kayhan.ir

کد خبر: ۸۰۸۶۷
تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۴

اخبار ویژه

کدامیک از این 30 ویژگی در شما نیست؟ آقای سریع‌القلم!
محمود سریع‌القلم از مشاوران اصلی دولت 30 ویژگی افراد ضعیف را برشمرد که بی‌نسبت با شخصیت خود وی نیست.
وی درباره 30 ویژگی افراد ضعیف‌ نوشت: به ندرت سؤال می‌کنند؛ تفاوت میان تدبیر و حیله را نمی‌دانند؛ قابل پیش‌بینی نیستند؛ نهایت تلاش خود را می‌کنند تا نگویند: اشتباه کردم؛ خیلی سریع می‌خواهند به پول برسند؛ خیلی اصرار دارند آدم‌های خوبی هستند؛ تصور می‌کنند سر همه را کلاه گذاشته‌اند؛ به ندرت به پی‌آمدهای کارهای خود اهمیت می‌دهند؛ با ارادت، چاپلوسی و وارونه جلوه دادن مسايل، رشد می‌کنند؛ حوصله ندارند سی سال زحمت بکشند تا احترام دیگران را به دست آورند؛ حداقل نصف آنچه که می‌گویند صحت ندارد؛ اعتماد به نفس مبتنی بر جهل دارند؛ بسیار افراد کوتاه‌مدت هستند؟ چون با حیله‌گری کار خود را پیش می‌برند، بسیار فراموش‌کارند؛
یادآور می‌شود بنابر اخبار منتشره «حسین فریدون به طور رانتی و با نام سازمان سنجش و در مقطع دکترای روابط بین‌الملل در دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد و محمود سریع‌القلم قبل از گذراندن امتحان جامع وی، راهنمایی رساله این دانشجوی ویژه را بر عهده گرفته است.
محمدهاشمی: از جدایی پشیمان نیستم کارگزاران دیگر کارگزاران نیست
دبیر سیاسی جدا شده مستعفی کارگزاران مجدداً اعلام کرد اضافه شدن افراد جدید بر این حزب علت جدایی‌اش بوده است.
روزنامه آرمان نوشت: محمد هاشمی دو سال پیش از حضور در حزب کارگزاران سازندگی استعفا داد؛ اما این روزها که شایعه اختلاف‌نظرهای جدی در این حزب، به ویژه میان حسین مرعشی و غلامحسین کرباسچی منتشر شده، خروج هاشمی از این حزب بار دیگر به اذهان خطور کرد و او دیروز از دلایل جدایی خود گفته است.
محمد هاشمی با ارزیابی نیروهای انقلابی در نخستین سال‌های پیروزی انقلاب، گفت: در زمان حیات امام و اوایل پیروزی انقلاب، قشری از مذهبیون با اعتقاد قلبی و استواری بر مبانی اخلاق محوری به امام گرویدند و درخدمت انقلاب بودند. این افراد برای پست و مقام نمی‌جنگیدند، به یکدیگر اتهام نمی‌زدند و اخلاقی عمل می‌کردند، اما به تدریج این حالت کمرنگ و نوع جامعه سیاسی شد. به دنبال آن، کم‌کم اخلاق محوری و دین‌باوری جای خود را به سیاسی محوری داد و خطوط مختلفی با عناوینی مثل چپ و راست و بعد از آن اصولگرا، اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرا شکل گرفت.
او در خصوص علت جدایی خود از حزب کارگزاران گفت: مسائلی که در خصوص اضافه شدن افراد جدید مطرح شده بود، یکی از دلایل کناره‌گیری‌ام از حزب بود، اما آنچه من عنوان کردم این بود که حزب، دیگر حزب کارگزاران نبود، رفتار حزبی نداشت و جبهه‌ای عمل می‌کرد، برای همین به نظرم رسید که جدا شوم. او افزود: زمانی که ما کارگزاران را تشکیل دادیم، برمبنای اهداف تعریف شده عمل می‌کردیم و آن دلیل واقعی فعالیت‌های کارگزاران بود. الآن بعد از دو سال که از حزب جدا شده‌ام، از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس می‌کنم که خیلی برایم مفید بوده است.
یادآور می‌شود محمد هاشمی مهر ماه 93 پس از اضافه شدن افرادی مانند قوچانی و لیلاز و... خانجانی و ترکان و عادلی و... به کارگزاران از این حزب جدا شد و ضمن مصاحبه‌ای تصریح کرد: «آنچه به استعفای من منجر شد ترکیب شورای مرکزی بود. بالاخره اشخاصی در این گروه الان حضور دارند که از بدو تأسیس با کارگزاران نبودند و در برهه‌هایی منتقد بودند. شروع تبدیل حزب به جبهه نمی‌تواند پایان خوشی داشته باشد.
