اخبار ویژه
پیام آیتالله خامنهای به عربستان کوبنده و توبیخآمیز بود
روزنامه وال استریت ژورنال در گزارشی نوشت: رهبر عالی ایران در پیامی، کوبندهترین و توبیخکنندهترین لحن را علیه قیمومیت عربستان بر مقدسترین اماکن مسلمانان جهان به کار گرفت.
این روزنامه آمریکایی مینویسد: در آستانه آغاز مناسک حج امسال، آیتالله «علی خامنهای» رهبر عالی ایران روز دوشنبه در پیامی کفایت عربستان سعودی را برای سرپرستی مقدسترین اماکن مسلمانان جهان زیر سوال برد.
در پیام آیتالله خامنهای آمده است: «به دلیل رفتار بیرحمانه این حکام نسبت به ضیوف الرحمن»، جهان اسلام باید به طور بنیادین در مدیریت مقدسترین اماکن و موضوع حج تجدیدنظر کند.»
رهبر عالی ایران در پیام خود متذکر شد که رفتار مقامات عربستان در این فاجعه، یک بیرحمی عمدی بوده است.
ایران آمار کشتههای خود را در این حادثه 461 تن اعلام کرده است.
آیتالله خامنهای در فرازی از پیام خود اشاره میکند: «حکام بیوجدان و قاتل سعودی بیرحمانه مجروحان و اجساد حجاج را درون کانتینرها جای دادند، به جای آنکه مراقبتهای درمانی و کمک به این حاجیان ارائه دهند و یا حداقل آبی به لبهای تشنه آنها برسانند.»
وال استریت ژورنال در ادامه گزارش خود اشاره میکند: حادثه کشته شدن حجاج اولین تراژدی مناسک حج پارسال نبود. این مناسک غیر از این هم شاهد وقایع ناگوار دیگری نیز بود. چند روز قبل از آغاز مناسک حج؛ توفان و باران شدید باعث شد تا جرثقیلی در محوطه «مسجدالحرام» در «مکه» سقوط کند و سبب مرگ بیشتر از 100 تن شود.
آوی دیختر: جنگ نیابتی ایران موجودیت اسرائیل را تهدید میکند
رئیس کمیته روابط خارجی و دفاعی رژیم صهیونیستی گفت: ایران و حزبالله و حماس، بزرگترین تهدید برای موجودیت اسرائیل هستند.
به گزارش روزنامه جروزالم پست، آویدیختر که قبلاً رئیس سرویس امنیتی شینبت بود، در بیتالمقدس گفت: ما به داشتن سه کشور دشمن- سوریه، اردن و مصر- عادت کردهایم. با مصر و اردن پیمان صلح امضا کردیم، اما امروز، چهار دشمن یعنی سوریه، لبنان، نوار غزه و ایران داریم.
وی افزود: در حالی که اسرائیل با پیروزی در چندین جنگ ویرانگر، بازدارندگی محکمی علیه همسایگان متخاصم ایجاد کرد، اکنون، ایرانی که جسور شده و از کمک متحدانش برخوردار است، قریبالوقوعترین خطر برای امنیت اسرائیل به شمار میرود.
دیختر خاطر نشان کرد: فکر میکنم همه ما متوجهایم که ایران یاد گرفته بهترین راه جلب حمایت کشورهای عرب به طور اعم و مردم عرب به طور اخص، ایجاد انزجار نسبت به اسرائیل یا حمله به اوست.
ایرانیها متوجه شدهاند که حمله به اسرائیل از طریق عوامل نیابتی بسیار آسانتر است.
افشای جاسوسی آمریکا از کاخ ریاستجمهوری فرانسه
برنارد باربیه، مسئول عالیرتبه دستگاه اطلاعات و امنیت فرانسه یکی از مهمترین شخصیتهای دستگاه اطلاعاتی فرانسه طی ده سال اخیر، در نشستی با دانشجویان فاش کرد که حملات الکترونیکی علیه کاخ الیزه در سال 2012، کار آمریکا بوده است.
