اخبار ویژه
زمان ترمیم کابینه سال پیش بود نه الان
یک روزنامه حامی دولت اذعان کرد دولت در ترمیم کابینه سردرگم و فاقد اولویتبندی معطوف به توقعات اقتصادی مردم است.
روزنامه آرمان نوشت: از زمان شروع به کار دولت تدبیر و امید اعتراض به بعضی از انتخابهای آقای رئیسجمهور که تحتتاثیر ملاحظاتی غیر از شایستهسالاری انتخاب شده بودند و عملکرد بعضی از همکاران ایشان وجود داشت و انتظار میرفت وقتی کابینه به نیمه راه رسید تغییرات لازم با رعایت ملاحظات واقعی و مصلحت صورت گیرد. اما این انتظار به حق مردم تحقق نیافت.
این روزنامه مینویسد: اصولا اگر انتخابها ضابطهمند، برنامهمحور، با رعایت مصالح مردم، برای پاسخگویی به نیازهای کشور و با حساب و کتاب صورت گیرد، نیاز به تغییر در میانه راه نخواهد بود، ولی اگر به هر دلیلی نیاز به ترمیم کابینه باشد، زمان معمول این کار، وقتی است که دولتها به میانهراه رسیده باشند علاوه بر آن انتخاب گزینهها برای تغییر و پیشبینی جایگزینها میباید بر اساس معیارهای واقعی باشد. کنار رفتن وزرا اگر با خواست خودشان باشد یا اگر قرار است ارتقا یابند حکم دیگری دارد، ولی چنانچه به اجبار باشد، باید دلایل موجه داشته باشند.
آرمان خاطرنشان کرد: با عنایت به اینکه ششماه تا انتخابات ریاستجمهوری بیشتر باقی نمانده و از هماکنون جو انتخاباتی بر کشور حاکم شده و همچنین به دلیل وضعیت وزارتخانههای آموزش و پرورش و ورزش و جوانان در مقایسه با سایر دستگاههای همطراز خود، ضرورت تغییر در آنها احساس نمیشود.
زمان تغییر مناسب نیست. در عین حال، چون از جایگزینها اطلاعی در دست نیست، نمیدانیم تبدیل به احسن خواهد شد یا خیر در مجموع از خبرهای منتشر شده چنین برمیآید که این تغییرات چندان اصالت ذاتی نداشته باشد.
نویسنده خواستار نرخ شرح و ترجمه برای رفع ابهامات و نگرانی باشد.
این روزنامه همچنان از قول محمود میرلوحی (معاون وزارت کشور در دولت اصلاحات) تصریح کرد: در باب تورم، موفقیتهای خوبی رخ داده اما در حوزه رونق و رفع رکود و به ویژه اشتغال متاسفانه هنوز مشکل باقی است و روندی که بتواند انتظارات جامعه را برآورده کند و فضا را برای انتخابات سال آینده مهیا کند هنوز به وجود نیامده است.
وی میگوید: حوزه اقتصاد به ویژه در بحث رونق، نیاز به تحولات بیشتری دارد. در حال حاضر، پاشنهآشیل، حوزه اقتصاد است؛ باید در حوزههای مسکن، صنعت، گردشگری و حوزههای اقتصادی کشور به ویژه در اشتغال و جذب سرمایه، کارهای بزرگی انجام شود. با وجود برداشته شدن تحریمها، اگر تاخیر کنیم ممکن است به توفیق چندانی دست نیابیم و مشکلات و موانعمان ادامه یابد.
خشم رژیم های مرتجع از نصب تصاویر امامخامنهای در خیابانهای مصر
نصب عکسهای امامخامنهای در برخی خیابانهای مصر، خشم شیوخ رژیمهای مرتجع در خلیجفارس را به دنبال داشت.
عیون الخلیج در این زمینه نوشت: مسئولان مصری به شبکه ماهوارهای «الغد» اجازه دادند تا تصاویر مربوط به رهبر ایران که در خیابانهای قاهره نصب شدهاند را پخش کند. این اقدام مسئولان مصری موجی از خشم را در میان دولتهای عرب خلیج (فارس) به وجود آورده است.
