چرا رهبر انقلاب مرحوم پرورش را به شهید صدوقی معرفی کرد؟
رهبر انقلاب آیت الله خامنهای در مکالمه تلفنی با شهید صدوقی: یک الگویی در اصفهان عمل شده و یک کانون معلمان به وجود آوردهاند؛ برای ادامه کارهایی که داریم، وجودش ضروری است. حضرتعالی به آنها بفرمایید با آقای پرورش در اصفهان تماس بگیرند و همان الگو را اینجا پیاده کنند.
همزمان با این اتفاقات، مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای (مدظله العالی) نیز در تماسی با آیتالله صدوقی(ره)، ضمن تبادلنظر با ایشان درباره هدایت اعتصابات شرکت ملی نفت، درخصوص سازماندهی حرکت فرهنگیان، معلمین استان یزد را برای سازمان یافتگی بیشتر و بهتر به مرحوم سیدعلیاکبر پرورش که در این زمان کانون معلمان اصفهان را راهاندازی نموده بود، ارجاع داد:
«خامنهای تماس گرفت و گفت: سهشنبهای که میآید، قرار اعلام تعطیلی است.
صدوقی: به چه عنوان؟
خامنهای: کارگران شرکت نفت و چون در خوزستان محیط آماده است، به عنوان حمایت از آنها، روحانیان نیز یک روز اعلام تعطیلی نمایند که باعث تقویت روحیه آنها شود. اعلامیهای اینجا و دوستان قم هم صادر میکنند و جنابعالی هم اعلامیهای صادر بکنید و تاکیدی شود برای کارگران شرکت نفت؛ ولی اسم بقیه هم برده شود، مثل هواپیمایی ملی و بانک مرکزی و معلمین مخصوصا تقدیر شوند در این اعلامیه. میخواستم سؤال کنم که آیا فرهنگیان یزد کارشان را سازمان دادهاند یا نه؟
صدوقی: بله، منظم هستن.
خامنهای: یک الگویی در اصفهان عمل شده و یک کانون معلمان به وجود آوردهاند؛ برای ادامه کارهایی که داریم، وجودش ضروری است. حضرتعالی به آنها بفرمایید با آقای پرورش در اصفهان شماره تلفن 30421 تماس بگیرند و همان الگو را اینجا پیاده کنند. هدف این است که در سطح کشور این چنین الگویی باشد و بسیار میتواند خوب باشد برای کارهای بعدیمان.»
فرهنگیان یزد پس از بیست و سوم آبان ماه یزد، که تظاهرات مردم به خاک و خون کشیده شد، تحصن خویش را در اداره آموزش و پرورش آغاز نمودند و دو روز پس از آن هم، فرهنگیان تفت در اداره آموزش و پرورش تفت متحصن گردیدند؛ تحصنی که دیدار آیتالله صدوقی(ره) از آنان در راستای جهتدهی این حرکت، را به دنبال داشت.
رژیم پهلوی به روزهای پایانی عمر خود نزدیک میشد و تعطیل عمومی کسبه و بازاریان استان یزد که در مناسبتهای مختلف و با دستور آیتالله صدوقی(ره) صورت میگرفت، به اعتصاباتی عمومی تبدیل شد که فلج نمودن ساختار حکومت طاغوت را هدف گرفته بود.
این هدف، در اعلامیهای که با امضای «اصناف و بازاریان یزد» انتشار یافت، به خوبی تبیین شده است:
«کوبندهترین و خردکنندهترین ضربهای که بر این عنصرهای طاغی میتوان وارد ساخت، زیر بار نرفتن و بیتوجهی به هیاهوهایشان، حتی از کار عادی و روزمره خویش در حد فلج نمودن، دست کشیدن است و خوشبختانه مردم بیدار و اصناف و کارمندان استان یزد که با بیدار دلی و هوشیاری روحانی مجاهد و پاکباخته شهرستان حضرت آیتالله صدوقی دامت برکاته راه مبارزات اصیل خویش را خوب شناختهاند، از صبح روز چهارشنبه 17 آبان تا دوشنبه 29 آبان به طور یکپارچه و سرتاسری، به استثنای نانوایی و قصابی و داروخانه تمام روز و میوهفروشی نصف روز و لبنیات به مدت 2 ساعت و خدمات صددرصد ضروری از قبیل کادر درمانی بیمارستانها و بهرهبرداری برق و آب و پمپبنزین و کشیک تاکسی، همگان دست از کار کشیده و استان را در یک سکوت محض که گویای تنفر و انزجاری عمیق و قلبی بوده، فرو بردند.»
اعتصابات کارگری، تظاهرات خیابانی مستمر و از بین بردن آثار پهلوی، از اقداماتی بود که در شهرهای مختلف استان یزد جریان داشت. بدیهی بود که در این مسیر، کارشکنیهای مختصری نیز صورت بگیرد که آیتالله صدوقی به واسطه تماس تلفنی افراد مختلف از چگونگی آن اطلاع مییافت:
«شخصی که میگفت کارگر است، گفت: ما به هر ترتیبی بود کارخانه را تعطیل کردیم، ولی روهنی دفتر را باز نگه داشته است و کادر دفتری را نگه داشته و دارد فروش میکند. در ضمن به روحانیت هم توهین میکند که من شرم دارم بگویم؛ چی کار کنیم؟
مناقب: شما که به اعتصاب خود ادامه بدهید؛ ایشان هم اگر بخواهند لجاجت به خرج دهند، خب به ضرر خودشان تمام میشود.»
«رئیس شرکت فرش تماس گرفت و گفت: ما هم البته بسته بودیم و برای پیروی از دین مقدس اسلام، هر طوری دستور بدهند مجبوریم اطاعت کنیم و بسته هستیم؛ ولی یک عده پیرزن که قالیباف هستن میآیند اینجا برای اینکه پول بگیرند و برگردند، اما اگر در بسته باشد، نمیشود و میخواستم اگر اجازه داده میشود، چهارشنبهها باز باشد که بتوانند اینها پول خود را بگیرند؟
رجبعلی: حاجی آقا که خودشان مسافرت هستن، ولی یک چهارشنبه مانعی ندارد و اگر میشود نیم ساعت دیگر از خود آقای مناقب میتوانید سؤال کنید.»