عناصر ضروری براي فعاليتهاي اجتماعي و فرهنگي (زلال بصیرت)
انبياء براي سعادت دنيا و آخرت بشر آمدند و برنامهاي که آوردند نيز برنامهاي منسجم و هماهنگ بود و اهداف مادي و معنوي را تأمين ميکرد، اما در طول تاريخ، هميشه عدهاي ميخواستند فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي را از دين جدا کنند؛ به عبارت بهتر سکولاريسم ريشه در تاريخ دارد؛ همان زماني که مردم با پيامبران در عرصههاي اجتماعي و اقتصادي مخالفت ميکردند.
امام خمینی؛ احیاگر ایده تلازم دین با سیاست
پيامبر اکرم(ص) با بعثت خود، سکولاريسم را برانداخت، اما هنوز جنازه پيامبر(ص) دفن نشده بود که زمزمه تفکيک دين از سياست شروع شد و عدهاي قائل شدند که قرآن ما را کفايت ميکند؛ خلافت نيز چون ديني نيست، خود مردم بايد حاکم را تعيين کنند.
در سدههای گذشته برخي علماي دورانديش و ريزبين تلاشهايي براي اصلاح مفاسد انجام دادند، فعاليتهاي مرحوم خواجه نصيرالدين طوسي در زمينهسازي براي يک جامعه و حکومت اسلامي و فعاليتهاي علامه مجلسي در زمان صفويان از جمله اين تلاشهاست.
عليرغم همه زحمات، هيچ يک از علما نتوانستند اصل تفکيک دين از سياست را در عمل از بين ببرند، خداوند متعال مقدر فرمود اين کار به دست امام(ره) رقم بخورد؛ کسي که فقط يک استاد در حوزه علميه قم بود و برتري ظاهري چنداني هم نسبت به ديگر اساتيد نداشت؛ اما با اخلاص، دورانديشي و فراست خود زمينهاي را براي انقلاب فراهم کرد؛ آن هم نه صرفاً يک انقلاب سياسي در ايران، بلکه يک انقلاب ديني در عالم اسلام.
امام(ره) کار بينظيري را با رهبري انقلاب اسلامي انجام داد. البته هيچ کس فکر نميکرد اين کار به سرانجام برسد؛ حتي بعد از پيروزي انقلاب نيز دشمن گمان ميکرد عمر انقلاب اسلامي، به چند ماه و يا نهايتا چند سال محدود خواهد بود؛ اما بحمدالله امروز بعد از 37 سال، اين نظام روز به روز قدرتمندتر و عزتمندتر ميشود.
بايد خداوند را شاکر باشيم که بعد از نعمت انقلاب و امام(ره)، کسي را به عنوان جانشين براي ما مقدر فرمود که از لحاظ جامعيت، بين رهبران دنيا در حال و گذشته، بينظير است. البته افرادي به خاطر قصور فکر و برخي نيز در اثر وسوسه شياطين، هنوز عظمت اين مرد را درک نکرده و شکرگزار نيستند.
لزوم تشکیلاتي بودن فعاليتهاي اجتماعي
با جستوجو در تاريخ ميتوان فهميد که حکومت انبيا و حضرت علي(ع) نيز بر اساس تشکيلات خاصي بوده است؛ اما کمکم و مخصوصاً از زماني که به خاطر گرايشهاي سکولاريستي، دين از جامعه کنار زده شد، کارهاي تشکيلاتي در بين علما نيز کمرنگ شد؛ هر چند مرجعيت به عنوان نوعي تشکيلات باقي ماند، اما بقيه آنها منحل شد و متأسفانه فقدان کار تشکيلاتي در بين برخي علماي امروز نيز به تبعيت از گذشتگانشان به چشم ميخورد.
کارهاي اجتماعي با فعاليتهاي فردي به ثمر نميرسد و حتي اگر فرد موفق هم بشود، داراي اثر محدود بوده و در حد خود آن فرد است.
آفت کارهاي اجتماعي
طبيعي است که هر فعاليت اجتماعي نياز به بودجه دارد و احتمال اين آفت هست که اين تصور در ما به وجود آيد که با پيشرفت در اقتصاد و حل شدن مشکل مالي، همه مشکلات حل ميشود که اين صحيح نيست؛ متأسفانه حتي برخي از متدينين نيز فکر ميکنند با رفع تحريمها و رونق اقتصادي همه مشکلات حل ميشود، که جاي تأسف دارد!
بايد توجه داشته باشيم که هر چند بودجه براي انجام کارهاي اجتماعي نياز است، اما پول، حلال همه مشکلات نيست، بلکه بسياري از فسادها به همراه پول و امکانات حاصل شده است. از اين رو، در عين حالي که بايد از بودجه آبرومندانه استفاده کنيم، عزت و شرف اسلام و نظام اسلامي را نبايد در گرو پيشرفت مادي قرار دهيم.
اقتصاد مانند شمشيري دو لبه است که هر چند ميتوان از آن در جهت مناسب بهره برد، اما در عين حال ميتواند زمينه را براي ميل به فساد فراهم کند، نگاهي به صدر اسلام نشان ميدهد: مهاجرين در حالي که در فقر کامل بودند و افرادي مانند اصحاب صفّه در اوج فقر زندگي ميکردند، اما اسلام را رونق و گسترش دادند.
مردم از روحانيان توقع دارند که سادهزيست باشند و توقع آنها بيجا هم نيست، همين سادهزيستي روحانيت بوده که در طول تاريخ موجب محبوبيت علما شده است و اتفاقا هر کجا مردم ديدهاند که روحانيان دنبال مسائل مادي رفتهاند، علاقه مردم به آنها نيز به همين نسبت کم شده است.
عناصر اصلي فعاليتهاي اجتماعي
مهمترين مسئله اين است که اولاً دين را به طور جامع و کامل بفهميم و به ديگران بفهمانيم، چرا که بسياري از افراد بودهاند که سالها درس خواندهاند، اما نتوانستند اسلام را در جامعيتش متوجه شوند و تنها سراغ يک بعد از دين رفتهاند؛ ثانياً در عرضه دين به ديگران، ميزان درک آنها را در نظر بگيريم و ثالثاً خوب به معارف دين عمل کنيم و کمک کنيم تا ديگران نيز به دستورات دين عمل کنند.
خداوند متعال را شاکريم که به برکت انقلاب، با ابعاد مختلف دين آشنايي پيدا کرديم و نيز رهبري به ما عنايت کرده است که از لحاظ جامعيت، کاستي ندارد و حتي دشمنانش نيز به جامعيت وي اعتراف دارند؛ اما نبايد گمان کنيم که اسلام را به طور کامل شناختهايم و ديگر به تحقيق و مطالعه نياز نداريم؛ چرا که به هر اندازه از شناخت هم برسيم، اسلام هنوز لايههايي دارد که نسبت به آن واقف نيستيم؛ پس هيچ گاه نبايد خود را از مطالعه و بحث براي شناخت اسلام مستغني بدانيم.
فهم دين و فهماندن صحيح و جامع دين و انتقال معارف ديني به مردم، عدم دنيازدگي و نداشتن تعلق به زرق و برق دنيا، اخلاص و عدم حسد نسبت به ديگراني که در عرصه فعاليت اجتماعي موفق هستند از جمله مواردي است که بايد براي حصول آنها از خود مراقبت کرد.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدي(دامظله) در ديدار جمعي از مسئولان کانونهاي مساجد استان قم؛ 15/12/94
زلال بصیرت روزهای پنجشنبه منتشر میشود.