تمدید 10 ساله تحریمها افزایش سهم ایران در بازار نفت را بیاثر کرد
در حالیکه ژنرالهای نفتی دولت یازدهم بر حفظ سهمیه 4 میلیون بشکه نفت در اجلاس اخیر اوپک و اجلاس قبلی در الجزایر اصرار میکردند، با توافق اوپک برای کاهش 1/2میلیون بشکهای در روز، سهم ایران 3 میلیون و 707 هزار بشکه تعیین شد.
سرویس اقتصادی-
جلسه 171 اوپک با حضور 14 عضو اوپک چهارشنبه هفته گذشته در وین اتریش برگزار شد. وزرای کشورهای عضو، سهمیه 3 میلیون و 707 هزار بشکه نفت در روز را برای ایران در نظر گرفتند و به کشورمان اجازه دادند این رقم را به تدریج تا 90 هزار بشکه افزایش دهد. این نشست همچنین سهمیه کشور عربستان را با 500 هزار بشکه نفت کاهش به 10 میلیون بشکه نفت رساند تا زمینه برای افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی فراهم گردد.
وزیر نفت در این رابطه توضیح داد: همه کشورها موظف شدهاند بر پایه تولید اکتبر خود 4/5 درصد تولید خود را کاهش دهند اما در خصوص ایران موافقت شد تا به طور متوسط نسبت به تولید ماه اکتبر خود، 90 هزار بشکه در روز افزایش تولید داشته باشد.
بیژن زنگنه بیان کرد: بعد از ماهها جنگ اعصاب و بحثهای اعصاب خردکن موفق شدیم حقانیت ایران را برای به دست آوردن بازاری که قبل از اعمال تحریمها داشتیم ثابت کنیم.
وی گفت: بالاترین تولید تاریخی ایران 3 میلیون و 975 هزار بشکه در روز در سال 2015 رقم خورده بود که با در نظر گرفتن این رقم و اینکه بر اساس منابع ثانویه تولید ایران در ماه اکتبر 3 میلیون و 707 هزار بشکه در روز اعلام شده بود، ما میتوانیم 90 هزار بشکه در روز میزان تولید خود را افزایش دهیم.
زنگنه گفت: بعد از صحبت تلفنی رئیسجمهور ایران و پوتین، روسیه موضع خود را از فریز تولید به کاهش تولید تغییر داد و عنوان کرد که حاضر است 300 هزار بشکه در روز تولید خود را کاهش دهد و بقیه تولیدکنندگان نفت غیراوپک نیز موافقت کردند که 300 هزار بشکه از تولید خود کم کنند که با اجرای این تصمیم، قیمت نفت در بالای 50 دلار تثبیت میشود.
ادعای افزایش تولید
صحت دارد؟
علیرغم ادعای زنگنه مبنی بر موفقیت او و همکارانش در افزایش سهمیه ایران، اوپک هر ماه گزارش میزان تولید نفت خام کشورهای عضو را به دو شیوه direct communication (ارتباط مستقیم یا گزارش رسمی کشورها) و secondary source (منابع ثانویه) اعلام میکند و آنچه برای اوپک اصالت دارد، منابع ثانویه است که نتیجه تحقیق و تفحص اوپک از واقعیت هاست. در جدول ارتباط مستقیم اکتبر 2016 اوپک رقم 3 میلیون و 920 هزار بشکه نفت تولیدی برای ایران ثبت شده است و این عدد در گزارش منابع ثانویه 3 میلیون و 690 هزار بشکه نفت در روز است.
اعضای اوپک بالاترین تولید ایران در 16 سال اخیر را که بر اساس ادعای وزارت نفت 3 میلیون و 975 هزار بشکه در روز بوده مبنا قرار دادهاند. اوپک از سهمیه همه کشورها 4/5 درصد کم کرده است در نتیجه 4/5 درصد از 3 میلیون و 975 هزار بشکه نفت در روز (بالاترین تولید ایران در 16 سال گذشته) کم نموده که 178 هزار بشکه در روز میشود و سهم ایران در شش ماه اول 2017 روزانه میانگین 3 میلیون و 797 هزار بشکه میباشد. با این وضعیت میتوان گفت، تقریبا میزان تولید نفت خام ایران در فرمول جدید اوپک تغییر خاصی نکرده و در میزان فعلی تثبیت شده است.