ما با هم تعارفی نداریم. من برای آقای خاتمی و سایر احزاب احترام قایلم اما نه آنها من را برای عضویت در «شورای مرکزی» احزاب‌شان دعوت می‌کنند و نه من در صورت دعوت‌شان می‌روم، «کارگزاران» هم اساسنامه و مرامنامه‌اش همان است و تغییر نکرده است... حرف من فراتر از «کارگزاران» است. می‌گویم باید در آرمان‌های حزب، این مسئله وجود داشته باشد. کاری نکنیم که در جامعه تشنج ایجاد شود. من نمی‌خواهم در تشکیلاتی کار کنم که به عنوان مثال می‌گویم- چون در مثل مناقشه نیست- سرنوشت حزب «مشارکت» را پیدا کند. من سابقه انقلابی داشتم و از 16 سالگی وارد مبارزه شدم. از 117 روزی که امام در پاریس بود من 114 روز با ایشان بودم. با همان هواپیمایی که امام به ایران آمد همراه ایشان شدم. اینجا مسئولیت‌هایی داشتم. نظام جمهوری اسلامی برای من نظام مقدسی است. حالا من نمی‌خواهم شاهد این باشم که حزبی که من عضوش هستم سرنوشت حزبی مانند مشارکت را پیدا کند. من این پیش‌بینی را به عنوان یک آدم سیاسی می‌کنم.»
شکایت نمایشی از آمریکا درباره غارت 2 میلیارد دلاری اموال ایران
باید از دولت‌مردان پرسید که آیا شکایت ایران از آمریکا، صرفاً امری کاغذی و نمایشی بوده یا آنکه در عمل نیز پیگیر آن بوده‌اند؟
به گزارش آناج، اوایل اردیبهشت ماه بود که یک دادگاه آمریکایی حکم برداشت 2 میلیارد دلار از دارایی‌های ایران به نفع خانواده‌های قربانیان انفجار سال 1983 مقر نیروی دریایی آمریکا در لبنان به بهانه آنچه دست‌داشتن ایران در آن حادثه نامید، صادر کرد. این اتفاق موجب بهت و حیرت مردم شد، تاجایی که عده‌ای می‌گفتند چرا در عصری که ایران، باب تعامل با جهان را گشوده و در دوران پسابرجام، که فصل میوه‌چینی تعامل با جامعه جهانی است، چنین اتهامی به ایران نسبت داده شده و 2 میلیارد دلار از دارایی‌های ایران به تصرف ایالات متحده درآمده است؟
پیش از آن نیز دادگاهی آمریکایی حکم به برداشت بیش از 13 میلیارد دلار از دارایی‌های ایران، به خاطر دخالت مستقیم ایران در حادثه 11 سپتامبر داده بود که فقط با موضع‌گیری کم‌رنگ و شفاهی مقامات وزارت امور خارجه مواجه شد.
بلافاصله پس از مصادره 2 میلیارد دلاری، وزیر امور خارجه و رئیس جمهور این اقدام را محکوم نمودند. ظریف این حرکت را راهزنی بین‌المللی نامید و روحانی نیز مدعی شد که نمی‌گذاریم اموال ایران از حلقوم آمریکایی‌ها پایین برود.
البته دولت‌مردان طبق عادت 3 ساله،‌این اتفاق را نیز به گردن دولت قبلی انداختند، تا جایی که وزیر اقتصاد در گزارشی که قرار بود به دستور هیئت دولت طی 5 روز تقدیم کند و از قضا 20 روز به طول انجامید، از قصور مسئولان دولت قبل سخن گفت و بدون ارائه هیچ فرمولی، به این که ایران پیگیر حق و حقوق خود درعرصه جهانی خواهد بود بسنده کرد.
یک ماه بعد از این گزارش، دولت طی دادخواستی رسماً از آمریکا به دادگاه لاهه شکایت کرد.
