سبک زندگی امروزی و راهکارهای پیشرو (بخش دوم) (گزارش روز)
چتر امیدواری سایبان زندگی آرام (گزارش روز)
حسن آقایی
دقایقی فکر کرد که آیا این همه تقلا و جوشهای تمام ناشدنی برای نیازهای ضروری و افراطی و ضریب زندگی آسودهخاطر را ارتقا میبخشند؟، برای روز مبادا! یا زندگی هر بیشتر مرفه و متجدد است. اگر چنین اهدافی است پس چرا ناسازگاری، بیتوجهی به تندرستی جسم و روان، سر و صدا و جر و بحثها در کانون محیط زیستنگاه تا سر حد دور شدن از یکدیگر است؟ نفسی تازه کرد و آرام طاقه پرچین افکارش را از سرگیجه شتاب ماشینها، غلظت دود و شلوغی جمعیت، جمع کرد. نگاهش همچون پروانهای روی شکوفههای سپید درخت قدیمی سکنج حیاط کوچک قدیمی گردید. بعد آرام پنجره اتاق را بست. یک شهروند فرهنگی میگوید زندگی جادهای با فراز و نشیب است، شناخت آن با مدیریت سنجیده، اراده و همسازی راه به سطح آسودگی در زندگی گشوده خواهد شد.
بخش دیگر گزارش دربرگیرنده دیدگاههای متنوع همسوی زندگی آسایشبخش و سبک زندگی آرمشبخش در دنیای امروز است.
پاسخ سوال موضوع سبک آسایشبخش زندگی را با واژه قناعت شروع میکند و با تشویق قناعت پایان میدهد. در میان این دو، راجع به وجود صداقت در تمام جنبههای زندگی، کمک به رفع مشکلات نیازمند، تاکید بر امید و زندگی سالم، مطالبی مطرح میکند.
«حمید» که مهندس ساختمان است، میگوید: «در آسودگی زندگی، درستی و صداقت بایست در همه وجوه شامل قناعت باشد چون از امکانات دست یافت برای رفع نیاز استفاده کردهایم. پس، هنگام نیاز فرد محتاج تا آنجا که میتواند باید به بهترین نحو عمل کند. اصولا کسی که گرسنه است باید بر اساس نیازش تامین شود. چون با نصیحت نمیشود از تغذیه مناسب خودمان هم جلوگیری کنیم. برای فردی که در زندگی مشکل دارد باید امکانات درخور او فراهم کنیم تا نیازهای اولیهاش را برطرف کنیم.»
تشویق به قناعت
وی در ادامه، در رابطه امید و درستکاری و زندگی سالم میگوید: «اگر امید در زندگی و ضمیر و بر اساس درستی و صداقت مشخص باشد نتیجهبخش است و طرف به جایی که میخواهد میرسد لیکن چنانچه امید در زندگی او نباشد سراغ صداقت نمیرود. شاید دنبال نادرستی میرود. بنابراین، امید کلید قفل نیازها و مشکلات میباشد.»وی در ادامه سخنان خود تاکید بر کار و زندگی سالم و آسایشبخش دارد و نیز بر این باور است جامعهای که بر اساس راستی و درستی بنا نباشد در هیچ جا به زندگی آرامشبخش نمیرسد. کلام آخر این که هر کس در جهات زندگیاش قناعت کند باید او را تشویق کرد نه آن که گفته شود بیچاره است. اتفاقا بلند طبع است که از آنچه خود دارد مصرف میکند.