قربانی کردن قیمت
به پای افزایش تولید
در این میان واکنش رسانههای اصلاحطلب، دولت و حامیان آن جالب توجه بود چرا که این اقدام دولت را نتیجه دیپلماسی نفتی دولت تدبیر و امید و فتح الفتوح زنگنه نامیدند، در حالیکه در 4 سال گذشته این زنگنه بود که با تصمیمهای غلط خود فضا را برای عربستان و آمریکا در جهت کاهش قیمت نفت و ضربه زدن به اقتصاد ایران و روسیه میسر کرده بود و لذا واقعیتهای اجلاس وین با رایزنیهای سیاسی اقتصادی وزارت نفت دولت یازدهم تضاد جدی دارد.
آنچه برای ایران در صنعت نفت مهم است، میزان تولید و صادرات نفت خام نیست بلکه میزان درآمد نفتی کشور است. بالا رفتن میزان تولید زمانی که نفت به پایینترین قیمت ممکن در بازار عرضه میشود، هدر دادن سرمایههای ملی است. زنگنه در تمامی ماههای گذشته قیمت را فدای افزایش تولید مینمود. مصاحبههای پیدرپی و رجزخوانیها بیهوده وی و تصمیم گیری غلط در اجلاسهای اوپک باعث میشد تا از سوی ایران شوک منفی به بازار نفت جهانی وارد شود و دستگاه دیپلماسی نفتی بجای آنکه در خدمت بهبود آثار روانی بازار باشد، در جهت تخریب آن قدم بر میداشت که اوج آن را میتوان در اجلاس 168 اوپک با همراهی زنگنه با عربستان که منجر به کاهش قیمت نفت گردید، مشاهده نمود.
اگر زنگنه و ژنرالهای نفتی دولت یازدهم توانایی کافی در دیپلماسی نفتی را داشتند، پیش از این نیز قادر به مجاب نمودن عربستان به کاهش تولید نفت خود میبودند؛ اما سؤالی که با این تصمیم اوپک مطرح میشود این است که چه عاملی عربستان را به کاهش 500 هزار بشکهای تولید نفت خود وادار نموده است؟
باج سعودیها
به جمهوریخواهان
پاسخ این سؤال را میبایست در تغییر رویکرد در دولت جدید آمریکا که تا یک ماه آینده جایگزین دولت دموکرات باراک اوباما خواهند شد، جستجو نمود.
دستگاه دیپلماسی خارجی دولت اوباما در مقابله با ایران و روسیه، رویکرد تحت فشار قراردادن با کاهش قیمت نفت را در پیش گرفته بود، چرا که درآمد اصلی هر دو کشور از طریق فروش نفت و گاز تامین میگردد. اوباما با کمک ابزاری به نام نفت عربستان سعودی و کاهش اتکای خود به نفت سایر کشورها، توانست قیمت نفت را به مرز 50 دلار برساند که لجاجتها و تصمیمات غلط زنگنه باعث شد این کاهش قیمت تا زیر 30 هم برسد که دیپلماسی نفتی ونزوئلا و روسیه به کمک صادرکنندگان نفت آمد و توانست قیمت نفت را به بالای 40 دلار برساند.
ترامپ و جمهوری خواهان هیچگاه از نفت ارزان در بازار برای ضربه زدن به اقتصاد ایران و روسیه استقبال نکردند چرا که سرمایه گذار اصلی در صنعت نفت آمریکا، جمهوریخواهان میباشند و سیاستهای اوباما ضربه جدی به اقتصاد آنها علیالخصوص سرمایهگذاران نفت شیل آمریکا وارد کرد. نفت شیل که تولید آن به سقف 5 میلیون بشکه در روز رسیده بود با کاهش قیمت نفت، کاهش 800 هزار بشکه در روز را تجربه کرد که خشم جمهوری خواهان و طیف تگزاسی را با خود به همراه داشته است.
لذا، چنانچه محمدعلی خطیبی، نماینده سابق ایران در اوپک هم پیش از این اشاره کرده بود، موافقت عربستان (حامی هیلاری کلینتون در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا) با کاهش تولید نفت خود را میتوان چشم روشنی آنها به ترامپ و جمهوریخواهان تلقی کرد. عربستان با این تصمیم نشان داد که آمادگی کافی برای هماهنگی در تصمیمگیری با دولت جدید آمریکا را دارد و تضادی میان رویکردهای عربستان در سیاست خارجی با دولت ترامپ وجود نخواهد داشت؛ هر چند این کاهش تولید موجب افزایش قیمت نفت در بازار و جبرانی هر چند اندک بر کسری ذخایر ارزی عربستان نیز خواهد بود.