امام خمینی(ره):
برائت، استقامت، رمز ماندگاری
ابراهیم حاجی محمدزاده
«...مگر تحقق دیانت جز اعلام محبت و وفاداری نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است؟ حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر گردد....»1
وقوع و تداوم انقلاب اسلامی ایران به عنوان تنها الگوی سیاسی- الهی در عصر غیبت مقارن ظهور، به عنوان تنها راه برون رفت از بنبستهایی است که محرومان و مستضعفان در زیر یوغ استکبار جهانی آمریکایی- صهیونیستی با آن مواجه هستند.
امام خمینی(ره) معمار انقلاب اسلامی، این رسالت توحیدی و جهانی انقلاب اسلامی را بیش از دهها بار و در مقاطع گوناگون با ایمان و یقین کامل تاکید و اصرار ورزیدهاند. برای نمونه، در پایان قسمت اول وصیتنامه سیاسی- الهی خویش یادآور میشوند:
«...آنچه لازم است تذکر دهم آن است که وصیت سیاسی- الهی اینجانب اختصاص به ملت عظیمالشان ایران ندارد، بلکه توصیه به جمیع ملل اسلامی و مظلومان جهان از هر ملت و مذهب میباشد...»2
امام خمینی(ره) در آغاز سال سفر به جایگاه ابدی خویش (1368/1/2) با تاکید بر مقصد توحیدی انقلاب اسلامی مخصوصا به مسئولان نظام هشدار میدهند:
«...مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت- ارواحنا له الفداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که برعهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد، باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند...»3
حضرت امام(ره) در تحلیلی دقیق از اوضاع کنونی عالم و پیشبینی آینده در پرتو انقلاب اسلامی، در سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه 598 (1367/4/29) از شکسته شدن بنبستهایی خبر میدهند که امروزه پس از گذشت 25 سال تمامی پابرهنگان ومحرومان علیرغم تمامی سختیهای خونبار آن، در ابعادی بسیار گستردهتر و با تمام وجود آن را لمس میکنند:
«... معتقدین به اصول انقلاب اسلامی ما در سراسر جهان رو به فزونی نهاده است و ما اینها را سرمایههای بالقوه انقلاب خود تلقی میکنیم وهمه آنهایی که با مرکب خون طومار حمایت از ما را امضا میکنند و با سر و جان دعوت انقلاب را لبیک میگویند، به یاری خداوند کنترل همه جهان را به دست خواهند گرفت. امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است. و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کولهبار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نمودهاند میبوسم و سلام و درودهای خالصانه خود را به همه غنچههای آزادی و کمال نثار میکنم و به ملت عزیز و دلاور ایران هم عرض میکنم، خداوند آثار و برکات معنویت شما را به جهان صادر نموده است...».4
امام خمینی(ره) در ادامه این رهنمودها تنها راه خروج از بنبستها در جهت رسیدن به حکومت جهانی حضرت بقیهالله الاعظم را این گونه ترسیم میفرمایند:
«... ما باید خود را آماده کنیم تا در برابر جبهه متحد شرق و غرب، جبهه قدرتمند اسلامی- انسانی با همان نام و نشان اسلام و انقلاب ما تشکیل شود و آقایی و سروری محرومان و پابرهنگان جهان جشن گرفته شود. مطمئن باشید قدرتهای شرق و غرب همان مظاهر بیمحتوای دنیای مادیاند که در برابر خلود و جاودانگی دنیای ارزشهای معنوی قابل ذکر نمیباشند...».5
حضرت امام به عنوان منادی و زمینهساز حکومت جهانی مستضعفان به رهبری موعود تمامی انبیاء و اولیا حضرت بقیه الله، در تاریخ 1362/6/12 اولین گام را افشای علنی برائت جهانی از مشرکین دانسته و اعلام میکنند:
«مگر ابرقدرتهای زمان ما بتهای بزرگی نیستند که جهانیان را به اطاعت و کرنش و پرستش خود میخوانند و با زور و زر و تزویر خود را به آنان تحمیل مینمایند؟ کعبهی معظمه یکتا مرکز شکستن این بتهاست، ابراهیم خلیل، در اول زمان و حبیب خدا و فرزند عزیزش مهدی موعود- روحی فداه- در آخر زمان، از کعبه ندای توحید سر دادهاند و میدهند... در سوره توبه میخوانیم و اذان منالله و رسوله الیالناس یومالحج الاکبر انالله بری منالمشرکین و رسوله6 و مهدی منتظر در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین، از کعبه ندا سر میدهد و بشریت را به توحید میخواند، همه فریادها را از کعبه و مکه سر میدهند و ما باید از آنها تبعیت کنیم و ندای توحید کلمه و کلمه توحید را از آن مکان مقدس سر دهیم و با فریادها و دعوتها و تظلمها و افشاگریها و اجتماعات زنده و کوبنده در مجمع مسلمین در مکه مکرمه بتها را بشکنیم و شیاطین را که در رأس آنها شیطان بزرگ است در عتبات «رمی» کنیم و طرد نماییم تا حج خلیلالله و حبیبالله و ولیالله، مهدی عزیز را به جا آورده باشیم و الا در حق ما گفته میشود: «ما اکیرالضجیج و اقل الحجیح».7
در ادامه، امام خمینی(ره) با ارائه تحلیلی دقیق از علل عدم برائت از مشرکین به خاطر ترس و وحشت از قدرت پوشالی شیطانبزرگ میفرمایند:
«امروز چاره چیست و برای شکستن این بتها چه تکلیفی متوجه مسلمانان جهان و مستضعفان میباشد؟ یک چاره که اساس چارههاست و ریشه این گرفتاریها را قطع میکند و فساد را از بن میسوزاند وحدت مسلمانان، بلکه تمامی مستضعفان و دربندکشیدهشدگان جهان است و این وحدت، که اسلام شریف و قرآنکریم بر آن پافشاری کردهاند، با دعوت و تبلیغ دامنهدار باید بهوجود آید و مرکز این دعوت و تبلیغ، مکه معظمه در زمان اجتماع مسلمین برای فریضه حج است، که ابراهیم خلیلالله و محمد حبیبالله شروع و در آخرالزمان حضرت بقیهالله- ارواحنا لمقدمه الفداه- تعقیب میکند. به ابراهیم خلیلالله خطاب میشود که مردم را به حج بخوان تا برای «شهود منافع» خود از همه اقطار بیایند. این منابع جامعه است، منابع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی بیایند و ببینند تو که بر آنان پیغمبری عزیزترین ثمره جیات خود را در راه خدا تقدیم کردی و همه ذریه آدم باید به تو تأسی کنند، ببینند که بتها را شکستی و آنچه جز خداوند بود به دور افکندی، شمس باشد یا قمر، هیاکل، حیوانات یا انسانها، و گفتی و از روی حقیقت گفتی: وجهت وجهی للذی فطرالسموات والارض حنیفا مسلما و ما انا منالمشرکین و همه باید به پدر توحید و پدر پیامبران عظیمالشأن تأسی کنند و در سوره توبه که امر شد در مجمع عمومی در مکه خوانده شود میخوانیم، و اذان منالله و رسوله الیالناس یومالحج الاکبر انالله بری منالمشرکین و رسوله. فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج و این فریاد سیاسی- عبادی است که رسولالله صلیالله علیه و آله و سلم؛ به آن امر فرموده. حال باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام میداند گفت تأسی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند آمریکایی فعل رسولالله- صلیالله علیه و آله و سلم- و امر خداوند را تخطئه میکنید و تأسی به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالی را خلاف میدانید؟...».8
