kayhan.ir

کد خبر: ۸۱۷۵۷
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۰
به بهانه آغاز مسابقات 2016 ریو

المپیک، بهترین مکان و زمان برای سنجش پیشرفت یا پسرفت ورزش


سرویس ورزشی-
بازی‌های المپیک میدانی است که فارغ از خود فریبی و در باد چند پیروزی و مدال کسب شده خوابیدن و از واقعیات غافل شدن، برای مقایسه خود با خودمان، مقایسه خود امسال و این دوره با خود 4 سال گذشته و دوره قبلی؛ تا مشخص شود در این چهارسال جدا از حرف‌ها و شعارها و آمار و ارقام و... در ورزش و درباره ورزش خود چکاره بودیم.
بازی‌های المپیک، بزرگترین میدان ورزشی دنیاست که از ابعاد مختلف قابل توجه و دارای اهمیت است. اولین نکته مهم گفتنی درباره این بازی‌ها، «صرف حضور» است. حضور در المپیک در وهله اول برای هر کشوری مهم است و البته هرچقدر کشورها با تعداد ورزشکار و نفرات بیشتر حضور پررنگتر و موثرتر داشته باشند و در عرصه رقابت با سایر کشورها از حیث کیفی هم سرتر و برتر ظاهر شوند، این نکته یعنی «صرف حضور»، معنا و پیام بیشتری با خود دارد.
نکته بعدی شاید این باشد که المپیک، آن چنانکه پیش از این هم بارها نوشته‌ایم، «نمایشگاه بزرگ ورزش جهان» است که تقریبا تمام کشورها تمام بضاعت و دارایی و توان خود را در ورزش پیش چشم مردم دنیا به نمایش در می‌آورند. بدون تردید هیچ رویداد و یا اتفاق ورزشی در جهان امروز دارای این کاراکتر و خصوصیت نیست.
علاوه بر اینها المپیک، بهترین مکان و میدان است برای مقایسه ورزش خود با ورزش دیگران و تعیین فاصله و اندازه‌گیری، که ما کجا هستیم و دیگران کجا هستند؟ از کی و کدام کشور و کشورها جلوتر هستیم و از چه کشورهایی در ورزش عقب هستیم و فاصله داریم و بعد تعمق و تفکر درباره یافتن راه‌حل‌هایی که بتواند این فاصله را پر یا حداقل کمتر نماید.
بازی‌های المپیک همچنین میدانی است که فارغ از خود فریبی و در باد چند پیروزی و مدال کسب شده خوابیدن و از واقعیات غافل شدن، برای مقایسه خود با خودمان؛ مقایسه خود امسال و این دوره با خود 4 سال گذشته و دوره قبلی، تا مشخص شود در این چهار سال جدا از حرف‌ها و شعارها و آمار و ارقام و... در ورزش و درباره ورزش خود «چکاره بوده‌ایم»؟
محشر المپیک
 قبلا هم این حرف را گفته‌ایم و خیلی هم مورد توجه قرار گرفت! که المپیک صحنه‌ای است که - بلاتشبیه - چون صحرای محشر،  لب و دهان‌ها دوخته می‌شود و حاصل و برآیند عملکردها، حرف می‌زند و همه چیز را مشخص می‌کند. اینجا جای حرف زدن و زبان بازی و بازی با آمار و ارقام و... نیست، اتفاقات عینی، نتایج غیرقابل انکار، شرایط و حال و روز ورزش را معلوم می‌دارد. به صراحت و روشنی می‌گوید هرکس در کجای ورزش دنیا قرار دارد و هرکس طی 4 سال فاصله با المپیک قبلی چقدر حرف و شعار بی‌عمل داده و چقدر کار کرده و در راه پیشرفت ورزش و جلو نرفتن، تدبیر و عمل به خرج داده است.
