فرهنگ صحیح عزاداری
مهدی حسینپور نصرآبادی
مطلب حاضر با تأکید بر مسئله حفظ آبروی دین، سعی در تبیین بخشهایی از فرهنگ صحیح عزاداری دارد.
***
یکی از مهمترین و اساسیترین واجبات، حفظ آبروی اسلام است. حفظ آبروی مکتب؛ نه تنها مبنای اساسی در دین اسلام است، بلکه در سایر مکاتب نیز همین اصل لازمه هرچیزی شمرده شده است.
تا زمانی که مکتب یا انسان یا هر چیز دیگری از آبرو برخوردار نباشد، عملکرد و کارایی هم نخواهد داشت، و حتی سبب دور کردن دیگران از آن خواهد شد.
اسلام سفارشهای مؤکدی بر حفظ آبروی مؤمن دارد؛
امام صادق(ع) میفرمایند:«هر کسی که مطلبی را از مؤمنی نقل کند که با آن بخواهد آبروی او را بریزد و او را از چشم مردم اندازد، خداوند او را از ولایت خودخارج و به ولایت شیطان داخل میکند و شیطان او را قبول نمیکند». (کافی، ج 2، ص 358) همچنین، بر حفظ آبروی دین و مکتب نیز سفارش شده؛ امام صادق(ع) میفرمایند: ای شیعیان، قطعا شما به ما نسبت داده میشوید. پس زینت ما اهل بیت باشید، نه مایه بیآبرویی ما. (مشکات الانوار، ص 67)
این همه سفارش به خاطر این است که ما بتوانیم با انسانهای آبرومند، به سمت مکتب و آئینی آبرومند دعوت کنیم و دیگران نیز با علاقه و اشتیاق آن را بپذیرند نه اینکه دستاویزی برای تمسخر و اهانت علیه ما داشته باشند.
خداوند در اتفاقات و حوادث پیش آمده به خوبی به ما نشان داده است که به هیچ وجه نباید بهانه به دست مخالفان و دشمنانمان بدهیم، تا آنها با آبروی ما و مکتبمان بازی کنند و با دیده تمسخر و حقارت به ما بنگرند و از گسترش و نفوذ معارف ناب اسلام جلوگیری کنند. لذا هر کسی که حتی یک مرتبه هم قرآن را خوانده باشد، با اندک تأمل در آیات آن متوجه میشود که خداوند چگونه با بهانهجوییهای دشمنان برخورد کرده و پیامبرش حضرت محمد(ص) و مردم را نیز به همین روش دعوت کرده است، تا دیگر هیچ روزنهای برای سوءاستفاده باقی نمانده باشد. (ر.ک به بقره، آیات 104، 105، و 144 و اسراء ـ 110)
خدایی که برای جلوگیری از بهانهجویی دشمنانش، سمت قبله را تغییر میدهد.
خدایی که برای جلوگیری از بهانهجویی دشمنانش، به پیامبرش سفارش میکند که همیشه و در همه جا، اعتدال را در زندگی به یاد داشته باشند.
به مردم فرمان میدهد تا از کلمات و الفاظ مناسب استفاده کنند.
آیا چنین خدایی به ما این اجازه را میدهد که به هر بهانهای، با آبروی اسلام بازی کنیم؟ آیا چنین رفتاری قابل توجیه خواهد بود؟
بهانه دادن به دشمن ممنوع
از آيه 104 سوره بقره مبنی بر اینکه «ای افراد باایمان! (هنگامی که از پیغمبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن میکنید) نگویید: «راعنا» بلکه بگویید: «انظرنا». (زیرا کلمه اول، هم به معنی «ما را مهلت بده!»، و هم به معنی «ما را تحمیق کن!» میباشد و دستاویزی برای دشمنان است.) و (آنچه به شما دستور داده میشود) بشنوید! و برای کافران (و استهزاکنندگان) عذاب دردناکی است» به خوبى استفاده مىشود كه مسلمانان بايد در برنامههاى خود مراقب باشند كه هرگز بهانه به دست دشمن ندهند، حتى از يک جمله كوتاه كه ممكن است سوژهاى براى سوء استفاده دشمنان گردد دوری کنند.
قرآن با صراحت براى جلوگيرى از سوء استفاده مخالفان به مؤمنان توصيه مىكند كه حتى از گفتن يك كلمه مشترک كه ممكن است دشمن از آن معنى ديگرى قصد كند و به تضعيف روحيه مؤمنان بپردازد پرهيز كنند.
