اعتقاد به استخاره
اعتقاد و باور عمومی مردم مسلمان این است که برای پرسشها و مسایل شخصی زندگی خودمی توانند به قرآن مراجعه کرده و با بهره گیری از آن، پاسخ بگیرند و به آنچه گفته شده عمل کنند. این مسایل شخصی هر چند به نظر شخصی است ولی گاه زندگی شخص و یا اشخاصی را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
مردم برای مسایلی چون ازدواج، طلاق، انجام عمل پزشکی، سفر، فرزنددار شدن، انجام کاری یا ترک آن به قرآن مراجعه کرده و براساس استخاره و مفاد آن رفتار میکنند.
کسی که استخاره میکند، دارای مبانی است که کشف آن نشان میدهد که مردم تا چه اندازه به حیات و زنده بودن قرآن، ارتباط مستقیم با خدا از راه قرآن و مانند آن اعتقاد و باور دارند.
کسی که استخاره میکند در حقیقت معتقد است:
1- قرآن زنده است و همانند خورشید و ماه در همه زندگی انسان حضور و نقش مستقیم دارد؛
2- خداوند پرسشهای شخصی مرا میشنود و بدان پاسخ میدهد؛
3- این پاسخگویی خداوند از طریق قرآن است؛
4- قرآن، سخنی برای دیروز و گذشته نیست؛ بلکه پاسخی برای حال و آینده من است؛
5- الفاظ قرآن، مجرایی برای پاسخگویی خداوند برای پرسشهای من است؛
6- خداوند از طریق قرآن به هر پرسشی حتی پرسشهای شخصی من پاسخ میدهد؛
7- خداوند در هر مسئلهای حکم میکند و برای شخص پس از مراجعه به قرآن، اختیاری نیست؛
8- پاسخی که از قرآن دریافت میشود، حکم قطعی خداوند و لازم الاجراء است و در صورت تخلف باید کفاره پرداخت شود وتاوان دارد.
اینها بخشی از مبانی آن کسی است که به استخاره اعتقاد دارد و به قرآن برای استخاره مراجعه میکند. با نگاهی به این مبانی میتوان دریافت که قرآن از چه جایگاه بلند ارتباطی میان مردم و خدا برخوردار است و مردم آن را همانند ابزارهای ارتباطی مستقیم با خداوند تلقی میکنند و به مفاد و محتوای آن صد درصد اعتقاد و باور دارند.