در همین حال روسیا الیوم گزارش داد: مصریها تصاویر بزرگی از آیتالله خامنهای را در قالب بیلبوردهای شهری در خیابانهای اصلی قاهره نصب کردهاند. این تصاویر با موضوع نقش محوری و مهم ایران در تحولات منطقه نصب شده و مصریها با این بیلبوردهای بزرگ، از ایران درخواست کردهاند که علیه عربستان وکویت وارد عمل شود.
حلقه نیاوران و وزیر هزار میلیاردی همچنان در دولت جا خوش کردهاند
عضو مرکزیت حزب اعتماد ملی میگوید روحانی دیر به فکر تغییر در کابینه افتاد. حقشناس معتقد است وزیر صنعت باید جزو اولویتهای تغییر باشد.
محمدجواد حقشناس در مصاحبه با تابناک گفت: روحانی به جای اینکه به فکر جابهجایی یک وزیر آنهم به دلیل فشارهای وارده باشد، باید وزیرانی را که به هر دلیلی موفق نبودند و حتی مسئله برکناریشان در مجلس مطرح است را زودتر از کابینه کنار بگذارد تا بلکه در ماههای حساس منتهی به انتخابات کشور بتواند راه خودش را به سلامت طی کند. به عنوان مثال در کنار جدایی گودرزی و فانی از وزارت خانههای ورزش و آموزش و پرورش، بهتر است مأموریت آقای نعمتزاده هم به پایان برسد، چرا که ایشان با وجود توانمندیهایشان، به دلیل کهولت سن نمیتوانند بار سنگین وزارت خانه مهمی چون صنعت را به دوش بکشند. همچنین لازم است به خاطر برخی از مسایل، عدهای مهرههای فعال در نهاد دولت هم جا به جا شوند تا حاشیهها کاهش پیدا کنند.
وی تصریح کرد: روحانی دیر به فکر تغییرات کابینه افتاد.
وی میافزاید: روحانی در آغاز دولت و در انتخابات اعضای کابینه سراغ اعضای حلقه نیاوران نظیر واعظی و ظریف و نوبخت و فریدون و یونسی و نعمتزاده رفت.
همچنین با توجه به حمایت آقای هاشمی، طبیعی بود که کارگزاران حضوری چشمگیر در دولت روحانی داشته باشند و شاهد حضور چهرههایی چون آقای زنگنه به عنوان وزیر نفت و البته اسحاق جهانگیری به عنوان معاون اول بودیم. همچنین تعدادی از چهرههای اصلی کارگزاران سازندگی در استانهای مهمی چون تهران و آذربایجان شرقی به عنوان استاندار انتخاب شدند. البته حزب اعتدال توسعه هم که میتوان آنها را طیف راستگرای حامی هاشمی نامید هم در این بین سهم داشتند.
تأکید حقشناس بر لزوم برکناری وزیر صنعت در حالی است که این وزیر هزار میلیاردی، رئیس ستاد انتخاباتی روحانی در سال 92 بوده و با وجود اختلافات شدید با برخی اعضای دولت، همچنان موقعیت خود را حفظ کرده است.
رشد اقتصادی ادعایی و منفی 5 درصد بازدهی بورس!
برخلاف ادعای رشد اقتصادی، میانگین بازدهی بورس منفی بوده است. این در حالی است که بورس، میزان الحراره اقتصاد هر کشور است.
روزنامه فرهیختگان از قول حسین خزلی کارشناس بازار سرمایه نوشت: تا زمانی که رشد اقتصادی مثبت نشود و به عدد قابل توجهی نرسد و نرخ سود واقعی در بانک کاهش پیدا نکند، توقع اینکه بورس رشد کند را نباید داشت.
این کارشناس میگوید: بورس حداقل باید بالای 35 درصد بازدهی داشته باشد تا رشد کند اما چنین بازدهی در سال جاری در بورس نبوده است. میانگین بازدهی شاخص بورس در 6 ماهه ابتدای امسال منفی پنج درصدی بوده است.