وقتى اسلام تا اين اندازه اجازه نمىدهد بهانه به دست دشمنان داده شود، تكليف مسلمانان در مسائل بزرگتر روشن است.
هم اكنون گاهى اعمالى از ما سر مىزند كه از سوى دشمنان داخلى، يا محافل بينالمللى سبب تفسيرهاى سوء و بهرهگيرى بلندگوهاى تبليغاتى آنان مىشود، وظيفه ما اين است كه از اين كارها جداً بپرهيزيم و بىجهت بهانه به دست اين مفسدان داخلى و خارجى ندهيم. (تفسیر نمونه، ج 1، ص 358)
به برخی موارد اشاره میگردد:
برگزاری مراسم اباعبداللّه الحسین(ع) به شیوه و سبکی که هیچ تناسبی با سفارشات اسلام ندارد؛
سبکهای جدید و مستهجنِ برخی مداحان که تقلید صددرصد ازآهنگ و ترانههای غربی است؛
استفاده از الفاظ و کلماتی نامناسب در هنگام خواندن و نسبت دادن آن به خود ویا نسبت دادن آن به اهل بیت(ع)؛
تنظیم سیستم صوت درهیئتها و ذکرگفتن به گونهای که از آن تعبیر شود به دیسکو مذهبی؛
برهنه شدن، بر فرض هم که ذاتاً مفسدهای نداشته باشد، که دارد؛ باز هم مقدمهای برای انواع خالکوبیها و قلاده به گردن آویختنها و از خود دور شدن و به خدا هم نزدیک نشدن است؛
برگزاری هیئت عزاداری در هنگام اذان و عدم حضور در مساجد؛
قمه زدن که بزرگ ترین دستاویز دشمنان و مخالفان برای تبلیغ بر ضد اسلام شده است؛
تصاویری از اصابت تیغ بر سَر و جاری شدن خون، که در فضای رسانهای دست به دست میچرخد؛
و همچون تیغی بر سَر اسلام فرود میآید و خون از دیدگان اهل علم جاری میکند؛
جدا شدن هیئتها از روحانیون و عالمان دینی چه نتیجهای در برخواهد داشت؟
تحریک عواطف، منهای عقل و منطق!
این سَبک خواندن و به این شیوه رفتار کردن از روی غفلت و نادانی هم که باشد، باز هم ضربهای است به آبروی اسلام و تشیُع.
کسی که برای اهل بیت(ع)، مدح و مرثیه میگوید و مینویسد، از مقام معنوی بالایی برخوردار است که اصلا قابل وصف نیست.
امام صادق(ع) میفرمایند:
کسی که در وصف حسینبنعلی(ع) شعری بگوید و 50 نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب است و کسی که در وصف حسینبنعلی(ع) شعری بگوید و 30 نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب است و کسی که در وصف حسینبنعلی(ع) شعری بگوید و 20 نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب است و کسی که در وصف حسینبنعلی(ع) شعری بگوید و 10 نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب است و کسی که در وصف حسینبنعلی(ع) شعری بگوید و 1 نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب است و کسی که برای حسینبنعلی(ع) شعری بگوید و خودش گریه کند، بهشت بر او واجب است و کسی که برای حسینبنعلی(ع) شعری بگوید و خودش را به حالت گریه درآورد، بهشت بر او واجب است. (امالی صدوق، ص 141؛ ثواب الاعمال، ص 83؛ رجال کشی، ص 289)
حال چه کسی بهتر از دیگران میتواند برای دین و مکتب حفظ آبرو کند؟ و یا خدایی نکرده آبرو از دین و مکتب ببرد؟
یک ضرب المثل قدیمی میگوید: احترام امامزاده را متولی آن نگه میدارد.
ما مردم، ما سخنرانان، ما مداحان و ما عزاداران سیدالشهداء(ع) متولی این امر مهم هستیم.
ما هستیم که میتوانیم با محتوای خوب و به سبک و شیوه درست، به عزاداریها رونق ببخشیم و مایه آبروی اسلام شویم.
اندکی فکر کنیم
برای چه کسی اقامه عزا میکنیم؟ چرا عزاداری میکنیم؟ و هدف از اقامه عزا چیست؟
آیا هدفی غیراز تقرب و نزدیک شدن به خدا و پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) ایشان داریم؟
انی اتقرب الی الله و الی رسوله و الی امیرالمؤمنین و الی فاطمهًْ و الی الحسن و الیک بموالاتک و بالبرائهًْ ممّن قاتلک. . .
