گرفتن تسهیلات 8000 میلیاردی در ازای رشوه، فساد نیست؟!(خبر ویژه)
چه کسی مروج فساد در سه سال گذشته بوده است؟ دولت یا رسانهها؟ پرداخت 8000 میلیارد تومان به سی نفر با ارائه رشوه، فساد نیست؟ آقای رئیسجمهور پاسخگو باشید.
رجانیوز با طرح این سؤالات نوشت: آقای روحانی در سخنان خود به موضوع فساد رخ داده در صندوق ذخیره فرهنگیان اشاره کرد و اتفاقات رخ داده در این صندوق را نه فساد بلکه صرفا بدهی معوق اعلام کرد. رئیسجمهور امروز در صحن علنی مجلس اظهار داشت: «اگر یک دستگاه وامی داده و آن پول به بدهی معوق تبدیل شده نمیدانم چرا بعضی رسانهها خوششان میآید بدهی معوق را اختلاس بگویند. انگار بعضیها توجه دقیق به لغتها نمیکنند. باید حواسمان جمع باشد، کار بد را نباید شیوع داد. اگر یک فردی در روزنامهها گفت، من چنین گناهی کردم میشود میلیونها گناه. نباید فساد را عادیسازی کنیم.»
آقای جعفری دولتآبادی دادستان تهران دو روز قبل درخصوص فساد رخ داده در صندوق ذخیره فرهنگیان تصریح کرد: پرداخت تسهیلات توسط مسئولان صندوق با ارتکاب جرایمی از جمله رشا و ارتشا به عمل آمده و حال موجب نگرانی اقشار شریف آموزش و پرورش را فراهم کرده است.
بر اساس صحبتهای آقای جعفری دولتآبادی مشخص است وامهای کلانی از مسیرهای غیرقانونی و با ارتکاب جرایمی چون رشاء و ارتشا پرداخت شده که در این زمینه 6 نفر که یکی از آنها غندالی رئیس سابق این صندوق است بازداشت شدهاند.
ولی آقای روحانی به گونهای صحبت میکند که هیچ جرمی رخ نداده و پرونده 8 هزار میلیارد سرمایه بازنگشته به صندوق ذخیره فرهنگیان مشابه پرونده معوقه بانکی مرسوم در کشور است. روحانی به جای پاسخگویی به مجلس و مردم درخصوص فساد رخ داده در بخشی از دولت شکل گرفته، خود در جایگاه شاکی ایستاده و منتقدین را به جار و جنجال دروغ در رسانهها متهم کردهاند.
سوالی که مطرح است، فسادهای بزرگی که در طی دو دهه اخیر رخ داده، آیا مشابه چنین وضعیتی در آنها نبوده است؟ بر اساس استدلال آقای رئیسجمهور، امیرمنصور آریا صرفا برای جلوگیری از معوق شدن بدهی ناشی از گشایش السی به ایجاد یکالسی جدید روی آورده و اختلاسی هم رخ نداده است و محمود خاوری رئیس وقت بانک ملی در این مسیر وی را یاری نموده است. چرا وزارت نفت دولت یازدهم از بابک زنجانی به عنوان یک مفسد بزرگ نام میبرد و با این نام ضعفهای خود را میپوشاند؟ بابک زنجانی بر اساس استدلالات آقای روحانی صرفا یک بدهکار نفتی است و به علت تحریمهای آمریکا قادر به بازگشت بدهی خود نیست. اصلا فاضل خداداد هم بر اساس استدلال ذکر شده مختلس نبوده است. فاضل خداداد فقط تامین مالی کوتاه مدت آن هم بدون معوق شدن داشته است. با این استدلالات سبک، میتوان صورت مسئله بسیاری از فسادهای رخ داده را پاک کرد در حالی که حقیقت چیز دیگری است. آن چیزی که موجب عادیسازی فساد میشود، رونق گرفتن فساد با بکارگیری افراد مسئلهدار در مسئولیتهای حساس دولتی است نه با افشای فساد. صرفا موضوعات مرتبط با فساد افشا شده در یک ساله اخیر همچون حقوقها و وامهای نجومی، فساد مالی رئیس بانک ملت، اختلاس 1200 میلیارد تومانی در بانک ملی و ملت و 8 هزار میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان نشان میدهد؛ دولت نه تنها هیچ همتی در مبارزه با فساد ندارد، بلکه با بکارگیری افراد مسئلهدار به شیوه قبیلهای زمینه ایجاد فساد را فراهم کرده است.