kayhan.ir

کد خبر: ۸۹۸۷۵
تاریخ انتشار : ۱۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۳
نگاهی به تأثیر جریان‌های رسانه‌ای بر سبک زندگی (بخش پایانی)

سرگشتگی در شبکه‌های اجتماعی برای کسب لایک بیشتر!



آرش فهیم
این روزها در اطراف خودمان کمتر کسی را می‌بینیم که با شبکه‌های اجتماعی مجازی در ارتباط نباشد.
 در منزل، مهمانی، خیابان، محل کار، مترو، مدرسه و ... خلاصه هر جای دیگری، کم و بیش می‌توان آدم‌هایی را دید که سرشان به تلفن همراه یا رایانه شخصی خود گرم است. حتی برخی افراد، بیشتر از جهان واقعی در دنیای مجازی زندگی می‌کنند. عده‌ای هم دچار اعتیاد و گاه استفاده جنون‌آمیز از این ابزارهای ارتباطی هستند.
طی سال‌های اخیر، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در ایران، گوی سبقت را از سایر ابزارهای ارتباط جمعی ربوده‌اند و به اصلی‌ترین رسانه نزد مردم ایران تبدیل شده‌اند.
 براساس آخرین آمار اعلام شده از سوی مراجع مربوطه، 53 درصد مردم در ایران، عضو یا کاربر شبکه‌های مجازی هستند.
 بطور طبیعی، هر رسانه‌ای به واسطه القای مفاهیم، نحوه استفاده و کاربری و همچنین پیام‌هایی که منتشر می‌کند، روی شیوه زندگی مردم نیز تأثیر می‌گذارد.
در این گزارش، به بررسی تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر سبک زندگی می‌پردازیم.
خیلی دور، خیلی نزدیک
محمدرضا باقری، کارشناس و فعال رسانه‌ای به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «طی سال‌های اخیر شبکه‌های اجتماعی تا حدی در زندگی مردم ما نفوذ کرده‌اند که برخی از مردم اولین چیزی که بعد از بیدار شدن از خواب چک می‌کنند، همین شبکه‌ها هستند و آخرین چیزی هم که قبل از خواب می‌بینند باز هم شبکه‌های اجتماعی است. به همین دلیل هم اخیرا یک بیماری روانی جدید ثبت شده که افراد مبتلا به این بیماری نگران جا گذاشتن تلفن همراه خود هستند. برای بسیاری از ما پیش آمده که دائم دچار هراس هستیم که نکند تلفن همراه خود را جا بگذاریم یا گم کنیم که این نشانه وابستگی شدید ما به این وسیله ارتباطی است.»
وی به این پرسش که شبکه‌های اجتماعی چه تأثیری بر سبک زندگی مردم دارد، این گونه پاسخ می‌دهد: «اگر بخواهیم تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر سبک زندگی مردم کشورمان را به‌طور عینی بفهمیم، کافی است به این نمونه دقت کنیم؛ قبلا، مردم وقتی برای مهمانی یا در حین سفر به منزل دیگران وارد می‌شدند، اولین سؤالی که می‌پرسیدند، جهت«قبله» بود. اما امروز اغلب ما وقتی به منزل دیگران می‌رویم اولین پرسشی که می‌کنیم این است که رمز وای‌فای شما چیست! این نشان می‌دهد که شبکه‌های اجتماعی واقعا روی سبک زندگی و فرهنگ ما تأثیر گذار بوده است.»
این کارشناس فرهنگی ادامه می‌دهد: «فرهنگ ما بیشتر توأم با ادبیات و حکایت و ضرب المثل بود و در مهمانی‌ها و گردهمایی‌های خانوادگی و خویشاوندی، بیشتر به این گونه مسائل مشغول می‌شدیم. اما ابتدا تلویزیون روی این فرهنگ تأثیر گذاشت و بعد هم که شبکه‌های اجتماعی تیر خلاص را به آن زدند.»
باقری می‌افزاید: «پررنگ‌ترین تأثیر شبکه‌های اجتماعی در حوزه سبک زندگی، کاهش روابط است. به طوری که این روزها هم در خانواده‌ها و هم در مهمانی‌ها، می‌بینیم که مردم بیشتر سرشان به گوشی و شبکه‌های اجتماعی گرم می‌شود. در بعضی خانواده‌ها، پدر و مادرها و فرزندان و حتی زن و شوهرهایی را می‌بینیم که تحت تأثیر چنین رسانه هایی، کمتر با هم صحبت می‌کنند! هر چند که قرار بود این وسایل، دنیای آدم‌ها را گسترش دهند و برای زندگی انسان‌ها علاوه بر دنیای واقعی، یک دنیای مجازی هم ایجاد کنند و باعث شوند تا از این طریق ارتباطات خود را افزایش دهند و دوستان بیشتری پیدا کنند و فاصله‌ها کم شود. اما در عمل آنچه اتفاق افتاده کاملا برعکس است. یعنی نتیجه شبکه‌های اجتماعی کاهش ارتباطات و کوچک کردن دنیای آدم هاست. این ابزارها حتی فاصله یک متری بین آدم‌ها را به کیلومترها مسافت افزایش داده‌اند. گاهی آدم‌هایی را می‌بینیم که کنار هم هستند اما هیچ خبری از هم ندارند. حتی همدیگر را نمی‌بینند! چون شبکه‌های اجتماعی به صورت افسار گسیخته وارد زندگی مردم شده‌اند.»