حذف شرکتهای ایرانی از پروژه واگذاری قراردادهای نفتی
بنا بر اعلام علی کاردر (مدیرعامل شرکت ملی نفت) قرار شده است وزارت نفت به شرکتهای داخلی اجازه حضور در مناقصههای مربوط به این میادین از جمله میدان نفتی بزرگ و کمریسک آزادگان جنوبی ندهد(!) و این میادین به خارجیها پیشکش شود.
کاردر گفته است: «همانطور که پیشتر اعلام شده است، در اجرای قراردادهای جدید نفتی، شرکتهای ایرانی در میدانهای کوچک و متوسط میتوانند به عنوان راهبر اصلی توسعه میدان فعالیت کنند و از همکاری شرکتهای بینالمللی بهرهمند شوند و در «میدانهای بزرگ نیز که راهبری برعهده شرکتهای بینالمللی است، خارجیها، مکلف به همکاری با شرکتهای ایرانی هستند).
به گزارش «سفیر»، وزارت نفت در حالی به شرکتهای داخلی اجازه حضور در مناقصههای میادین بزرگ و کمریسکی مانند آزادگان جنوبی را نداده است که یکی از شرکتهای توانمند و خوشسابقه داخلی اخیرا به صورت رسمی برای توسعه این میدان اعلام آمادگی کرده بود.
شنیده شده است برخی از مدیران ارشد وزارت نفت برای امضای قرارداد توسعه میدان آزادگان در قالب مدل جدید قراردادهای نفتی با شرکت توتال تمایل زیادی دارند، شرکتی که کارنامه منفی در صنعت نفت ایران دارد.
سوال اساسی این است که آیا مجلس دهم در برابر اشتباه بزرگ وزارت نفت سکوت خواهد کرد؟
از مردم میپرسیدید کدام وزیران باید تغییر کنند؟
مشاور فرهنگی رئیسجمهور از مردم خواست گزینههای مناسب خود را برای تصدی سه وزارتخانه معرفی کنند.
حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی رئیسجمهور در پست توییتری خود نوشت: «لطفاً برای وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی، ورزش و جوانان و آموزش و پرورش افرادی را که مناسب میدانید با ذکر دلیلی مختصر معرفی فرمایید.»
به نظر میرسد منطقیتر این بود که مشاور رئیسجمهور از مردم بپرسد از میان وزیران کابینه و معاونین رئیسجمهور کدامها باید در اولویت تغییر و ترمیم قرار بگیرند و اولویت مردم مثلاً تغییر وزیر ورزش و جوانان است یا وزیران راه و شهرسازی، صنعت، اقتصاد، نفت، جهاد کشاورزی، و رؤسای سازمان مدیریت یا بانک مرکزی و محیطزیست و...؟! براساس نظرسنجیها اولویت مردم، مشکلات اقتصادی نظیر رکود و بیکاری و کمبود مسکن مناسب است ضمن اینکه از عملی نشدن وعدههای گشایش اقتصادی صد روزه و دستاورد تقریباً هیچ برجام گلایه دارند.
برخلاف وعدههای برجامی اقتصاد تکان نخورد
رئیس پیشین اتاق بازرگانی تهران گفت: پس از توافق برجام، وضع اقتصاد نامناسب است و انتظارات برآورده نشده است.
یحیی آلاسحاق در مصاحبه با روزنامه شرق درباره تحولات اقتصادی پس از برجام میگوید: متاسفانه هم وضعیت واردات نامناسب است و هم صادرات. ترکیب واردات نشان میدهد 70 تا 80 درصد حجم واردات ایران مواد اولیه، قطعات، کالاهای سرمایهای و واسطهای است. کم شدن حجم اینها، به خوبی نشان میدهد تولید مهجور شده است. در واقع نبود مواد اولیه و قطعات، رکود عمیق و کوچک شدن تولید را نشان میدهد. اینها نشانههای خوبی نیستند. اگر بخش بزرگ واردات، محصول نهایی بود، خب چه بهتر که واردات کم شود، اما اینگونه نیست.
