واکاوی تاریخ سینمای ایران
مأموران اداره اطلاعات آمریکا و سینمای ایران
سعید مستغاثی
اشغالگران ایران، فیلم نمایش میدهند!
از سال 1321، سفارت و شورای فرهنگ بریتانیا در تهران، به نمایش فیلم در سینماها اقدام کردند. کپی اخبار «بریتیش مووی تون» توسط گلچین و ابوالقاسم طاهری در انگلستان به فارسی دوبله شده و در سینماهای ایران به نمایش درمیآمد. موسسه«بریتیش مووی تون»با علامت اختصاری بی ام تی BMT تعدادی ریوهای ارتشی را تجهیز کرد تا این فیلمها را به دیگر شهرهای ایران برده و در قالب سینماهای سیار برای مردم نمایش دهند. روستاها نیز از قلم نیفتادند و تعدادی واحد سیار نمایش فیلم نیز توسط سفارت به روستاها اعزام شدند تا اندیشه ایرانیان روستایی را نیز در تسخیر خود درآورند.
از جمله عوامل این برنامه نمایش فیلم، محمد علی ایثاری بود که کارش را در سال 1322 و دوران اشغال ایران توسط متفقین به عنوان منشی شخصی و مترجم حضوری دستیار وابسته سفارت انگلیس در تهران آغاز کرد و عهده دار اداره فیلم مشترک بین سفارت و شورای فرهنگی بریتانیا در ایران شد و در همین دوره فستیوالی از فیلمهای انگلیسی و نمایشنامههای انگلیسی برای جذب نیروهای جوان در تهران برگزار کرد. محمد علی ایثاری مدت 8 سال در مقام سرپرست اداره فیلم باقی ماند. وی در این باره در کتاب «تصویری از پارس» که خودش با همکاری «دوریس ای پال» تالیف کرده ، مینویسد:
«...ما واحدهای سینه موبیل را به سراسر کشور میفرستادیم و هرسال برای حدود چهار میلیون نفر نمایش میدادیم. کار من، تهیه این فیلمها و نمایش آنها بود و این که تصمیم بگیرم آیا فیلمها برای تماشاگران ایرانی ، مناسب است یا خیر. فیلمهای انتخاب شده را به فارسی ترجمه میکردیم و بر پخش آنها نظارت داشتیم. من تقریبا این بخش را از صفر ساختم...»
این تلاش برای تاثیر و نفوذ در افکار و اذهان مخاطبان ایرانی، تنها محدود به نمایش فیلم نمیشد بلکه با انتشار نشریات و مطبوعات سینمایی وابسته سعی کردند تا برای فیلمهایی که در سینماهای ایران به نمایش در میآوردند، زمینه سازی هم بکنند. طرفه آنکه در روزگار اشغال سرزمین ایران که هرگونه چاپ و نشر به خصوص در زمینه مطبوعات با اشکال و موانع متعددی مواجه بود و اغلب به نشریات و مطبوعات مستقل اجازه انتشار داده نمیشد اما در همان زمان نشریه سینمایی به نام «هالیوود» منتشر میشد که مدیریت آن بر عهده یک به اصطلاح ایرانی به نام «علیرضا امیر معز» از وابستگان سفارت آمریکا قرار داشت و سرتاسر آن مملو از تصاویر و مطالب تبلیغاتی برای سینمای آمریکا و هنرپیشگانهالیوودی بود.هالیوود در این نشریه همچون سرزمین رویاها و آرمان شهری تصویر میشد که میتواند تمامیآمال و آرزوهای بلندپروازانه را تحقق بخشد.
