آشوب علیه نظام و ادعای آشتی مگر خالهبازی است؟!(خبر ویژه)
آشوبافکنی و سپس ادعای آشتی ملی مگر خاله بازی است که هر وقت خواستند مملکت را به هم بریزند و هر وقت خواستند ادعای آشتی کنند؟
داریوش سجادی همکار پیشین نشریات اصلاحطلب نوشت: علی یونسی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته «روحانی به دنبال طرح آشتی ملی میان جناحهای سیاسی بود که اگر این اتفاق رخ میداد بیشک مهمترین اهرم قدرت او محسوب میشد... اگر آشتی ملی در کشور رخ میداد این مسائل حل میشد و به نفع نظام بود و تنها کسانی ناراحت بودند که نانشان در این دعواهای سیاسی است. آشتی ملی چیزی بودکه دولت به دنبالش بود تا فضای پسابرجام را برای توسعه کشور کامل کند که متاسفانه تا این زمان نشده است».
سجادی مینویسد: آشتیجویان ظاهرا به این «واقعیت تلخ» کم التفاتاند که «ماجرای 88» یک منازعه سیاسی در حد فاصل دو جناح سیاسی کشور نبود تا اینک طرفین با مشمول مرور زمان کردن ماجرا و بوسیدن صورت یکدیگر اختلافات را فراموش کرده و به خوشی و میمنت به خانه نخست خود بازگردند!
تراژدی 88 محصول یک جوگرفتگی و هیجانزدگی ناشی از «توهم تقلب» در انتخابات بود که از جوار بیمبالاتی و نابلدی و بیتدبیری رهبران معترضین به یک لشکرکشی خیابانی و رویاروئی تمام قد در مقابل تمامیت نظام مبدل شد.
چیزی که رهبری نیز در نشست اخیر خود با ائمه جماعات مساجد تهران بدین شکل بر آن اذعان داشتند: «در اوایل فتنه به یکی از سران فتنه گفتم شما در ظاهر با نظام هستید، و به گفته خودتان در حال اعتراض انتخاباتی هستید اما بدانید که مدیریت این جریان به دست بیگانگان میافتد و آنها با استفاده از کار شما، اصل نظام را هدف میگیرند البته اگر با نگاه خوشبینانه به ماجرا بنگریم آنها حرف اینجانب را نفهمیدند و وارد شدند و همه دیدند که چگونه انتخابات، بهانهای برای حمله و نفی اصل نظام شد. حال برخی میگویند یک حرفی آن موقع زده شده، بگذریم؛ اما باید توجه داشت که اگر در طرفداری از کسی حرفی زده میشود که مخالف سخنان و مواضع اوست، آن شخص باید اعلام مخالفت کند اگر نه به حساب او گذاشته میشود.»
سجادی تصریح کرد: کار مدعیان آشتی، ساده کردن صورت مسئله است تا برای آنان که از جوار خطاها و اشتباه محاسبه و پیمانشکنی خود به صورت تبعی، مغضوب شدهاند؛ اینک طلبآشتی و بخشش و احسان کرد.
جدالی که بنا بر خاماندیشی و جو زدگی شهر آشوبان از یک «ادعای انتخاباتی» منجر به انحلالطلبی و رویارویی با نظام شد و نمیتوان به دیدهبوسی و مصافحه و معانقه یک طرف با «طرف دیگر» رویا درمانی کرد!
صورت مسئله روشن است، آشوبیان «پیمان شکستهاند» و اگر در این میان برای نقارزدایی و بسط مودت، حسن نیتی موجود باشد راهکار آن «بیعت مجدد» است و خیراندیشان به جای مطالبه «آشتی ملی» خوب است تا اهتمام خود را وقف تمهید و ترغیب «ناکثین» به خودشکنی کنند.