منادی و مقتدای منتظران فرج در عصر غیبت مقارن ظهور، پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره تحقق عملی مرگ بر آمریکا و برائت از مشرکان در عمل و در تمامی زمینهها را به عنوان اصلیترین وظیفه جمهوری اسلامی قلمداد نموده و صریحاً اعلام میکنند:«... من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاهطلبی و فزونطلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران برنامهریزی کنیم، ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماییم و این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیبناپذیر نیاز سربازان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد.»9 حضرت امام(ره) از آغاز مبارزات خود تا آخرین روزهای حیات خویش بارها آیه «فاستقم کما امرت و من تاب معک»10 را به امت اسلامی و به مناسبتهای گوناگون تأکید و یادآور میشدند:
«... شما ملت قیام کردید و بحمدالله قیام شما برای خدا بود، همه فریاد میزدید که ما «جمهوری اسلامی» میخواهیم، برای احکام اسلام قیام کردید. امر اول را که فرمودهاند قیام کنید برای خدا اطاعت کردید باقی مانده است امر دوم: فاستقم کما امرت و من تاب معک استقامت کنید، این قیام را حفظ کنید. این تحول روحی که برای شما ملت حاصل شده است حفظ کنید، استقامت کنید، نگه دارید این تحول انسانی که بالاتر از تحولهای فعال خارجی است. این تحولی که شما را برای رسیدن به آمال مشتاق کرد که خون بدهید. این تحول انسانی که شما برای برادرانتان حاضرید جان بدهید حاضرید مال بدهید، حاضرید وقت صرف کنید این تحول مهم بود این تحول بالاتر از اصل مبارزه بود، تحول نفسانی، تحول روحی، تحول انسانی، این تحول را حفظ کنید، مستقیم باشید، استقامت کنید، دشمن در توطئه است. دشمن درحال توطئه و نقشه است. اگر استقامت نکنید، اگر این تحول را حفظ نکنید، شاید خدای نخواسته دشمن پیروز شود...»11
حضرت امام(ره) بارها با تأکید بر جایگاه انقلاب اسلامی و آینده روشن آن در آینده بشریت، لازمه تداوم این راه را این گونه ترسیم میکنند:
«... مردم شاید به حسب عامه، خیلیشان ندانند که چه قضیهای واقع شده است بلکه اشخاصی که از خارج میآیند، یا از شخصیتهایی که در خارج هستند و گاهی پیام برای من میفرستند آنها میگویند که شما باز نمیدانید چه کردید؟ در دنیا چه شده است. و حق هم همین است که ما باز کاری که این ملت در پناه اسلام و در پناه امامزمان- سلامالله علیه- انجام داده است ما هم باز آن عمقش را تا حالا نمیتوانیم بفهمیم، این را به تدریج باید فهمید از آن، لکن تا آن اندازهای که ما میدانیم تمام رسانههای گروهی که از آمریکا، از شوروی و از اسرائیل و از انگلستان و از همهجا است از لحنشان معلوم است که ضربه خوردهاند. اگر گوش کنید این همه دروغپردازیها و این همه شیطنتها یک امر عادی نیست... مسائل ایران هر روز و هر شب در رسانهها هست و باد میزنند به این مسائل را، آن جایی که به نفع ایران است کوچکش میکنند، آنجایی که به ضرر ایران است بزرگش میکنند و ما باید از این لحنها بفهمیم که اینها ضربه خوردهاند و آن ضربهای که خوردند آنها میفهمند و باز نمیدانیم چی است. لکن این قدر هست که باید آن مقاومت و روح اسلامی را حفظ کنیم. آقایان باید آن قضایایی که در صدر اسلام گذشته است. آن سختیهایی که به پیغمبر اسلام -صلیالله علیه و آله- گذشته است. آن وقتی که در مکه بودند و همان وقت که در مدینه بودند ملاحظه نمایید اگر کسی تاریخ ایشان را ببیند که ایشان یک روز میشود گفت خوش نداشتند، البته خوش به اعتبار نظرهای مادی و هر روزشان اشتغال به اموری داشتند و برای ایشان زحمت مهیا میکردند. آن وقت که در مکه بودند، آن بساطی که قریش سر ایشان آوردند. آن قدر اهانت، آنقدر اذیت که نتوانست ایشان بماند در خود مکه و آنها هم ایشان را حصر اقتصادی کردند نمیگذاشتند چیزی به ایشان برسد گاهی ایشان با یک زحمتهایی ثروتگیر میآوردند مثل حضرت خدیجه که یک ثروتمندی بود و به پای پیغمبر ریخت، آنجا رسید که پوست را میمکید که یک قوتی بگیرد.