علیرضا امیر معز که مجله «هالیوود» را بنیان گذارد و انتشار داد، از شیفتگان فرهنگ غرب و به خصوص آمریکا بود که در اداره اطلاعات رادیو مشغول به کار شد. اداره ای که چندی بعد به اداره اطلاعات و جهانگردی تبدیل گردید. شاید بتوان شیفتگی امیر معز بههالیوود و زرق و برق آن را از مقاله ای که در همان زمان از رادیو خواند، دریافت. وی در این مقاله که 3 شماره پی در پی در نشریه جیبیهالیوود (به عنوان منعکس کننده فعالیتهای کانونهالیوود) به چاپ رسید و همزمان نیز از رادیو خوانده شد، علل انتخاب نام «هالیوود» را شرح میدهد:
«...این شهر (هالیوود) پر شور و غوغا در حقیقت مسکن اشخاص با ذوق و سلیقه است و هر سال توسط این اشخاص، بیش از هشتصد فیلم و شاید بیشتر تهیه میگردد و هر زمان دنیا به بهت و حیرت دچار میشود و باید اقرار کرد که امروز نه تنها فیلمهای این سرزمین، اهالی خارج از آمریکا را در حیرت و اندیشه افکنده، بلکه سایر صنایع آن نیز اثر عمیقی در ترقی و تکامل صنعتی جهان بخشیده است...بفرمایید اینها استودیوهای بیشمار این شهر هستند که متعلق به شرکتهای فیلمبرداری میباشد که هر آینه از این شهر رخت بربندند ، تمام شکوه و جلال به دنبالشان مسافرت خواهد نمود...»
امیر معز در بخش فرهنگی سفارت آمریکا در نمایش فیلمهای تبلیغاتی فعال بود و هنگامیکه اداره کل انتشارات رادیو تبدیل به وزارت اطلاعات و جهانگردی شد، او به سمت معاون آن وزارتخانه منصوب گردید. بعدها دفتر انتشاراتی تاسیس کرد. دختر وی به نام فیروزه امیر معز در دهه 40 گوینده رادیو شد.
نکته قابل ذکر آن که در نخستین شماره نشریه «هولیوود»، تبلیغ سالن سینمایی به نام «سینما اخبار» به چاپ رسیده بود که متن آن چنین بود:
«...سینما اخبار، دوشنبه 29 فروردین 1322 داخل پاساژ رزاقمنش، افتتاح خواهد شد. در این سینما تازه ترین فیلمهای خبری جهان به زبان فارسی، بهترین فیلمهای تربیتی و اجتماعی و تفریحی به معرض نمایش گذارده خواهد شد...»
در آن زمان شاید هیچکس نمیدانست که «سینما اخبار» به مدیریت یاکوپسن در اختیار اداره انتشارات سفارت بریتانیا قرار دارد وانگلیسیان در این سینما به طور مرتب کنفرانس و جلسات هفتگی برای نمایندگان مطبوعات برگزار میکنند.
وقتی در آذرماه 1322 فیلمیکه توسط مستر هرلی (متخصص فیلمبرداری و تهیه کننده فیلمهای جنگی سفارت) از زندگی شاه و خانواده اش ساخته شده بود و در همین «سینما اخبار» به نمایش درآمد، مجله هولیوود روی جلد و پنج صفحه داخلی اش را به عکسهای این فیلم اختصاص داد.
قلم به مزد بودن و وابستگی مجله «هولیوود» به بیگانگان تا آن حد بود که حتی اشغال کشور و لگد مال کردن خاک ایران توسط ارتشهای متفقین را عاملی برای ورود تمدن غرب به ایران میدانست. علیرضا امیر معز در شماره 16 مجله به سال 1323 و در یادداشتی بر مقاله «تاجر ونیزی» چنین مینویسد:
«...وقتی با کمال شعف برای فراگرفتن تمدن مغرب زمین به اروپا رهسپار میشویم و مخارج زیاد تحمل مینماییم، امروز جنگ وسیله شده است که قسمتی از این تمدن به کشور ما بیاید...»
