واکاوی تاریخ سینمای ایران
وقتی جاسوسه آمریکایی سانسورچی پهلوی میشود!
سعید مستغاثی
فعالیت اداره اطلاعات آمریکا برای سینمای ایران
اداره اطلاعات آمریکا پس از این در سال 1329 با همکاری دانشگاه سیراکیوز آمریکا، براساس اصل 4 ترومن (یک قرارداد استعماری که اجازه میداد نیروهای آمریکایی تحت عنوان کمکهای مالی و غیر مالی در دیگر سرزمینها به جاسوسی و جمع آوری اطلاعات برای اجرای عملیات نظامیو غیر نظامیآمریکا و همچنین بسط فرهنگ آمریکایی اقدام ورزند) تشکیلاتی را برای تهیه و نمایش فیلمهای خبری و آموزشی و مستند ایجاد کرد.
در آبان ماه 1328 تیمیاز دانشگاه سیراکیوز به سرپرستی «جان ال همیلتون» با 27 اتومبیل به همراه امکانات نمایش سیار فیلم وارد ایران شدند که 40 اتومبیل دولتی نیز به آنها اضافه شدند. این گروه علاوه بر نمایش فیلم، فیلمهای مستندی هم از نواحی مختلف ایران تهیه کردند. کارگردان این فیلمها، معمولا شخصی به نام «همفری» بود و فیلمبرداران، «بایایان» و «محمد علی ایثاری» بودند. امور لابراتواری و چاپ هم در استودیو بدیع و یا «ایران فیلم» ابوالقاسم رضایی انجام میگرفت. بعدا فردی به نام «کالن لندیس» نیز به عنوان تدوین گر به آنها اضافه شد.
در واقع تصاویری که امروز توسط ماهوارهها از نقاط مختلف کشورها و سرزمینهای مختلف جهت شناخت نقاط سوق الجیشی و مهم تهیه میشود در آن زمان توسط گروههای فیلمبرداری که تحت عنوان مستند ساز اعزام میشدند و یا توسط مستندسازان همان کشور که به خدمت سازمانها و سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی درمیآمدند، تهیه میگردید.
اختصاص نصف بودجه سفارت آمریکا در تهران در آن سالها، به فعالیتهای اداره اطلاعات این کشور، که در بعضی گزارشهای رسمیآن دوره منعکس است، نشان از اهمیت تهیه و پخش فیلمهای یاد شده برای آمریکا دارد.
تصور میشود در تاریخ معاصر ایران هیچ کشوری همانند ایالات متحده آمریکا در این سرزمین فعالیت رسانه ای نداشته است. فعالیت چند ساله تلویزیون ارتش آمریکا در تهران و انتشار مستمر بیش از دو دهه ماهنامه تمام رنگی و رایگان «مرزهای نو» در ایران، از آن نقاط حیرتانگیز در روابط دو کشور است که تنها در دوران استعمار کهنه و یا تاریخ کشورهای مشترک المنافع رویت میشود. مجلههایی مانند «مرزهای نو» از سوی اداره اطلاعات آمریکا در تیراژهای وسیع برای مراکز دانشگاهی و آکادمیک به طور رایگان ارسال میشد و تلویزیون ارتش آمریکا نیز به عنوان کانال آمریکا برروی کانال 8 تلویزیون در شبانه روز تا 10 ساعت برنامه پخش میکرد و انواع و اقسام سریالها و شوهای آمریکایی را به خورد مخاطب ایرانی میداد.
شاهرخ گلستان، یکی از فیلمبرداران سینمای مستند ایران و فیلمبردار مخصوص شاه در گفت و گویی که چند سال پیش به همت سید کاظم موسوی انجام شد و بخشی از آن در شماره سوم نشریه «عصر اندیشه» به چاپ رسید، در مورد فیلمهای مستند خبری اداره اطلاعات آمریکا میگوید:
«... فيلمهاي خبري ايران را در ابتدا اداره اطلاعات سفارت آمريكا ميساخت كه شخصی به نام ايثاري مسئول آن بود و فیلمها در استوديوي رضايي و بخشی از آن در لابراتوار بدیع ساخته شد. در شهرداری تهران هم به مدت کمیفیلم خبری ساخته شد که «جمشید شیبانی» آن را راهاندازی کرد. هنرهاي زيبا هم شروع به توليد فيلم اخبار هفته كرد که من هم مسئول 6 فيلم اخبار هفته بودم...»
ملاحظه میشود که تعداد قابل توجهی از آغازگران و به اصطلاح پیشتازان سینمای مستند ایران در خدمت اداره اطلاعات آمریکا و سرویسهای جاسوسی بریتانیا بودند! اداره اطلاعات آمریکا و گروه مستندسازش، به تدریج فعالیتهای خود را به 13 استان ایران گسترش داده و با نمایش فیلم و تهیه فیلمهای کوتاه و مستند و همچنین برگزاری نمایشگاههای عکس، مردم نقاط مختلف این سرزمین را تحت تاثیر قرار میدادند.