مگر حسینبنعلی(ع) و اهل بیتش، خود را فدای اسلام نکردند!
مگر نگرانی حسین(ع) جز حفظ آبروی اسلام بود، که یزید ملعون در حال از بین بردنش بود!
مگر نگرانی حسین(ع) جز حقالناس بود، که در حال پایمال کردنش بودند!
مگر نگرانی حسین(ع) جز حفظ نماز بود، که در کربلا نمازش را خواند و به دیدارمحبوب شتافت.
مگر نگرانی حسین(ع) جزحفظ حریم ناموس مسلمانش بود!
و مگر نگرانی حسین(ع) جز جلوگیری از انحراف و بدعت و بیآبرویی بود!
اگر با همین سبک بخوانیم و با همین سبک سینه بزنیم؛
اگر با همین سبک قلاده به گردن بیندازیم و صورت به زمین بخراشیم؛
واگر تیغ بر سر زنیم و خون جاری کنیم!
آیا فرزند پیامبر خدا(ص) در این چنین مراسم و جلسهای شرکت خواهد کرد؟
انسان نباید بهخاطر زیادی جمعیت از حالت عادی خارج شود و مطالب نادرست و غلط را به زبان آورد.
بله طبق فتوای مداحی مشهور، بر سر زدن یا نزدن، برهنه شدن یا نشدن، علامت(عَلم) بردن یا نبردن برای اباعبدالله(ع)، اینها مسائل فرعی است، اصل و مبنا، روشن نگه داشتن چراغ راه سیدالشهداء(ع) و برپایی خیمه عزاست.
اما آیا با این سبک و شیوه، چراغی خواهد ماند که روشن کنیم؟ خیمهای استوار خواهد بود که درآن اقامۀ عزا کنیم؟
بله، راه سیدالشهداء(ع) بخشنامهای نیست که برای همگان صادر شود بلکه این شیوه عزاداریها است که در فضای رسانهای درمقابل دید همگان قرارمی گیرد و چهرهای ماندگار از مذهب شیعه را به تمام ملتها معرفی میکند.
باشد که مصداق این آیه نباشیم:
به زبان چیزی را میگویند که در دل خلاف آن را پنهان داشتهاند، و خدا بر آنچه پنهان میدارند آگاهتر از خود آنهاست. (آل عمران ـ 167)
بدسلیقهایهای قابل اصلاح
سبکهای تقلید شده از ترانههای مبتذل، بالا و پایین پریدنهای بیجهت، استفاده از کلمات بیمعنا و دور از شأن عزاداری.
هیئتهایی که در هنگام اذان در کوچه و خیابان و حسینیهها و مساجد، اقامۀ عزا میکنند ولی همگام با سیدالشهداء(ع) اقامه نماز نمیکنند.
دستههای عزاداری که تمام عرض خیابان را میگیرند تا تمام مردم تماشایشان کنند، حتی مریض داخل آمبولانس!
عزادارانی که تا نیمههای شب از شدت ناراحتی و غم، بر سر و سینه میزنند ولی وقتی نماز صبح آنها قضا میشود، غم در وجودشان راه ندارد!
نمازی که در ماه محرم به اوج افتخارش رسید و حتی در ظهر عاشورا، مدال شرافتش را در اول وقت از تکبیر سیدالشهدا(ع) دریافت کرد، متأسفانه فریاد(حی علی الصلوهًْ) به گوش عدهای ازعزادارانش نمیرسد.
خدای حسین را رها کردهایم. . .
به یاد دارم از استادی که میگفت: با رانندهای همسفر بودم که تا اسم ابوالفضل(ع) میآمد، اشک از چشمانش سرازیر میشد ولی در طول سفر، یک رکعت نماز هم نخواند!
مستحب یا واجب؟
امام حسن مجتبی(ع) میفرمایند: هرگاه مستحبات به واجبات آسیب رساند، آنها را ترک کنید. (تحف العقول، ص 408)
عزاداری بر سیدالشهدا(ع) مستحب مؤکد است، و حفظ آبروی اسلام واجب است.
اما چه شده که چنین بحثی مطرح شده است؟ آیا این امر مستحب به یک امر واجب ضرر میرساند؟!
جواب کاملاً واضح است.
خیر، عزاداری بر اباعبدالله الحسین(ع) با هیچ امر واجبی در تضاد نیست بلکه گریه و عزاداری بهترین و بزرگترین و سریعترین عامل برای رشد معنوی ماست.
