kayhan.ir

کد خبر: ۸۰۶۷
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۹:۵۴

کالبدشکافی بحران در شورای همکاری (نگاه)

شورای همکاری خلیج‌فارس در فوریه 1981 به دنبال اجلاس وزرای خارجه 6 کشور عربستان، قطر، بحرین، کویت، امارات و عمان در ریاض تشکیل شد.

محمدرضا کلهر
طبق اساسنامه شورا، هدف اولیه و آشکار تشکیل این شورا وحدت در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بوده است. عملکرد این شورا در چند دهه‌ای که از تاسیس آن می‌گذرد نشان دهنده این امر است که نه تنها کشورهای عضو به وحدت نرسیده‌اند بلکه شکاف‌ها بین اعضا عمیق‌تر نیز شده‌اند. مهم‌ترین نمونه اختلافات اخیر بین قطر و سه کشور عربستان، بحرین و امارات است که به فراخواندن سفرای این سه کشور از دوحه منجر شد. هرچند دلیل فراخواندن سفرا دخالت قطر در امور داخلی دیگر کشورها بیان شده اما این مسئله نشان دهنده وجود شکاف‌هایی در شورای همکاری خلیج‌فارس است که به دلیل منافع مشترک اعضا در مقاطعی پنهان مانده بود اما با منتفی شدن این منافع اکنون کشورهای عضو این شورا رو درروی یکدیگر قرار گرفته‌اند.
عربستان سعودی در چند دهه گذشته سعی داشته از اهرم شورای همکاری خلیج‌فارس در تامین منافع خود بهره‌برداری کند. شاید بتوان مهم‌ترین رویای سعودی‌ها در این مورد را طرح تبدیل این شورا به اتحادیه دانست (این طرح یادآور اتحاد مقدس کشورهای اروپایی در قرن نوزدهم است که بعد از سقوط ناپلئون توسط سلاطین اروپایی برای سرکوب نهضت‌های آزادی‌خواهی تشکیل شد)، هرچند که به جز بحرین تمامی کشورهای شورای همکاری با این طرح خودخواهانه عربستان مخالفت کردند اما ریاض هنوز هم در اندیشه عملی کردن طرح خود است. دلیل این امر نیز به نقشه عربستان برای تسلط سیاسی و امنیتی بر دیگر کشورهای عضو این شورا برمی‌گردد.
اما اختلافات بین اعضا مانع از تحقق و اجرای طرح عربستان شده است. کشورهای این شورا در بیشتر زمینه‌ها به ویژه مسائل مربوط به مرزها با یکدیگر اختلافات زیادی دارند. قطر از جمله کشورهایی است که با عربستان اختلافات مرزی دارد. پیشینه اختلاف‌های مرزی و سرزمینی عربستان سعودی با قطر به اواسط قرن نوزدهم باز می‌گردد و باریکه‌ای از زمین‌های جنوبی قطر را دربرمی‌گیرد. عربستان سعودی مدعی مالکیت 23 مایل از سواحل جنوب شرقی قطر است و دو کشور در مورد مرزهای جنوب غربی و خلیج «سلوا» واقع در این منطقه نیز با یکدیگر اختلافات ارضی دارند. این اختلافات در برخی مواقع تشدید و موجب بروز تنش‌ میان دو کشور شده  که بارزترین نمونه آن به اوت سال 1992 باز می‌گردد که درگیری مسلحانه بین دو کشور را به دنبال داشت و در نتیجه آن یک نظامی سعودی و دو نظامی قطری کشته شدند.
در کنار این اختلافات، شورای همکاری خلیج فارس در تحقق وعده‌هایی که به شهروندان کشورهای عضو داده ناکام مانده و صدور واحد پولی مشترک که زمانی بر روی آن مانور می‌دادند نیز عقیم مانده است.
در واقع عربستان- که داعیه پدرخواندگی در شورای همکاری خلیج فارس را دارد- سعی داشته و دارد تا این شورا را تبدیل به اتحادیه کند و با وارد کردن کشورهای دیگر از جمله اردن و مراکش به این شورا از ترکیب جغرافیایی خود خارج شده و دامنه عضویت خود را به کشورهای دور از خلیج فارس نیز گسترش دهد تا از این طریق، تسلط و نفوذ خود را بیش از پیش افزایش دهد. اما روند تحولات نشان دهنده این است که این هدف با واقعیت‌های موجود در منطقه منطبق نیست.
کشورهای حاشیه خلیج فارس هر کدام به نحوی با سیاست‌های عربستان مخالف هستند و در موقعیت‌های مختلف این مخالفت را علنی نیز می‌کنند، این اختلاف‌ها شورای همکاری خلیج فارس را به سمت ناکارآمدی بیشتر و حتی فروپاشی پیش می‌برد. عمان در جریان طرح عربستان برای تبدیل شورا به اتحادیه قاطعانه ایستادگی کرد و مخالفت خود را با آن اعلام داشت. قطر نیز اگرچه به صورت تاکتیکی در بحران سوریه با عربستان همکاری داشت اما نشانه‌هایی وجود دارد که در چند ماه اخیر در جهت مخالف منافع سعودی حرکت می‌کند. این کشور کوچک نه تنها با مقامات حزب‌الله لبنان دیدارهایی داشته است بلکه در مورد سوریه نیز ظاهراً به اشتباهات خود پی برده و در حال بازسازی روابط خود با دمشق است. مهم‌تر از همه این عوامل حمایت‌های قطر از اخوان‌المسلمین مصر است که حتی با وجود کودتای نظامی در مصر که به برکناری محمد مرسی منجر شد همچنان از این جنبش حمایت می‌کند و این کاملاً در تضاد با سیاست‌های عربستان است که حامی نظامیان در مصر است.
کویت نیز چندان به عربستان اعتماد ندارد و مخالف تکروی‌های این کشور است. حمایت آل سعود از سلفی‌های کویت در انتخابات پارلمانی مهمترین دلیل برای خاندان آل‌صباح در کویت است تا چندان به همراهی با عربستان اعتماد نداشته باشد. در این میان فقط بحرین و امارات هستند که با سیاست‌های عربستان همراه شده‌اند و سفرای خود را به تبعیت از این کشور از قطر فرا خوانده‌اند.
از مجموع این اختلافات و شکاف‌ها می‌توان نتیجه گرفت که شورای همکاری خلیج فارس بعد از تحولات سال 2011 میلادی در منطقه ناکارآمدی خود را بیش از پیش ثابت کرده و گروه‌بندی‌های جدیدی در درون این شورا در حال شکل گیری است که در صورت تحقق می‌تواند باعث انحلال این شورا شود. نزدیکی قطر و عمان به یکدیگر و تلاش برای وارد کردن کویت به محور خود را شاید بتوان مهم‌ترین عاملی دانست که کشورهای حاشیه خلیج فارس دیگر نه تنها اعتمادی به شورا ندارند بلکه در حال یافتن جایگزین‌های دیگری برای خود باشند.