حالا بیست و هشتم تیر ماه است و بیش از یک ماه از شکایت ایران و حدود 3 ماه از بلوکه شدن دارایی‌های ایران توسط دادگاه آمریکایی می‌گذرد. در این مدت حتی یک دادگاه کانادایی نیز اقدام به تصرف 13 میلیون دلار از اموال ایران به نفع تنی چند از قربانیان آمریکایی در سراسر جهان صادر کرده است. بنابراین باید از دولت‌مردان پرسید که آیا شکایت ایران از آمریکا، صرفاً امری کاغذی و نمایشی بوده یا آنکه در عمل نیز پیگیر آن بوده‌اند؟ و اگر پیگیر شده‌اند، نتیجه آن چه بوده است؟ آیا روحانی موفق به بیرون کشیدن اموال ایران از حلقوم آمریکایی‌ها خواهد شد؟
عبدی: طلبکاری مدیران دولتی بدتر از فیش نجومی آنهاست
عضو مستعفی حزب مشارکت معتقد است برخی مدیران نجومی همه تجربه‌شان را در مدیریت دولتی کسب کرده‌اند و اکنون حقوق‌های نامشروع را طبیعی می‌شمارند.
عباس عبدی در نشریه صدا با بیان اینکه اراده‌ای برای مبارزه با حقوق‌های نجومی وجود ندارد می‌نویسد: اراده‌های موجود آگاهانه یا ناآگاهانه درصدد پیدا کردن مفری هستند که تا حد ممکن کارها دور زده شود، یا به تأخیر بیفتد و در نهایت حل ماجرا در دایره مورد نظر خودشان باشد. یکی از آقایان وزرا خیلی صریح برداشت خود را گفت. وزیر صنعت اعلام نمود که «به نظر ما نیازی به این همه سر و صدا نبود و وجود چنین فیش‌هایی هم مرسوم است. به دوستان در هیئت دولت عرض کردم، بگذارید فیش حقوقی‌ام را منتشر کنم تا مردم بدانند ما به عنوان وزیر حقوقمان چند است. دوستان نپذیرفتند و گفتند، اگر شما این کار را بکنید، تبدیل به یک مد می‌شود. مد شدن این موضوع درست نیست. به نظر ما نیازی به این همه سر و صدا نبود و وجود چنین فیش‌هایی هم مرسوم است. بانک‌های سراسر دنیا قوانین خاص خود را دارند و کشور ما نیز قوانین خود را دارد. ما معتقدیم نیازی به این همه سر و صدا نبود.»
عبدی می‌افزاید: کسی نیست به این آقای وزیر بفرماید که اگر می‌خواستی فیش خود را افشا کنی، چرا از دوستان دیگرت اجازه گرفتی؟ که به تو اجازه ندهند و حتی ماجرا را مسخره کنند؟! به علاوه اگر نگرانی از افشای این اطلاعات وجود ندارد چرا به صورت اصولی پذیرفته نمی‌شود که جامعه حق دسترسی به این اطلاعات را دارد؟ خدا وکیلی اگر رقم فیش‌های حقوقی قابل دفاع بود، آن را هر روز تیتر روزنامه‌ها نمی‌کردند؟ باید از این بازی‌ها دست برداشت. شجاعانه بگوییم که من این قدر حقوق می‌گیرم تا این وظیفه را انجام دهم، نمی‌خواهید هم نمی‌آیم نه اینکه بگوییم برای خدمت آمده‌ایم، و از زندگی خود می‌گذریم، ولی حاضر به انتشار دریافت‌های خود نباشیم.
وی معتقد است: مشکل اینجاست که پوست و گوشت و استخوان تمامی این مدیران از حضور در بخش دولتی بوده، به صورت مجانی اینجا تجربه کسب کرده‌اند تا احتمالاً کاری یاد گرفته‌اند، حتی تحصیلات بیشتر آنان هم از این طریق است، حالا ادعای دریافت حقوق نجومی می‌کنند  و آن را در همه جای دنیا نیز طبیعی می‌دانند! رزومه این آقای وزیر را لیست کنید تا معلوم شود که پیش از حضور دایمی در دولت‌ها، کدام سابقه روشن مدیریتی را دارد؟ آیا در عمرش یک مسئولیت همراه با ریسک پذیرفته است؟ و این مهم‌ترین مسئله در نظام مدیریتی است. همیشه دولتی‌ها بیشترین دریافت‌ها را داشته‌اند و هیچ گاه هم خطرات ناشی از تصمیمات نادرست خود را تقبل نکرده‌اند.
آرمان: دولت هیچ بسته اقتصادی مشخصی را اجرا نکرده است
دولت بارها از رونق اقتصادی و عبور از رکود صحبت کرده است اما مردم دیدگاه متفاوتی دارند.
روزنامه آرمان در تحلیل عملکرد اقتصادی 3 ساله دولت نوشت: اگر دولت آقای روحانی همه تخم مرغ‌های خود را در سبد عرصه بین‌المللی قرار بدهد نمی‌تواند به همه اهداف خود دست پیدا کند.
