kayhan.ir

کد خبر: ۹۰۲۵۲
تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۹

پایان تاریخ نه!پایان لیبرال دموکراسی(خبر ویژه)

یک روزنامه اصلاح‌طلب نوشت انتخابات اخیر آمریکا نشان می‌دهد دموکراسی لیبرال بر لبه پرتگاه سقوط قرار گرفته است.


وقایع اتفاقیه نوشت؛ به نظر می‌رسد که دموکراسی دست‌کم از نوع آمریکایی آن، برای مردم این کشور بیش از حد پیچیده است. مردم آمریکا، امروزه با سیاستمداران شیک‌پوشی روبه‌رو هستند که مدام در حال توضیح دادن چیزهایی پیچیده، غیرقابل فهم و ناملموسی هستند که اگرچه به ظاهر ربطی به زندگی روزمره و عادی آنها ندارند اما همواره باید نگران آنها بود. این فقط مردم عادی نیستند که به کلی گیج و خسته شده‌اند، حتی خود فعالان سپهر مدیریت زیست اجتماعی و انسانی در قالب دموکراسی لیبرال هم چندان کنترلی بر امور یا آگاهی‌ای از سازوکارهای پیشبرد آنها ندارند.
به نظر می‌رسد، وعده روشنفکران بدبین در حال تحقق است. شاید آنچه در قالب حمله لشکری از ربات‌های انسان‌نما در فیلم‌های علمی و تخیلی ترسیم می‌شد، امروزه در قالبی که کسی گمانش را نمی‌کرد، هویدا شده است. لیبرال دموکراسی که گمان می‌رفت به عنوان مهم‌ترین اختراع بشر، برای نخستین‌بار در طول حیات این موجود، توانسته است راهی برای تبدیل خودخواهی‌های فردی انسان‌ها به خیر و نفع عمومی آنها در قالب یک نظام پیچیده خودکار ارائه کند، در حال تبدیل شدن به سامانه‌ای خارج از کنترل و فهم انسان‌هاست که قواعد خود را دارد. در واقع با منطق خود عمل می‌کند و خروجی‌هایش با ورودی‌هایش تناسبی ندارد. کمال مطلوب انسان، همیشه ساختن نظام‌هایی خودسامانده بوده که بدون نیاز به صرف وقت و انرژی انسانی، امور را به نحو مطلوب پیش ببرند. در حوزه سیاست و حکومت، رویای خلق چنین سامانه‌ای، در خوشبینی فروپاشی شوروی، محقق شده به نظر می‌رسید اما اکنون همان‌طور که فوتوریست‌های قرن بیستمی پیش‌بینی می‌کردند، این رویا تبدیل به کابوس شده است.
این روزنامه می‌افزاید: در جهان حکمرانی موبایل‌های هوشمند، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های نوین، در جایی که جهان بصری شده، مرجعیت‌های پیشین تخطئه شده، مرزها، بی‌معنی و شکاف‌های پیشین، بازتعریف شده‌اند. دیگر «بزرگترها» و «کله‌گنده‌ها» تکلیف چیزها را روشن نمی‌کنند. اعتماد به نفس پوچی که اینترنت، ماهواره و موبایل به عوام داده است، باعث شده تا آنها احتمالا برای اولین بار در تاریخ بشر، خودشان را جدی بگیرند، شبکه‌سازی کنند، به رهنمودهای «بزرگترها»، «عقل کل‌ها» و «اتوکشیده‌ها» پشت کنند و به دنبال یافتن یا ساختن بازنمود خودشان در عالم سیاست و حکومت باشند. این نسل پرداده و کم‌دانش، نسل دیدن به جای خواندن، نسل شنیدن به جای گوش سپردن و نسل سرچ کردن به جای فهمیدن، حوصله بحث‌های دشوار و پیچیده راجع به سیاست داخلی و خارجی را ندارند. آنچه رای‌دهندگان این نسل را به هیجان می‌آورد، نه گرمایش زمین بلکه بیرون راندن مکزیکی‌ها و مسلمان‌ها از آمریکاست. به نظر می‌رسد که دموکراسی لیبرال، پیچیده‌تر و جامعه، مبتذل‌تر از آنی شده که بتوان انتظار اتفاق افتادن درست‌ترین‌ها را از این سامانه خودکار بی‌عیب و نقص داشت. همه اینها یعنی اینکه ترامپ آخرین دولتمردی نخواهد بود که به زبان ساده‌ای که برای جماعت موبایل به دست آشناست، پیچیدگی‌های دیریاب سیاست را به یک مشت گزاره‌های مبتذل نژادی، معیشتی و احساسی تبدیل می‌کند تا امکان بسیج جامعه را که رهبران سنتی لیبرال دموکراسی به کلی از دست داده‌اند، دوباره به دست بیاورد.
هشدارها جدی است؛ آن قدر جدی که شاید به استحاله‌ای بنیادین در سامانه دموکراسی لیبرال بینجامد. یک نکته را می‌توان با قطعیت پاسخ داد و آن اینکه نظام حکومتی‌ای که زمانی دستاورد نهایی بشر برای مدیریت زندگی اجتماعی او دانسته می‌شد، اکنون با چالشی بزرگ روبه‌رو است.