گفت وگو با محمد میرکیانی، نویسنده رمان «تن تن و سندباد» به بهانه رونمایی یادداشت رهبر معظم انقلاب بر این کتاب
نبرد تن تن و سند باد بعد از 25 سال هنوز هم ادامه دارد!
آرش فهیم
رمان نوجوانانه «تن تن و سندباد» در سال 1370 منتشر شده بود. اما رونمایی از یادداشت رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این کتاب باعث شد تا این کتاب بعد از 25 سال به صدر اخبار فرهنگی بیاید و حتی فروش و مخاطبهای آن نسبت به گذشته افزایش پیدا کند. به همین بهانه، با محمد میرکیانی، نویسنده این رمان گفت وگو کردیم.
- انتشار رمان «تن تن و سندباد» به سال 70 و زمان نگارش یادداشت رهبر انقلاب بر این کتاب هم به سال 73
برمیگردد. چه شد که رونمایی از این یادداشت در این موقع انجام شد؟
یک همایش در دفتر تنظیم و نشر آثار مقام معظم رهبری و در ارتباط با ادبیات کودک و نوجوان برگزار شد که فرصتی پیش آورد تا کتابی که متناسب با مأموریت این همایش بود، معرفی شود. به این ترتیب یادداشت رهبر معظم انقلاب بر این کتاب هم در این همایش رونمایی شد. شاید یکی از علتهای رونمایی از این یادداشت پس از گذشت این همه زمان این بود که در آن دوران چندان مرسوم نبود که این نوع یادداشتها رسانهای شود. همچنین این روزها اتفاقات و فعل و انفعالات پیچیدهای در عرصه فرهنگی در سطح جهان در حال اتفاق است که مضمون این کتاب هم با این وضعیت تناسب دارد. به طوری که بسیاری از مسائلی که من در این رمان در حوزه فرهنگی پیشبینی میکردم «متأسفانه» به واقعیت تبدیل شده است. همچنین رهبر معظم انقلاب طی دیدارهای اخیر خود بارها بر تولید فکر و فرهنگ برای نوجوانان تأکید کردند. مجموعه این عوامل سبب شد تا این راز 22 ساله گشوده شود.
- برداشت و واکنش شما به رونمایی از یادداشت رهبر انقلاب درباره کتابتان چیست؟
برای خود من اتفاق بسیار ارزشمندی است و باعث خرسندی من شده است. بیشتر از این نظر که نکتههایی که سالها پیش در ارتباط با مسائل فرهنگی کشور و ابعاد ملی و جهانی آن مطرح کرده بودم، مورد توجه قرار گرفت. بطور کلی، با این اتفاق بحث ادبیات و هنر کودک و نوجوان به یکی از مسائل روز کشور تبدیل شد. این درسی است برای مسئولین و تصمیم سازان عرصه هنر و ادبیات کودک و نوجوان که بدانند کار آنها کودکانه نیست، بلکه یک کار عظیم و بزرگ فرهنگی است؛ تا آن حد که رهبر معظم انقلاب به آن توجه میکنند و نسبت به اهمیت آن به جامعه هشدار میدهند و کمک میکنند تا مسئولین این عرصه راه درست را تشخیص دهند.
- محور اصلی رمان شما، صفآوری شخصیتهای افسانهای غرب و شرق هستند؛ یک طرف تن تن و سوپر من و تارزان و ... و طرف دیگر سندباد و علی بابا و علاءالدین و رستم و .... کار روی این شخصیتهای افسانهای چه اهمیتی داشت و چرا روی این موضوع کار کردید؟
شخصیتهای اسطورهای و افسانهای غرب و شرق، یک تفاوت عمده دارند؛ شخصیتهای افسانهای ما دارای ریشه و اصالت هستند و از دل تاریخ و فرهنگ و زندگی مردم زاده شدهاند. اما غالب شخصیتهای اسطورهای غرب، دستساز شرکتهای چند ملیتی و فیلمسازی هستند. یعنی شخصیتهایی ساختگیاند که نه از بین مردم و فرهنگ، بلکه با تعیین خط و مشیهای خاص به آنها زندگی بخشیده شده است. اسطورههای ما دارای قدمت طولانی مدت هستند و بخشی از زندگی مردم ما در طول قرنهای گذشته بودهاند. بطور مثال، رستم از دل «شاهنامه» درآمده است، پهلوان پنبه و نخودی از دل قصهها و افسانههای عامیانه مردم دوران صفویه به بعد به وجود آمدهاند، سندباد، علاءالدین و علی بابا از دل «قصههای هزار و یک شب» زاده شده اند؛ تمام اینها ریشه در فرهنگ، آداب و رسوم و باورهای مردم سرزمین ما دارند. اما اسطورههایی مثل تن تن، سوپرمن، تارزان و ... بعد از جنگ جهانی دوم و توسط شرکتهای فیلمسازی ساخته و پرداخته شدهاند و کسانی هم که آنها را خلق کردند، اهداف و منافع خاص خودشان را داشتند. به نظر من نمیتوان آنها را سرزنش کرد چون به هر حال هر کشوری برای خودش اهدافی دارد. این ما هستیم که باید هوشمند و هوشیار باشیم و راهها و مسیرها را درست تشخیص دهیم و آنچه به عنوان محصول و کالای فرهنگی به ما عرضه میشود را به درستی ارزیابی کنیم. من هم به این دلیل، مجموعهای از اسطورههای ساخت شرکتهای فیلمسازی غربی را ارزیابی کردم تا بگویم آنها اجازه ندارند که با این شخصیتهای ساختگی در مقابل اسطورهها و قهرمانهای اصیل و ریشهدار ما، فرهنگ ما را هدف هجمه قرار دهند.
