دانشگاه در جبهه - 61
دانشجوی شهید احمدرضا آرایی
شهيد احمدرضا آرایي در 29 شهريور ماه 1341 در اصفهان به دنيا آمد. دوران ابتدايي و راهنمايي را در شهر محل تولد خود با موفقيت هر چه تمامتر طي نمود.
سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي را در دوران دبيرستان تجربه كرد و به عنوان يك عضو فعال انجمن اسلامي ايفاي نقش نمود. در محيط دبيرستان گرچه مورد تعرض گروهكهاي مخالف قرار گرفت اما وظيفه ارشاد دوستان و حمايت از روحانيت و خط امام را باري بر دوش خود احساس مي كرد كه تا آخرین لحظات شهادت نیز سنگینی این وظیفه خطیر را از دوش نيفكند. سرانجام در رشته علوم اجتماعي دوران دبيرستان را به پايان رساند و موفق به اخذ مدرك ديپلم گرديد. او علاقه خود را به مطالعات ديني با مطالعه آثار استاد مطهري پي گرفت. ميل او به مطالعات ديني و مذهبي، وی را به فراگیری دروس طلبگي خصوصاً فلسفه سوق داد او همچنین توانست علاوه بر این با مراكز بسيج و سپاه پاسداران همكاري كند.
در كنار اين فعاليتها، امر "تعليم" زيباترين كار در نظر او بود و به آموزش نوجوانان به خواندن قرآن مي پرداخت. در سال 60 وارد دانشسراي تربيت معلم شهيد اندرزگوي تهران شد و پس از فارغ التحصيلي با علاقه بسيار به شغل مقدس معلمي روي آرود. آخرين بار از طريق ستاد جنگ آموزش و پرورش براي يك مأموريت 3 ماهه در مجتمع آموزشي لشگر امام خميني(ره) به جبهه اعزام شد و به تدريس قرآن و دروس مذهبی مشغول گرديد. و سرانجام پس از شروع عمليات كربلاي 5 به همراه همرزمان خویش عازم مأموريت مي شود. طي اين ماموريت منطقه محل مأموريت توسط بمبهاي خوشه اي هواپيماي رژيم صهيونيستي هدف قرار ميگيرد. شهيد احمدرضا آرایي از ناحيه كمر و كتف مورد اصابت تركش قرار ميگيرد و در تاريخ 25 ديماه سال 65 در منطقه پاسگاه زید به مقام رفيع شهادت مي رسد.
در قسمت هایی از وصیت نامه این شهید بزرگوار آمده است:
اينجانب احمدرضا آرايي فرزند ابوالقاسم متولد 1341 شخصاَ وصيت مي نمايم كه بعد از ارتحال بنده از اين دنياي فاني به موارد زير عمل شود.
1- همه را دعوت مي كنم به عمل خير و صالح و تقوي؛ به قول حضرت علي(ع) "اوصيكم بتقوي الله"
2- "و قولا بالحق و عملاً لله خيرا" يعني شما بايد حق بگوييد و براي قيامت و پاداشهاي الهي كار كنيد.
3- "و كونا للظالم خصماً و للمظلوم عونا" كه معني آن از اوضح واضحات است.
4- "و صلاح ذات بينكم" كه اي امت و خانواده و خويشان من سعي كنيد كدورتها را از يكديگر ريشهكن كنيد.
5- يك سوم كل اموال اينجانب اعم از منقول و غيرمنقول اگر موجود است پس از كسر حقوق شرعي كه از اهل خبره بايستي سؤال شود (با توجه به قبوض رسيد خمس موجود) خرج كفن و دفن و رد تظالم و استجاره نماز و روزه، امور خيريه و نافع براي آخرت بنده، اولاَ واجبات و در ثاني مستحبات صرف شود.
6- مقداري از كتب شخصي اينجانب بهتر است به نفع عمومي در كتابخانههاي معتبر هديه شود.