پسر جنایتکار به پرواز آمستردام نرسید
پسر جوانی که برای ازدواج با دختر مورد علاقهاش برادر او را به خاطر مخالفت با این وصلت به قتل رسانده بود، قبل از فرار به مقصد آمریکا دستگیر شد.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: رسیدگی به این جنایت زمانی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت که پلیس 110 از کشف یک فقره جسد متعلق به فرد جوانی حدود 20 ساله در داخل جوی آب خبر داد.
در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان در تحقیقات پلیسی متوجه شدند مدتی است که خواهر مقتول به نام «مرجان» 19 ساله با جوانی به نام «احمدرضا» 21 ساله از طریق شبکه اجتماعی فیسبوک آشنا شده و از همین طریق تصمیم به ازدواج گرفتهاند.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان اداره دهم اطلاع پیدا کردند که احمدرضا، فرزند یکی از تجار طلا و جواهر ایرانی است که پس از متارکه از همسر به همراه سایر اعضای خانوادهاش از کشور خارج شده و در حال حاضر در کشور آمریکا زندگی میکند و احمدرضا نیز به واسطه وضعیت مناسب اقتصادی پدر و با در اختیار داشتن سه باب منزل در خیابان ولیعصر، تجریش و باغی در شهر بومهن، در آنها سکونت و تردد دارد.
با شناسایی محلهای سکونت احمدرضا سرانجام وی صبح روز 22 اسفند در یکی از خانههای پدری واقع در خیابان ولیعصر دستگیر شد.
احمدرضا در ابتدا منکر هرگونه ارتکاب یا اطلاع از جنایت می شد اما پس از پیدا شدن بلیت رزرو شده وی به مقصد آمستردام و سپس رودررو شدن با مرجان (خواهر مقتول) لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایتی که مرتکب شده بود برداشت.
وی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: زمانی که از طریق مرجان در جریان مخالفت امیر با ادامه آشنایی و ازدواج خود با مرجان قرار گرفتم بعدازظهر چهارم بهمن با مرجان تماس گرفته و از او درخواست کردم تا زمان مراجعه برادرش به منزل را اطلاع دهد.
ساعت 23 و 45 دقیقه مرجان تماس گرفت و عنوان داشت که امیر به همراه دوستانش برای پیادهروی به پارک رفته است.
نزدیک ساعت 2 بامداد، امیر به همراه دوستانش و با یک دستگاه خودرو سواری به در منزل مراجعه کرد.
به او نزدیک شده و خود را معرفی کردم و از او درخواست کردم تا برای گفتوگو سوار ماشین شود.
در حالی که در داخل شهرک میچرخیدیم و صحبتهایمان را هم میکردیم لحن صحبتها از سوی امیر تبدیل به تهدید شد و نمیدانم چه اتفاقی افتاد که دست بردم زیر صندلی و زنجیری را که آنجا بود بیرون کشیده و دور گردن مقتول انداختم و حدود 10 دقیقه آن را فشار دادم.
ناگهان متوجه شدم که امیر نفس نمیکشد. با چند ضربه سنگ به صورت جسد آن را به جوی آب انداختم و به سرعت از محل دور شدم.
در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان در تحقیقات پلیسی متوجه شدند مدتی است که خواهر مقتول به نام «مرجان» 19 ساله با جوانی به نام «احمدرضا» 21 ساله از طریق شبکه اجتماعی فیسبوک آشنا شده و از همین طریق تصمیم به ازدواج گرفتهاند.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان اداره دهم اطلاع پیدا کردند که احمدرضا، فرزند یکی از تجار طلا و جواهر ایرانی است که پس از متارکه از همسر به همراه سایر اعضای خانوادهاش از کشور خارج شده و در حال حاضر در کشور آمریکا زندگی میکند و احمدرضا نیز به واسطه وضعیت مناسب اقتصادی پدر و با در اختیار داشتن سه باب منزل در خیابان ولیعصر، تجریش و باغی در شهر بومهن، در آنها سکونت و تردد دارد.
با شناسایی محلهای سکونت احمدرضا سرانجام وی صبح روز 22 اسفند در یکی از خانههای پدری واقع در خیابان ولیعصر دستگیر شد.
احمدرضا در ابتدا منکر هرگونه ارتکاب یا اطلاع از جنایت می شد اما پس از پیدا شدن بلیت رزرو شده وی به مقصد آمستردام و سپس رودررو شدن با مرجان (خواهر مقتول) لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایتی که مرتکب شده بود برداشت.
وی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: زمانی که از طریق مرجان در جریان مخالفت امیر با ادامه آشنایی و ازدواج خود با مرجان قرار گرفتم بعدازظهر چهارم بهمن با مرجان تماس گرفته و از او درخواست کردم تا زمان مراجعه برادرش به منزل را اطلاع دهد.
ساعت 23 و 45 دقیقه مرجان تماس گرفت و عنوان داشت که امیر به همراه دوستانش برای پیادهروی به پارک رفته است.
نزدیک ساعت 2 بامداد، امیر به همراه دوستانش و با یک دستگاه خودرو سواری به در منزل مراجعه کرد.
به او نزدیک شده و خود را معرفی کردم و از او درخواست کردم تا برای گفتوگو سوار ماشین شود.
در حالی که در داخل شهرک میچرخیدیم و صحبتهایمان را هم میکردیم لحن صحبتها از سوی امیر تبدیل به تهدید شد و نمیدانم چه اتفاقی افتاد که دست بردم زیر صندلی و زنجیری را که آنجا بود بیرون کشیده و دور گردن مقتول انداختم و حدود 10 دقیقه آن را فشار دادم.
ناگهان متوجه شدم که امیر نفس نمیکشد. با چند ضربه سنگ به صورت جسد آن را به جوی آب انداختم و به سرعت از محل دور شدم.