- چرا شخصیتهای محوری هر طیف در این رمان، تن تن و سند باد انتخاب شده اند؟
چون تن تن یک جهان گرد است که دنیا را در مینوردد و سندباد بحری (چون ما دو سندباد داریم؛ بحری و بری) هم از خصوصیاتش این است که او نیز دریانورد و جهانگرد است. بنابراین من تن تن و سندباد را به این دلیل انتخاب کردم که ویژگیهای شخصیتی نزدیکی به هم دارند. منظورم این است که این پازل دقیقا آگاهانه و براساس محاسبات اقلیمی و شخصیتی این اسطورهها بوده و همین طوری آنها را کنار هم نچیده ام.
- 25 سال از انتشار کتاب شما گذشته است و متأسفانه در این مدت، شخصیتهای اسطورهای غربی هم تعدادشان بیشتر شده و امثال اسپایدرمن و هری پاتر و ... هم به آنها پیوستهاند و هم نفوذ آنها در نسل جدید ما افزونتر شده، باید در برابر این مسئله چه کرد؟
به نظر من بهترین کار در این زمینه تولید آثار و محصولات فرهنگی است. رمان «تن تن و سندباد» هم در حقیقت یک هشدار بود به جریانهای بیگانه که از آن سوی مرزها قصد دارند تا در فکر و دل کودکان و نوجوانان ما قرار گیرند. کتابهای تن تن هم قبلا در ایران منتشر شده بودند. اینکه کتاب «تنتن و سندباد» طی 25 سال گذشته توانسته بارها تجدید چاپ شود و در کنار آن کتابها ادامه حیات دهد، معلوم است که حرفی برای گفتن دارد. به هر حال آنچه ما به عنوان اندیشه و فرهنگ به دنیا عرضه میکنیم، چون بحق و سازگار با روح و فطرت انسانهاست، قطعا به دل مینشیند، منتها باید تمهیداتی به کار بگیریم که آن حرف حق به درستی عرضه شود و مخاطب پذیر باشد. باید از ظرفیتهای فرهنگی خود به خوبی استفاده کنیم تا بتوانیم فضای ذهنی کودکان و نوجوانان خودمان را با اندیشههای فرهنگی خود دل بسته و مأنوس کنیم.
- سوال این است که اساسا چه ایرادی دارد که فرزندان ما با اسطورههای غربی مأنوس باشند. به خصوص اینکه این روزها در آستانه آغاز سال تحصیلی قرار داریم و مردم در تکاپوی خرید کیف و دفتر و نوشت افزار برای بچههای خودشان هستند که بیشتر آنها هم با تصاویر همین اسطورهها تزیین و جذاب شده اند! حالا چه اشکالی دارد که کودکان و نوجوانان با اسطورههای غربی همراه باشند؟
واقعیت این است که چون کودکان و نوجوانان و به ویژه کودکان، تعریف درستی از این الگوها ندارند، با آنها ارتباط عاطفی برقرار میکنند و بعد که بزرگ میشوند تحت تأثیر درونمایه و محتوای فکری این آثار قرار میگیرند. خانوادهها دقت لازم را داشته باشند که طوری هزینه نکنند که هم پول بدهند و هم به بچههای خود آسیب بزنند. ما با پول خودمان بازار یک سری محصولات را گرم میکنیم و بعد هم با محتوای این محصولات به فرزندان خود صدمه میزنیم! به همین دلیل بهتر است نوشت افزارهایی را انتخاب کنیم که باعث شود تا فرزندان ما خودباور و مستقل و علاقه مند به فرهنگ و اندیشه سرزمین خودشان بار بیایند.
- زمزمههایی هم درباره تبدیل «تن تن و سندباد» به انیمیشن شنیده شده است. آیا صحت دارد؟
بله، بعد از رونمایی از یادداشت رهبر معظم انقلاب بر این کتاب، برخی از گروههای تولید انیمیشن اعلام کردند که علاقه مند به ساخت اثری از روی این کتاب هستند، اما توانمندی حرفهای لازم برای ساخت أثری در سطح بالا و قابل توجه ندارند. باید دقت کرد تا با تولید آثار ضعیف، ناخواسته کاری نکنیم تا ظرفیتهای فرهنگی ما از بین برود. اما دوستانی تحت نظر بنده مشغول فراهم کردن مقدمات و پیش تولید هستند تا ان شاءالله یک انیمیشن سینمایی از روی این کتاب ساخته شود. به زودی جزئیات این طرح اعلام خواهد شد. همچنین قرار است تا یک سری محصولات فرهنگی جانبی مثل نوشتافزار، بازی، عروسک، پوشاک و ... با تصاویر اسطورههای شرقی این رمان تولید شود. بحث سریال هم مطرح شده که به نظر من با توجه به ظرفیتهای داستانی این کتاب، فیلم سینمایی بهتر جواب میدهد.
- هر نویسنده یا هنرمندی که آثارش با تحسین رهبر انقلاب مواجه میشود، مسئولیت بسیار مضاعفی نسبت به گذشته پیدا میکند. با توجه به این شرایط، برنامه آینده شما برای اینکه با این مسئولیت مضاعف کار خود را ادامه دهید، چیست؟
اول اینکه باید به مسائل فرهنگی و نیازهای روز نوجوانان بهتر و موثرتر جواب بدهم و دوم هم اینکه باید آثاری قوی و جذابتر خلق کنم. یعنی کارهایی بنویسم که در گام اول به شدت جذاب و مخاطب پذیر باشد. چون اگر مخاطب نتواند با یک اثر ارتباط برقرار کند و آن اثر برای او جذاب نباشد، بطور طبیعی تحت تأثیر پیام آن هم قرار نمیگیرد.