حاکمیت سانسور اشغالگران بر سینما و هنر ایران
وقتی در سالهای نخست دهه 1320، میلسپو (مستشار امریکایی) در سمت مدیر کل دارایی، اختیارات وسیعی از مجلس گرفت و بسیاری از مشاغل دولتی ایران را به اشغالگران آمریکاییان واگذار کرد، اداره اطلاعات جنگی آمریکا نیز در سال 1323 چند نفر را برای نظارت بر امور تبلیغاتی ایران، اعزام کرد. «هارولد پینتر»، خبرنگار پیشین یونایتد پرس و «داون وارد» و بالاخره نماینده رسمیاداره اطلاعات جنگی امریکا به نام «نیلاکوک» از جمله این افراد بودند که رسما به استخدام دولت ایران درآمدند. در واقع «نیلا کوک» اولین مسئول اداره سانسور وزارت کشور پس از شهریور 1320 و تسلط متفقین در ایران بود که وظیفه بررسی و کنترل فیلمها را از دیدگاه کشورهای اشغالگر برعهده داشت.
جمال امید در کتاب «تاریخ سینمای ایران :1279-1357 » در این باره مینویسد:
«...حساسیتهای کوک تنها محدود به حفظ منافع متفقین در ایران بود و توجهی نسبت به شعائر و برداشتهای فرهنگی جامعه ایرانی نداشت...»
عزت الله انتظامیدر گفت و گو با جمال امید که در همین کتاب به چاپ رسیده در خصوص «نیلا کوک» که برای دریافت اجازه متن پیشپردههای تئاتری که در سالهای دهه 1320 اجرا میکرده، ناچار از مراجعه به او در اداره نمایش وزارت کشور بوده است،چنین میگوید:
«...میس کوک فارسی مختصری میدانست لذا برای کنترل متنها مشکل داشت. من در مراجعاتم، خودم متن پیش پرده و تصانیف را برایش میخواندم و بعد او متنها را مهر میکرد. گاها من از غفلت او استفاده کرده و کاغذهای سفید را مهر میکردم و بعدا متن تصنیفهای انتقادی و معمولا بر علیه دولت وقت را در آن وارد میکردم. البته در مراجعات ماموران شهربانی، اگرچه اجازه نامه را ارائه میکردم، اما موجب اعتراض و درگیری و توقفهایی در کار بود. میس کوک علاوه بر کنترل نمایشات ، پروانه نیز برای فیلمها صادر میکرد...»
کوک بعد از اداره سانسور، استودیوی «احیای هنرهای ایران باستان» را تاسیس کرد! و در آنجا به تعلیم و اجرای نمایشهای به اصطلاح آیینی ایران با ترکیبی از باله پرداخت و با گروهی که آماده کرد، برای اجرای برنامه طی دو سال سفرهایی به ترکیه، یونان، مصر، ایتالیا و هند انجام داد.
«نیلا کوک» با سمت مدیر قسمت نمایشات وزارت کشور، مسئولیت نظارت و سانسور برنامههای نمایشی اعم از تئاتر و فیلم را برعهده داشت. ضمن اینکه ماموران سفارت آمریکا با وی به عنوان نماینده رسمیاداره اطلاعات جنگی آمریکا به طور مدام در تماس بودند. تا اینکه «تی کوبلر یانگ» در ژانویه 1945 وارد ایران شد و به طور رسمیکار سرویس اطلاعات سفارت آمریکا را آغاز نمود. با آغاز به کار این سرویس اطلاعاتی، کار انجمن فرهنگی ایران و آمریکا که در 1923 به ریاست محمد علی فروغی شروع شده بود با حضور افرادی مانند عیسی صدیق (اولین رئیس دانشگاه تهران)، ابتهاج، حسین علاء(۱)، علی اصغر حکمت(۲) و الهیار صالح(۳) به همراهی میلسپو، شتاب بیشتری گرفت و به چاپ نشریات و نمایش فیلم و دیگر اقدامات به اصطلاح فرهنگی دست زد.
ـــــــــــــــــــــــــ
۱ - حسین علاء؛ وزیر مختار ایران در آمریکا و اسپانیا، نماینده مجلس شاهی، وزیر دربار و دو دوره نخست وزیری در دوران طاغوت بود.
۲ - علی اصغر حکمت؛ فراماسون و چند دوره وزیر فرهنگ و معارف در دوران رضا خان و محمد رضا، از عوامل اصلاحات اجباری رضاخان از جمله کشف حجاب و متحد الشکل شدن لباسها و محدودیت روحانیت و ممنوعیت عزاداریهای محرم و ... بوده است.
۳ - الهیار صالح؛ وزیر مالیه در کابینههای رضاخانی ، وزیر دادگستری در کابینههای محمدرضا، عضویت در جبهه ملی و از یاران مصدق، نمایندگی مجلس دوره بیستم شاهی پس از کودتا و ...را بر عهده داشته است.