«هولیوود» در سالهای بعد نقش سیاسی خود را در جهت تبلیغ و پروپاگاندا برای رژیم شاه نیز ایفا نمود و در کنار چاپ تصاویر نیمه برهنه هنرپیشگان زن، در شماره هشتم خود به چاپ عکس بزرگی از همسر شاه، فوزیه در صفحه اول خود اقدام کرد و چند صفحه میانی هم به تصاویر بزرگ شاه و فوزیه و اشرف اختصاص یافت (و برای نخستین بار با تهیه این عکسها توسط عکاسان و فیلمبرداران انگلیسی، حضور انگلیسیها در مجله «هولیوود» به طور رسمیآشکار شد) و در شماره بیست و چهارم همراه با خبر عروسی ولیعهد انگلیس، تصویر بزرگی از وی را در صفحه دوم خود به چاپ رساند که هیچ ارتباطی با سینما و هنر نداشت و آشکارا نشانگر موضع گیری سیاسی آن در کنار ادعاهای هنری و فرهنگی
بود!
در همین حال این نشریه به طور علنی از سانسور فیلمها به نفع رژیم سلطنتی دست نشانده خارجی که شدیدا مورد حمایت متفقین اشغالگر بود، دفاع میکرد. فی المثل در مقاله ای به تاریخ 15 اردیبهشت 1324 مینویسد:
«...امروز چون شهربانی در امور سینماها و تماشاخانهها مداخله ندارد، اگر فیلمهایی بدون اجازه نمایش داده شود، پس از آنکه مدتی از نمایش آن گذشت و شخص وطن پرستی متوجه شد، پس از شکایت شاید آن فیلم سانسور شده و مانع از نمایش آن شوند...»
عمر نشریه «هولیوود» با خارج شدن نیروهای متفقین از خاک ایران به پایان رسید، گویا این نشریه را تاسیس کرده بودند که همزمان با حضور نظامیو سیاسی خود در خاک ایران، فرهنگ و سبک زندگی خود را نیز از طریق ترویج و تبلیغ برای فیلمهایهالیوودی (که به تعبیری ویترین فرهنگ غرب به حساب آمده و میآید) در اعتقادات و باورهای مردم این سرزمین نفوذ داده و از این طریق حضور خویش در سرزمین ما را سهل تر و آسان تر نمایند.
نشریاتی مانند «هولیوود» وقتی با تصاویر و اخبار و گزارشهای فیلمهایهالیوودی، سربازان اشغالگر را نماینده همان هنرپیشهها و فضاهای پر زرق و برقهالیوود نشان میدادند، طبعا مخاطبان آن فیلمها و تصاویر و گزارشها، آسان تر حضورشان را در آب و خاک خود تحمل میکردند! آن هم در سالهایی که سالنهای سینمای ایران در تیول فیلمهای اروپایی و آمریکایی بود و انواع و اقسام تصاویر هنرپیشگان آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی بر تابلوی این سالنها نقش میبست.
دنباله فیلمسازی اشغالگران جنگ دوم در سینمای ایران
«مریان سی کوپر» 30 سال بعد از ساخت فیلم «علف»، دستیارش «لاول فری» را به ایران فرستاد تا موضوع «علف» را در فیلم دیگری ادامه دهد. لاول فری در 15 فروردین 1335 با نخست وزیر وقت ایران، حسین علاء دیدار کرده و زمینههای ساخت فیلم یاد شده را فراهم آورد.
مریان سی کوپر از مسئولین کمپانی CV ویتنی به شمار میرفت که مدیر آن «کورنلیوس وندر بیلت ویتنی»، یکی از افرادی بود که در اواسط دهه 50 میلادی با همکاری سرویسهای اطلاعاتی مانند CIA و همچنین سازمانهای نظامیمثل پنتاگون، فرمولی تحت عنوان جنگ صلیبی برای آزادی Crusade for Freedom را برایهالیوود تدوین کردند تا از آن پس، تولیداتهالیوود براساس این فرمول و طبق دفترچه عملی تحت همین عنوان ساخته شوند. براساس نوشته فرانسیس ساندرس در کتاب «جنگ سرد فرهنگی : سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر»، مریان سی کوپر، یکی از اعضای هیئتهالیوودی بود که در ژوئن و ژوییه 1956 با نمایندگان ستاد مشترک ارتش آمریکا در کالیفرنیا چندین نشست تحت عنوان «کنفرانس کالیفرنیا» برگزار کردند تا فرمول یاد شده برای ساخت فیلم درهالیوود را تدوین نمایند.