برجام باید برای ایران رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری خارجی به ارمغان بیاورد که به دنبال آن سطح کیفی زندگی مردم بالاتر برود. سرمایه‌گذاری خارجی مستلزم ورود تکنولوژی و شرکای خارجی برای همکاری در زمینه اقتصاد است. متأسفانه پس از برجام هنوز این اتفاقات در کشور رخ نداده و دولت نتوانسته از نتایج برجام به صورت صحیح بهره‌برداری کند. دولت آقای روحانی باید به صورت شفاف به مردم اعلام کند نتیجه رفت و آمدهای هیئت‌های بزرگ تجاری کشورهای مختلف به ایران چه دستاوردهایی برای سرمایه‌گذاری خارجی در اقتصاد داشته است. هیئت‌های تجاری که وارد ایران می‌شوند بیشتر شبیه بازرگان هستند و برای بازرگانی به ایران وارد می‌شوند تا برای سرمایه‌گذاری. به نظر من چشم این افراد به دنبال پول‌های آزاد شده ایران است و گمان می‌کنند پس از آزاد شدن پول‌ها، ایران می‌تواند بازار خوبی برای کالاهای آنها باشد. به همین دلیل اغلب هیئت‌های تجاری به جای اینکه برای سرمایه‌گذاری واردایران شوند برای بازرگانی و فروش کالاهای خود به ایران سفر می‌کنند. به عنوان مثال در شرایط کنونی مذاکراتی که بین شرکت ایران خودرو و شرکت پژو صورت می‌گیرد چندان با مذاکراتی که قبل از توافق هسته‌ای صورت می‌گرفت تفاوت ندارد. تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید تاکنون بارها از رونق اقتصادی و عبور از رکود صحبت کرده است. این در حالی است که مردم دیدگاه متفاوتی نسبت به رونق اقتصادی دارند و قیمت کالاها روز به روز در حال بالا رفتن است.
در این تحلیل به قلم جمشید پژویان خاطرنشان شده است: هنگامی می‌توان از رونق اقتصادی سخن گفت که تولیدات اقتصادی جامعه بیشتر شود. این در حالی است که در ماه‌های اخیر بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی تعطیل شده است. مهم‌ترین اشتباه آقای روحانی این بود که به جای اینکه به زیرساخت‌ها و زیربناهای اقتصادی کشور توجه کند، به روبنا و سیاست‌های کلان اقتصادی توجه کرد.
دولت برای خرید ماشین به مردم وام 25 میلیون تومانی پرداخت کرد و شرایطی را به وجود آورد که مردم با استفاده از این سیاست مالک ماشین شوند. به نظرمن این غلط‌ترین سیاست اقتصادی دولت از ابتدا تاکنون بوده است. کسانی که با الفبای اقتصاد آشنا هستند متوجه می‌شوند که چنین سیاستی اشتباه است و نمی‌تواند رونق اقتصادی به وجود بیاورد. دولت تصور می‌کرد اگر 25 میلیون تومان به مردم وام بدهند مردم در حدود 150 هزار خودرو خریداری می‌کنند. از سوی دیگر کارخانجات تولید خودرو نیز تولیدات خود را افزایش می‌دهند و در نتیجه یک تحول بزرگ در صنعت خودرو کشور رخ می‌دهد. با این وجود نتیجه این سیاست این بود که تمام پول‌ها نصیب فروشندگان خودرو  شد و بسیاری از مردم به خاطر دریافت وام خودرو بدهکار شدند و تا مدت‌ها باید قسط خودرو بپردازند. از سوی دیگر هیچ رونقی نیز در صنعت خودرو کشور اتفاق نیفتاد. به تازگی دولت از پرداخت وام خرید کالا سخن می‌گوید. به نظر من دولت دوباره در حال تکرار همان اشتباه گذشته است.
مسئله دیگر اینکه زمانی که دولت تدبیر و امید کار خود را آغاز کرد فاقد برنامه خاص اقتصادی برای درمان مشکلات اقتصادی بود. به عبارت دیگر در طول دو سال گذشته دولت آقای روحانی هیچ بسته مشخص اقتصادی را اجرایی نکرده است. بنابراین دولت آقای روحانی در سه سال گذشته در اجرای سیاست‌های اقتصادی حالتی «خنثی» داشته است. اقتصاد ایران با مشکلات ساختاری گسترده‌ای همراه بوده است که هیچ ارتباطی با تحریم‌ها نداشته است.