نگاهی به کارنامه دولت تدبیر و امید در سال پایانی
مردم در انتظار تدابیر گره گشای اقتصادی
گروه گزارش
هفته اول شهریورماه، به مناسبت شهادت دو دولتمرد بزرگ انقلاب اسلامی، شهیدان رجایی و باهنر هفته دولت نام گرفته است.
در تاریخ هر ملت، فراز و نشیبهای تلخ و شیرینی وجود دارد که تعیینکننده سرنوشت و سازنده فرهنگ آن ملت است. جانفشانی فرزندان فداکار این مرز و بوم، بزرگترین بخش تاریخ ماست که خاطرات تلخ و شیرین بسیاری در دل دارد.
در این میان، شهادت دو شخصیت فداکار اسلام، رجایی و باهنر که به آتش کین منافقان سوختند، فصلی از شهادت را به نام «هفته دولت» در تاریخ انقلاب اسلامی گشوده است.
علت نامگذاری چنین هفتهای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که پس از حاکمیت لیبرالها بر کشور، عهدهدار امور گردید.
دولت رجایی در آن دوره بحرانی، بیشترین حد تلاش و کوشش را برای خدمت به اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی از خود نشان داد، تا آنجا که جان خویش را فدای نهال نوپای انقلاب کرد و برای همیشه در تاریخ این مرز و بوم جاویدان شد.
هفته دولت، فرصتى است تا لحظهای تامل و به آنچه که در گذر شتابزده زمان پنهان مانده نگاه کنیم و رنج و تلاش مسئولان متعهد کشور را ارج نهاده و خدمات نادیدنى دولتمردان خدمتگزار و صاحبمنصبان دردآشنا را سپاس گفته و به نقد عملکرد مسئولان دولتی در ابعاد مختلف بپردازیم.
در گزارش پیش رو به واکاوی دستاوردهای دولت کنونی همزمان با هفته دولت پرداختهایم.
سال پایانی عمر دولت تدبیر و امید
هفته دولت آغاز شده و تقریبا کمتر از یک سال تا پایان عمر دولت کنونی باقی مانده است.
با نگاهی گذرا به وعده و وعیدهای داده شده دولت تدبیر و امید به مردم، در خواهیم یافت کهمردم همچنان منتظر پایان تحقق وعده صد روزه اقتصادی و چرخیدن چرخهای زندگیشان در کنار چرخش سانتریفیوژها و هزاران وعده امیدبخش دیگر هستند.
همیشه وعده و وعیدهای انتخاباتی میتواند اثرگذاری و فراگیری بیشتری در جامعه داشته باشد و وعدههای یک کاندیدای ریاست جمهوری میتواند رایهای کلانی را برایش جابهجا کند اما باید توجه داشت وعدهها رابطه مستقیمی با امید دارند که در صورت محقق نشدن، نارضایتی عمیقی را به وجود خواهند آورد و خدایی نکرده این واژه جای خود را به دروغ خواهد داد!
کارشناسان سیاسی معتقدند دولت یازدهم برخلاف تصور خیلیها با نماد «کلید» آن هم از نوع طلایی بر سر کار نیامد بلکه نماد این دولت چتر باز سیاست خارجی بود که تمام مشکلات را تحت پوشش آن قرار میداد تا شاید فرجی حاصل شود، در ادامه روی کار آمدن دولت یازدهم مواجه شدیم با شعارهایی چون «سانتریفیوژها بچرخد و چرخ زندگی مردم هم بچرخد».
به همین جهت ساز و کارهایی اتخاذ شدند تا چرخ زندگی مردم به خیلی چیزها گره زده شود درحالی که شاید این شعارها در لفظ زیبا باشند اما اگر چرخشی نباشد تنها چیزی که باقی خواهد ماند دلزدگی است.
سانتریفیوژهای خاموش
و چرخ کندِ معیشت مردم
تورم پس از سالها یک رقمی شد، تحریمها برداشته شد و... اینها همگی کارهای فوقالعادهای است که دولت از آن به عنوان عملکرد طلایی خود یاد میکند و برای رسیدن به آنها هزینههای زیادی را پرداخت کرد، درحالی که رفع تحریمها پس از مدتی کاغذی شد و مردم علیرغم اینکه خبرهای کاهش تورم را از دولت شنیدند، همیشه این سؤال در ذهنشان پیش آمد که چرا پایین رفتن تورم را در زندگی روزمره خود احساس نمیکنند و چرا خبری از رونق کسب و کارشان نیست؛ چرا اکنون که سانتریفیوژها در قبال رفع تحریم تعطیل شده و یا به زور میچرخند، آنها خانهنشین شده و به سیل بیکاران پیوستهاند.