وی تصریح کرد: درباره صادرات هم وضع همینگونه است. بخش بزرگ صادرات کشور از صنایع وابسته به نفت و پتروشیمی تشکیل شده است؛ این نکته روشن است که روند اصلا خوب نیست؛ درست است که افزایش صادراتی نکته مثبتی برای اقتصاد است اما ترکیب آن از حجمش مهمتر است. نقش صادرات باید در دیگر فاکتورهای اقتصادی مثل رکود و اشتغال بررسی شود. خب؛ یکی از نکاتی که تصویری از خروج از رکود، افزایش اشتغال، جذب سرمایهگذاری و... را نشان میدهد، صادرات است. وقتی صادرات غیرنفتی رشد چندانی نداشته، به خوبی روشن است اقتصاد وضع خوبی ندارد.
آلاسحاق همچنین گفت: دستاورد برجام برای ما آنقدر که انتظار داشتیم نبود. آن هم که اتفاق افتاده، در چند حوزه محدود به خودرو و پتروشیمی و... است که هنوز عملیاتی نشده. اینها نمیتواند اقتصاد را تکان دهد.
آقای عارف! مدعیان اصلاحطلبی در آشوب 88 تبدیل به برانداز شدند
«اصلاحطلبان فعال در آشوب سبز برای بستن پرونده آن سال باید شکست در آن آشوب را بپذیرند و تکلیف خود را با نظام روشن کنند».
داریوش سجادی همکار نشریات سابق اصلاحطلب نوشت: آقای محمدرضا عارف اخیرا گفته «مشکلات پرونده حوادث انتخابات در سال 88 باید بسته شود چرا که به صلاح کشور است». داستان 88 اگر قرار است مختومه شود قبل از هرچیز باید به درستی تعریف شود. قطعا بعد از برخوردار شدن از صورت صحیحی از قضیه و با مختصاتی شفاف آنگاه میتوان به راهکار نائل آمد. داستان 88 از آغاز تا فرجام و از اوجاش تا حضیضاش در فشردهترین تعریف ممکن یکی داستان بود پر آب چشم!
متاسفانه رهبران جنبش سبز در یک جوزدگی آشکار و بیاخلاقی نامتوقع با رویت راهپیمایی به صرافت آن افتادند که وقتی «گل در بر و می در کف و معشوق به کام است» چه حاجت به کوتاه آمدن است و خدا را چه دیدی با چنین عقبه نقدی در کف خیابان «چرا که نه؟» الان وقت امتیاز گرفتن و کوتاه نیامدن است!
القصه بعد از 8 ماه جنگ و گریز خیابانی وقتی پرونده آن آشوب به نفع نظام بسته شد آنک «جنبش سبز» و حاملان جنبش سبز خسته از 8ماه «شهر آشوبی نافرجام» مبتلا به یک افسردگی عمیق و تبعی ناشی از شکست شدند.
در این میان خسران اصلی اولا متوجه رهبران جنبش سبز شد که در یک بیمبالاتی آشکار قبل از هرچیز «خود» را سوزاندند و با یک محاسبه ناصواب و در یک بیحزمی و جوگیری آشکار بیجهت خود را مبتلا به حصری 7 ساله کردهاند. دومین خسارت و هزینه را نیز آن بخش از بدنه میدانی جنبش سبز و مدعی اصلاحطلبی داد که با «88» تزویر ایشان برون ریخت شد.
مجموعهای که سالها «خود فریبانه و عوامفریبانه» خود را ذیل نظام تعریف کرده بودند که قرار است در لباس احرام با نظام خیراندیشانه کاستیهای نظام را پایش و پالایش کنند و آنک با فرصت 88 فرصتطلبانه و خلقالساعه مبدل به چریکهایی برانداز علیه همان نظام شدند.
بدین اقتفا حجم بالای مصیبت متوجه آن بخش از مدعیان اصلاحات شد که قبل از 88 با یک شیدایی هایپراکتیو و خوشباشی و خوشبینی ارادهگرایانه به اتفاق «کاری کنیم کارستون - حالا که وقته کاره» را همسرایی میکردند و از فردای ناکامی 88 از اوج آن «ارادهگرایی» به حضیض یک «تقدیرگرایی» قابل فهم و قابل انتظار غلتیدند.