...و باز المپیک بزنگاهی است تا با تلنگرهایی که می‌نوازد و درس‌هایی که می‌دهد اهل «عبرت» باشیم و همت و اراده را برای «عبور» (عبرت و عبور یک ریشه دارند: عبر) از اینجا که هستیم به آنجا که می‌خواهیم باشیم و باید باشیم، جزم و مصمم سازیم.
همت و مدیریت
امیدواریم ورزش ما به ویژه مسئولان و برنامه‌ریزان و سکانداران آن از این فرصت بزرگ و مهم که هر 4 سال یک بار دست می‌دهد و اتفاق می‌افتد، بهترین استفاده را ببرند، وقایع ریز و درشت آن را کارشناسانه و دقیق موشکافی و تحلیل نمایند و... یافته‌های این فرآیند را برای آینده بهتر ورزش به کار بگیرند. این کاری است که متاسفانه پیش از این نشده یا کمتر شده، چرا که اگر اتفاق می‌افتاد و مسئولان و راهبران ورزش با این دید و نگاه به المپیک و سایر میادین مهم بین‌المللی، نگاه می‌کردند، با توجه به بضاعت نهفته و توان بالقوه که ورزش ایران از آن برخوردار است، جایگاه این ورزش امروز خیلی بالاتر از این بود که حالا هست. ما  بارها نوشته و به سهم خود یادآور شده‌ایم که بدون اغراق و شعارزدگی و در یک تحلیل و بررسی کارشناسانه، ایران شرایط لازم و کافی را از حیث جغرافیایی، پشتوانه تاریخی، سرمایه‌های مادی و ثروت انسانی و غیرمادی برای اینکه به یک کشور «صاحب ورزش» (و نه دو یا چند رشته‌ای) تبدیل شود، دارد. آنچه که در این باره کمی کمیتش لنگ است و آن‌طور که لازم است و باید وجود داشته باشد تا از آن شرایط به درستی استفاده شود و از این امکانات و داشته‌ها در جهت پیشرفت ورزش بهره‌برداری شود، در درجه اول اراده و نیت و همت است و در مرحله بعدی تدبیر و مدیریت است. متاسفانه و بدون تعارف، ورزش ایران علی‌رغم آن داشته‌های با ارزش و آن شرایط مناسب، از آنچه که ذکر شد و شرط اساسی و تکمیل کننده است بی‌بهره بوده است وگرنه همان‌طور که بارها گفته‌ایم و آخرین بار درباره اتفاقات جام ملت‌های اروپا (فرانسه - 2016)، اولا در ورزش «نشد» نداریم، ثانیا وقتی قبول داشته باشیم شرایط مساعد است،  ابزار و امکانات در حد لازم و کافی مهیاست، تنها چیزی که لازم است تا به میدان بیاید تا اهداف متحقق شود، همان است که بالاتر عرض شد، همت و اراده و نیت و بعد تدبیر و مدیریت است.
همیشه «المپیکی»
 اگر این عوامل هم مهیا شوند، آن وقت شرایط ورزش بیش از گذشته «کاری» می‌شوند، فضای ورزش جدی‌تر می‌شود، «سرند» ورزش به کار می‌افتد، نخاله‌ها و اضافه‌ها حذف می‌شوند، کاربلدها و کارشناس‌ها باقی می‌مانند. آن وقت حال و روز ورزش ما نه برای چند روز و حداکثر چند ماه که همیشه و همه وقت «المپیکی» می‌شود. در رقابت‌هایی مثل المپیک تیم‌ها و کشورها و ورزشکارانی موفق هستند که لحظه‌ای از «المپیک» غافل نباشند و نه در آستانه شروع بازی‌ها، بلکه همیشه و همواره المپیکی باشند، به المپیک و صعود و موفقیت در آن فکر کنند و بر روی آن متمرکز باشند و «المپیکی»، عمل کنند. ما هم مثل هر ایرانی دیگری خواهان موفقیت و سربلندی یکایک ورزشکاران اعزامی به المپیک هستیم، اما این را هم می‌دانیم که هنوز که هنوز است، ورزش ما به شرحی که بالاتر آمد «المپیکی» نیست، المپیکی فکر و عمل نمی‌کند و برای المپیک و حضور قویتر و بیشتر و موفقیت در آن برنامه ندارد.