پای درد دل مردم هم که مینشینی، از کوچکتر شدن سفرهایشان گلایه دارند و معتقدند که تا قبل از اجرای توافقنامه هستهای، اوضاع بهتری داشتند.
مردم میگویند که سیاستهای دولت، کمتر نمودی در زندگیشان دارد و علاوه بر اینکه تعداد بیکاران خانوادهشان بیشتر شده، هزینههای زندگی هم بالا رفته و قدرت خرید آنها به شدت کاهش یافته است.
بانک مرکزی در گزارشی اعلام کرد، قیمت بیش از نیمی از اقلامی که در سبد ارزیابی بانک مرکزی برای تغییرات خردهفروشی قرار میگیرد، با افزایش مواجه بوده است.
بررسیهای این نهاد دولتی نشانگر این است که قیمت پنیر، تخممرغ، برنج، انواع حبوبات، برخی انواع میوه، خیار و پیاز، قند، شکر، روغن نباتی و مرغ، با افزایش مواجه بودهاند. البته در سطح خردهفروشیها و برخی مغازهها، قیمتها بیشتر از آنچه که بانک مرکزی اعلام کرده، با افزایش مواجه بوده است.
حکایت تورم و جیب مردم
بازار اما حکایت دیگری از گرانیها دارد. حتی برخی بازاریها معتقدند آنچه که بانک مرکزی در گزارشهای رسمی خود وارد میکند، آن چیزی نیست که در بازار اتفاق میافتد، اگرچه به هرحال باید نظر بانک مرکزی را به عنوان یک مرجع رسمی انتشار گزارش قیمت خردهفروشی پذیرفت.
به هرحال آنچه که گزارشهای میدانی از بازار میگویند، حداقل در بسیاری از اقلام، افزایش قیمت بیشتر از آن چیزی است که در گزارش بانک مرکزی آمده است.
اکنون عمدهفروشان بازار مولوی هم به خوبی میدانند که نسبت به سالهای گذشته، چقدر قیمتها گران شده و مردم چقدر قدرت خریدشان پایین آمده است و اینجاست که باید به قول رئیس جمهور گفت: ملاک تورم جیب مردم است!
احمد توکلی نماینده مجلس نهم در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «با توجه به نتایج به دست آمده، در مییابیم که عملکرد دولت در این سه سال تقریبا موفق نبوده است البته اینگونه هم نبوده که دولت توفیقاتی نداشته اما آنها بخش مهمی از راه را اشتباه رفتهاند.»
وی میافزاید: «شاهد بودیم که در این مدت امیدهای زیادی زنده شد اما امکانات پاسخگوی این امیدهای زنده شده نبود، به همین جهت فاصله بین امکانات و انتظارات نارضایتی ایجاد کرد، از سوی دیگر نگاه دولت برای حل مشکلات نگاه سیاست خارجهای بود که توفیقی در مسائل داخلی حاصل نکرد.»
نماینده مجلس نهم با اشاره به اینکه تاکنون گشایشی در زندگی مردم ایجاد نشده است، تصریح میکنند:«قدرت خرید مردم همچنان پایین است و باید توجه داشت موضوعاتی چون افزایش تولید نفت خام و فروش آن باعث اشتغال در داخل نمیشود، متاسفانه مدلی که دولت از آن تبعیت میکند مدلی شکست خورده است و کلید خروج از رکود در سیاست خارجی نیست بلکه در داخل است و با واردات کالاهای سرمایهای ما در اصل بیکاری را وارد میکنیم.»
چرخش ادبیات دولت نسبت به منتقدین
در قبل و بعد از انتخابات
«رئیسجمهور باید بداند که بحث رقابتها مربوط به قبل از انتخابات است. همه حرفها و جناحبندیها مربوط به فضای قبل از انتخابات است، زمانی که رئیسجمهور مشخص شد باید بین حامیانش و آن کسی که حامی رقیبش بوده رئیسجمهور به عدالت رفتار کند، در خرد جمعی باید به مشورت اهمیت دهیم و آن زمانی رخ خواهد داد که خودشیفته نباشیم، به نظر بنده حتی نقد و نظر مخالف نیز نعمت است. وقتی تیمی در کابینه کار میکند باید هماهنگیهایی داشته باشند. در سالهای اخیر در هیئت وزیران جو غیرآزاد برقرار بود به طوری که با انتقادی کوچک وزیر جابهجا میشد، من دوست ندارم در سفرهای استانی نامهای دریافت کنم که درخواست پول کنند. من دوست دارم در نامهها نقد عملکرد من باشد...»
اینها نمونهای از وعدههای انتخاباتی رئیس دولت یازدهم در پیش از انتخابات 92 است که با پایان رای گیری و مشخص شدن نتیجه نهایی، 180 درجه ادبیات و شعارها تغییر کرد، همچنین شخص رئیسجمهور مستقیما منتقدین را به جهنم فراخواند!