از این فعال رسانه‌ای درباره جنبه‌های مثبت شبکه‌های اجتماعی در زندگی مردم هم می‌پرسیم که وی این گونه پاسخ می‌دهد: «بدون تردید شبکه‌های اجتماعی اثرات مثبتی هم دارند که نمی‌توان از آنها غفلت کرد. ازجمله کارکردهای خوب این وسائل اینکه دسترسی به افراد و گروه‌های انسانی را تسریع و تسهیل کرده است. به عنوان مثال، می‌توان به فعالیت‌های خیریه در این فضا اشاره کرد. قبلا برای جمع آوری کمک‌های انسان دوستانه، دشواری‌های زیادی بود اما امروز به واسطه چنین ابزارهایی، می‌توان کار را به سرعت و سهولت انجام داد. اما متأسفانه در جامعه ما وجوه منفی شبکه‌های اجتماعی بر وجوه مثبت آنها غلبه یافته است.»
تأثیر شبکه‌های قاچاق بر سبک زندگی
علی توسلی، کارشناس فرهنگی و معاون طرح و برنامه جبهه فرهنگی حجاب و عفاف به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «با توجه به اینکه شبکه‌های اجتماعی نسل نوینی از رسانه‌های ارتباطی هستند و دسترسی و کاربری آنها حتی از فضای وب هم سهل‌تر است، نقش موثری در جریان‌سازی و جهت دهی به فرهنگ و سبک زندگی مردم ایفا می‌کنند. به بیان صریح‌تر باید گفت که فضاسازی فرهنگی در جامعه امروز ما تا حدی دست این شبکه‌هاست. به طوری که می‌بینیم گاهی انتشار یک فیلم یا یک عکس در این شبکه‌ها، فضای فرهنگی و اجتماعی را به سمت و سوی خاصی سوق می‌دهد.»
وی تحرک جریان‌های قاچاق لوازم آرایشی و بهداشتی در فضای مجازی را یکی از عوامل موثر بر فرهنگ و سبک زندگی می‌داند و می‌گوید: «شبکه‌های اجتماعی بستر قابل توجهی برای خیلی از فعالیت‌های ضدفرهنگی هستند. شما می‌بینید یک فروشگاه در فضای مجازی فروشش خیلی بیشتر است تا در دنیای واقعی. به همین دلیل هم فعالیت عملیاتی در برخورد با قاچاق در چنین فضایی بسیار پیچیده‌تر از دنیای واقعی است. فعالیت قاچاقچی‌ها در سایت قابل پیگیری است، اما در شبکه‌های اجتماعی بدون هیچ مشکلی دکان خود را باز می‌کنند، محصولات خود را می‌فروشند و سریع هم آن را می‌بندند. این مسئله حتی موجب تأثیرگذاری در بازار هم می‌شود.»
رقابت ناسالم برای کسب لایک
نسبت سبک زندگی در حال اشاعه توسط شبکه‌های اجتماعی با فرهنگ و سبک زندگی دینی ما چیست؟
علی توسلی، کارشناس فرهنگی در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «ابتدا باید در نظر گرفت که بنای شبکه‌های اجتماعی و به ویژه شبکه‌های اجتماعی عکس محور، بر چیست؟ اساس حضور در این شبکه‌ها بر تصاویر شخصی است که می‌توان آن را نوعی خودنمایی و خودنشان دادن دانست. یعنی دغدغه و دل مشغولی اصلی فرد در چنین فضایی این است که خودش را بهتر نمایش دهد. گویی فرد دچار خلأیی است که می‌خواهد خلأ موجود را از این طریق پر کند. البته نمی‌توان این موضوع را به همه کاربران این گونه شبکه‌های اجتماعی تعمیم داد اما به هرحال عمومیت دارد.»
وی می‌افزاید: «وقتی به مبنای تولید شبکه‌های اجتماعی و بازنمودهایی که فعالیت در این شبکه‌ها در کشور ما دارد می‌اندیشیم، می‌توان نسبت آنها با مبانی دینی را بهتر درک کرد. به‌طور مثال، در دین ما بارها تأکید شده که اگر کار خیری انجام می‌دهید، نباید آن را علنی کنید و اگر علنی شود، ارج کار خیر ما کاسته می‌شود. توصیه این است که در مسائل دینی و معنوی به بالا دست خود نگاه کنیم و در مسائل مادی به زیردست خود. حال بیاییم و این رویکرد را با کارکرد شبکه‌های اجتماعی مقایسه کنیم. فضای این شبکه‌ها فضایی دنیازده و مادی است چون همه چیز در آنها در قاب تصویر قرار می‌گیرد و قاب تصویر چیزی جز ماده و عوامل مادی نیست. به ویژه اینکه در این فضا همه تلاش می‌کنند تا به اصطلاح «لایک» بیشتری بگیرند و رقابت ناسالمی شکل می‌گیرد. تبدیل لایک گرفتن به ارزش و هدف، یعنی سمت وسوی زندگی مادی‌گرا می‌شود.»
