سال 1361 یازده ساله بودم که با دستکاری شناسنامه توانستم به عنوان رزمنده بسیجی در مناطق عملیاتی غرب کشور حاضر شوم و پس از آن در چهارده سالگی  دچار مجروحیت و جانبازی شدم. با این وجود تا سال 1367 در عملیات های مختلف شرکت کردم. پس از جنگ تحمیلی با اینکه بعضی مواقع از اثرات مجروحیت رنج می‌بردم اما هیچگاه برای تعیین درصد و بهره‌مندی از امتیازات اقدام نکردم. سال 82 که پس از سال‌ها کم‌کم عوارض و مشکلات جانبازی از جمله عوارض شیمیایی، وجود ترکش در بدن و مشکلات اعصاب و روان ناشی از موج‌گرفتگی خود را بیشتر نشان می‌داد، به اصرار نزدیکان به بنیاد شهید مراجعه و تشکیل پرونده دادم وکمک‌ هزینه اندکی برای من مقرر شد. طی سال‌های قبل امرار معاش من با شغل آزاد و مسافرکشی می‎گذشت اما در سال‌های اخیر به مرحله‌ای رسیده‌ام که دیگر توان کار کردن ندارم و کل درآمد من همین کمک هزینه اندک بنیاد شهید است. در حال حاضر حقوق مستمری من 900 هزار تومان است که به دلیل دریافت وام از بنیاد پس از کسر اقساط، دریافتی من 550 هزار تومان می‌شود که البته این مقدار تا چندی پیش کمتر از این هم بود. ضمن اینکه من یک دختر دانشجو دارم که هرچند شهریه آن را بنیاد شهید پرداخت می‌کند اما هزینه رفت و آمد فرزندم و ایاب و ذهاب گاه و بی‌گاه خودم برای مداوا نیز بخش عمده مستمری من را به خود اختصاص می‌دهد.
چند سال پیش با حمایت دولت قبل توانستم پس از 21 سال در مسکن مهر صاحب خانه شوم. البته برای پرداخت مبلغ اولیه علاوه بر مقداری کمک بلا‌عوض دولت وقت، مبلغ 5 میلیون تومان وام از بانک مهر اقتصاد دریافت و مابقی را نیز به هر سختی مهیا کردم. با تحویل خانه پرداخت اقساط وام گرفته شده و اقساط مسکن مهر که به اندازه همه مستمری دریافتی من  بودند آغاز شد. به هر سختی توانستم بخشی از این اقساط را بپردازم  اما بعد از مدتی دیگر توان این کار را نداشتم و هم اقساط مسکن مهر و هم وام دریافتی از بانک به تعویق افتاد به حدی که با وجود پرداخت سه میلیون تومان از وام بانک دو میلیون باقی مانده اکنون با جریمه  تبدیل به 6 میلیون تومان شده است و به دلیل ناتوانی در پرداخت، این بانک حکم جلب من و ضامنم را گرفته است. از سوی دیگر  به دلیل ناتوانی در پرداخت اقساط مسکن مهر اخیراً  کارشناسان بانک مسکن برای قیمت‌گذاری و مصادره واحد مسکونی من که پس از 21 سال سختی و نداشتن خانه به دست آورده‌ام به منزل ما مراجعه و مهلت چند روزه‌ای برای پرداخت بدهی و یا لااقل بخش عمده آن به من داده‌اند که باز هم از توان من خارج است. حال من با این تن رنجور که سالی چند بار هم بستری می‌شوم مانده‌ام و نگرانی از بی‌خانمانی. یک روز من با عشق به انقلاب و دفاع از اسلام در نوجوانی برای حفظ خانه و کاشانه و ناموس این ملت جان خود را در طبق اخلاص گذاشتم اما امروز توان حفظ خانه خود را ندارم. گفتنی است با توجه به افزایش درصد جانبازی من با نظر بنیاد شهید قرار است تبدیل وضعیت من از مستمری‌بگیر تبدیل به از کار افتاده شود که در این صورت میزان دریافتی من افزایش مناسبی خواهد داشت اما متأسفانه کمیسیونی که باید این موضوع را تأیید کند در بنیاد شهید استان قزوین که من در آن ساکن هستم مدت‌هاست تشکیل نشده و وعده تشکیل آن در دو ماه آینده را به من داده‌اند، تازه اگر هم این کمیسیون تشکیل و افزایش دریافتی من تصویب شود ماه‌ها و شاید یک سال طول می‌کشد تا این حقوق جدید برقرار شود و شاید تا آن موقع خانه من مصادره و شرایط من بغرنج‌تر از زمان حال باشد.
حال در این شرایط از مسئولین امر از جمله بنیاد شهید، وزارت مسکن و کسانی که توانایی حل مشکل من را دارند تقاضای پیگیری و توجه دارم.
جانباز دوران دفاع مقدس از قزوین
* نام و مشخصات این جانباز سر‌افراز نزد کیهان محفوظ است.