این ما هستیم که با بدسلیقهای باعث این همه تضاد و مشکل شدهایم. این ما هستیم که با رفتارها و سبکهای غیرشرعی، حمالهًْالحطب (هیزم کش و آتش افروز) برای دشمن شده ایم.
اســلام به ذات خود ندارد عیــــبی
هرعیب که هست از مسلمانی ماست
عزاداری که سبب تقرّب و نزدیکی به خدا نشود، ارزشی نخواهد داشت؛
گریهای که هیچ عملی در آن نباشد، ثمربخش نخواهد بود. همچون گریه عمر سعد بر حسین(ع) است، که توسط زینب کبری توبیخ خواهد شد.آنجا که خطاب کرد: «أیقتل ابوعبدالله و انت تنظر...؛ حسین(ع) را به قتل میرسانند و تو نگاه میکنی...»؛
مسجدی که سبب دوری از خدا شود و عزت اسلام را زیر سؤال ببرد، همچون مسجد ضرار باید ساقط شود.
خانمها هم عزادارند
در میان این همه هیاهو که همه به دنبال ایفای نقش خود هستند و میخواهند از این عزاداری سهمی داشته باشند، زنان نیز دنبالهرو این کاروانند و همگام و همراه بامردان به عزاداری مشغولاند.
اما متأسفانه این جلسات روضه نیز از آسیب و اشتباه مصون نمانده است و چقدر که از این جلسات سوءاستفاده شده و به سبب آن دین و مذهب را به تمسخر و اهانت گرفتهاند.
با اینکه در اسلام سفارشهای زیادی بر متانت و حیاء زن شده است و دستورات فقهی نیز تأکید زیادی بر این مطلب دارد ولی متأسفانه نه تنها به دستورات دینی عمل نمیشود، بلکه وقتی از اوضاع و احوال جلسات و هیئتهای زنانه باخبر میشویم، چیزی جز ناراحتی نصیبمان نمیشود.
برگزاری جلسات مذهبی توسط خانمها، که نه تنها به مباحث سطحی در مورد دین پرداخته میشود، بلکه محلی برای ترویج معنویتهای ساختگی است.
نذرهای عجیب و غریب که سبب ایجاد انحراف و سوءاستفاده دیگران میشود.
در برخی موارد این جلسات به مکانی برای مانور تشریفاتی و خودنمایی و پوششهای مختلف لباس و مدلهای آرایشی تبدیل شده است، گویی در مهمانی به سر میبرند!
بسیاری از رفتارهای زنان در این جلسات که به توصیه خانم جلسهای انجام میشود، ریشۀ دینی ندارد و دستاویزی برای منافقین و مخالفین شده است تا دین را به تمسخر و استهزاء بگیرند.
حضور طولانی در این جلسات، ضربهای هم بر پیکر خانواده وارد میکند. زنانی که با حضور طولانی و پیدرپی، دراین جلسات ساعتهای زیادی از روز را صرف این کار میکنند، دیگر وقتی برای همسرداری و تربیت فرزند ندارند و از امر واجبی که خداوند به عهده آنها گذاشته است، غفلت کردهاند.
وقتی جلسهای به اسم عزاداری برگزار میشود، ولی باعث دور شدن از خدا و بندگی میشود، باید آن را ترک کرد.
وقتی جلسهای برگزار میشود تا با آبروی دینمان بازی شود، باید آن را ترک کرد.
وقتی جلسه و هیئتی، محبت بدون عمل یا عمل بدون محبت را تبلیغ میکند، باید از آن دوری کرد.
امام رضا(ع) میفرمایند: «مبادا اعمال نیک را به اتکای دوستی آلمحمد(ع) رها کنید. مبادا دوستی آل محمد(ع) را به اتکای اعمال صالح از دست بدهید. زیرا هیچ کدام از این دو به تنهایی پذیرفته نمیشود» (بحارالانوار، ج 75، ص 347 ـ 348)
وقتی من در جلسهای شرکت میکنم که در آن جلسه حرف یا رفتاری خلاف شرع و دین گفته میشود، حضور در آن جلسه تأیید کردن آن محسوب میشود.