به گزارش رادیو فرانسه برنارد باربیه، مسئول عالیرتبه دستگاه اطلاعات و امنیت فرانسه در ماه ژوئن گذشته (خرداد) برای دانشجویان مدرسه عالی برق سخنرانی کرده است. اما محتوای سخنان برنارد باربیه تا روز شنبه 3 سپتامبر /11 شهریور که توسط روزنامه لوموند فاش شد، در هیچ رسانه و یا در فضای مجازی انعکاسی نداشته است.
روزنامه لوموند که خود از این بابت تعجبزده است، به ویدئوی سخنرانی برنارد باربیه دست یافته است. برنارد باربیه تا سال 2014 در رأس مسئولیتی بود که روزنامهنگار لوموند آن را معادل رهبری «آژانس امنیت ملی آمریکا» (NSA) میداند.
برنارد باربیه حکایت میکند که در ماه مه سال 2012، مسئول بخش امنیت الکترونیکی کاخ ریاست جمهوری (الیزه) با وی تماس میگیرد و از او کمک میخواهد. در آن زمان، نیکلا سارکوزی آخرین روزهای ریاست جمهوری خود را میگذراند و فرانسوا هولاند هنوز انتخاب نشده بود.
مسئول امنیتی الیزه به برنارد باربیه میگوید رایانههای برخی همکاران نزدیک رئیسجمهور مورد دستبرد الکترونیکی قرار گرفته است.
باربیه میافزاید: «متوجه وجود بدافزاری شدیم که در سال 2010 مشابهش را در ادارات اتحادیه اروپا کشف کرده بودیم. قبلا مطمئن شده بودیم که جاسوسی در اتحادیه اروپا یا کار آمریکاییهاست یا روسها... اما در سال 2012 با توجه به امکانات فنی بیشتری که در درست داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که جاسوسی از الیزه فقط زیر سر آمریکاست».
برنارد باربیه میگوید بدافزار یاد شده از طریق فیسبوک، کامپیوترهای الیزه را آلوده کرده بود. او میافزاید که فرانسوا هولاند، بعد از ورود به کاخالیزه به وی دستور داد به آمریکا برود و رسما به «آژانس امنیت ملی آمریکا» اعتراض کند.
باربیه میافزاید: «روز 12 آوریل 2013، یکی از لحظات مهم زندگی حرفهای من بود. بعد از گفتوگو با کیت الکساندر (مدیر آژانس امنیت ملی آمریکا)، او به نظر بسیار ناراضی میآمد. بالاخره وقتی به اتفاق، سوار اتوبوس شدیم، به من گفت از این که دستشان رو شده و جاسوسیشان لو رفته، بسیار دلسرد شده است.
الکساندر اعتراف کرد کار سرویسهای فرانسوی بسیار خوب بوده است»(!)
او اعتراف میکند در سال 2009 سرویسهای فرانسوی عملیاتی را اجرا کردند که بعدها توسط کاناداییها رصد شد.
او میگوید: «در آن زمان هدف اصلی، سازمانهای ایرانی بودند که با برنامه اتمی ارتباط داشتند، اما چند کشور دیگر از جمله کانادا هم از سوی فرانسه هدف گرفته شدند».
نگرانی بیبیسی برای حلقه کیان التقاطیون از مرجعیت افتادهاند
شبکه دولتی انگلیس درباره روشنفکران التقاطی نظیر سروش معتقد است دوره آنها سپری شده است.
وبسایت بیبیسی فارسی نوشت: روشنفکری دینی پروژه ناتمامی است. وضعیت با دو دهه پیش متفاوت شده است. زمانی که روشنفکران دینی گروهی مرجع به حساب میآمدند و طنین صدایشان چنان قدرتمند بود که فضای دانشگاهها را در ایران تحت سلطه خود داشت. مهمترین تریبون این جریان یعنی مجله کیان نیز بیشتر از یک رسانه نقش یک حلقه فکری را بازی میکرد. زنجیرههای این حلقه را در آن زمان به غیر از عبدالکریم سروش، کسانی مانند اکبر گنجی، غلامرضا کاشی، محسن آرمین، علیرضا علویتبار، آرش نراقی و سعید حجاریان تشکیل میدادند. حالا پس از 20 سال هر کدام از دستاندرکاران کیان سرنوشتی متفاوت پیدا کردهاند و مسیری را رفتهاند که دیگر امکان یکصدایی را نمیدهد.
