kayhan.ir

کد خبر: ۸۳۲۵
تاریخ انتشار : ۲۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۱:۲۹
روایتی ازاربعین‌های انقلاب اسلامی -12

خونی که در رگ انقلاب تزریق شد (پاورقی)

اما باید در نظر داشت، فعالیت در زمینه مسائل اسلامی چند آفت دارد: 1-دلخوش کردن به تفکر مجرد، بدون تماس با مسائل جاری جامعه و بدون شناخت نیازهای فکری و عملی 2-عجله در کار.

محسن حسینی نهوجی
Research@kayhan.ir
یک لحظه تأنی روا نیست اما یک قدم باعجله هم یقینا موجب ناکامی است. حرکت در یک جاده پرسنگلاخ، صبر، حوصله و دقت لازم دارد. 3-خارج کردن نظریه‌پردازی در مورد اسلام، از حوزه صلاحیت و تخصص. نظر دادن در مورد طرز فکر و مبانی اسلامی محققا از تخصصی‌ترین کارهاست. در مورد هر ایدئولوژی‌ای چنین است. مگر هر آدمی می‌تواند درباره مارکسیسم نظر بدهد؟ البته من خیلی زیاد به جوان‌ها توصیه و پیگیری کرده‌ام که در مسائل اسلامی و قرآنی مطالعه و تحقیق کنند. اما برای مطالعه قرآن و سنت، چه نهج‌البلاغه و چه احادیث صحیح و معتبر، این دو شرط لازم را تذکر داده‌ام:
1- باید با مطالعه کتابهای عالی و مترقی مذهبی، سطح آگاهی‌های اسلامی را افزایش داد و بعد به قرآن مراجعه کرد.
2- باید بدون پیشداوری قبلی، موضوعی را در قرآن پیگیری کرد. نباید قبلا مسئله‌ای را در ذهن خود تمام کرد و بعد به هر قیمتی و با هر توجیهی آن را به آیه‌ای از قرآن یا خطبه نهج‌البلاغه چسباند. این خیانت به هر کتابی است که انسان بخواهد آن را مطالعه کند.(1)
مرگ مشکوک دکتر علی شریعتی
احتمالا آخرین دیدار جمعی دکتر شریعتی به جلساتی مربوط می‌شود که در روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم دیماه سال 55 در تهران برگزار شد. درباره آن جلسه که قسمتهایی از مطالب مطروحه در آن در سطور پیشین آورده شد، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چنین فرموده‌‌اند، «یادم نمی‌رود در یکی از شب‌های بسیار خاطره‌انگیز، در آخرین ماه‌های زندگی مرحوم دکتر شریعتی، در تهران یک دیدار جمعی داشتیم و یک صحبت دسته‌جمعی که متأسفانه از آن کسانی که صحبت می‌کردند، فقط بنده هنوز زنده‌ام. مرحوم مطهری و مرحوم دکتر بحث‌های مفیدی مطرح می‌کردند... دکتر می‌گفت نطفه اندیشه اسلامی امروز دارد بسته می‌شود. در این مرحله لازم است که هرگونه رگه بیگانه را از این نطفه دور کنیم. باید نگاه کنیم ببینیم اسلام چه می‌گوید.»(2)چهارماه بعد در روز 26 اردیبهشت 1356 در حالی که ساواک از مدتها پیش دکتر شریعتی را برای انجام یک مصاحبه تلویزیونی تحت فشار قرار داده بود، با گذرنامه‌ای با نام علی مزینانی از کشور خارج شد دکتر شریعتی در سپیده‌دم 29 خرداد در محل اقامتش در انگلستان به طرز مشکوکی درگذشت. در شهرهای مختلف کشور، پس از مجالس ترحیم و بزرگداشت دکتر شریعتی دوستدارانش اقدام به تظاهرات و سردادن شعارهایی چون درود بر خمینی، درود بر شریعتی و مرگ بر شاه، می‌کردند.
شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی
صبح روز اول آبان 56 بستگان آیت‌الله سیدمصطفی خمینی با پیکر بی‌جان ایشان مواجه شدند. موجی از همدردی با رهبر دور از وطن در سراسر ایران پدید آمد و در شهرهای مختلف مجالس ترحیم و بزرگداشت مکرری برگزار گردید. انبوه مردمی که سالها آرزو داشتند به نحوی ارادت خود را به امام خمینی ابراز دارند در این مجالس وقتی با ذکر نام ایشان توسط گویندگان مواجه می‌شدند، با شور و شوق و فرستادن 3 صلوات پیاپی مجلس را به لرزه درمی‌آوردند. پس از پایان مراسم نیز با سردادن شعار، علاقه وافر خود به امام و تنفر شدید از شاه را ابراز می‌کردند. شاه که کلمه خمینی، برایش به منزله کابوسی مرگ‌آور بود، از برگزاری این مجالس، به ویژه مجلس ارک تهران، که آقای حسن روحانی در سخنرانی خود از مقام علمی و معنوی معظم‌له تجلیل و شاید برای اولین بار  با لقب «امام» از ایشان یاد کرد، به شدت خشمگین و نگران گشته، کینه‌اش از مردم عمیق‌تر شده بود. از طرف دیگر، با اعلام سیاست به اصطلاح حقوق بشر کارتر، در بحبوحه بحران بین‌المللی و تنش ناشی از شکست ویتنام، و رسوایی واترگیت در آمریکا، او تحت فشار بود تا رویه مستبدانه خود را تعدیل کند. کشور وابسته‌ای با ظاهر حاکمیت شاهنشاهی، نمی‌توانست از پیامدهای تحولات سیاسی آمریکا برحذر بماند. کارتر در جریان مبارزات انتخاباتی‌اش، از بهبود وضعیت حقوق بشر در سراسر جهان حمایت کرده، گفته بود: سیاست وی زمینه‌های بروز انقلاب را که اغلب از میان رنجدیدگان نشأت می‌گیرد، از بین می‌برد. اجرای برنامه حقوق بشر کارتر، که شاه را برای ابراز عکس‌العمل در برابر تکریم امام، محدود می‌ساخت، موجب نگرانی‌اش شده بود. موج فزاینده علاقه‌مندی و حمایت از امام به طور عجیبی، همچنان اوج می‌گرفت، که شاه مضطرب در 22 آبان 56 به آمریکا سفر کرد.روزگار عجیبی بود. در جایی که همه امیدش به آنجا بود، نیز با تظاهرات دانشجویان طرفدار امام خمینی در مقابل کاخ سفید مواجه شد. وقتی چشمان او و فرح و اربابش کارتر به سبب نزدیک شدن تظاهرکنندگان به محل استقبال دچار سوزش و جاری شدن اشک شد، تازه حساب کار دستش آمد، که خمینی چه قدرتی دارد. اما بازهم درک و فهمش به آنجا هم نمی‌رسید که خمینی 78 ساله از خود قدرتی ندارد. خمینی هم هرچه دارد از تکیه بر فعال مایشاء و ذات اقدس خداوند است.به نقل از ویلیام سولیوان، سفیر وقت آمریکا در ایران، محافل اقتصادی آمریکا، کارتر را تحت فشار قرار داده بودند، تا از دوستان آمریکا در اوپک بخواهد از افزایش قیمت نفت جلوگیری کنند.(3) شاه نیز به امر کارتر در 25 آبان قبل از ضیافت رسمی شام در کاخ سفید، در کنفرانس مطبوعاتی، مخالفت خود را با هر گونه افزایش قیمت نفت اعلام کرد.کارتر در 25 آذر 56 در مصاحبه‌ای گفت: ایران با ثبات ضمن آنکه یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت است، از بیشترین نفوذ سیاسی و نظامی در خاورمیانه برخوردار است. وی افزود: در تهران نشان می‌دهم تا چه حد به روابط ایران و آمریکا اهمیت می‌دهیم.(4) در 9 دیماه 56 کارتر رئیس‌جمهور آمریکا وارد ایران شد و مورد استقبال شاه قرار گرفت. ونس وزیر خارجه و برژنسکی مشاور امنیت ملی آمریکا و آلفرد اترتون وی را همراهی می‌کردند.(5)شاه از سفر کارتر ذوق‌زده شده بود و احساس قدرت می‌کرد. ولی بازهم طرفداران خمینی نگذاشتند شیرینی میزبانی اربابش به کام او بنشیند و جلو دانشگاه صنعتی شریف به طرف کارتر گوجه و تخم‌مرغ گندیده پرت کردند. البته چماق به دستان شاه هم تظاهرکنندگان را از ضربه‌های باتوم بلندشان بی‌نصیب نگذاشتند.