kayhan.ir

کد خبر: ۸۸۲۶
تاریخ انتشار : ۲۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۲:۵۴

لطفاً در نرمش «اعتدال» داشته باشید! (نگاه)


این روزها برای نمی‌دانم چندمین بار شاهد تکرار اتهامات بی‌اساس و مضحک مقامات غربی و بین‌المللی در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران بوده‌ایم؛ از ادعاهای خنده‌آور بان‌کی مون در خصوص اعدام قاچاقچیان مواد مخدر گرفته، تا گزارش مغرضانه احمد شهید در مورد نقض حقوق بشر در ایران... (اثبات بی‌اساسی و مضحک بودن این ادعاها موضوع این جستار نیست، که در چند و چون آن بسیار سخن رفته است).
این روزها برای نمی‌دانم چندمین‌بار شاهد تداوم مواضع خصمانه آمریکائی‌ها و اروپائی‌ها علیه ملت ایران بوده‌ایم؛ از اظهارات اوباما در دیدار با نتانیاهو گرفته، تا سخنان ضد ایرانی دیوید کامرون نخست‌وزیر انگلیس در پارلمان رژیم صهیونیستی ... .
این روزها برای نمی‌دانم چندمین بار شاهد دخالت‌های وقیحانه مقامات غربی در اوضاع داخلی کشور بوده‌ایم؛ از دیدارهای ناموجه و خلاف قانون اشتون و هیأت پارلمان اروپا با عناصر فتنه 88 گرفته،‌تا سخنان گستاخانه بان‌کی‌مون دبیر کل سازمان ملل در خصوص وعده‌های انتخاباتی آقای روحانی، و موارد دیگری که با استناد به گزارش خانم اشتون مطرح شد... .
این روزها برای نمی‌دانم چندمین بار شاهد وضع تحریم‌های جدید علیه نظام اسلامی پس از توافق ژنو بوده‌ایم؛ صرف‌نظر از سه دور تحریم جدید آمریکا علیه شرکت‌ها و اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی در همان روزهای نخستین پس از توافق، از تمدید وضعیت اضطراری آمریکا در قبال ایران از سوی اوباما گرفته، تا مصوبه اخیر شورای وزیران اروپا برای افزایش تحریم‌ها... .
این روزها برای نمی‌دانم چندمین بار شاهد ابراز تفسیرهای زیاده‌خواهانه از توافق ژنو و ایجاد تردید در حقوق مسلم هسته‌ای ملت ایران بوده‌ایم؛ از اظهارات آتشین جان‌کری در مجمع سالانه آیپک گرفته،‌تا امتناع اشتون از تصریح به حق هسته‌ای جمهوری اسلامی در سفر به تهران... .
این روزها برای نمی‌دانم چندمین بار شاهد به رخ ملت ایران کشیدن گزینه‌های از کار افتاده روی میز گاوچران‌های هفت‌تیرکش آمریکائی بوده‌ایم... .
این روزها برای نمی‌دانم چندمین بار... .
و برای همان نمی‌دانم چندمین بار موضع دستگاه دیپلماسی ما خلاصه شده در: «این اظهارات غیرسازنده است»، «این مطالب مصرف داخلی دارد»، «این اقدامات به تلاش‌های صورت گرفته در راستای بهبود روابط لطمه می‌زند»، «این سخنان اعتماد ملت ایران را خدشه‌دار می‌کند»، و... .
تحریم، اقدامات خصمانه و اظهارات مغرضانه، چیز تازه‌ای برای ملت ایران نیست و موضوع جدیدی برای ما به حساب نمی‌آید، ملت سال‌هاست که با این ادبیات خو گرفته و به وقت مقتضی پاسخ شایسته و درخوری به آن داده است، لیکن نکته قابل توجه آن است که وقایع اخیر در شرایطی رخ می‌دهد که تغییرات اساسی در ادبیات و رویکرد دولتمردان ما در عرصه دیپلماسی و روابط بین‌الملل ایجاد شده است، تغییراتی که قرار بود دشمنان نظام را وادارد به این که دیگر نه با ادبیات «تحریم»، که با ادبیات «تکریم» بایستی به این ملت تمدن‌ساز سخن بگویند!
