آثار و عواقب خودپسندی
* محمد مهدی رشادتی
امام دهم(ع) فرمود: من رضی عن نفسه کثر الساخطون علیه. هرکس از خود راضی شد، مردم ناراضی و خشمگین نسبت به او زیاد خواهد بود (منتهی الامال ج 2 ص 574).
شخص خودپسندی که به خاطر برخورداری از برخی کمالات و نعمتهای ظاهری و باطنی مانند زیبایی، تنومندی، سلامتی، ثروت، شهرت، هنر، علم، احسان و نیکوکاری، طاعت و عبادت و... به خود میبالد و قدر مسلم فرجامش دوری از رحمت حق و هلاکت خواهد بود. (غررالحکم، ج 1 ص 360)
شاخصهها و نشانههای عجب و خودپسندی
براساس جمعبندی تعاریفی که برخی از اندیشمندان اسلامی از آفت روانی و فکری خودپسندی (عجب) ارائه کردهاند، بطورخلاصه میتوان به محورها و شاخصههای زیر اشاره کرد: 1) خود بزرگ بینی 2) بزرگپنداری اعمال (از نظر کیفی) 3) بسیار پنداری اعمال (از نظر کمی) 4) بیتقصیر دانستن خویش 5) خودبرتر بینی و تحقیر دیگران 6) فراموش کردن و غفلت ورزیدن از نعمت دهنده و صاحب اصلی نعمت و کمال 7) طلبکار دانستن خود و انتظار پاداش و عوض داشتن 8) منتگذاری بر دیگران 9) شادمانی و خوشحالی از خود یا کمالات خود.(1)
البته شادی کردن از عمل نیک که همراه با تواضع برای خدا و شکر او بر توفیق عمل و ترس از عدم تمامیت و قبول آن باشد، این عجب و خودپسندی محسوب نمیشود بلکه خوب هم هست (درسهایی از اخلاق، ص 190)
خودپسندی بیماریی است که امراض روحی و روانی بس ناگواری را در پی دارد. فرد خودپسند نسبت به دیگران خود را بالاتر میداند، گناهان خویش را فراموش میکند، عبادات و اعمال خود را بینقص میشمارد، از خداوند انتظار پاداش داشته و بر او منت میگذارد، وقتی گناهان را از یاد میبرد بطور طبیعی از خدا و مکر او نیز هراسی نخواهد داشت، به خودستایی و تعریف از خودمیپردازد، خود را از مشورت با دیگران بینیاز میداند و در پی یادگیری و رفع نواقص خود برنمیآید بلکه در تکرار خطاهایش اصرار میورزد.
خودپسندی، بیماری مهلک
در روایات از خودپسندی به عنوان صفتی یاد شده است که برای نابودی شخص همین یک بیماری کافی است. البته منشأ اصلی این بیماری، ضعف و نقصان عقل میباشد. در واقع انسان از خود راضی، شناخت درستی از شخصیت خود ندارد. مردم نیز فطرتاً از آدمهای متکبر و خودپسند بیزار هستند، به همین دلیل در دل مردم هیچ جایگاهی نداشته و چه بسا کینه آنها را نیز به دل خواهند گرفت و به فرموده علی(ع) میوه و نتیجه خودپسندی کینه و دشمنی مردم است (غررالحکم ج 2 ص 80 - 511)
نقل میکنند: عالمی از یک عابد پرسید: چطور نماز میخوانی؟ گفت: از آدمی مثل من درباره نمازش میپرسی؟ در حالی که من از ابتدا چنین و چنان خدا را عبادت کردهام. عالم پرسید: درباره گریه و ناله خود برایم بگو: گفت: بقدری گریه میکنم که اشکهایم روان شود. عالم گفت: خنده با حال ترس و خوف از خدا بهتر از گریه تو است که تا این اندازه به خود اعتماد داری. زیرا که هیچ عملی از انسان مغرور و خودپسند قبول نمیشود (مجموعه ورام ج 2 ص 433)
نقل شده که: مدتی در حضور رسول خدا(ص) درباره یکی از اصحاب تعریف و تمجید میکردند، تا اینکه روزی همان شخص را به حضرت نشان دادند و گفتند: او را که تعریف میکردیم، همین شخص است. پیامبر(ص) به چهره او نگاه کرد و فرمود: نوعی سیاهی مربوط به شیطان در چهره او میبینم. او نزدیک آمد و سلام کرد. حضرت فرمود: تو را به خدا سوگند میدهم آیا پیش خود نگفتی، بهتر از من در میان اصحاب، کسی نیست؟ گفت: چرا، همین فکر را کردم. به این ترتیب پیامبر(ص) با چشم بصیرت نشانه غرور قبلی و خودپسندی او را متذکر شدند (یکصد موضوع 500 داستان ص 386)
خداوند به داود(ع) وحی کرد که گناهکاران را مژده بده و صدیقان را بترسان. داود(ع) عرض کرد: چگونه عاصیان را مژده و مطیعان را بترسانم؟ فرمود: گناهکاران را مژده بده که من توبه را قبول میکنم و از گناهانشان میگذرم و صدیقان را بترسان که به اعمال و عبادات خود مغرور نگشته و خودپسندی نکنند، زیرا هیچ بندهای نیست که من او را محاسبه کنم مگر اینکه هلاک میشود.
گنهکار اندیشناک از خدای
به از پارسای عبادت نمای
(کلیات سعدی ص 267)
___________________
(1) چهل حدیث ص 61 - معراج السعاده ص 219 - نشان از بینشانها ج 1 ص 397 - اخلاق شبر ص 275 - درسهایی از اخلاق ص 190.