توسلی ادامه می‌دهد: «اصل قرار گرفتن خودنمایی در شبکه‌های اجتماعی، حتی در حوزه خانواده نیز قابل تأمل است. چون اصل و اساس پایداری نهاد خانواده بر عفاف و حجاب استوار است. این درحالی است که آنچه در شبکه‌های اجتماعی رخ می‌دهد این است که ما خود را در حالت‌های مختلف نمایش می‌دهیم و این خودنمایی با ذات حجاب و خودپوششی تضاد دارد و خط و مرزها شکسته می‌شود.»
آموزش و محدودسازی؛ راه حل به‌سازی شبکه‌های مجازی
شبکه‌های اجتماعی امروز به یک واقعیت قدرتمند در زندگی مردم ما تبدیل شده‌اند. به همین دلیل هم نمی‌توان آنها را از سر راه برداشت. باید انتظار داشت که در سال‌های آینده، سیطره دنیای مجازی بر زندگی مردم ایران گسترش بیشتری یابد. اما سؤال مهم این است که چه باید کرد تا در کنار استفاده از این ابزارهای ارتباطی جدید و بهره بری از امکانات آن‌ها، مضرات و آسیب‌های آنها را کاهش داد؟
محمدرضا باقری، کارشناس و فعال رسانه‌ای در پاسخ به این پرسش به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «آگاهی بخشی به مردم تنها راه درمان است. یعنی باید به مردم اطلاع داد که به جز زندگی مجازی، یک زندگی واقعی هم دارند. باید به درمان کوتاه مدت توجه کرد. یعنی آن دسته از مردم که اعتیاد شدیدی به فضای مجازی دارند، باید تمرین کنند تا در طول شبانه روز فقط زمان‌های خاصی را به بازدید از شبکه‌های اجتماعی اختصاص دهند. مثلا با خود قرارداد ببندند و متعهد شوند که یک ساعت صبح و یک ساعت شب را در شبکه‌های اجتماعی بگذرانند و بقیه زمان خود را در دنیای واقعی سپری کنند. صداوسیما و سایر رسانه‌ها هم می‌توانند در این زمینه نقش موثر و مثبتی داشته باشند. یعنی با آگاهی بخشی درباره اینکه افراد معتاد به فضای مجازی، مسیری که در پیش گرفته‌اند، مسیر خطرناکی است و سرانجام خوبی ندارد، می‌توان مضرات این وسائل را کاهش داد.»
وی تصریح می‌کند: «نکته قابل توجه این است که میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی و به ویژه «تلگرام» در ایران نسبت به سایر کشورهای جهان خیلی بیشتر است. یعنی در بقیه کشورها این همه وابستگی و استفاده از شبکه‌های اجتماعی که در کشور ما دیده می‌شود، رخ نمی‌دهد. این وضعیت نشان می‌دهد که باید فکری به حال این مسئله کرد.»
این کارشناس رسانه، فیلترینگ شبکه‌ها و صفحات غیراخلاقی را اقدامی لازم و ضروری می‌داند و در این باره توضیح می‌دهد: «صد در صد باید این گونه فضاها را محدود و مسدود کرد. در ماجرای دختربچه‌ای که توسط یک نوجوان هدف تجاوز و قتل قرار گرفت، خود فرد قاتل اعتراف کرد که محرک اصلی او شبکه‌های اجتماعی غیراخلاقی بودند. چون قبلا دسترسی به موارد غیرمجاز بسیار سخت بود. اما امروز شبکه‌های اجتماعی این کار را تسهیل کرده و هرکس با یک تلفن همراه و دسترسی به این شبکه‌ها، خیلی راحت می‌تواند وارد فضاهای مخرب و ضداخلاقی شود. به همین دلیل هم حتما باید این گونه موارد در فضای مجازی فیلتر شوند. چون تبعات اجتماعی این جریان به خود مردم بر می‌گردد. صفحات و کانال‌های غیراخلاقی در شبکه‌های اجتماعی، در عین اینکه برای کل نظام یک تهدید امنیتی محسوب می‌شوند، اما خطر اصلی، بطور مستقیم خود مردم را تهدید می‌کند. نمونه‌های موجود، بسیار گویا هستند. فقط کافی است که به کلینیک‌های سلامت جنسی مراجعه کنید تا متوجه شوید که بسیاری از بیماران، در نتیجه همین مسائل مجبور به مراجعه به این کلینیک‌ها شده اند.»
باقری تأکید می‌کند: «مخابرات، دولت و حکومت موظف به محافظت از مردم در فضای مجازی هستند. شاید برخی بگویند، فیلترینگ بی‌فایده است و افراد با استفاده از فیلترشکن، می‌توانند این سد را از بین ببرند. اما واقعیت این است که به هر حال فیلترینگ می‌تواند روال دسترسی به چنین فضاهایی را کند نماید و این سهولتی که امروز جریان دارد از بین برود.»