جریانی در کشور بر این باور است که چالش‌های موجود در عرصه سیاست خارجی نظام با قدرت‌های بین‌ا‌لمللی تنها معلول ادبیات حاکم بر این حوزه به‌ویژه در هشت سال گذشته بوده است، و بنابراین با تغییر رویکردهای قبلی می‌توان راه دیگری در پیش گرفت که ضمن آن هم تعامل سازنده‌تری با دنیا داشت، و هم از همه حقوق و منافع کشور صیانت نمود. با راهیابی این جریان به عرصه مدیریت اجرایی کشور و مانور همه‌جانبه بر این باور، تاکتیک «نرمش قهرمانانه» از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شد تا مسئولین جدید که مدعی‌اند در برخی مسائل می‌توان موضع دیگری اتخاذ کرد و در عین حال منافع ملی را نیز به طور کامل حفظ نمود، دیدگاه‌های خود را اعمال کرده و مردم نیز به وضوح شاهد نتایج عملی این سیاست‌‌‌ها باشند. ایشان علاوه بر آن همزمان با تشریح دلایل اصلی اختلافات مبنایی نظام اسلامی با نظام سلطه، بارها و بارها مسئولین محترم را به فهم ماهیت حقیقی دشمن و درک سیاست‌ها و ترفندهای خصمانه او توجه داده، و از خوش‌بینی مفرط و اعتماد به دشمن برحذر داشته‌‌اند.
مقارن با روی کار آمدن دولت جدید، تغییر سیاست‌ها و رویکردهای قبلی در دستور کار قرار گرفت، به تصور آن که اگر ما گامی در جهت دوستی و عادی‌سازی روابط برداریم - بخوانید گامی در مواضع خویش به عقب برداریم - طرف مقابل هم گامی به پیش خواهد گذاشت؛ که البته این‌‌گونه هم شد و طرف مقابل گامی به پیش نهاد، منتها نه در جهت دوستی و اعتمادسازی، که در باج‌خواهی و افزون‌طلبی!!! در واقع علی‌رغم تغییر لحن و رویکرد دولتمردان جدید - که در مواردی بعضا با عقب‌نشینی‌هایی تاکتیکی نیز همراه بود و انتقادهایی جدی را در میان بسیاری از دلسوزان و مقامات نظام برانگیخت- نه تنها تغییری در مواضع دشمنان نظام به وجود نیامد، که اتفاقاً بر شدت و گستره آن نیز افزوده شد، و چه بسا آنان را به این طمع خام انداخت که از این پس نیز با تداوم این رفتارها و فشارها خواهند توانست نظام اسلامی را گام به گام از مواضع اصولی‌اش عقب رانده و امتیازات بیشتر و بیشتری از جمهوری اسلامی بگیرند، و هر آنچه را که طی این سال‌ها در سایه استقامت ملت رشید ایران از دست یازیدن به آن محروم مانده‌اند، از این پس در این عرصه جدید و به لطف مذاکره و مصالحه فراچنگ آورند!
قرائن حاکی از آن است که رفتار و ادبیات دولت جدید به عوض آنکه حامل پیام حسن‌نیت ملت ایران برای جهانیان بوده باشد، ظاهراً قدرت‌های سلطه‌گر و مستکبران عالم را دچار این سوء تفاهم کرده که تغییرات ایجاد شده شاید حاصل ضعف و انفعال ملت ایران و تردید ایشان در ایستادگی بر اصول انقلاب باشد! که این دقیقاً تحقق همان تحلیل‌هایی است که پیش از این چنین توهمی را در نظام سلطه نسبت به چنین رویکردهایی پیش‌بینی کرده بود. خداوند بر درجات عالی پیر سفر کرده جماران بیفزاید که فرمود اگر شما قدمی هم از مواضعتان عقب بروید، آنها ده قدم به پیش می‌آیند.