محمدعلی رستمینیا استاد دانشگاه و کارشناس مسایل سیاسی در این باره میگوید: «افکار عمومی به طور طبیعی حساسیت ویژهای نسبت به صداقت دولتمردان خود دارند. وعدههایی که یک سیاست مدار در قالب تبلیغات پیش از انتخابات برای مردم مطرح میکند در اذهان عمومی باقی میماند و با گذشت زمان در صورت عدم ارائه یک گزارش عقلایی از تلاشهای صورت گرفته در جهت برآورده شدن مصادیق تبلیغات، رفته رفته نگاه جامعه از سمت حمایت از دولت متبوع، به سمت انتقادهای اساسی تغییر میکند.»
وی میگوید: «بازخوانی سخنرانیها و مواضع رئیسجمهور در طول ماههای مختلف از فعالیت دولت نشان میدهد که به سختی میتوان یک ماه را در کارنامه دولت تدبیر و امید تعیین کرد که در آن موضعگیری سخت و طعنه و کنایه از جانب شخص رئیسجمهور و حلقه اصلی مشاوران وی نسبت به منتقدان سیاستهای دولت وارد نشده باشد.»
وی در ادامه تصریح میکند: «این روش برخورد با منتقدان از جانب دولتی که در دوره تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری مدعی برخورد صحیح و تعامل مناسب با منتقدان بوده، محل سؤال و قابل تامل است.» حجتالاسلام نصرالله پژمانفر رئیس کمیسیون فرهنگی و نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «دولت به دنبال این بود با یک کار خاص(مذاکره با غرب)، نتیجهای ویژه بگیرد و احساس کرد که میتواند با ارتباط با کدخدا مباحث اقتصادی و بینالمللی خود را پیش ببرد.»
وی میافزاید: « اشتباه در چنین تحلیلی و ارتباط با شیطان بزرگ باعث شد تا سرمایهگذاریهای دولت با چالش روبهرو شود، از سوی دیگر شاهد بودیم در داخل نیز صدای مخالفان را بریدند و به آنها تهمتهایی چون بیسوادی و تندروی زدند در حالی که اکنون با گذشت یک سال از توافق هستهای؛ چرخه هستهای تقریبا متوقف شده و چرخ زندگی مردم هم به کندی میچرخد، با توجه به نتایج به دست آمده و فرمایشات مقام معظم رهبری دولت باید هرچه سریعتر مسیر خود را اصلاح کند.»
وعدههایی که عملی نشد
انتظار میرفت حداقل در مدت پایانی دولت یازدهم و همچنین با وجود برجام مردم ارزانی خاصی را احساس کنند اما همانگونه که کارشناسان نیز اذعان میکنند سوء مدیریت عامل بسیاری از مشکلاتاقتصادی بوده و تا زمانی که دولت در مقوله مدیریت عملکرد مناسبی نداشته باشد وضعیت به همین صورت ادامه خواهد داشت.
علیرضا زاکانی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «دولت موضوعاتی را اولویت قرار داده که باعث شده معیشت مردم تحت تاثیر قرار بگیرد.»
وی با اشاره به گره زدن معیشت مردم به برجام میافزاید: «از ابتدا مشخص بود در بحث برجام طرف مقابل به وعدههای خود عمل نخواهد کرد و فقط یک عده در داخل کشور به این موضوع خوشبین بودند که مشخص شد خوشبینی آنها بیدلیل بوده است.»
هفته دولت، هفتهای برای آزمون صداقت
حدود 14 هزار صنعت و کارخانه تعطیل یا نیمه راکد، حذف یارانهبگیران، رکود، معضل بیکاری و گرانیهای روزمره همگی به کنار، آنچه دولت کنونی از آن به عنوان دستاورد یاد میکند و دم از عزت و احترام پیرامون آن میزند نیز خود با چالشهای جدی روبهروست.
یک کارشناس مسایل سیاسی به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «قرار دادن مشکلات زیر چتر برجام و موضوعات سیاست خارجی تنها به مثابه سرپوش گذاشتن است، اینجا در دولت یازدهم هیچ چیز در روی کاغذ غیرممکن نیست و کارها به خوبی پیش میرود اما در عمل تنها چیزی که باقی میماند توجیه است.» وی میگوید: «اما در مسئله برجام باید اذعان داشت که استکبار جهانی به دنبال برهم زدن بازی هستند و این طبیعت آمریکاییهاست.»
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان آنچه برجام به برخی در داخل و دنیا اثبات کرد «غیر قابل اعتماد بودن آمریکا» است و دولت باید بپذیرد که سه سال از عمر و سرمایه کشور را بیش از حد بر روی یک بعد متمرکز کرده و از دیگر توانهای داخلی غافل شده است.