خداوند این فرمان را در قرآن بر شما نازل کرده است که: چون با خبر شوید که گروهی آیات خدا را مورد انکار و استهزاء قرار میدهند، با آنان ننشینید تا در سخن دیگری وارد شوند. چرا که اگر شما با آنها بنشینید، در به دوش کشیدن بار گناه مانند آنها خواهید شد. (نساء ـ 140)
امام صادق(ع) از پدرش روایت نموده است که رسول خدا(ص) فرمودهاند: اگر بندهای مخفیانه مرتکب گناهی شود، فقط خودش ضرر میکند ولی اگر آشکارا مرتکب گناه شود و کسی او را سرزنش نکند، همه ضرر میکنند. آنگاه امام صادق(ع) فرمودهاند: به این دلیل که با عمل او، دین خدا ذلیل شده و کسانی که با خدا دشمن هستند از او پیروی میکنند. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 565)
فصل چهارم: احکام عزاداری، طبق فتوای مراجع تقلیداز رساله استفتائات و توضیح المسائل مراجع تقلید
* اگر بعضی از واجبات از مکلف به سبب شرکت در مجالس عزاداری فوت شود، مثلاً نماز صبح قضا شود، آیا بهتر است بعد از این در این مجالس شرکت نکند یا اینکه عدم شرکت او باعث دوری از اهل بیت(ع) میشود؟
بدیهی است که نماز واجب، مقدم بر فضیلت شرکت درمجالس عزاداری اهل بیت(ع) است و ترک نماز و فوت شدن آن به بهانه شرکت در عزاداری امام حسین(ع) جایز نیست ولی شرکت در عزاداری به گونهای که مزاحم نماز نباشد ممکن و از مستحبات مؤکد است.
* آیا قمه زدن بهطور مخفی حلال است؟
قمه زنی علاوه بر اینکه از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمیشود، سابقهای هم در عصر ائمه(ع) و زمانهای بعد از آن ندارد و تأییدی هم به شکل خاص یا عام از معصوم در مورد آن نرسیده است. در زمان حاضر، موجب وهن و بدنام شدن مذهب میشود. بنابراین، در هیچ حالتی جایز نیست.
* اگر انسان در زیارتگاههای اهل بیت(ع) خود را به زمین بیندازد و همانند بعضی از مردم که صورت و سینه خود را بر زمین میمالند تا از آن خون جاری شود و به همان حالت وارد حرم میشوند، عمل کند چه حکمی دارد؟
این اعمال به عنوان اظهار حزن و عزاداری سنتی و محبت اهل بیت(ع) محسوب نمیشود و از نظر شرعی اعتباری ندارد. اگر منجربه ضرر بدنی قابل توجه و یا وهن مذهب شوند، جایز نیست.
* آیا آنچه متداول است که به عنوان عزاداری برای امام حسین(ع) گوشت بدن را سوراخ کرده وقفل و سنگ کیلو به آن آویزان میکنند، جایز است؟
این گونه اعمال که موجب وهن مذهب میشود جایز نیست.
* استفاده از آلات موسیقی مانند اُرگ وسنج و غیرآنها در مراسم عزاداری چه حکمی دارد؟
استفاده از آلات موسیقی، مناسب با عزاداری سالار شهیدان نیست و شایسته است مراسم عزاداری به همان صورت متعارفی که از قدیم متداول بوده، برگزار شود.
* استفاده از طبل و سنج وشیپور و همچنین زنجیرهایی که دارای تیغ هستند، در مجالس و دستههای عزاداری چه حکمی دارد؟
اگر استفاده از زنجیرهای مذکور موجب وهن مذهب دربرابر مردم شود ویا باعث ضرر بدنی قابل توجهی گردد، جایزنیست. ولی استفاده از شیپور و طبل و سنج به نحو متعارف اشکال ندارد.
* حرکت دستههای عزاداری در شبهای محرم تا نصف شب و بستن خیابان همراه با استفاده از طبل و نی چیست؟
به راه انداختن دستههای عزاداری برای سیدالشهدا(ع) و اصحاب او و شرکت در امثال این مراسم امر بسیار پسندیده و مطلوبی است و از بزرگترین اعمالی است که انسان را به خداوند نزدیک میکند. ولی باید ازهر عملی که باعث اذیت دیگران میشود و یا به خودی خود از نظر شرعی حرام است، مثل حق الناس و سدّ معبر، باید پرهیز کرد.
توجه و گرایشی که نسبت به اسلام و تشیع بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در اکثر نقاط جهان پیدا شده است و ایران اسلامی به عنوان اُم القرای جهان اسلام شناخته میشود و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام مطرح است، لازم است در رابطه با مسائل سوگواری و عزاداری سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) به گونهای عمل شود که موجب گرایش بیشتر و علاقهمندی شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدس ایشان گردد.
واضح و روشن است که در این شرایط، مسئله قمه زنی نه تنها چنین نقشی ندارد، بلکه به علت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچگونه توجیه قابل فهم، نتیجه سوء بر آن مترتب است.