واقع آن است که متأسفانه به نظر می‌رسد با وجود هشدارهای مکرر و مستمر مقام معظم رهبری نسبت به درک ترفندهای گونه‌گون دشمن در عین حفظ اصل و نفس دشمنی و عداوت، نگاه برخی مسئولین محترم به «خوش‌بینی مفرط» به دشمنان دیرینه و قسم‌خورده انقلاب «آلوده» شده، و علی‌رغم این ادعا که به ویژه به آمریکائی‌ها بی‌اعتماد هستند، آثار چنین بی‌اعتمادی‌ای در گفتار و رفتار برخی از ایشان دیده نمی‌شود. در واقع وقتی «اعتدال» به «عدم قاطعیت» و «صلابت» فرو کاسته می‌شود، و در برابر تمام اقدامات خصمانه و عهدشکنی‌های طرف‌های خارجی به مواضعی «نرم» و «ملایم» بسنده می‌شود، و واکنش قاطعی در برابر این اظهارات و اقدامات صورت نمی‌گیرد، تا حدی طبیعی است که در مواضع طرف مقابل نه تنها تجدید نظری صورت نگیرد، که به دشمنی‌های دیرینه و عداوت‌های پرکینه او، توهین و تحقیر نسبت به ملت بزرگ ایران و نادیده گرفتن ضوابط قانونی جمهوری اسلامی- که به تعبیر رئيس محترم قوه قضائیه نوعی دهن‌کجی به نظام محسوب می‌شود- نیز افزوده گردد!
این کار ویژه دشمن و اقتضای دشمنی اوست که اگر در طرف خویش عزمی راسخ و اصراری سرسختانه بر اصول و آرمان‌های خویش نبیند، بر دشمنی و تمایلات افزون‌طلبانه خویش بیفزاید، و این مسئولیت مدیران و کارگزاران حکومت است که با اتخاذ مواضعی قاطع و مقتدرانه چنین تصور و توهمی را از ذهن دشمن بزدایند؛ در ماه‌های اخیر اما، چنین رویکردی در دستگاه دیپلماسی کشور مشاهده نشده و بیشتر بنا بر آن بوده است که اظهارات، اقدامات و مواضع ایشان با مستمسک قرار دادن تعبیر «نرمش قهرمانانه» رهبری توجیه گردد. حال آنکه رهبری فرزانه انقلاب خود صریحاً در تفسیر این تعبیر چنین فرموده‌اند:‌ «ما تعبیر «نرمش قهرمانانه» را به کار بردیم؛ یک عده‌ای آن را به معنی دست برداشتن از آرمان‌ها و هدف‌های نظام اسلامی معنا کردند؛ بعضی از دشمنان هم همین را مستمسکی قرار دادند برای اینکه نظام اسلامی را به عقب‌نشینی از اصول خودش متهم کنند؛ اینها خلاف بود، اینها بدفهمی است. نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است؛ به معنای این است که سالک راه خدا- در هر نوع سلوکی- به سمت آرمان‌های گوناگون و متنوع اسلامی که حرکت می‌کند، به هر شکلی و به هر نحوی هست، باید از شیوه‌های متنوع استفاده کند برای رسیدن به مقصود. » عنایت به این فرمایش رهبری و نیز نمونه‌های ذکر شده در ابتدای این یادداشت، چنین می‌نمایاند که این مصادیق نمی‌تواند چندان سنخیتی با «تمامیت» تعبیر رهبری داشته باشد.
نقل است که فردی نماز نمی‌خواند، دوستش به او اعتراض کرد که چرا نماز نمی‌خوانی، گفت: خداوند خودش در قرآن فرموده:‌«لا تقربوا الصلاهًْ» دوستش گفت آیه قرآن این‌گونه است که: «لاتقربوا الصلاهًْ و انتم سکاری»، آن فرد در پاسخ گفت: خدا پدرت را بیامرزد چه کسی توانسته به تمام قرآن عمل کند که من دومی باشم!

سیده آزاده امامی