چند سویگی پاسخ برای زندگی آسوده
مدتی با کسی صحبت میکند. منتظر میمانم گفتارشان تمام شود تا آن که مخاطباش با تلفن همراه گفتوگو میکند. در همین فرصت نزدیک میشوم سوژه گزارش و چند محور: سلامت، قناعت و...، را میگویم. عضو هیئت علمی دانشگاه است. اسمشان را نمیگوید در حالی که وقتی میبیند عکسشان توسط عکاس روزنامه گرفته شده، میخندد. «وحید» در پاسخ سوالم چنین اظهار میکند: «اگر تورم و فقر در جامعه نباشد و معضل بیکاری ریشهکن شود امید به ادامه زندگی بالا میرود. فاکتورهای درونی سلامت مثل داشتن ایمان هم امید به زندگی را بالا میبرد.» وی ادامه میدهد: «درباره ایمان بگویم که درجات مختلف و تاثیر مختلفی روی جوانان دارد. کسانی که ایمان محکم دارند برای نسل جوان منشاء خیر و برکت هستند، گرچه خود جامعه باید یک سری ضوابط دینی و اسلامی داشته باشد، تا روحیه امید در بین مردم تقویت شود.»
ایمان؛ برخورداری انسان از آرامش
«ایمان انسان باعث آرامش روان، نیکی در گفتار و کردار و ارتباط ضمیر با خدا و همچنین سبب برخوردار شدن شخص از سبک زندگی آرامشبخش میشود.»
«خانم آقایاری» دانشجوی معماری، با این دیدگاه درخصوص شیوه زندگی آسوده نیز معتقد است انسان از رهگذر آرامش میتواند در جنبههای مختلف دیگر زندگی پیشرفت کند. اصولا انسان با در پناه خداوند بودن احساس آسودگی کرده و اگر مشکلی هم برایش اتفاق بیفتد آسودگی را از دست نمیدهد اما چنانچه غفلت از یاوری خالق باشد کوچک ترین پیشامد و واقعه ناخواسته در جریان زندگی، آرامش خود را از دست خواهد داد، همچنان که خداوند متعال در قرآنکریم میفرمایند: همانا یاد خدا مایه آرامش دلهاست.
افزایش مالکیتها
کاهش آرامش و روح زندگی
«دکتر ایمانی» که تخصص در مباحث عقلی علوم اسلامی نیز دارد، در ادامه گفتار خود درباره منیت و مالکیت و تأثیر آنها در شیوه زندگی آسایشبخش اظهار میکند: «ما یک واژه به نام - مال من و مال او- یعنی مالکیت داریم. در این زمینه باید گفت هر چقدر فضای مالکیتها قویتر باشد آرامش زندگی در آنجا کمرنگتر است. مثلا در جادهای کسی اگر فکر کند جاده فقط مال او است، این طرز فکر در عمل باعث گرفتن آسایش از ما میشود. همچنین کسی بگوید تمام ایران و ثروت آن مال او است آیا در آن شرایط (فرضی)، جامعه احساس آسایش میکند؟ آیا مالکیت به افراد خاص تعلق دارد؟»
وی در ادامه بیان میکند: «در عالم سیاست آمریکاییها که دنیا را از آن خود میدانند آیا آرامش بر همه جوامع آنها حاکم است؟ ما میگوییم قطعا نه. نتیجه میگیریم هر قدر مالکیتهای فردی زیاد شود روح زندگی به همان حد از بین میرود و آرامش خدشهدار میگردد.»
وی اعتقاد دارد برای رسیدن به یک زندگی آرامشبخش باید از تعلقات مالکیت فردی پرهیز کرد. مثال میزند: «بزرگان دینی چرا آنقدر آرامش دارند؟ دلیلش نداشتن مالکیت دنیوی و فردی است. حضرت امام«ره» فرمودند،با دلی آرام وقلبی مطمئن و ضمیری امیدوار به فضل خدا به جایگاه ابدی سفر می کنم. مفهوم «با دلی آرام و قلبی مطمئن» یعنی جدا بودن از تمام مالکیتهای دنیوی، فردی و تعلقات مادی است.»
دکتر ایمانی این مورد را از زاویه دیگر میگوید: « بیشتر پروندههای قضایی حاکی از درگیریهای حوائج، خشونت و تمام بدهکاریها برای آن است که همه میخواهند سهم بیشتری از دنیا داشته باشند اما هر چقدر بیشتر کسب میکنند آرامش زندگیشان کمتر میشود.
