kayhan.ir

کد خبر: ۸۷۷۶۷
تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۶
کیهان بررسی می‌کند

ناکامی آمریکا در جنگ سوریه عملیات فریب در لوزان

دولت آمریکا که روند تحولات در سوریه و شهر حلب را مغایر با منافع خود می‌بیند، بار دیگر بازی پیچیده و همزمان مذاکرات در لوزان و حملات غافلگیرکننده در سوریه را کلید زده است.


سرویس خارجی-

طی روزهای اخیر بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند که گزینه‌های آمریکا در سوریه ته کشیده است و واشنگتن باید پا پس بکشد و نابودی تروریست‌های دست‌پرورده خود در سوریه را فقط نظاره بکند.
اما، در این شرایط که همه چیز بر وفق مراد ارتش سوریه و نیروهای مقاومت بوده و در حالی که این نیروها دارند به آخرین مواضع تروریست‌های «جبهه النصره» در شرق حلب نزدیک می‌شوند، آمریکا بار دیگر گزینه مستعمل و نخ‌نما شده خود را مطرح کرد و تا اینجای قضیه توانست وزرای خارجه روسیه، عراق و مصر را به همراه متحدان خود (ترکیه، عربستان، اردن و قطر) به شهر لوزان سوئیس بکشد.
در این میان، «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه ایران که گفته می‌شد که به خاطر شکاف در مواضع، در مذاکرات لوزان شرکت نمی‌کند، نهایتا خبر رسید که وی نیز به لوزان رفته و به جمع فوق پیوست.
بر اساس گزارش‌های رسیده، محتوای طرح سازمان ملل که در لوزان مورد بحث قرار می‌گیرد، ضد روسی و ضد سوری است؛ طبق این طرح، حملات موثر هوایی روسیه و ارتش سوریه در شرق حلب باید متوقف شود و حامیان تروریسم هم به راحتی به گروه‌های تروریستی در حلب دسترسی پیدا کنند.
تنها جنبه مثبت طرح مذکور این است که عناصر جبهه النصره با سلاح‌های خود، حلب را ترک می‌کنند. البته، این بند از طرح هم به خاطر اینکه سایر گروه‌های مسلح در حلب باقی می‌مانند، کاملا مبهم و مخدوش است. چرا که دقیقا مشخص نیست چه افرادی را باید عضو جبهه النصره خواند.
اما، موردی که بسیار اهمیت دارد، ولی نه در این طرح و نه در هیچ طرح آتش‌بس قبلی، مورد اشاره قرار نگرفته، شیطنتی است که آمریکا و تروریست‌ها در حین مذاکرات و آتش‌بس صورت می‌دهند؛ تجدید قوا و حملات غافلگیرکننده به نیروهای مقاومت و ارتش سوریه. اقدام فوق تاکنون بارها تکرار شده، در حال حاضر یک تاکتیک جاافتاده و کاملا مانوس است؛ شهرک «خان طومان» اوایل سال جاری طی یک توطئه حساب شده و همزمان با اجرای آتش‌بس، به اشغال عناصر تکفیری درآمده بود. در آن زمان (فروردین و اردیبهشت) دولت دمشق نسبت به بدعهدی و پیمان‌شکنی گروه‌های امضاکننده آتش‌بس، بارها هشدار داده بود. اما، تروریست‌ها با تشکیل یک اتاق جنگ مشترک با افسران اطلاعاتی کشورهای حامی خود (ترکیه و عربستان)، این شهرک را اشغال کرده بودند.
همین حقه کثیف را آمریکا و عربستان دو هفته قبل در یمن به اجرا درآوردند؛ ابتدا نماینده سازمان ملل از برقراری آتش‌بس 72 ساعته در یمن خبر داده بود. اما، چند ساعتی از این آتش‌بس نگذشته بود که رژیم آل سعود با چراغ سبز آمریکا، فاجعه صنعا را رقم زد و با بمباران یک مراسم عزا، حدود 300 غیرنظامی را کشت و 400 تن دیگر را مجروح کرد.
پیش از بحران‌های سال‌های جاری هم زمان که ایران با جدیت سرگرم مذاکرات هسته‌ای با غرب بود، آمریکا گروه تروریستی داعش را به وجود آورده بود.
با توجه به چنین پیشینه سیاهی، مشخص است که تحت هیچ شرایطی نباید به آمریکا به عنوان طرف مذاکره اعتماد کرد. واشنگتن در حال حاضر دریافته است که ایران، طرف تاثیرگذار در معادلات سوریه است و این چیزی است که حتی نشریه «فارین پالیسی» (نزدیک به کاخ سفید) چند روز قبل به آن اشاره کرده و پس از ارائه این تحلیل، به مقامات کاخ سفید توصیه کرده بود در مسئله سوریه مستقیما با ایران مذاکره کنند.
اما، جمهوری اسلامی ایران علی‌رغم اینکه طرفدار مذاکره است، به طرف خود در مذاکره هیچ اعتمادی ندارد و به همین خاطر، نمی‌خواهد از یک سوراخ برای چندمین‌بار گزیده شود.
جریان‌هایی که به دنبال مذاکره با آمریکا هستند، باید این حقیقت را در نظر بگیرند که آمریکا می‌خواهد ایران نه تنها در سوریه، بلکه در کل منطقه، کاملا منفعل و مطیع باشد و در عوض، جایگاه فعال مایشاء را به خود اختصاص بدهد.
در هر حال، نبرد در شهر حلب برای دولت و ملت سوریه بسیار حساس و سرنوشت‌ساز است و آمریکا هم به خاطر نگرانی شدید نسبت به نتیجه عملیات ارتش سوریه و مقاومت در حلب، طرف‌های روسی و ایرانی را بار دیگر به پای میز مذاکره کشانده است.
رفتن ایران و روسیه به پای میز مذاکره در شرایطی صورت می‌گیرد که آمریکا هیچ گزینه دیگری ندارد و به همین خاطر، همه باید هوشیار باشیم و بدانیم که گزینه لوزان، همان عملیات فریبی است که تاکنون چند بار تکرار شده، ولی نتیجه نداده است.