فرانسیس ساندرس، روزنامه نگار و پژوهش گر معروف آمریکایی در کتاب «جنگ سرد فرهنگی : سازمان سیا درعرصه فرهنگ و هنر» درباره نشستهای فوق مینویسد:
«...کورنلیوس وندربیلت ویتنی که گزارش فوق را ترتیب داده بود ، خود از تهیه کنندگان مشهور بود که در دهه 1930 با دیوید سلزنیک کارهای مشترک متعددی داشت از جمله فیلمهای «ستارهای متولد میشود»، «ربکا»و «برباد رفته» و در سال 1954 موسسه سینمایی ویتنی C.V. را دایر نمود و اظهار داشت برای آنچه که باید به عنوان یک سری فیلم آمریکایی با ایده «جنگ صلیبی برای آزادی» تهیه کنم، قصد دارم ویژگیهای آمریکا را به مردم نشان دهم تا مخاطبان ما در سراسر جهان تحت تاثیر این ویژگیها قرار بگیرند و آن را تنها راه وصول به آزادی بینگارند...»
یکی دیگر از فیلمبرداران ایرانی که با اداره اطلاعات آمریکا و انجمن فرهنگی آن همکاری کردند، عنایت الله فمین بود که در روسیه آموزش دیده بود و پس از بازگشت به ایران در «سازمان پرورش افکار» (سازمان ماسونی که در دوران رضاخان توسط افرادی مانند احمد متین دفتری برای القاء ذهنیات و تفکرات استعماری بوجود آمد) مشغول به کار شد. فمین پس از دوران اشغال در سال 1325 از سوی همان «سازمان پرورش افکار» برای فیلمبرداری به سفارت آمریکا معرفی شد و در آنجا با یک مامور از اداره اطلاعات آمریکا به نام «استفن نایمن» همکار شد تا برای اداره فوق، فیلمهای خبری و مستند تهیه نماید.
از جمله فیلمهایی که نایمن و عنایت الله فمین برای اداره اطلاعات آمریکا تهیه کردند، فیلمهایی در رابطه با تغییر سبک زندگی ایرانی به سبک غربی بود. آنها از معدود مراسم رقص و باله که توسط مراکز استعماری مانند سازمان پرورش افکار یا توسط آمریکاییانی همچون نیلا کوک در میان زنان و دختران ایرانی برگزار میکردند، فیلمبرداری نموده و فیلمهای تهیه شده را برای دیگر ایرانیان و حتی در اکران عمومیبه نمایش میگذاردند تا قبح اینگونه اعمال را در فضای جامعه ایرانی بشکنند. اطلاعیه نمایش یکی از فیلمهای یاد شده به شرح زیر انتشار یافت:
«...آقای نایمن، نماینده کمپانی فاکس،روز چهارشنبه 12 خرداد، فیلمیاز رقصها و بالت ایرانی تهیه که رنگی بوده و ناطق... به نمایش خواهد گذارد. این فیلم در اداره روابط فرهنگی سفارت کبرای آمریکا تهیه شده است...»
و اطلاعیه دیگر میگوید :
«...تماشاخانه تهران–ساعت 4 بعد از ظهر سه شنبه (فردا) از عده ای از رجال و نمایندگان مجلس و مدیران جرائد برای تماشای چند حلقه فیلم فارسی که از مناظر و هنرهای ایران بهوسیله آقای استفن نایمن نماینده کمپانی فاکس تهیه شده ، دعوت کرده است...»