ما باید فکر کنیم که پیغمبر چه کرده است. برای چی این کارها را میکرده است. یک بشر است. اما میبینیم وظیفه دارد. یعنی بشری است که خدا به او وظیفه تعیین کرده است این اسلام را فرستاده است و به او امر کرده است که باید استقامت کنی فاستقم کما امرت و من تاب معک. این آیه شریفه در دوجای قرآن هست یکی در سوره شوری هست و یکی در سوره هود پیغمبر- سلامالله علیه- در سوره هود را یاد میآورد و تفاوت مابین سوره «هود» و سوره «شوری» این است که آنجا و استقم کما امرت است اینجا فاستقم کما امرت و من تاب معک میفرماید شیبتنی نقل شده است از ایشان شیبتنی سوره هود لمکان هذالایه برای اینکه نگران بوده است پیغمبر از اینکه اشخاصی که همراهش هستند نتوانند استقامت کنند، خوب، خودش استقامت میکرده است اما و من تاب معک هم مامور است، یعنی همانطوری که پیغمبر به استقامت و مقاومت مامور است هرکس هم همراه اوست به او گرویده است همین ماموریت را دارد و تا آخرین ماموریت هست...» 12
و در برههای دیگر خطاب به ملتها در رابطه با آیه فوق میفرمایند:
«...رفیق نیمه راه نباشید این طور نباشد که ما تا اینجا رفتهایم حالا از اینجا دیگر برویم سراغ کارهای دیگرمان، در راس امور این است که ما این امر الهی فاستقم کما امرت و من تاب معک این امر الهی را اجرا کنیم... شما پیروزید در دنیا. شما مطرح شدهاید در دنیا. در همه گوشه دنیا، دولتهای دنیا از شما یک نحو هراسی دارند که مبادا یک وقت ملتهایشان مثل شما بشود شما تا حالا پیروزید استقامت کنید تا پیروزی نهایی به دستتان بیاید خودتان را بسازید و جوانهای خودتان را بسازید و کودکان خودتان را بسازید».13
«ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز میکردند و برای اینکه خود را از فشارهای روزمره سیاسی برهانند، همه کاسه صبر و مقاومت را یکجا میشکستند و به تعهدات ملی و میهنی ادعایی خود پشت پا میزدند. کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمیدانیم ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند... ولی در هر حال آن چیزی که در سرنوشت روحانیت واقعی نیست سازش و تسلیم شدن برابر کفر و شرک است که اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند اگر سرمان را بر بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعلههای آتشمان بسوزانند اگر زن و فرزند و هستیمان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت ببرند. هرگز اماننامه کفر و شرک را امضاء نمیکنیم...».14
امام همواره به امت اسلامی هشدار میدهند که نباید تنها، رونق اقتصادی و رهایی از فقر و گرسنگی را مقصد انقلاب اسلامی در جهان امروز تلقی نمود: «... ملیگراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بینالملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است. ما میگوئیم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لااله الاالله» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم... انقلاب اسلامی ما تاکنون کمینگاه شیطان و دام صیادان را به ملتها نشان داده است. جهانخواران و سرمایهداران و وابستگان آنان توقع دارند که ما شکسته شدن نونهالان و به چاه افتادن مظلومان را نظاره کنیم و هشدار ندهیم. و حال آنکه این وظیفه اولیه ما و انقلاب اسلامی ماست که در سراسر جهان صدا زنیم که ای خواب رفتگان! ای غفلتزدگان! بیدار شوید و به اطراف خود نگاه کنید که در کنار لانههای گرگ منزل گرفتهاید برخیزید که اینجا جای خواب نیست. آمریکا و شوروی در کمین نشستهاند، و تا نابودی کاملتان از شما دست برنخواهند داشت...».15