در شرایط جامعه کنونی بیشتر طیف اکثریت نه تنها اصلاً فکر بلند پروازانه مالکیت کلان را در سر نمیپرورانند چه بسیارشان که از یک چار دیواری با قسطبندی بدهی چندین ساله آن با حقوق و یا دستمزد مشخص که با هزینههای معمولشان پایاپا نمیشود امیدواری به خداوند را آرامشدهنده زندگی خود میدانند. بنابراین واقعیتها چنین مردمانی هرگز نمیتوانند دنیاخواه، افراطگر و فراآزمند باشند. آنان که به سازگاری قسمت کم امکانات ضروری روزمرگی عادت کردهاند زندگی آسایشبخش را نیز در تندرستی و ایمان میخوانند.»
طمع خود را کم کنیم
به آنچه داریم قانع باشیم
از «دکتر ایمانی» در ارتباط آنچه برای برخورداری از یک زندگی آسایشبخش از بایدها و نبایدها و چگونه رسیدن به نهایت غایی میپرسم و اینکه در چنین شرایطی، جامعه چطور میتواند به آسودگی خاطر دست یابد؟ چنین جواب میدهد: «پاسخ شما یک واژه است؛ طمع خودمان را کم کنیم و به آنچه داریم قانع باشیم. چرا؟ چون مثل کسی که در واقع ضررهای زندگی را میداند اما سیگار میکشد که سم است. همه انسانها میدانند طمعکاری بد است و از آن باید فاصله گرفت و چشم و گوش را بست. در خانواده هم اگر همسر قانع نباشد طلاق میگیرد و با طلاق، زندگی به هم میخورد. همچنین در مسیر ناحق راه رفتن، دائم با ناحقیقتها دست و پا زدن است. کسی که دروغ میگوید میخواهد دروغش را بپوشاند. اما کسی که صداقت، انسانیت و عدل دارد نیاز به اثبات شدن ندارد. اما در مقابل، کسانی که در جاده انحراف میروند و افرادی که در راه حقیقت راه نمیروند قسم میخورند و تقلا میکنند خود را به حقیقتنمایی نشان میدهند.»
کمرنگ شدن همزیستی مسالمتآمیز
«انسان همه ملزومات و دارندگیهای جامع و نسبی را از محیط خود میگیرد و همواره از سختیها میگوید. پنداری هیچ جایی برای آسودگی نیست.»
محسن قوچانی «بازنشسته فرهنگی» با این نگاه به موضوع زندگی آسایش بخش چنین میگوید: «بگذارید کمی فراتر از سؤالتان بگویم. بشر در این دنیا همه چیز را بهتر و آسودهتر در اختیار دارد و همه شاهدیم به خصوص با ظهور علوم و تبعات اینترنتی- رسانهای و آگاهی ها که سبب شکوفایی بیشتر در اندیشه، مباحث فرهنگی و اختراعات برای ما و جهانی مهیا شده است. در این شرایط جای دریغ است که مهرورزی و همزیستی مسالمتآمیز نسبت به سالهای گذشته بین برخی مقداری کمرنگ شده است. همین دو مورد، مشکلات مختلفی در جریان زندگی متعارف حتی در رده بخشی از ثروتمندان به وجود آورده و به قولی سایه بر روابط انسانی زده است.این مسائل چیزی نیستند که نادیده گرفته شوند در حالی میتوانند وجود نداشته باشند.»
تاثیر شناخت انسان
از فراز و نشیب زندگی
وی در ادامه شرح میدهد: «باورم این است هر کس در زندگانی ایمان، امید و برنامهریزی دقیق داشته و فعال باشد به سهم خود آرامش را در محیط کار و زندگی و خانواده احساس میکند اما توقعات دور از امکانات و مقایسه کردن وضعیت کلی خود با دیگران باعث دلسردی انسان میشود.»از این شهروند میپرسم؛ نظرشان درباره چگونگی رسیدن به یک زندگی آرامشبخش در یک جمله چیست؟ پاسخش این است:«قبول این که زندگی جادهای دارای فراز و نشیب است و شناخت آن با مدیریت سنجیده و به قدر اراده و همسازی، آسودگی در زندگی گشوده خواهد شد.»