نقد سوم
اعداد و ارقام تمام زندگیمان را گرفتهاند و بدجوری هوای حساب و کتاب، چشم و دلمان را سیر کرده! سیر از همه آن چیزهایی که دور و برمان هست و نمیبینیم و آسان میگذریم از روزهایی که قرار بوده در این سیاره رنج تنها به فکر خودمان نباشیم...ما فراموش کردهایم و غبار زندگی چرتکهای بدجوری روی سروصورت و قلب و وجدانمان جاخوش کرده!
حالا فقط چشمان ما صفرهایی را میبیند که یا با چشم دنبالشان میکنیم، یا در پیامکهایمان میخوانیم و یا در کاغذهایی که دائم خط خطی میکنیم به ملاقاتشان میرویم. این صفرها و آن اعداد تمام روزهای و شبهای زندگی ما را گرفته...چند لحظه تامل بفرمایید...
روزهای هر هفته و هر ماه را با خودتان مرور کنید، از ابتدای هفته و ابتدای ماه اسیر اعداد هستیم تا هفته و ماه تمام شود و بعد دوباره اش هماناش است و کاسه همان کاسه! کلا زندگی را با صفرها میبینیم. تا میگویند فلانی مشکل دارد، میگوییم چقدر پول میخواهد؟ تا به مشکلی بر میخوریم و مثلا برای رفع آن، نذر میکنیم، همه نذرمان یک عدد خاص است که به پول ختم میشود! تا جایی به مشکل برمیخوریم دنبال راه حل پولیاش هستیم! کمکم داریم دینداری را هم با پول جلو می بریم! اخلاق و انسانیت و مهربانی و مردمداری که بماند!
کمکم داریم یاد میگیریم که برای اینکه دیگران دوستمان داشته باشند، لباس گرانقیمت بپوشیم و ساعت میلیونی در دست کنیم و ماشین خارجی سوار شویم و ... وقتی توی میهمانی مینشینیم، درباره قیمت جدید خودروها میپرسیم و میگوییم که قصد خرید داریم، اما این در حالی است که هرگز پولی برای این کار نداریم. برخی چنان در پی چشموهمچشمی غرق شدند که یک کارگر ساده کارخانه خانه پدری خود را میفروشد و به اجارهنشینی روی میآورد تا همسرش بتواند به فامیل خود بگوید که سانتافه سوار میشوند!
بسیاری از ما ماهیانه قسط خانه و اتومبیل و وسایل منزل را میپردازیم در حالی که اغلب یا به آنها نیاز نداریم و یا نیازمان ضروری نیست و این در حالی است که تقریبا همه ما با این شرایط، از مشکلات تا دلتان بخواهد گله داریم! جدیدترین گوشیهای موبایل و تبلت و لپتاپ را میخریم که چه؟ که با آن بازی کنیم! گران ترین ماشین را میخریم که دائم مراقبش باشیم خطی به آن نیفتد و با هر خط ، یک ماه از عمرمان کم میشود! به خاطر اینکه طعم پول و خرید بدجوری زیر زبانمان مزه کرده! پس روزانه سه برابر بیشتر میدویم تا بیشتر پول در بیاوریم و بیشتر خرج کنیم! حتی پس اندازمان نیز بر اساس اعداد و ارقام است: سکه و دلار و طلای دست دوم! اینطوری برای اوقاتی که باید خیالمان راحت باشد هم فکر و خیال درست کردهایم که دلار چند شد؟ سکه رفت بالا؟ طلا امروز چند چند؟
و... کم کم آرامش از زندگی ما حذف میشود و جای آن را حرص و جوش این اعداد و ارقام میگیرد. شبها به فکر صبحها و صبحها به فکر شب...این میشود زندگی ماشینی انسانهایی که قرارشان این نبود برای زندگی در این دنیا. قرارمان این بود واقعا؟
فرهاد کاوه