امام(ره) به عنوان الگوی بیبدیل «عارفان مبارزهجو» با پشتوانه تاریخ درد و رنج و خون تشیع و با تعهد به زمینهسازی خدشهناپذیر فرج قائم آلمحمد، حجت را بر همگان تمام نمودهاند: «من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام میکنم که اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی آنان از پای نخواهیم نشست یا همه آزاد میشویم و یا به آزادی بزرگتر که شهادت است میرسیم و همان گونه که در تنهایی و غربت و بدون کمک و رضایت احدی از کشورها و سازمانها و تشکیلات جهانی انقلاب را به پیروزی رساندیم، و همانگونه که در جنگ نیز مظلومانهتر از انقلاب جنگیدیم و بدون کمک حتی یک کشور خارجی متجاوزان را شکست دادیم به یاری خدا باقیمانده راه پرنشیب و فراز را با اتکای به خدا، تنها خواهیم پیمود و به وظیفه خویش عمل خواهیم کرد، یا دست یکدیگر را در شادی پیروزی جهان اسلام در کل گیتی میفشاریم و یا همه به حیات ابدی و شهادت روی میآوریم و از مرگ شرافتمندانه استقبال میکنیم. ولی در هر حال پیروزی و موفقیت با ماست و دعا را هم فراموش نمیکنیم. خداوندا بر ما منت بنه و انقلاب اسلامی ما را مقدمه ریختن کاخهای ستم جباران و افول ستاره عمر متجاوزان در سراسر جهان گردان، و همه ملتها را از ثمرات و برکات وراثت مستضعفان و پابرهنگان برخوردار نما.»16
«... از جانب من و همه ملت ایران به همه مسلمانان اطمینان بدهید که جمهوری اسلامی ایران پشتیبان شما و حامی مبارزات و برنامههای اسلامی شما است و در هر سنگری علیه متجاوزان در کنار شما ایستادهاند و از حقوق گذشته و امروز و آینده انشاءالله دفاع خواهد کرد و به آنان بگوئید که اقتدار و اعتبار جمهوری اسلامی ایران متعلق به همه ملتهای اسلامی است و دفاع از ملت قهرمان و دلاور ایران در حقیقت دفاع از همه ملتهای تحت ستم است و ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی- صلی الله علیه و آله- است به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی و مصلح کل وامامت مطلق حق امام زمان- ارواحنا فداه- هموار میکنیم.» 17
خداوندا! اگر هیچ کس نداند تو میدانی که ما برای برپایی پرچم دین تو قیام کردهایم و برای برپایی عدل و داد در پیروی از رسول تو در مقابل شرق و غرب ایستادهایم و در پیمودن این راه لحظهای درنگ نمیکنیم. خداوندا! تو میدانی که فرزندان این سرزمین در کنار پدران و مادران خود برای عزت دین تو به شهادت میرسند و با لبی خندان و دلی پر از شوق و امید به جوار رحمت بیانتهای تو بال و پر میکشند! خداوندا تو میدانی که امت رسول تو در این مملکت مواجه با همه توطئهها است و ایادی شیطان در داخل و خارج او را آرام نمیگذارند و تلاشها هر روز برای در تنگنا و مضیقه قرار دادن این ملت در امور اقتصادی فزونتر میشود.خداوندا تو میدانی مردم ما مشکلات را به جان و دل خریدهاند و از هیچ چیزی غیر تو ترس و بیم ندارند و تمام زجرها و دردها را تحمل میکنند. همه پیروزیها را از آن تو و به عنایت تو میدانند، پس ما را به عنایت دوباره خود همراهی نما و دلهای ملت ما را به نصر و پیروزی خود امیدوار ساز و رزمندگان جبهه ما را به مدد غیبی و جنود مخفی خود غالب و پیروز گردان و توان صبر و استقامت ما را در تحمل سختیها و مشکلات افزوننما و نعمت رضایت در شکست و پیروزی را به ما ارزانی فرما و دل مردم ما را که برای دین تو شهید و مفقود و اسیر دادهاند و سختی هجران عزیزان را به عشق لقا و رضای تو تحمل کردهاند شادمان فرما و همه ما را در مسیر بندگی خود عاشق و درد آشنا فرما و شهیدان ما را از کوثر ولایت خود و رسول اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم- و ائمه هدی- علیهم صلوات الله- سیراب نما و انقلاب اسلامی ما را به انقلاب مصلح کل متصل فرما.18
پی نوشتها
1-صحیفه امام، ج20، ص 314
2-صحیفه امام، ج 21، ص 400
3-صحیفه امام، ج 21، ص 327
4-صحیفه امام، ج21، ص85
5-صحیفه امام، ج21، ص91
6-سوره توبه، آیه3
7-نالهکنندگان چه بسیارند
ولی حاجیان واقعی کم...
بحارالانوار، ج 27، ص181
8-صحیفه امام، ج18، ص91
9-صحیفه امام، ج21، ص91
10-سوره هود، آیه 112
11-صحیفه امام، ج7، ص394
12-صحیفه امام، ج16، ص300
13-صحیفه امام،ج 16، ص508
14-صحیفه امام، ج21، ص98
15-صحیفه امام، ج21، ص 89
16-صحیفه امام، ج20، ص 325
17-صحیفه امام، ج 20، ص 345
18-صحیفه امام، ج 20، ص 34