لذا لازم است شیعیان علاقهمند به مکتب امام حسین(ع) از آن خودداری نمایند و چنانچه در این مورد نذری وجود داشته باشد، نذر واجد شرایط نیست.
جان کلام
وقتی خداوند برای حفظ آبرو و عزت اسلام، قبله را تغییر میدهد، به پیامبرش دستور میدهد که نمازت را با صدای آرام بخوان، چون دشمنان اسلام دنبال بهانه برای ضربه زدن به اسلام هستند، به مردم دستور میدهد که هنگام صدا زدن پیامبر از کلمۀ مناسبتری استفاده کنید تا دشمنان سوء استفاده نکنند.
مراجع تقلید و عالمان دینی، طبق آیات قرآن و احادیث و سیره و روش اهل بیت(ع)، ما را از انجام کاری منع میکنند.
وقتی کاری که انجام میدهیم، باعث میشود تا گرایش و جذب به مذهب شیعه با مشکل مواجه شود،
دیگر این همه اسرار و پافشاری بر انجام چنین سبکهای عزاداری و ادامه دادن آن چه معنایی دارد؟
پس بشارت و مژده بده به بندگان، آن بندگانی که سخن را بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند. آنان هستند که خدا آنها را هدایت فرموده وآنان هستند که در حقیقت، خردمندان عالمند. (زمر،17 ـ 18)
آداب عزاداری
عزاداری باید به گونهای باشد که عقل و احساس باهم باشند.
شروع مراسم عزاداری با تلاوت آیاتی ازقرآن کریم باشد.
هنگام اوقات شرعی نماز، اقامۀ نمازجماعت صورت گیرد.
مراسم به گونهای برگزار شود که باعث سلب آسایش همسایگان قرار نگیرد.
بعد از مراسم عزاداری از تجمع افراد، خصوصاً در شب جلوگیری شود.
از آنجا که مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید، قمه زنی را حرام کردهاند، از اجرای آن جلوگیری شود.
از ایجاد تکایا در معابر عمومی که موجب سدّ معبر شود، توسط نیروی انتظامی جلوگیری شود.
از آتش زدن خیمه در ظهر عاشورا و نمایش تصاویر منتسب به امام حسین(ع) خودداری شود.
هیئت در ظهر عاشورا جهت نماز آمادگی داشته باشد.
سعی شود عزاداری به صورت سنتی که مورد تأکید امام راحل(ره) بود، برگزارشود و از آلات موسیقی(ارگ و نی) استفاده نشود.
رعایت مسائل بهداشتی هنگام پذیرایی و طبخ غذا، به عمل آید.
مسئول محترم کمال همکاری را با نیروی انتظامی داشته و از هرگونه انحراف سیاسی و اعتقادی و اخلاقی و خرافات که باعث تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی و عزاداری امام حسین(ع) شود جلوگیری کند و ازمبلغین و ذاکرین متعهد و شناخته شده دعوت به عمل آورد و اگر در اجرای آن مشکلی هست، سازمان تبلیغات اسلامی پاسخگو و در خدمت هیئات میباشد. (آیین تبلیغ، استاد قرائتی)
سخن پایانی: بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب
در جلسهای با مداحان
بپرهیزید از انحراف، بپرهیزید از خرافهگرایی، بپرهیزید ازمشکلتراشی درعقاید جوان ها.
اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیدالشهداء را که عظمت او به خاطر شهادت است، عظمت او به خاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او به خاطر اقامه نماز است، عظمت او به خاطر گذشت است، گذشت از همه چیز، از همۀ خواستهها، از همۀ مطلوبها، این را تبدیل کنیم به یک جایی که تعدادی جوان لُخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین وندانند چه میگویند، درست است؟ این شکر این نعمت است که خداوند به شما داده؟
این صدای خوش نعمت است، این توانایی اداره مجلس نعمت است، اینها چیزهایی است که خدا به همه نداده، به شما داده است. باید این نعمتها را شکر بگزارید.
من جامعه محترم مدّاح را از ته دل دوست میدارم، برایتان دعا میکنم، خداوند انشاءالله به شما توفیق بدهد، به شما کمک کند، اما این را هم عرض میکنم که انتظارات از جامعۀ مداح، امروز در جامعۀ ایرانی و در کل نگاه منطقهای، انتظار بالایی است. (فروردین 1394، سالروز ولادت حضرت فاطمه(س)، حسینیه امام خمینی(ره))