ورزش ما «المپیکی» نیست
نگارنده به عنوان کسی که به عنوان خبرنگار تجربه حضور در «المپیک» را داشته‌، عرض می‌کنم که وقتی در محیط المپیک و با فضای مسابقات و اتفاقات این رویداد بزرگ قرار می‌گیریم، بیشتر و بهتر متوجه می‌شویم که ورزش ما «المپیکی» نیست و تا المپیکی شدن، فاصله بسیار دارد. در آن شرایط بیشتر و بهتر در می‌یابیم که ما چگونه به راحتی با عمر و سرمایه و وقت و انرژی ورزش خود بازی می‌کنیم و هم و غم خود را صرف مسائلی غالبا بی‌ارزش می‌کنیم که در میدانی بزرگ مثل المپیک و کشورهای صاحب ورزش محلی از اعراب ندارد و بسیار بی‌معنا و سطح پایین و به قول فرنگی‌ها (cheap) است. آنهایی که تجربه حضور در المپیک را دارند، حتما این بیان الکن ما را تصدیق می‌کنند و از عزیزانی که اینک مسافر ریو هستند،  به ویژه دوستان رسانه‌ای می‌خواهیم که با تامل و درنگ بیشتری دقایق و اتفاقات و شرایط کلی و حاکم بر این بازی‌ها را مطالعه کنند و زیر نظر خود قرار دهند، تا آنها نیز این سخن حقیر را که عین واقعیت است و واقعیت تلخی هم هست، تایید نمایند.
ورزش ایران، مستعد پیشرفت
عرض کردیم، ما هم مثل هر ایرانی دیگری آرزو می‌کنیم که کاروان ورزش ایران در بازی‌های المپیک، موفق ظاهر شوند و با دست پر به کشور عزیزمان برگردند و دل مردم کشورمان را شاد کنند، اما آرزوی بزرگ‌تر ما این است که فراتر از این نتایج گذرا و شادی‌های زودگذر، ورزش در کشور ما، سروسامان اساسی بگیرد، ساختار و ریشه‌های آن ترمیم و تقویت شود، مکانیزم جذب و دفع آن به درستی و به نفع ورزش عمل کند، چهره‌های مثبت، کارآمد، کارشناس و خیرخواه در آن مجال و فرصت خدمت پیدا کنند و کسانی که از ورزش دکان و «طعمه‌ای» ساخته‌اند تا خود و خانواده و دوستان و آشنایان از مواهب آن برخوردار باشند، هر چه سریع‌تر و بیشتر شرشان از سر ورزش کم شود. ورزش وقتی سامان می‌یابد و رشد می‌کند که همیشه - و نه فقط یکی، دو ماه - «المپیکی» ‌شود تا این اتفاقات رخ دهد. با وجود فضای ناسالم، آدم‌ها و جریانات باجگیر و زیاده‌خواه، کنار نشستن آدم‌های کاربلد، نبود نظارت و تحلیل دائم و دقیق، عدم اعمال مدیریت، نداشتن برنامه و قدرت اجرایی و... نمی‌شود انتظار پیشرفت و «المپیکی» شدن آن را داشت. سخن دارد طولانی می‌شود، با این جمله کوتاه تمامش کنیم، ورزش در کشور ما مستعد پیشرفت است، ظرفیت و توان بهتر شدن را دارد، می‌تواند در بلندمدت کشور ما را در این عرصه جهانی و المپیکی مطرح سازد، به شرط آنکه با خودمان و مردم روراست باشیم و در عمل این ادعا را که می‌خواهیم به ورزش خدمت کنیم و اسباب پیشرفت آن را فراهم آوریم، ثابت نمائیم.