دلخوشی روشنفکران دینی برای عاقبت به خیر شدن پروژه اصلاحات سیاسی زودتر از آنچه فکر میکردند بدل به یاس شد و تیر آخر بر رویاهای این طیف در انتخابات تیرماه سال 1384 اصابت کرد و آنها دریافتند که هر چه در سالهای پیش از آن رشته بودهاند از هم باز شده است. فعالان جنبش دانشجویی به عنوان مهمترین متحدان روشنفکری دینی در گذر زمان به ایده پیوند دین و دموکراسی عمیقا شک کردند. جریان تحکیم وحدت که صدای تغییر در دانشگاهها بود در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال 1384 حتی حاضر نبود دیگر صدای روشنفکران دینی را بشنود چه رسد به آن که بخواهد مبلغ و مدافع این صدا در جامعه باشد. مشکل این نبود که نواندیشان دیگر تریبونی به قدرتمندی کیان نداشتند بلکه اعتبار آنها به عنوان یک جریان منجی و دارای قدرت تغییر مورد تردید قرار گرفته بود. آنها در سالهای قبل، بیش از اندازه، حیات خود را به حیات دولت وابسته کرده بودند و پروژهشان از یک پروژه فکری و فلسفی بدل به یک پروژه سیاسی شده بود. در نتیجه شکست دولت، شکست آنان نیز بود.
بیبیسی اضافه کرد: موج 88 بدل آغازی دوباره برای جریان نواندیشی دینی شد. در فضای ملتهب پس از انتخابات رجعتی غیرمنتظره به آنها و آرایشان دیده میشد.
اما دیگر حکومت تاب تحمل صدای روشنفکران دینی را نداشت. فصل بعدی فصل بستن چمدانها و وداع با وطن بود. گروهی راهی اروپا و گروهی رهسپار کانادا و آمریکا شدند.
شبکه دولتی انگلیس مینویسد در سالهای اخیر تضادهای فکری در بین نواندیشان دینی مهاجر عمیقتر شده و برای نمونه بحثهای اخیر عبدالکریم سروش درباره رویاهای رسولانه و جایگاه وحی در اسلام به جدال فکری کمسابقهای میان نواندیشان دینی دامن زده است.
عدم دسترسی به جامعه مخاطب از یک طرف و عدم استقبال از جامعه میزبان از طرف دیگر باعث شده که آنها خواه ناخواه به حاشیه بروند. روشنفکران دینی برخی از مهمترین متحدانشان را در ایران از دست دادهاند. اکنون اثری از یک جنبش قدرتمند دیده نمیشود، جریانهای دانشجویی کماکان در اغماست و رسانههایی مانند مهرنامه که دستاندرکاران آن در سالهای قبل از متحدان روشنفکری دینی بودند حالا به دشمنان فکری این جریان تبدیل شدهاند.
آنها حالا تنها امیدشان این است که وضعیتی ناگهانی مانند سال 88 ایجاد شود و بتوانند دوباره دل مخاطبانشان را در ایران به دست بیاورند. در حال حاضر راههای ارتباطی آنها محدود به رسانههای خارج کشور و همچنین صفحاتشان در شبکههای اجتماعی است که مخاطبانش روی هم رفته حتی به اندازه طرفداران یکی از سلبریتیهای ورزشی و سینمایی هم نمیشود.
آیتی: ریشه ناکارآمدی دولت مدیر اجرایی نبودن روحانی است
نماینده اصلاحطلب مجلس ششم میگوید شاخصهای دولت فعلی پایینتر از دولت سابق است.
مهدی آیتی در مصاحبه با سایت خاورستان گفت: دولت به خاطر مسئله هستهای از سایر مسائل کشور غفلت کرد. مشکلی که اتفاق افتاد این بود چون دولت متمرکز موضوع هستهای شد از سایر مسائل کشور غفلت پیدا کرد و امروز شاهد هستیم که سه سال از دولت میگذرد و غیر از برجام در هیچ بخش دیگری از مسئولیت و برنامههای دولت پیشرفتی دیده نمیشود.
