل هر انسان آزاده‌ای را، خواه مسلمان و خواه نامسلمان، می‌آزارد و متأسف می‌کند و غمگین می‌نماید، ولی چند برابر آن ماهیت‌ها رو می‌شود و افول تسریع می‌گردد.
اما ورود رئیس محترم‌ جمهور به این موضوع را می‌توان از چند منظر بررسی کرد. یکی اینکه قابل فهم و درک است که آرای رئیس‌جمهور ریزش و سقوط کرده است. نتایج نظرسنجی‌ها هر روز موجب پریشانی بیشتر می‌شود. لذا باید مترصد چنین فرصت‌هایی بود تا شاید بتوان چند رأی جمع‌آوری شود. مردم از رئیس‌جمهور طلب اشتغال، وام، رونق اقتصادی، رفع رکود، جلوگیری از تعطیلی کارخانجات، توسعه و عمران و آبادی، می‌خواهند، که دست ایشان در همه این زمینه‌ها کوتاه و خالی است. مردم در این 38 سال مرتب شاهد بوده‌اند که عده‌ای هر چه بیشتر دم از آزادی بیان زده‌اند، در عمل سختگیری بیشتری کرده‌اند و منتقدان را کوبیده‌اند و موافق خود را فقط میدان داده‌اند. این وجه در دولت یازدهم از برجستگی خاصی برخوردار است. بنابراین اگر بیانیه سیاسی رئیس‌جمهور در مورد لغو سخنرانی مشهد به این منظور صادر شده باشد، باید مطمئن باشند که مردم به این نوع بیانیه‌ها توجهی نخواهند کرد.
از منظر دیگر، برجام به فرجام نرسید. برجام به جنازه‌ای بی‌خاصیت به ضرر ایران و پُر خاصیت به نفع دشمنان تبدیل شده است. لذا رئیس‌ محترم جمهور عصبانی هستند و لذا در این‌گونه مواقع زود دست به حکم می‌شوند و حکم صادر می‌کنند. غافل از اینکه صدور حکم در زمان عصبانیت را هیچ‌کس توصیه نمی‌کند. درست است که به دلیل افزایش 30درصد بیکاری در دولت یازدهم، سه برابر شدن نقدینگی، بردن پولها توسط نجومی‌بگیران، اختلاس‌های چند هزار میلیاردی و دستبرد به  سرمایه قشر زحمت‌کش تعلیم و تربیت، زمزمه عبور از روحانی، بی‌اعتباری پاسپورت ایرانی، گرانی و عدم همخوانی نرخ تورم اعلام شده با جیب مردم، تخصیص فقط و فقط حدود 10 درصد بودجه عمرانی به عمران و آبادی کشور، دو و نیم برابر شدن بودجه جاری و پر خرجی دولت، رکود در مسکن و صنعت فولاد و سیمان، زمین‌گیر شدن کشاورزان و عدم پرداخت به موقع مطالبات آنها، عدم پرداخت وام‌های ازدواج، عدم توزیع سبد کالا، تناقض در آمارها، نزدیک به بن‌بست رسیدن طرح تحول پزشکی، کاهش قدرت خرید عموم، افزایش بی‌رویه قیمت حامل‌های انرژی، عدم تحقق رشد اقتصادی مورد‌نظر، اجبار دولت به حمایت از نجومی‌بگیرها، همه و همه در دولت یازدهم موجب عصبانیت و نگرانی می‌شود، ولی باید بر عصبانیت چیره شد. فرد عصبانی همیشه بازنده است. هر چه حاشیه‌سازی بیشتر و گرد و غبار درست کردن بالا رود، برخلاف مصلحت دولت مستقر است و ظاهرا گوش شنوا نیست. ناکارآمدی دولت و رئیس دولت، با عصبانیت بیشتر می‌شود. دولت عصبانی عنان مدیریت را از دست می‌دهد و مرتب به جاده خاکی می‌زند. به جای عصبانیت باید برای مردم کار کرد، مشکلات مردم را حل کرد و در وسط میدان خدمتگزاری بود. با فحش و حمله و دری وری گفتن به منتقدین و سایر قوا، گشایشی ایجاد نمی‌شود و رأی آن‌چنانی جمع نمی‌شود. بلکه ناکارآمدی بیشتر می‌شود و شیب ریزش رأی صعودی‌تر می‌گردد.