نماینده دوره ششم مجلس از بیرجند با بیان اینکه باید شاخصهای توسعه نیافتگی دولتهای فعلی و قبلی مورد بررسی قرار بگیرد، بیان داشت: ما یکی از کارهایی که از نظر کارشناسی میتوانیم انجام دهیم این است که شاخصهای توسعه یافتگی و شاخصهای توسعه نیافتگی را در دو دولت در یک جدول و در کنار یکدیگر قرار دهیم.
وی میافزاید: «اگر چنین کاری انجام دهیم؛ خواهیم دید که متأسفانه دولت آقای روحانی در چهار بخش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نتوانسته است به موفقیت برسد و شاخصهای توسعه نسبت به زمان احمدینژاد و یا شاخصهای منفی یعنی توسعه نیافتگی نشان میدهد که رشدی اتفاق نیفتاده و موفقیت بزرگی کسب نشده است. به عنوان مثال اگر بگوییم آیا بیکاری کمتر شده است، جواب این است که خیر. اگر بگوییم که آیا وضع مسکن افراد بدون مسکن بهتر شده است؟ جواب این است که خیر.»
وی در ادامه افزود: در بخشهای اقتصادی در دولت آقای روحانی حدود 60 درصد کارخانجات و واحدهای تولیدی به تعطیلی کشیده شد و بیکاری و اعتیاد و ناهنجاریهای اجتماعی و فساد اقتصادی بیشتر شده و نشان میدهد که دولت در سه سال گذشته از موضوعات مختلفی که برعهدهاش بوده است، غفلت کرده است.
در دولت روحانی نه سفره مردم بزرگ شد نه جیبشان. اینها نشان میدهد که دولت نتوانست مدیریت لازم را انجام دهد و برنامهریزی کند و فقط در موضوع هستهای یک موفقیتی حاصل شد که آن هم کامل نشده است و زمانی میتوانیم مسئله برجام را یک سند موفق و برگ زرینی بدانیم که از قبل آن بتوانیم مشکلات مختلف معیشتی، فرهنگی و اقتصادی را حل کنیم که نشد.
آیتی با بیان اینکه آقای روحانی فکر و خیال میکرد اگر با آمریکا و اروپا به مذاکره و صلح و آشتی برسد، میتواند مشکلات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی را حل کند، اظهار داشت: ما بعدها دیدیم که این اتفاق نیفتاد و آمریکا و اروپا همان طوری که سالهای سال بر دشمنی خود با ایران اسلامی اصرار داشتند، الان هم این دشمنی از طرف آنها وجود دارد.
این نماینده اصلاحطلب مجلس ششم اظهار کرد: امروز در خانوادههای ما جوانان تحصیل کرده و بیکار داریم که این جوانان حدود 4 الی 5 میلیون نفر هستند؛ همه اینها احتیاج به شغل، ازدواج و مسکن دارند، در حالی که هیچ کدام را ندارند و اینها جزو وظایف دولت بود که در سه سال گذشته باید در خصوص آنها برنامهریزی و مدیریت میکرد ولی متأسفانه بسیار ضعیف عمل کرده است.
آیتی در پاسخ به این مطلب که چرا افراد دیگری را برای انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده معرفی میکنید، گفت: اینکه چرا دیگران را پیشنهاد میکنیم بدین خاطر است که معتقدیم که شخص آقای روحانی مدیر اجرایی قوی و موفقی نیست؛ زیرا در تمام عمرش کارهای سیاسی و دیپلماسی کرده و اجرایی انجام نداده است. رئیس جمهوری، رئیس قوه مجریه است و یعنی باید از نظر اجرایی خیلی قوی باشد و سابقه اجرایی داشته باشد و دکتر روحانی اصلاً سابقه اجرایی ندارد و در تمام عمرش کارهای نظریهپردازی و دیپلماسی کرده است.